فراز و فرودهای صنعت لوام خانگی در ایران

وارد سایت تولیدی که میشوی تابلوهایی نصب شده که نشان میدهد متخصصان و مهندسان خود در سایه برخی تحریمها و دور ماندن از تکنولوژیها دست به کار شدهاند و محصولاتی را اختراع کردهاند.
پارس خزر یکی از برندهای قدیمی که با بهره بردن از توان علمی و مهندسی موجود در کشور توانسته برای بقای خود بجنگد و در حالی که ممکن بود در قبرستان برندهای ایرانی، قبری برای خود بخرد، کماکان به حیاتش ادامه میدهد. این شرکت در حالی به 50 سالگی نزدیک میشود که توانسته خود را از تلاطمهای اقتصادی و سیاسی کشور در امان نگه داشته و کماکان به عنوان برندی فعال خود را در بازار لوازم خانگی ایران نگه داشته و در رقابت با برندهای خارجی تلاش کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ؛ همتی، مدیر این شرکت که از نخستین مدیران این شرکت پس از خصوصیسازی آن است، وی در گفتوگویی شرح میدهد که پارس خزر چگونه متولد شد و توانست خود را رشد داده و به حیاتش ادامه دهد.
پارس خزر یکی از برندهای قدیمی تولیدکننده لوازم خانگی در ایران است. این برند چگونه شکل گرفت و توانست خود را از مرگ نجات دهد؟
اگر شما تاریخ صنعتی شدن ایران را مطالعه کرده باشید حتما به نام حاج محمدتقی برخوردار برخورد کردهاید. ایشان که فردی متدین و مومن بودند در دهه 40 پایهگذار بسیاری از صنایع نوین لوازم خانگی شدند و توانستند با تاسیس شرکتهای گوناگون به خلأ موجود در صنعت کشور پاسخ دهند. در سال 1347 با حمایت شرکت توشیبای ژاپن، بانک صنعت و معدن و حاج برخوردار تحت عنوان «شرکت سهامی کل توشیبای ژاپن» در استان گیلان تاسیس شد تا لوارم خانگی سبک یا کوچک را به تولید برساند و وارد بازار کند. این شرکت از روز اول بر پایه اصولی بنیانگذاری شد و توانست زیرساختهای مناسبی برای بقای خود در صنعت لوازم خانگی کشور ایجاد کند.
این زیر ساختها چون بر اساس اصول علمی و قواعد اقتصادی پایهگذاری شدند توانستند، این شرکت را تا به امروز نگه دارند. پس از انقلاب با توجه به سلب مالکیتی که صورت گرفت، «شرکت سهامی کل توشیبای ژاپن» به سازمان صنایع ملی ایران تحویل داده شد و به نام «پارس خزر» تغییر یافت و به ادامه فعالیت پرداخت. بنده از نخستین مدیران گروه خصوصیسازی هستم که وارد این مجموعه شدم و مدیریت یکی از شرکتهای زیر مجموعه آن به عنوان پارس شهاب را بر عهده گرفتم. یادم میآید که سهام شرکت پارس خزر در سال 1372 به بخش خصوصی واگذار شد و حدود پنج هزار نفر از محل این واگذاری صاحب سهم شدند.
نقش بنیانگذار این شرکت در بقای این برند چه بوده است؟
وقتی که شما اقدامات زندهیاد برخوردار را مطالعه میکنید متوجه میشوید که ایشان چه انسان خلاق و بزرگی در صنایع نوین ایران بودهاند چرا که در طول یک دهه انقلاب بزرگی در صنایع لوازم الکتریکی کشور به وجود میآورند و سبب ساز توسعه این صنعت میشوند. شرکت پارس شهاب در حوزه، تولید انواع لامپهای روشنایی، پارس الکتریک در تولید انواع لوازم الکتریکی، لوازم خانگی پارس، در حوزه انواع لوازم خانگی و... بخشهایی از فعالیت این مرد بزرگ صنعت کشور است که بنده با شناخت فعالیتهای حاج برخوردار، همیشه به نیکی از ایشان یاد میکنم.
