سلطانی : انفجار ارزی هشداردهنده است
برخلاف وعدههای مسئولان مبنی بر کاهش قیمت دلار، در روزهای اخیر شاهد رشد قیمت این ارز مهم در بازار ارز بودیم که این افزایش قیمت در بخشهای مختلف اقتصاد کشور نگرانی ایجاد کرده است.
هرچند دولت و بانک مرکزی در تلاش برای به دست گرفتن کنترل بازار ارز هستند، اما قیمت دلار همچنان به رشد خود ادامه داده و از مرز چهار هزار تومان عبور کرده است. با اینکه مسئولان میگویند که قیمت در بازار غیرواقعی و تحت تاثیر برخی نوسانات و هیجانات فصلی است و پیشتر اعلام شده بود که تا اول زمستان، قیمت به حالت عادی بازخواهد گشت، ولی تاکنون این اتفاق رخ نداده است. مسئولان دولتی وعده دادهاند که برای حذف نوسانات هیجانی از بازار ارز، قرار است برنامههایی از سوی دولت اجرا شود، اما هر روز که میگذرد قیمت دلار بیشتر میشود و این موضوع میتواند لطمه سنگینی به خود دولت وارد کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، پدرام سلطانی، نایب رئیس اول اتاق بازرگانی ایران میگوید: «عبارت ارزش پول ملی که معادل نرخ ارز قلمداد میشود یک جنبه تعصبی در مسئولان ایجاد کرده است، به این معنا که تصور میکنند ارزش بالای پول ملی نشانه اقتدار و ارزش پایین پول ملی نشانه ضعف است که این نگرش در علم اقتصاد کاملا خطا و ناپذیرفتنی است.»
در حالی که مسئولان دولت و به ویژه بانک مرکزی در چند وقت اخیر مخالفت خود را با افزایش نرخ دلار نشان داده بودند، همچنان شاهد سیر صعودی قیمت دلار هستیم. دلیل این اتفاق چه چیزی میتواند باشد؟ آیا مسئولان واقعا توانایی جلوگیری از این اتفاق را ندارند؟
مهمترین دلیل این است که نرخ ارز در کشور از یک مولفه اقتصادی تبدیل به یک موضوع سیاسی شده است و این موضوع محدود و منحصر به این دولت نیست، بلکه در دولتهای قبل هم این موضوع وجود داشته است. عبارت ارزش پول ملی که معادل نرخ ارز قلمداد میشود یک جنبه تعصبی در مسئولان ایجاد کرده است، به این معنا که تصور میکنند ارزش بالای پول ملی نشانه اقتدار و ارزش پایین پول ملی نشانه ضعف است که این نگرش در علم اقتصاد کاملا خطا و ناپذیرفتنی است. مسئولان باید به جای دغدغه داشتن برای ارزش پول ملی، به ارزش تولید ملی توجه کنند و با هر مولفه، شاخص و موضوع اقتصادی و سیاسی که لطمه به ارزش تولید ملی بزند مخالفت کنند و در صدد اصلاح آن باشند. اگر برخی از مسئولان از آثار تورمی افزایش نرخ ارز نگران هستند باید به این موضوع توجه کنند مادامی که سیاستهای پولی کشور موجب بالا رفتن پایه تورمی کشور نسبت به متوسط جهانی شود، هر عاملی میتواند سوار بر آن شود و نرخ تورم را بالا ببرد.
پس درمان اصلی مقابله با افزایش نرخ تورم توجه به سیاستهای پولی است نه نرخ ارز، زیرا نرخ ارز تابعی از سیاستهای پولی است. مسئولان کشور با موضوع ارز برخورد سیاسی میکنند و از طرف دیگر بانک مرکزی جای اینکه با یک رویکرد مستقل از رویکردهای سیاسی و تمایلات بودجهای دولتها به اصلاح اقتصاد، هدف گذاری نرخ ارز و کنترل تورم بپردازد، عملا به دلیل نداشتن استقلال تبدیل به ابزاری در دست دولتها برای حرکت در مسیر خواستهها و برنامههای دولت شده است و این کاملا در تضاد آشکار با حفظ تمامیت و سلامت یک اقتصاد است.
