شعار تا عمل ترامپ در اقتصاد متفاوت است
مذاکرات توافق تجارت فرااقیانوسی و همکاری اتحادیه اروپا و آمریکا در حوزه سرمایهگذاری سه سال پیش آغاز شد و به گفته کارشناسان اقتصادی، این توافق میتواند با در برگرفتن ۸۵۰ میلیون مصرفکننده به عنوان بزرگترین بازار تجارت جهان شناخته شود.
اما با افتادن زمام قدرت به دست ترامپ قاعده بازی بر هم خورد و این بار صدر اعظم آلمان با صراحت به عدم ادامه همکاری تجاری اروپا با آمریکا به دلیل مواضع ترامپ اذعان کرد. به گفته آنگلا مرکل، آلمان همواره به توافق تجاری با آمریکا متعهده بوده است، اما در حالی که ترامپ مخالف تجارت آزاد میان آمریکا و اتحادیه اروپاست، امکان ادامه همکاری وجود ندارد. بر همین اساس باید گفت که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب آمریکا بر این باور است که توافقات تجاری بینالمللی موجب از بین رفتن فرصتهای شغلی در داخل خاک این کشور شده و به رقابتی شدن فضای کسب و کار در آمریکا آسیب جدی وارد میکند. بر هر حال انتخاب نشدن کلینتون در رقابت با ترامپ تمام پیشبینیها را نقش بر آب کرد و آینده روابط تجاری آمریکا با دیگر کشورها چندان قابل پیشبینی نیست.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، در همین زمینه مسعود دانشمند، کارشناس اقتصادی میگوید: «امکان اینکه اتحادیه اروپا و کشورهایی همچون ژاپن و کره جنوبی بخواهند روابط خود را با آمریکا قطع کنند، وجود ندارد.»
تیره شدن روابط تجاری اتحادیه اروپا و آمریکا را تا چه حد میتوان جدی گرفت؟
امکان اینکه اتحادیه اروپا و کشورهایی همچون ژاپن و کره جنوبی بخواهند روابط خود را با آمریکا قطع کنند، وجود ندارد. این صحبتها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند و افرادی همچون مرکل برای افزایش قدرت خود چنین صحبتهایی را اظهار میکنند. پیچیدگی روابط اقتصادی این کشورها تا حدی است که اگر همین امروز اراده جدایی خود را به منصه ظهور بگذارند، حداقل به ۱۵ سال زمان نیاز دارند.
توافقات تجارت فرااقیانوسی در ابتدا بازار مصرف ۸۵۰ میلیون نفری مورد هدف قرار گرفت. آیا ممکن است ترامپ و همکاران او این بازار را از بین ببرند؟ آیا میتوان اظهارات آنگلا مرکل را دلخواه ترامپ دانست؟
همانطور که اشاره شد، قطع همکاری کشورهای عضو اتحادیه اروپا با آمریکا محال است و به راحتی نمیتوان بازار مصرف ۸۵۰ میلیون نفری پیشبینی شده را فراموش کرد. اگر نگاهی به حجم واردات و صادرات اتحادیه اروپا و آمریکا بیندازیم، متوجه همبستگی و حتی وابستگی این کشورها به یکدیگر میشویم. مشخص است که این کشورها به راحتی سخنرانی مسئولانشان نمیتوانند از یکدیگر فاصله بگیرند. سالیان سال است که تصمیمگیریهای بینالمللی هم توسط این کشورها انجام میپذیرد و قطع روابط آنها به معنای برهم خوردن نظم جهانی اقتصاد است. پیش از این بارها ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود شعارهای افراطی را سر میداد، اما زمانی که او زمام امور را در دست بگیرد، مشخص میشود که چارهای غیر از تعدیل سیاستهای خود نخواهد داشت. اگر آمریکا بخواهد در آینده سیاستهای اروپاستیزانه در پیش بگیرد، مجبور است سرمایههای اقتصادی و اجتماعی خود از اروپا را خارج کند و در این صورت باید برنامههای جدیدی برای فرار از ورشکستگی پیریزی کند. در نتیجه حتی فردی با افکار و عقاید ترامپ هم نمیتواند آمریکا را دچار چنین بحرانی کند. مساله به این سادگیها نیست که افراد بخواهند با یک حرف و سخنرانی آن را به اجرا بگذارند. نه تنها اتحادیه اروپا، بلکه در شرایط کنونی کشورهای آسیایی همچون ژاپن هم نمیتوانند ارتباط خود را با ایالات متحده آمریکا به چالش بکشند. ایجاد فرصتهای شغلی با قطع ارتباطات خارجی شعاری بیش نبود که ترامپ برای جمعآوری رای مطرح میساخت و خیلی سادهانگارانه است که فردی این صحبتها را باور کند. البته آمریکاییها نشان دادند که حتی جامعهای توسعهیافته میتواند اسیر شعارهای پوپولیستی شود.
