دیدار نماینده ایران با سعد حریری مهم و پرمعنا بود
نخستین سفر پس از تشکیل دولت. دولت جدید لبنان با ریاست سعد حریری از حدود یک هفته پیش تشکیل شد. اینک امیدها برای حل بحرانها در لبنان بیش از پیش شده و نشانهها مبنی بر در پیش گرفتن سیاست مستقل بودن بیش از پیش شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، حسین جابری انصاری، معاون خاورمیانه وزیر امور خارجه نیز پس از حضور در نشست مهم مسکو درخصوص سوریه، راهی دمشق و بیروت شد تا در این دو سفر هم آزادی حلب را تبریک گفته باشد و هم تشکیل دولت جدید لبنانیها را. جابری انصاری در بیروت دیدارهای رنگارنگ و متعدد داشت اما دیدار او با سعد حریری با توجه به دیدگاههای سابق او درباره ایران را میتوان مهمترین دیدار تلقی کرد. درخصوص دولت جدید لبنان و مناسبات تهران و بیروت با ریاض گفتوگویی با محمدعلی مهتدی، تحلیلگر ارشد خاورمیانه داشتهایم که مشروح آن در ادامه میآید.
قریب به یک هفته از تشکیل دولت در لبنان میگذرد. با توجه به اشراف شما به مساله لبنان، ترکیب این کابینه را چگونه میبینید؟
دولت جدید لبنان، کابینهای است که به نام دولت اتحاد ملی معروف شده است و در آن، همه جریانها و احزاب مختلف لبنانی حضور دارند. تعداد اعضای این کابینه، ٣٠ نفره است در حالی که معمولا در لبنان، کابینهها دارای ١٨ یا ٢٤ وزارتخانه است. هنگامی که کابینهای با ٣٠ کرسی تشکیل شود، این مساله نشان میدهد رییس دولت میخواهد همه جریانها و گروههای سیاسی را راضی کند. با این حال، یک نکته مهمی که درباره کابینه کنونی وجود دارد، آن است که عمر این کابینه بیشتر از شش ماه نخواهد بود زیرا در بهار آینده، انتخابات پارلمانی را در لبنان شاهد خواهیم بود. با روی کار آمدن پارلمان جدید، کابینه باید استعفا بدهد و کابینه جدید باید تشکیل شود. ماموریت این کابینه در شش ماه آتی، حل مشکلات معیشتی و اجتماعی و همچنین تفاهم بر قانون جدید انتخابات پارلمانی است زیرا قانون کنونی انتخابات پارلمان در لبنان، مربوط به سال ١٩٦٠ است و پاسخگوی مسائل روز و تحولات جامعه لبنان نیست و کسانی هم که براساس آن قانون انتخاب میشوند، نمیتوانند بگویند منتخب مردم لبنان هستند. دستیابی به یک تفاهم درخصوص قانون جدید هم کار بسیار مشکلی است چرا که برخی از جریانهای لبنانی همچنان مایل هستند تا انتخابات پارلمان در لبنان با قانون کنونی ١٩٦٠ برگزار شود و بسیاری از جریانها نیز معتقدند که قانون کنونی، پوسیده و نارآکامد است و باید قانون جدیدی در این باره تدوین شود. با این وجود، آنگونه که سعد حریری، رییس کابینه جدید اعلام کرده است مهمترین برنامه دولت، حل مشکلات مربوط به تودههای زبالهها است که چند سالی است در بیروت و دیگر مناطق لبنان تلنبار شده است. برنامه مهم دیگر از نظر حریری، تفاهم درخصوص قانون انتخابات پارلمانی است. درباره آینده این کابینه باید منتظر، انتخابات آتی پارلمانی لبنان بود و دید که پارلمان جدید در این کشور، با چه رنگ و بویی بر سرکار میآید.