تجربه در بسیاری از کشورهای دنیا که موضوعات را اصولی دنبال میکنند و از آموزهها و دانش تولید شده در حوزه اقتصاد برای مدیریت و رشد اقتصاد کشورشان استفاده میکنند نشان داده است که بانک مرکزی نباید بله قربان گوی دولت باشد و دولت نباید سیاستگذار بانک مرکزی باشد. بانک مرکزی باید مستقل از سیاست دولت عمل کند و حتی برخی جاها مغایر یا مخالف سیاستهای دولت حرکت کند، برای اینکه مصلحت یک اقتصاد ملی بالاتر از مصلحت یک یا چند دولت است. این اتفاق عموما در کشور نمیافتد که منحصرا مربوط به این دولت نیست و در دولتهای قبل بدتر هم بوده است. بانک مرکزی با توجه به اصل تعیین کننده نرخ ارز یا ارزش پول ملی به این توجه کند که تا زمانی که کشور تورمهای بالاتری از متوسط تورم کشورهای متعامل خود دارد نرخ ارز کشور ناگزیر باید به میزان مابهالتفاوت تورم ایران و تورم جهانی کم و بیش در آن حدود تعدیل شود. اگر این اتفاق نیفتد در بازه زمانی شاید چند سالهای بانک مرکزی و دولت بتوانند با فشار ارز حاصل از فروش نفت و به قیمت کاهش رقابت پذیری تولید ملی، نرخ ارز را پایینتر از آن میزان نگه دارند، اما بعد این فنر جمع شده میپرد که چندین بار هم در طول چند دهه اخیر شاهد این اتفاق بودیم.
با توجه به اینکه بخش تولید کشور مدت زیادی است دچار رکود است، برخی از تحلیلگران معتقدند که افزایش نرخ ارز میتواند به نفع تولیدکنندگان باشد، چون درآمد ارزی را افزایش میدهد. آیا افزایش نرخ ارز میتواند به نفع تولیدکنندگان داخلی باشد؟
افزایش نرخ ارز اگر در یک روند تدریجی باشد و برای پر کردن شکاف تورمی بین ایران و جهان باشد میتواند شرایطی را برای کمک به رقابت پذیری و پایداری در تولید ملی بهوجود بیاورد. اما افزایش نرخ ارز به صورت جهشی و نوسانهای شدید در بازه زمانی کوتاه مدت کمکی به تولید کشور نمیکند و اتفاقا هزینههای تولید را هم افزایش میدهد و آثار مثبت آن را در رقابتپذیری از بین میبرد. برای همین است که همواره از بانک مرکزی خواسته شده است تلاش کند در یک روند تدریجی نرخ ارز را متناسب با مابهالتفاوت تورم تغییر دهد و از انباشته شدن و تجمیع نرخ ارز جلوگیری کند تا انرژی جمع شده در نرخ ارز دریک زمان کوتاه آزاد نشود و رشد جهشی نداشته باشد. بانک مرکزی میتواند در بازه زمانی طولانی یعنی به طور مستمر در طول سال با مدیریت و دقت این کار را انجام دهد که نهایتا بازار ارز در کنترلش قرار میگیرد یا میتواند این اقدام را انجام ندهد که در آن صورت شلیک انفجاری به سمت نرخ ارز انجام میشود و وضعیتی مانند وضعیت کنونی پیش میآید.
چه زمانی تک نرخی شدن ارز محقق میشود؟ به نظر میرسد دولت برای تک نرخی کردن ارز به سمت ارز آزاد حرکت میکند. آیا شما موافق این سیاست هستید؟
دولت مجبور است که به سمت نرخ آزاد حرکت کند، اما باید به این حرکت را در سال جاری و اواخر سال قبل سرعت میبخشید و استراتژیاش را برای اینکار جدیتر و مشخصتر میکرد. به طور مثال مقدار زیادی واردات در کشور وجود دارد که با ارز مبادلهای یا ارز دولتی انجام میشود. دولت باید از سال قبل با سرعت بیشتری کالاهایی را که ضرورتی برای دریافت ارز دولتی نداشتند از شمول ارز مبادلهای خارج میکرد و از این راه میتوانست کنترل بهتری بر نرخ ارز داشته باشد و ذخایر ارزی را بیشتر حفظ کند، اما این اتفاق از سوی دولت محقق نشد و الان طبیعتا باید این کار را با هزینه بیشتری انجام دهد. سیاست تک نرخی کردن ارز قرار بود ابتدا شهریور امسال محقق شود و بعد از آن وعده تحقق آن در آخر امسال داده شد که با توجه به شرایط پیش آمده بعید است این اتفاق بیفتد.در خوشبینانهترین حالت میتوان زمان تک نرخی شدن ارز را نیمه دوم سال آینده پیشبینی کرد.