اشاره کردید که این شرکت در سال 1372 به بخش خصوصی واگذار شد. آیا میتوان گفت که مدیریت بخش خصوصی توانست این برند را پایدارتر کرده و از مرگ آن جلوگیری کند؟
بررسی روند تولید در این شرکت نشان میدهد که از زمان خصوصی شدن آن طیف محصولاتی که پارس خزر به تولید رسانده بسیار متنوع بوده بطوری که در سال گذشته بیش از 2 میلیون دستگاه انواع لوازم خانگی کوچک با برند پارس خزر روانه بازار شده است. در بدو تاسیس این شرکت حدود 5 نوع کالا را به تولید میرساند اما امروز با توجه به خصوصیسازی صورت گرفته و سپردن اقتصاد کشور به بخش خصوصی واقعی در برخی از صنایع، حدود 80 نوع کالا در این مجموعه به تولید میرسد.
به همین خاطر است که این برند جای خود را در بین مردم ایران باز کرده و توانسته به یکی از مهمترین و محبوبترین برندهای لوازم خانگی تبدیل شود و با توجه به قیمت، کیفیت و خدمات پس از فروش مناسبی که دارد، جایی در میان خانوادهها باز کند. هماکنون بر اساس آماری که ما تهیه کردهایم نزدیک به 80 درصد خانوادههای ایرانی محصولی از پارس خزر را در منزلشان دارند و از آن استفاده میکنند که نشان از مقبولیت آن در جامعه ایرانی دارد.
البته متاسفانه شرایط بازار به گونهیی است که بیشتر فروشندگان ترجیح میدهند تا کالاهای وارداتی را در ویترین فروشگاههایشان قرار دهند و کمتر دیده شده که محصولی از پارس خزر را در معرض دید قرار دهند. این بهآن علت است که برای فروشندگان کالاهای وارداتی، از محل فروش این لوازم سود بیشتری باقی میماند و او ترجیح میدهد تا کالای خارجی را به فروش برساند مگر اینکه خود مشتری بگوید من محصول پارس خزر را میخواهم و فروشنده مجبور باشد از انبار خود این محصول را به او ارائه دهد.
البته در این رابطه ما هم ضعفهایی در مدیریت بازار داریم که قصدمان این است تا با نفوذ بیشتر در فروشگاهها بتوانیم جذابیتی به وجود آوریم تا فروشندگان کالاهای پارس خزر را پشت ویترین خود قرار داده و مشتری ایرانی را راغب خرید محصولات این برند کنند. ما چون شرکتی بورسی هستیم به گونهیی در بازار عمل میکنیم که تمام فعالیت مان در بورس شفاف باشد و مشتریان میتوانند از الف تا ی فعالیتهایمان را در صورتهای مالی مشاهده کنند حال اینکه شرکتهای وارداتی از چنین شفافیتی کمتر بهره برده و توانستهاند بخش بزرگی از بازار را در اختیار خود قرار دهند.
این برند در حال حاضر به چه روشی مدیریت میشود و چه کسانی سهامدار آن هستند؟
سهامدار اصلی «پارس توشه» است. هیچ سهامدار اکثریتی در این بخش نداریم. حدود 95درصد سهام متعلق به شرکت سرمایهگذاری پارس توشه است و نزدیک به 900 نفر هم سهامدار عام داریم 94درصد سهام پارس توشه هم بین 4 هزار سهامدار پخش شده است و در حقیقت این شرکت تنها یک درصد سهام مدیریتی را در اختیار خود دارد.
