شفافیت از نان شب واجبتر است
فساد پولی و بانکی در سالهای اخیر بسیار رخ نموده است. از پیدایش یک شبه موسسات پولی و اعتباری تا سر برآوردن اختلاسهای متعدد بانکی همه حکایت از اقتصاد بیمار دارد.
همگان شاهد هستند که در پشت پرده برخی از این تخلفات مالی نام برخی اشخاص و نهادها آمده است. در سیستم پرداخت و نقل و انتقال بانکداری ایران میتوان به راحتی پولهای کلان را جابهجا کرد که نمونه این اقدام در عملکرد افرادی مانند محمود خاوری و بابک زنجانی مشاهده میشود. در این میان برخی انتقاداتی را به نحوه نظارت بانک مرکزی وارد کرده و عنوان میکنند اگر این نظارت جدی بود مانع تخلفات زیادی میشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، برای بررسی وضع پولی و بانکی کشور و ونحوه نظارت بانک مرکزی بر عملکرد موسسات پولی و اعتباری و بانکها با مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی گفتوگو کرده ایم که میخوانید.
در سالهای اخیر شاهد گریز برخی از بانکها و موسسات مالی و اعتباری از قانون و نقل و انتقالات بیحساب و کتاب بودهایم، در حالیکه در نظام اقتصادی سایرکشورها گردش مالی اشخاص و نهادها با نظارت شدید بانک مرکزی صورت میگیرد. ارزیابی شما چیست؟
بانک مرکزی ایران به موجب بند ب ماده ۱۱قانون پولی،بانکی کشور مصوب سال ۱۳۵۱ وظیفه نظارت بر سیستم بانکی و موسسات مالی و اعتباری را برعهده دارد. اگر بانک مرکزی وظیفه نظارتی خود را نادیده بگیرد، این بی توجهی میتواند تبعات بسیار خطرناکی را برای اقتصاد کشور داشته باشد. در حال حاضر مهمترین مشکلی که اقتصاد ایران را رنج میدهد بی انضباطی اقتصادی است که در ۳ بخش خلاصه میشود و مهمترین آن بی انضباطی پولی است که راهحل آن، کنترل به وسیله بانک مرکزی و سیستم بانکی است. بانک مرکزی در همه نقاط جهان نقش تعیین کنندهای دارد. حتی در اقتصادهای آزاد مانند ایالات متحده آمریکا فدرال رزرو نقش اساسی را در ایجاد ثبات پولی و نظارت بر ارزش پول ملی دارد. بنابراین اگر بانک مرکزی نظارت خود را حذف کند، سیستم بانکی کشور دچار مشکلات عدیدهای میشود. سیستم بانکی میتواند پدیدههایی مانند بابک زنجانی یا فساد ۳۰۰۰ میلیاردی را کنترل کند. بنده به عنوان یک اقتصاددان که طرفدار FATF هستم میگویم هر چه با شبکههای بینالمللی در جهت شفافیت ارتباط داشته باشیم، به نفع ماست. دلیل اینکه جهان خواستار پیوستن ایران به FATF است صرفا شفافیت مالی است. یعنی مثلا اگر بنده پولی را برای فلان دانشجو در یک کشور خارجی حواله میکنم، اگر آن پول به جای اینکه به حساب آن دانشجو برود،به حساب یک تروریست واریز شود، قطعا جلو پول را میگیرند که عمل بسیار خوبی است. بانک مرکزی همواره باید نظارت را نصبالعین قرار دهد. رسالت اصلی بانک مرکزی نظارت است و بدین خاطر در چارت بانک مرکزی، معاونت نظارت بر فعالیتهای بانکی کشور پیش بینی شده است. اگر نظارت بانک مرکزی، کارشناسی و علمی باشد، علاوه بر اینکه جلو فساد را میگیرد، به شفافیت اقتصادی کمک خواهد کرد و طی این روند، امکان ندارد پدیدههایی مانند بابک زنجانی بهوجود بیاید، چون سیستم شفاف میشود. امروز با استفاده از تکنولوژی «آی سی تی» میتوانیم افراد را کنترل کنیم و این امر امکانپذیر است. بهویژه نهادهایی که به رانتهای اقتصادی متصل هستند باید کنترل شوند. به رغم انتقاداتی که به آقای دکتر روحانی دارم اما از او حمایت میکنم، چرا که میترسم پوپولیستها در ایران به قدرت برسند و کشور را ربع قرن به عقب بازگردانند. آقای روحانی باید بداند تیم اطلاع رسانی وی بسیار ضعیف است چون نتوانست به درستی مساله حقوقهای نجومی را که میراث دولت قبل بود، به طور شفاف بیان کند. شفافیت از نان شب برای اقتصاد ایران واجبتر است.چون کسانی که برای دولت و کشور مشکل ایجاد میکنند نظارتهای قانونی را پذیرا نیستند. اگر بر بانکها بهویژه بانکهایی که به نهادهای خارج از دولت وصل هستند نظارت نباشد، بحرانهایی برای کشور ایجاد میشود. من به هیچ وجه عدم نظارت بانک مرکزی را بر نمیتابم. بانک مرکزی باید با سایر نهادها هماهنگ باشد و اگر این هماهنگی اتفاق نیفتد احتمال دارد منجر به فاجعه ملی شده و بحران اقتصادی بیافریند.