آیا چشمانداز مثبتی برای پیشرفت و حل مشکلات عدیده لبنان توسط این کابینه وجود دارد؟
مشکل اصلی در لبنان، فساد به خصوص در دستگاههای اجرایی است. میشل عون در وعدههای انتخاباتیاش، قول مبارزه با فساد را داده است. او مصمم به مبارزه با فساد است. بسیاری از مناقصههایی هم که قبل از انتخابات صورت گرفته، احتمال دارد که در آنها مقررات رعایت نشده باشد. عون اصرار به برگزاری مجدد آن مناقصهها را دارد. مبارزه با فساد، تلاش بسیار سختی است و اگر به نتیجه مثبتی برسد، دستاورد مثبتی برای جامعه لبنان خواهد بود. حل مشکل تودههای زباله نیز ساده نیست چون اگر این مشکل تاکنون حل نشده، به خاطر فساد موجود و مناقصههای خارج از چارچوبهای قانونی است. از آنجایی که از همه جریانها و گروههای لبنانی در کابینه جدید لبنان حضور دارند، این کابینه میتواند محلی برای گفتوگو و مفاهمه میان احزاب مختلف این کشور باشد. پیش از این، تلاشهایی از سوی نبیهبری، رییس پارلمان لبنان برای برگزاری جلسات گفتوگو میان جریانهای لبنانی در جهت حل اختلاف صورت گرفته بود ولی این کابینه و جلسات هیات دولت میتواند محلی برای انجام این کار باشد. ضمن آنکه در این کابینه، دیگر موضوع اقلیت و اکثریت مطرح نیست. در گذشته، در دولت دو جریان ٨ مارس و ١٤ مارس حضور داشتند اما در این کابینه دیگر جریان ٨ مارس یا ١٤ مارس وجود ندارد زیرا شرایط منطقهای و تحولات رخ داده موجب شده تا این تقسیمبندیها دیگر وجود نداشته باشند و همه در یک چارچوب سعی کنند تا منافع ملی لبنان حفظ شده و این کشور را از توفانها و بحرانهای منطقهای دور کنند.
چه چشماندازی برای رسیدن به تفاهم درباره اصلاح قانون انتخابات وجود دارد؟
رسیدن به این تفاهم سخت است. بحث در این باره به حوزهها و واحدهای انتخاباتی بازمیگردد که حوزه و واحد انتخاباتی، شهرستان باشد یا استان. وقتی یک واحد بزرگ مانند استان، واحد انتخاباتی باشد، یک اقلیت و اکثریت مذهبی در آن واحد وجود دارد و طبیعی است در این شرایط، لیستی برنده میشود که از سوی اکثریت مذهبی معرفی شده باشد. به طور مثال اگر در یک استان، شیعیان یا اهل تسنن در اکثریت باشند، در آن استان، شیعیان یا اهل تسنن برنده خواهند شد اما اگر در یک استان، مسیحیان در اقلیت نباشند، مسیحیان برنده آن واحد انتخاباتی میشود. این مساله موجب میشود تا خانوادههای معروف در استانها انتخابات را ببرند و گروههای مردمی توان رقابت نداشته باشند ولی اگر حوزههای انتخاباتی کوچک شود، در آن صورت هر شهر، نامزد خود را خواهد داشت.
موافقان و مخالفان تغییر قانون پارلمان چه گروههایی هستند؟
بسیاری از مسیحیان، شیعیان و بخش عمدهای از اهل تسنن میخواهند قانونی مدرن براساس تحولات جهانی داشته باشند تا نمایندگان مردم براساس خواست آنها و به خاطر ائتلاف خانوادههای معروف وارد پارلمان شوند. در منطقه دروزیها، چون همیشه نمایندگان مورد حمایت ولید جنبلاط برنده انتخابات میشوند، او و جریانش مخالف اصلاح قانون هستند.
