بالا بردن انگیزه صادراتی در بنگاههای کوچک
این روزها ماجرای افزایش نرخ ارز و عدم ثبات آن بهانهیی شده تا کارشناسان تشکلی نسبت به آن واکنش نشان دهند.
پیشروی به سمت واقعی شدن نرخ ارز ازجمله موضوعاتی است که نمایندگان تشکلی طی سالهای اخیر نسبت به آن تاکید داشتند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، عضو هیاتمدیره کنفدراسیون صنعت ایران درباره سیاستهای در پیش گرفته شده دولت تدبیر و امید (افزایش نرخ ارز) گفت: «یکی از اهداف دولت تدبیر و امید در بالا بردن قیمت ارز تحریک تقاضا در بازارهای صادراتی است. به واقع در بازه زمانی کنونی دولت به این نتیجه رسیده که با افزایش نرخ ارز شرکتهای کوچک را به طور پنهانی به سمت صادرات سوق دهد و انگیزه صادراتی را در آنها ایجاد کند. به عبارت دیگر تمام هدف دولت این است که رشد بخش اقتصاد را توسط افزایش صادرات ایجاد کند و شرکتهای نوپا و کوچک را به سمت صادرات بکشاند همچنین انگیزه صادرات را در بنگاههای خرد و کوچک تشویق کند.» در زیر ماحصل گفتوگوی ما را با این فعال تشکلی میخوانید:
آقای زاهدی طی هفتههای اخیر شاهد نوسانات نرخ ارز بودیم. برخی از فعالان تشکلی نسبت به عدم ثبات ارز گله و شکایتهایی دارند. حال تاثیر افزایش نرخ ارز در بخش صنعت چیست؟
افزایش نرخ ارز بر صنعت و قیمت تمام شده کالاها تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. از سوی دیگر این نوسانات و افزایش نرخ ارز در بخش صادرات تاثیرگذار خواهد بود و به نوعی باید گفت که هر چه نرخ ارز روند افزایشی به خود بگیرد به نفع صادرکننده تمام خواهد شد؛ چراکه صادرکننده کالاها را به دلار و یورو به فروش میرساند و همین موضوع نیز بر صادرات اثرگذار است اما همین افزایش نرخ ارز در برخی موارد هم منجر به سوءاستفادهگریهایی میشود. به عنوان مثال طی هفتههای اخیر افزایش نرخ ارز بهانهیی برای گران شدن قیمت کالاهای لوازم خانگی شد.
با افزایش نرخ ارز قیمت تمام شده کالاهای داخلی نیز افزایش مییابد؛ چراکه تولیدکنندگان بخش عظیمی از مواد اولیه به واسطه واردات تامین میکنند و برای واردات کالاها هم عدم ثبات نرخ ارز تاثیر مستقیمی بر قیمت تمام شده کالاهای مصرفی خواهد گذاشت. در واقع با افزایش قیمتها، قدرت خرید مردم کمتر میشود و همین موضوع نیز باعث گسترش عمق رکود در کشور میشود.
یکی از قولهای دولت یازدهم مهار رکود و تورم بود. طی ماههای گذشته ما شاهد تورم تک رقمی بودیم. حال ارزیابیتان درباره دستاورد دولت تدبیر و امید در این دو مولفه چیست؟
یک ضربالمثلی است که میگویند اگر آب باشد و افراد نتوانند شنا کنند باید در این باره چارهاندیشی کرد که چرا افراد از فرصت برای شنا کردن استفاده نمیکنند. این ضرب المثل مصداق عملکرد دولت تدبیر و امید است. دولت یازدهم با اخذ سیاستهای انقباضی تمام نقدینگی در سطح جامعه را جمع کرد. یعنی اگر در گذشته بانکها وام خودرو به میزان 20میلیون تومان را به متقاضیان اعطا میکردند امروز همان پول حتی به میزان اندکتر در سطح کشور وجود ندارد و مشاهده نمیشود که مردم بتوانند خریدی را برای توسعه اقدامات خود انجام دهند. همین موضوع هم منجربه خشم مردم و صنعتگران شد؛ چراکه مردم و صنعتگران در این بازه زمانی به دنبال منابع مالی برای به حرکت درآوردن چرخ تولید هستند اما امروز این منابع در کشور موجود نیست و اگرهم باشد آنقدر بروکراسیهای اداری سد راه دریافت این منابع وجود دارد که افراد از اخذ این منابع صرف نظر میکنند. دولت با سیاستهای انقباضی که برای بانکها پیش گرفته است کل نقدینگی در کشور را جمعآوری کرده.