به هماهنگی با سایر قوا اشاره داشتید، اما اگر نهادهای زیرمجموعه برخی قوا به این هماهنگی تن در ندادند، چه باید کرد؟
برخی نهادهای پولی که زیر مجموعه بانکی دارند و پاسخگو نیستند باید تحت نظارت بانک مرکزی قرار بگیرند.گردش مالی بانک مرکزی آمریکا در سال، بالای ۱۲ هزار میلیارد دلار است و برتمام بانکهای آمریکا نظارت دارد، یعنی اینطور نیست که هر بانکی خود مختار عمل کرده و خلق پول کند. اگر بانکی تن به نظارت بانک مرکزی نداد، رئیسجمهور باید به عنوان امر خلاف قانون این مورد را به نهادهای مربوطه ارجاع دهد. در تمام نقاط جهان، بانکها وظیفه بانکداری دارند و قرار نیست شرکت داشته باشند. یکی از ایرادات اساسی که کشور را دچار مشکل کرده این است که وقتی بانکی به وظیفه خود که بانکداری است، عمل نکند و به شرکت داری بپردازد، نتیجهای جز فساد نخواهد داشت.
پس ضامن سالم سازی اقتصاد کشور صرفا شفاف سازی مالی پولی است واگر سایر کشورها فساد اقتصادی کمتری دارند از همین باب است؟
بله.شفافیت به نفع کشور است. کدام فرد عاقلی با شفافیت مخالفت میکند. دلواپسان در ایران به این دلیل که میخواهند اقدمات غیر شفاف انجام دهند، مخالف شفافسازی مالی هستند. مثلا اگر به حساب یک کارمند دولت که ۵ میلیون تومان حقوق دریافت میکند، ۱۵۰میلیون واریز شود، بانک مرکزی باید واکنش نشان دهد و بررسی کند که این پول از کجا آمده است. من طرفدار شفافیت هستم. وظیفه بانک مرکزی است که نظارت داشته باشد و باید این نظارت روز به روز مقتدرتر و قویتر شود. یکی از فلسفههای وجودی بانک مرکزی نظارت بر سیستم بانکی و موسسات مالی و اعتباری است. در زمان مرحوم نوربخش در حالیکه کشور در حال جنگ بود، کمترین فساد مالی را داشتیم و بانک مرکزی اجازه نمیداد که موسسات پولی یک شبه بهوجود بیایند. اکنون موسسات پولی به صورت موریانهای اضافه شدهاند که باید این موضوع بررسی شود. آنجایی که خوب عمل کردند باید حمایت شود، اما بانک مرکزی با آن دسته از این موسسات که به سمت رانت رفتند، برخورد کند. در همه جای دنیا بانکها را درجه بندی میکنند و از وظایف بانک مرکزی نیز این است که بانکها را به لحاظ اعتباری و سیستم بانکی درجهبندی کند. اگر نهادهای مربوطه با بانک مرکزی هماهنگ باشند، قطعا میتوانند مانع بسیاری از کلاهبرداریهای کلان شوند. قانونگذار این اختیار را به بانک مرکزی داده تا با هماهنگی نهادهای مربوطه، بانکهایی را که مخل امنیت اقتصادی، ملی و سلامت اقتصادی هستند از سیستم بانکی کشور حذف کند. در حال حاضر در بسیاری از موسسات پولی درصد بهرهای که میدهند، بیش از مصوبه شورای پول و اعتبار است. مسلم است که اینها خلاف میکنند و بانک مرکزی مقداری اغماض میکند، در حالی که باید با اینها به شدت برخورد شود. اگرانضباط پولی به سیستم اقتصادی کشور بازگردد، آینده اقتصاد ایران را خیلی خوب و روشن میبینم.