پارس توشه سهام مربوط به هلدینگ پارس را که حاج برخوردار در تاسیس آن نقش داشتهاند، به وجود آورده و تمامی شرکتها را زیر مجموعه خود قرار داده تا بتواند در قالب یک گروه سرمایهگذاری این برند را حفظ کند. با توجه به اقداماتی که در حوزه صنایع لوازم خانگی کوچک صورت گرفته گمان میکنم که برند پارس خزر تا 100سال آینده نیز زنده بماند چرا که گروهی از مردم سهامدار اصلی این شرکت هستند و بخش بزرگی از جامعه ایرانی نیاز خود به انواع لوازم خانگی را تحت عنوان این برند انتخاب میکنند.
در حال حاضر چند نفر در این صنعت مشغول کارند؟
با توجه به سرمایهگذاریهای صورت گرفته ظرف چند سال اخیر، در مجموع سه هزار نفر نیرو در کارخانههای اقماری ما مشغول به کارند و اگر بخواهیم اشتغالی که از محل تولیدات پارس خزر در بخشهای بالا دستی و پایین دستی را به وجود آمده مورد بررسی قرار دهیم میتوانم بگویم نزدیک به 30 هزار نفر از محل فعالیت این شرکت شغل دارند. پارس خزر محصول رشد صنعتی ایران در دهه 40 است و امروز توانسته به عنوان برندی نوستالوژیک در بازار لوازم خانگی برای خود نامی دست و پا کند.
در واقع همین که توانستهایم در شرایط کنونی اقتصاد کشور این شرکت را سرپا نگه داشته و از محل فعالیت آن طیف وسیعی از جوانان را جذب کار کنیم، خود اقدام مهمی در مقاومسازی اقتصاد و خدمت به تولید کشور بوده است. در این شرایط ما هم محصولاتی را به تولید رساندهایم که از سوی کارکنان این شرکت اختراع شده و گواهی اختراع آنان نیز موجود است و هم اینکه با تولید محصولات با کیفیت به بازارهای جهانی دست یافتهایم و بخش بزرگی از اهداف اقتصاد مقاومتی در صنایع لوازم خانگی کوچک را محقق کردهایم.
چرا با توجه به این قدمت طولانی، برندهای داخلی ما نتوانستهاند در بازارهای جهانی خوش بدرخشند و حتی بازارهای داخلی را به برندهای خارجی بسپارند؟
در این رابطه حرفهای زیادی برای گفتن است و گمان میکنم که همه تولیدکنندگان کشور حرف مشترکی داشته باشند. تولیدکنندگان داخلی هماکنون بر اساس قوانین موجود و با شفافیت زیاد به تولید انواع کالا و خدمات مشغولند و حساب و کتابشان کاملا مشخص است. آنها به موقع مالیات را میپردازند و با توجه به فروشی که دارند میتوانند 9درصد مالیات بر ارزش افزوده را نیز خلق کنند. اما متاسفانه گرفتاریهایی نظیر مزاحمتها و گزارشهای خلاف واقع از سوی برخی سازمانها وجود دارد که باعث میشود گاه تولیدکنندگان جریمههای سنگینی به مراجع ذیربط بپردازند.
مشکلات فراوانی وجود دارد که بر سر راه تولید قرار گرفته که بیشتر آن به خاطر کارکرد قانون کار فعلی و مصایب موجود کسب و کار است. تولیدکنندگان کشور اختیار زیادی در خصوص قیمتگذاری کالاهای خود ندارند و نهادهای نظارتی مرتب آنان را مورد بازخواست قرار میدهند به همین خاطر نمیتوانند بیش از 10درصد از فروش یک کالا را به فروشندگان بدهند در حالی که واردکنندگان لوازم خانگی کوچک چون مرجع مشخصی ندارند و عمدتا فرار از مالیات دارند، قادرند تا سود بیشتری به فروشندگان داخلی برسانند و آنها هم با توجه به این سود فروشگاههای خود را به انواع کالاهای وارداتی اختصاص دهند.