بنابراین زمانی که من به عنوان یک صنعتگر پولی برای خرید و به روزسانی دستگاه واحدهای صنعتی نداشته باشم و دیگری هم پولی برای تجهیز کردن واحدهای صنعتی نداشته باشد چطور میتوان انتظار افزایش کیفیت کالاهای تولیدی را داشت.
در دوران پسابرجام عدهیی براین باور هستندکه از فرصت پیش آمده در لغو تحریمهای بینالمللی باید استفاده کرد و به سراغ ارتقای کیفیت محصولات تولیدی و صادرات آنها به بازارهای منطقهیی و جهانی قدم برداشت. آیا با روند اینچنینی سیاستهای انقباضی، صنعتگران میتوانند در راستای ارتقای کیفیت تولید داخل گام بردارند؟
با این روند بیشک نمیتوان نه کیفیتی برای بخش تولید اعمال و ایجاد کرد و نه دیگر توانی برای رقابتی در فروش کالاها وجود دارد. به واقع با نبود نقدینگی در سطح جامعه همچنین عدم به روزرسانی خطوط تولید دیگر نیازی به رقابت در عرصه تقاضا وجود ندارد. دوران پسابرجام فرصتی برای احیای بازارهای صادراتی است اما متاسفانه مشکلات زیرساختاری در کشور آنقدر زیاد است که دیگر نمیتوان به احیا بازارهای صادراتی توجه کرد.
همانطور که در اخبار مشاهده میشود ما شاهد چندین راهکار از سوی نمایندگان بخش خصوصی و بخش دولتی برای افزایش صادرات و احیای بازارهای منطقهیی هستیم اما هیچگاه در این خبرها درباره پیشرفت راهکارها و راهحلها خبری به بیرون درز پیدا نکرده است چراکه منابعی در دسترس نمایندگان بخش خصوصی برای تامین زیرساختها وجود ندارد. نمایندگان بخش خصوصی درباره پیشبرد منافع ملی و احیای بازارها بارها به اجرای قانون و تزریق منابع در این راستا اشاره کردند اما متاسفانه گوش شنوایی برای شنیده شدن این نوع مسائل وجود ندارد. بارها اعلام شده که اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی تنها راهحل نجات بخش اقتصاد است اما متاسفانه طی این سالهای اخیر برای اجرای این بندها هیچ اقدام چشمگیر و قابل قبولی انجام نشده است.
برای مهار رکود چه پیشنهادی برای دولتمردان دارید؟
در این بازه زمانی ما شاهد کاهش تقاضا هستیم و رکود هم خود عاملی برای عدم فروش بیشتر محصولات به شمار میرود. در شرایط فعلی تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که ظرفیتهای تولیدی خود را کاهش دهند؛ چراکه تقاضایی در داخل برای خرید کالاهای تولیدی وجود ندارد و از سوی دیگر به دلیل تحریمهای نابرابر علیه ایران ما شاهد از دست رفتن بازارهای صادراتی کالاهای غیرنفتی هستیم و از این رو برخی از فعالان صنعتی براین باورند که نیروی انسانی کارخانههای خود را تعدیل کنند و سرمایهشان را به سمت بخشهای غیرمولد هدایت کنند.
به عقیده بنده تمام راهکارها برای خروج از بحرانهای اقتصادی در بندهای سیاست اقتصاد مقاومتی خلاصه شده است. بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که اقتصاد مقاومتی واقعی، پدیدهای فعال و پویاست که در آن مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و ترقی ملحوظ باشد.
حال باید دید در جامعه کنونی ما که از یک سو فضای پسابرجام، و از سوی دیگر تکیه صرف بر درآمدهای ناشی از فروش نفت، موقعیت کشور را در شرایطی خاص قرار داده، چگونه میتوان این الگوی اقتصادی را اجرایی کرد. ما در فضای پسابرجام با تحریمهای نانوشتهیی رو به رو هستیم که اقتصاد کشور را کماکان متاثر کرده است هر چند که این تاثیر اگر به درستی مدیریت شود، میتواند به ایجاد فرصتهای عظیم تبدیل شود. از این رو با وجود فضای پسابرجام و برداشته شدن تحریمهای بینالمللی در سایه اقتصاد مقاومتی و تلاش جهت کاهش وابستگیها به نفت میتوانیم جهت رسیدن به اهداف مورد انتظار و توسعه یافتگی در بخش صنعت گامبرداریم.