حسین جابری انصاری، معاون وزیر امور خارجه ایران به لبنان رفته است و در نخستین دیدار با سعد حریری، نخستوزیر این کشور دیدار کرد. فکر میکنید اهمیت این سفر با توجه به آنکه در روزهای نخست تشکیل رسمی دولت رخ داده است، چیست؟
آقای جابری انصاری در روزهای گذشته همراه با دکتر ظریف در مسکو بودند و در نشست مسکو حضور داشتند. ایشان سپس به دمشق رفتند و با بشار اسد، رییسجمهور و دیگر مقامات سوریه دیدار داشتند. ایشان به عنوان معاون خاورمیانه هنگامی که از مسکو به دمشق میرود، ماموریت دارد نتایج مذاکرات سهجانبه ایران، روسیه و ترکیه را به اطلاع مسوولان سوریه برساند. همچنین تبریک پیروزی ارتش سوریه در حلب و بازپسگیری آن شهر یکی دیگر از اقدامات ایشان در دمشق بود. وقتی آقای جابری انصاری از دمشق به بیروت میرود، پیامهای مهمی را به همراه دارد، از جمله آنکه او در دیدار با مقامات مختلف لبنانی میخواهد تشکیل دولت اتحاد ملی را به مسوولان لبنان تبریک بگوید. همچنین در دیدارهای ایشان در بیروت، اخبار و تفاهمات صورت گرفته در مسکو و دمشق را به همراه دارد و مسوولان لبنانی علاقه دارند تا از این تفاهمات آگاه شوند زیرا تحولات سوریه بر آنها مهم است و بر لبنان اثرگذار. دوم آنکه وقتی یک مسوول در این سطح به لبنان میرود با مسوولان عالی این کشور دیدار خواهد کرد. دیدار با سعد حریری، مهم و پر معنا است چون او در چند سال اخیر به تحریک ریاض بهشدت به ایران و سوریه حمله کرده بود. همچنین او از حضور مقاومت حزبالله در سوریه انتقاد کرده بود. نشانههایی مبنی بر اینکه سعد حریری میخواهد سیاست مستقلی از عربستان را در لبنان اعمال کند، وجود دارد. خبرهایی وجود دارد مبنی بر اینکه رابطه ریاض با حریری خوب نیست و اختلافاتی میان محمد بن نایف، ولیعهد عربستان و سعد حریری وجود دارد. حتی اخباری مبنی بر صدور حکم جلب حریری از سوی دادگاهی در عربستان وجود دارد. این نشان از هنگامی بود که حریری از پاریس به بیروت آمد و با ریاستجمهوری میشل عون که نامزد جریان مقاومت بود، مقاومت کرد. در مقابل نیز جریان مقاومت موافقتش را با نخست وزیری حریری اعلام کرد. ایران هم در امور لبنان دخالتی نداشته و گفته است مسائل لبنان مربوط به آنها است و آنها باید مشکلاتشان را با تفاهم یکدیگر حل کنند. دیدار جابری انصاری و حریری نشانه بیطرفی ایران در امور لبنان است و اینکه تهران خواستار وحدت ملی در این کشور است. استقبال حریری از ایشان هم نشان میدهد که او میخواهد سیاست مستقلی را در لبنان اعمال کند.
سهم و قدرت حزبالله لبنان در این کابینه تا چه اندازه است؟
حزبالله در کابینه جدید، دو وزارتخانه را بیشتر نگرفته است. نه اینکه وزارتخانهای ندارند ولی آنها برای اینکه نشان دهند به دنبال کسب قدرت نیستند و هدفشان حفظ مقاومت و مقابله با نقشههای توسعهطلبانه اسراییل است، به دو وزیر اکتفا کردند. معمولا حزبالله بهجای گرفتن سهم بیشتر ترجیح میدهد سهمش را به همپیمانانش بدهد و آنها را تقویت کند. همپیمانان حزبالله در درجه اول، جنبش امل به رهبری نبیهبری، جریان حامی میشل عون و ائتلاف مسیحیان شمال به رهبری سلیمان فرنجیه هستند.
ایران و لبنان در منطقه از فرصتها و تهدیدهای مشترکی برخوردار هستند. با توجه به نگاه سعد حریری به تهران تا چه اندازه میتوان به افزایش همکاریها و مقابله با تهدیدهای مشترک میان دو کشور امیدوار بود؟
این امیدواری وجود دارد چون تحولات اخیر منطقه نشان میدهد طرحهای مشترک امریکا و رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای منطقه به شکست انجامیده است. بازپسگیری حلب از تروریستها اتفاق مهمی بود. در یمن مشاهده میکنیم نیروهای متجاوز ائتلاف عربستان زمینگیر شده است. در عراق، موصل به زودی آزاد خواهد شد. پیشرفتهای جبهه مقاومت بر لبنان اثر میگذارد. ایران هم سیاستش در لبنان، مبتنی بر حفظ وحدت ملی است تا رخنهگاهی برای تفرقهافکنان وجود نداشته باشد و دیگری، حفظ جریان مقاومت است تا حزبالله بتواند از لبنان در برابر تجاوز اسراییل دفاع کند. این اهداف، به نفع لبنانیها هم است و میتواند موجب همکاریهایی در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شود. تهران میتواند در بسیاری از زمینهها به بیروت کمک کند. تصور میکنم وضعیت روابط و همکاریها رو به بهبود و گسترش است.