تولید از برخی آییننامهها و ضوابط ناهماهنگ رنج میبرد و تولیدکنندگان در پس توی این به هم ریختگی و ناهماهنگی نفس کشیده و در بازار داخلی به رقابت میپردازند. ما نمیگوییم که دولت واردات را کنترل کند یا بازاری انحصاری برای ما به وجود آورد بلکه حرف اصلی مان این است که با توجه به ابزارهای خود تولید را حمایت کرده و اجازه رقابتپذیری بیشتر به او دهد. معافیتها و تخفیفهای مالیاتی، استمهال تسهیلات بانکی، آزادسازی قیمتها و نظارت بر رقابتی شدن مواد وارداتی موضوعات مهمی هستند که اگر دولت آنها را به کار گیرد، میتواند به بخش تولید کشور و رقابتی کردن آن کمک فراوانی کند.
اگر قصد داریم تا تولیدی صادرات محور داشته باشیم بهتر است تا تولیدکنندگانمان را آزاد گذاشته و مناطق آزاد کشور را به پایگاههای صادراتی تبدیل کنیم نه اینکه برخی شرکتهای بازرگانی را به ثبت برسانیم و فقط محصولات خارجی را وارد کشور کنیم. آنچه که امروز در مناطق آزاد دیده میشود تبدیل این مناطق به پایگاههای وارداتی است تا صادراتی.
از سویی دیگر نبود یکپارچگی قوانین، آییننامهها و بخش نامههای حاکم بر بخش صنعت و تولید داخلی است زیان زیادی را به تولیدکنندگان زده و اگر بخش صنعت کشور دارای فرمانده واحدی باشد که بتواند با دست باز برای تولید تصمیم بگیرد، باعث بهبود در فضای کسب و کار خواهد شد. گاه دیده میشود که قدرت وزارت صنعت و حتی دولت برای بهبود در نظام تولید کم است و در این رابطه نیاز به اجماع وجود دارد تا سیاستگذار بتواند به خوبی سیاستگذاری کند و از محل این سیاستگذاری خوب کشور صاحب بخش تولید قوی و قابل رقابت باشد.
شبکههای تلویزیونی و برنامههای پر بیننده را که میبینیم متوجه غیبت بخش بزرگی از جامعه تولیدی کشور هستیم. دلیل آن چیست؟
اول اینکه زیر ساختهای مناسب برای تبلیغات برخط و فروش در فضای مجازی به وجود نیامده است. متاسفانه سرعت اینترنت در ایران بسیار پایین است. اگرچه دولت توانسته تا حدی باعث افزایش سرعت شود و با جلوگیری از فیلتر شبکههای اجتماعی فرصتهای زیادی را برای کسب و کا ربه وجود آورد اما هنوز تا رسیدن به سرعت مطلوب اینترنت فاصله داریم. این موضوع سبب شده تا ما نتوانیم از ظرفیتهای فروش مجازی و تبلیغات در آن استفاده برده و در ترویج برند خود موثر عمل کنیم.
از سویی دیگر تبلیغات در صدا و سیما و شهرداریها آنقدر گران است که ما نمیتوانیم، به راحتی محصولات خود را به مردم معرفی کنیم و آنها را در جریان فعالیتهای مان قرار دهیم. برندهی مشهور که از طریق واردات این کار را انجام میدهند به راحتی در شبکههای ماهوارهیی پربیننده تبلیغ کرده و جواب خوبی هم میگیرند.
ما نه میتوانیم با توجه به گران بودن تبلیغ در صدا و سیما و نقاط شهری تبلیغات داخلی داشته باشیم و نه اینکه اجازه داریم در شبکههای ماهوارهیی این کار را انجام دهیم. معلوم است که در این میان رقیب ما دست به کار شده و نقشههای زیادی را برای به دست آوردن سهم بالاتری از بازار کشور میکشد.
پس شما میبینید از هر جهت که به تولید نگاه میکنیم فضا ضد تولید است. البته برخی از کارشناسان به تعرفهها و ارز مبادلاتی اشاره میکنند. ما نه ارز ارزان میخواهیم و نه تعرفه بالا. به اعتقاد اکثر تولیدکنندگان تعرفههای بالا انحصار به وجود آورده و باعث گران شدن قیمت کالاها میشود. هیچ تولیدکنندهیی دوست ندارد محصولش در گوشه انبارها خاک بخورد از این رو میکوشد تا با کم کردن قیمت تمام شده کالای مورد نظر را با قیمت کمتری روانه بازار کند.