آیا ترامپ با اتخاذ سیاستهای مالیاتی جدید هم نمیتواند فرصتهای شغلی جدید ایجاد کند؟
بله، آمریکا قصد دارد مالیات سرمایههای بزرگ را به صفر برساند تا سرمایهگذاران کلان به بازار آمریکا بازگردند و رکود نسبی را برطرف سازند. در نتیجه این به معنای قطع همکاری با دیگر کشورهای جهان نیست، فقط ایجاد فرصتهای شغلی در داخل خود کشور است. در این زمینه اقتصاد آمریکا به قطع به موفقیتهایی هم دست مییابد؛ چرا که هر سرمایهگذاری تلاش دارد با کمترین هزینه بیشترین سود را به دست آورد و نپرداختن مالیات به خودی خود بار سنگینی را از روی دوش سرمایهگذاران برمیدارد. مگر میشود تصور کرد که آمریکا با کشوری نظیر آلمان همکاری نداشته باشد؟ علاوه بر وابستگیهای اقتصادی و سیاسی، این کشورها وابستگیهای شدید نظامی و امنیتی به یکدیگر دارند؛ طوری که بسیاری از پایگاههای نظامی آمریکا در آلمان قرار دارد. همچنین روابط تجاری دو کشور نشان میدهد که آنها بسیاری از اقلام مهم یکدیگر را تامین میکنند.
آیا امکان تغییر سیاستها وجود دارد؟ روابط به چه سمتی خواهد رفت؟
تغییر سیاست خارجی بین اتحادیه اروپا و آمریکا ممکن است اتفاق افتد. در وهله اول هم ترامپ اذعان داشته است که دیگر هزینهای بابت حرکتهای نظامی اتحادیه پرداخت نخواهند کرد. بحثهایی هم در زمینه حذف ناتو و آینده آن وجود دارد که در حال حاضر امکان بررسی آن وجود ندارد. این مسائل آنچنان پیچیده و گسترده است که هیچگاه نمیتوان آن را در رسانههای مختلف چاپی و تصویری به نمایش گذاشت، اما در مجموع میتوان گفت که سهم آمریکا در تامین مالی ناتو کاهش پیدا میکند و اتحادیه اروپا در برخی مسائل از حمایتهای آمریکا بی نصیب میماند. البته در مقابل اروپایی هم بیکار نمینشینند و به قطع به اقدامات آمریکا پاسخ خواهند داد. البته ممکن است مذاکراتی هم در آینده بین کشورهای مختلف انجام پذیرد و بازیگران سیاسی در عرصه بینالمللی تغییر نقش دهند. همچنین نباید تجارت آزاد میان آمریکا، کانادا، مکزیک و... را فراموش کرد که بدون شک در آن هم تغییراتی اتفاق میافتد.
این چالشها ممکن است تاثیری بر اقتصاد و تجارت ایران بگذارد؟
اروپا سعی دارد در روابط خود با ایران سیاستهای متعادلتری را نسبت به آمریکا در پیش بگیرد و به طور کلی در این زمینه راه خود را از ایالات متحده جدا کند، ولی هنوز این اقدامات در حد تلاش و کوشش باقی ماندهاند و اروپا با رضایت آمریکا مسیر تجاری خود را مشخص میسازد. به هر حال باید منتظر گذشت زمان ماند تا آینده را روشنتر دید.