آیا میتوان گفت مختصات جدید منطقهای و مسالهای مانند داعش دولت جدید لبنان با ریاست حریری را ناگزیر به همکاری با ایران میکند؟
حتما همینطور است. یکی از اهدف لبنانیها، عدم نفوذ تروریسم به داخل لبنان است. لبنان با توجه به بافت ویژه خود آسیبپذیر است. در گذشته، شاهد تلاشهایی برای انتقال تروریسم تکفیری به لبنان بودیم که در این راستا، چندین بمبگذاری در بیروت، جنوب بیروت و دیگر مناطق لبنان صورت گرفت تا یک نوع جنگ فرقهای ایجاد شود. تلاش برای ممانعت و ورود تفکیریها به لبنان مورد اقبال همه جریانهای لبنانی و به سود همه آنها است. حزبالله در این باره بسیار فعالیت کرده و اگر همکاریهای حزبالله و ارتش لبنان نبود، معلوم نیست چه فاجعهای رخ میداد اما امروز لبنان دارای امنیت است و مدتها است خبری از عملیات تروریستی نشنیدهایم و در عوض، گزارشهایی مبنی بر بازداشت تکفیریها و از بین بردن هستهای تروریستی توسط دستگاه امنیتی لبنان میشنویم. سیاست ایران در منطقه در مبارزه با تروریسم میتواند به سود لبنان هم باشد چراکه امنیت لبنان میتواند موجب فعالتر شدن اقتصاد این کشور هم بشود، به ویژه در زمینه گردشگری.
در دوره جدید در لبنان، نوع مناسبات میان بیروت و ریاض چه تفاوتی کرده است؟
در سالهای گذشته، عربستان سیاست ویرانگری را در منطقه اجرا کرد اما در هیچ کجا به نتیجه نرسید و شکست خورد. آنها هماکنون در باتلاق سوریه و یمن گیر افتادهاند و در عراق و لبنان هم به هدفشان نرسیدند. این اهداف هم به سود امریکا و اسراییل بود تا ملتهای منطقه. هماکنون زمان تجدیدنظر در سیاستهای عربستان فرارسیده است مگرنه تداوم این سیاست نتایج وخیمی را برای عربستان به همراه خواهد داشت. صحبتهای اخیر مسوولان روسی مبنی بر اینکه عربستان هم به جبهه مبارزه با تروریسم بپیوندند، با توجه به تحولات منطقهای و شکست سیاستهای ریاض بوده است. درباره مناسبات بیروت و ریاض باید بگویم که سیاست لبنان همواره گریز از ورود به محورهای کشمکش بوده است. به عبارت دیگر، مسوولان لبنانی همواره کوشیدهاند تا با همه طرفین مناسبات خوبی داشته باشند و وارد منازعات میان آنها نشوند چون لبنان کشور کوچکی است و طرفداری از یک بازیگر، میتواند در معادلات داخلیشان هم اثرگذار باشد. لبنانیها همانطور که رابطه خوبی با ایران دارند، میخواهند همین رابطه را هم با ریاض داشته باشند بهخصوص آنکه سعودی از چند سال پیش وعده کمک و تجهیز سه میلیارد دلاری را به ارتش لبنانی داده بود و بخشی از آن را هم پرداخت ولی بعدا این کمک را فریز کرد. دولت لبنان میکوشد با برقراری رابطه خوب با عربستان، ریاض به کمکهایش ادامه میدهد هرچند که در اکتشافی که در دریای مدیترانه صورت گرفته، لبنان از منابع نفت و گاز برخوردار شده اما به دلیل مشکلاتش نتوانسته است از آن منابع بهرهبرداری کند. در مجموع، روابط میان دو طرف خوب و معمولی است البته مانند گذشته هم نخواهد بود که ریاض سیاستهایش را به بیروت دیکته کند.