تنها خواسته مان ازدولت این است که اجازه دهد تا با آزادی به اداره بنگاه و کسب و کار خود بپردازیم نه اینکه حتی اختیاری برای تبلیغ کالاهای خود نداشته باشیم. آزادی فعالیتهای اقتصادی کلید گمشده توسعه کشور است. وقتی ما هنوز اجازه نداریم برای کالاهی تولید خود آزادانه قیمتگذاری کرده و آن را در دنیا تبلیغ کنیم چگونه میخواهیم تولید درونزا و بروننگر را داشته باشیم؟ یکی از مشکلات ما در برندسازی انتخاب نام است. اداره ثبت به راحتی اجازه نمیدهد تا هر اسمی را برای کالای خود انتخاب کنیم و باید در گوشه گوشه این خاک بگردیم تا واژهیی مناسب را پیدا کنیم.
وقتی هم که اسم مناسب برندسازی را مییابیم متوجه میشویم که مافیایی در ثبت این نام وجود دارد که اجازه نمیدهد تا نام انتخابی ما به برند تبدیل شده و سر زبانها بیافتد. تولید بالا سبب میشود فقر از میان رفته و مردم زندگی با رفاه بیشتری را داشته باشند اما با توجه به وضعیت موجود نفس کشیدن برای تولیدکنندگان سخت شده و آنها همواره باید پاسخگوی سلیقههای مختلف باشند که هر کدامشان از قوانین یک تعریف را ارائه میدهند.
برای تولید کالایی رقابتی و قابل صدور به بازارهای جهانی چه اقداماتی باید از سوی تولیدکننده و دولت صورت گیرد؟
ما معتقدیم که مصرفکننده فقط مصرفکننده داخلی نیست. تولیدات ما فقط برای بازار داخل صورت نمیگیرد و سعی کردهایم تا طیفی از محصولات خود را به بازارهای جهانی صادر کنیم. نمونه آن پلوپز، آرامپز و بخارپز ماست که تقریبا به همه جای دنیا صادر میشود. شاید اگر تحریمها نبود به راحتی میتوانستیم برندمان را توسعه داده و وارد بازارهای جهانی کنیم اما متاسفانه تحریمها اجازه توسعه فعالیت را از ما گرفتند.
با این حال بسیاری از ایرانیان مقیم کشورهای گوناگون از محصولات ما استفاده کرده و مصرف آن را به سایر خارجیها توصیه میکنند. در بازار داخلی با توجه به سرمایهگذاری صورت گرفته توانستهایم مراکز خدمات پس از فروش زیادی را به وجود آوریم که مصرفکنندگان ما به هنگام مصرف کالاهایمان دچار مشکل نشود و بتواند در صورت نیاز به تعمیر یا تعویض این کار را انجام دهد.
در این رابطه لوحهای سپاس و جوایز فراوانی را کسب کردهایم و تا جایی که امکان داشته سعی کردهایم تا در بازار حضور خوشنامی داشته باشیم. در همین رابطه در برخی شهرکهای صنعتی نیز به سرمایهگذاری پرداختهایم و با تاسیس شرکتهای اقماری خطوط تولید جدیدی را در خارج از محدوده استان گیلان نیز به وجود آوردهایم. در نهایت بر این باوریم که در دنیای کنونی نمیتوان بدون ادغام شدن با برندهای جهانی و برندسازیهای جدید به رقابتی بودن خود ادامه دهیم از این رو قصد داریم تا با استفاده از فضای پسابرجام ادامه کار خود را به سمتی ببریم تا آخرین تکنولوژیها را دریافت کرده و وارد کشور کنیم، سپس با نامهای تجاری مختلف به عرضه محصول در بازارهای گوناگون بپردازیم.