برای تحقق اقتصاد مقاومتی چه بسترسازیهایی را باید فراهم کرد؟
بسترسازی برای تحقق این مهم، اقتصاد کشور باید از نظر قوانین و مقررات، فضای مساعد کسب و کار و سایر شرایطی که رقابتپذیری را در صحنههای جهانی و بینالمللی مهیا میکند همچنین مقابله در برابر شوکهای اقتصادی تامین باشد. تمرکز اقتصاد ما روی نفت، یکی از بلایا و آفاتی درینه در اقتصاد کشور به شمار میرودکه گریبان ما را گرفته و به یکی از دلایل ناکارآمدی اقتصاد ما تبدیل شده است. بنابراین به نظر میرسد که راهکارهای همچون مدیریت متمرکز، کاهش واردات، حمایت از تولید داخلی، مصرف کالاهای داخلی، استفاده از درآمدهای مازاد نفتی، تقویت دیپلماسی اقتصادی و تجاری، رصد و کنترل فضای اقتصادی داخلی و بینالمللی، اجرای صحیح اصل 44 قانون اساسی در صدر برنامههای دارای اولویت دولتمردان قرار گیرد.
برخی کارشناسان تشکلی براین باورند که رکود در بخش اقتصاد دیده نمیشود و اگر فعالان صنفی براین باورند که رونقی در بازار موجود نیست به دلیل ثبات در رویه همچنین خرید براساس نیاز روز است. نظر شما درباره این نوع برآوردها چیست؟
نمی توان گفت که رکود در بازار نیست. یکی از اهداف دولت تدبیر و امید در بالا بردن قیمت ارز تحریک تقاضا در بازارهای صادراتی است. از طرفی اقتصاد ما هم در داخل دچار چالش است و هم از خارج راهها روی شرکتهای صادراتی بسته شده است. خوشبختانه دولت تدبیر با سیاستهای لبخند به لب یک آرامش را برای مردم به ارمغان آورده است. اینکه گفته میشود، ثبات در قیمتها و بخش اقتصاد حاکم است، برآورد درستی است. خوشبختانه طی 3سال اخیر و با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید مردم براساس نیاز کالاهای خود را خرید میکنند و به واقع، ثبات رویه حاکم شده است. به عبارت دیگر طی روی کارآمدن دولت تدبیر و امید انگیزه روانی ایجاد شده است.
در گذشته و در دولت احمدینژاد مردم به انبار کردن کالاها مشغول بودند و از آینده نیز هراسان. اما امروز مردم احساس امنیت دارند و دولت نیز در تلاش است تا رکود را مهار کند. به واقع در بازه زمانی کنونی دولت به این نتیجه رسیده است که با افزایش نرخ ارز به طور پنهانی شرکتهای کوچک را به سمت صادرات سوق دهد و انگیزه صادراتی را در آنها ایجاد کند. به واقع، تمام هدف دولت این است که رشدبخش اقتصاد را توسط افزایش صادرات ایجاد کند و شرکتهای نوپا و کوچک را به سمت صادرات بکشاند همچنین انگیزه صادراتی را تشویق کند.
حال عملکرد دولت یازدهم را در بخش اقتصاد چطور ارزیابی میکنید؟
به هر حال عملکردها هرچه هم که باشد بهتر از عملکرد دولت نهم و دهم است. در دولت نهم و دهم ما شاهد افزایش روزانه قیمتها بودیم و از سوی دیگر نیز تحریمها روز به روز علیه ایران گسترش مییافت. به واقع در دولت گذشته امتیازها و مشوقهای امروز در بخش اقتصاد وجود نداشت و به نوعی هم مشوقهای صادراتی دیده نمیشد. باید باور کنیم که سنگریزهها و مشکلات در عرصه اقتصاد و سیاست فراوان است و برای حل و برطرف کردن آنها نیز به مدت زمان زیاد نیاز است.