مانع عربی الحاق ایران به WTO
بسیاری از کارشناسان پیشبینی کردند که همکاری اقتصادی با دنیا و فرآیند الحاق به سازمان تجارت جهانی با سرعت بیشتری طی خواهد شد، اما رئیس سازمان توسعه تجارت ایران در این رابطه نظر دیگری دارد.
الحاق ایران بهعنوان بزرگترین اقتصاد خارج از سازمان تجارت جهانی (WTO) که با سابقه 20 ساله فعالیت این سازمان مطابقت دارد، هنوز به نتیجه نرسیده است. طولانی شدن فرآیند الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی از دو بعد قابل بررسی است. به اعتقاد فعالان اقتصادی و کارشناسان حوزه تجارت، یک بعد این قضیه به حل مسائل سیاسی و اجماع و حمایت اعضای سازمان تجارت جهانی مربوط میشود. بعد دیگر این موضوع از جنبه اقتصادی قابل بررسی است؛ بهطوریکه ایران باید در تنظیم رژیم تجاری کشور که نقش تعیینکنندهای برای الحاق به سازمان مذکور دارد، گروه کاری مرتبط با الحاق را قانع کند. بعد از اینکه ایران تمام سوءتفاهمها در فعالیتهای هستهای را پشتسر گذاشت و با 6 قدرت جهانی به توافق رسید، بسیاری از کارشناسان پیشبینی کردند که همکاری اقتصادی با دنیا و فرآیند الحاق به سازمان تجارت جهانی با سرعت بیشتری طی خواهد شد، اما رئیس سازمان توسعه تجارت ایران در این رابطه نظر دیگری دارد.
مجتبی خسروتاج از مخالفان جدید در پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی خبر میدهد. وی معتقد است اگرچه اجرای برجام، چشمانداز روشنی برای عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی پدید آورده و به دنبال آن اتحادیه اروپا نیز برای حمایت از عضویت ایران در این سازمان چراغ سبز نشان داده، اما باید در نظر داشت که فرآیند الحاق به سازمان تجارت جهانی، اساسا روندی پیچیده و زمانبر است. اگرچه پیش از این از آمریکا بهعنوان مانعی برای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی سخن به میان میآمد، اما اکنون رئیس سازمان توسعه تجارت ایران کشورهای عربی به ویژه عربستان را مانعی جدید برای عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی میداند. به گفته خسروتاج، شرایط منطقه خاورمیانه با حساسیتهای زیادی همراه است. در چنین شرایطی واکنشهایی نامتعارف از کشورهای عربی دور از انتظار نیست. در این میان، باید با درایت عمل کنیم و در فرآیند الحاق به سازمان تجارت جهانی مسیر درست و به دور از حساسیت را در پیش بگیریم. وقتی کشور بزرگی مثل ایران تصمیم دارد عضو سازمان تجارت جهانی شود، برخی از موانع در بین خود اعضا قابل رفع و رجوع است؛ مشروط بر اینکه حمایت گستردهای از سوی کشورهای بانفوذ برای الحاق ایران به وجود بیاید. خسروتاج همچنین با اشاره به موانع اقتصادی الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی بر این نکته تاکید کرد که با توجه به اینکه مذاکرات الحاق ایران پیشرفت لازم را طی سالهای اخیر نکرده و از سال 1390 متوقف شده، طبعا فرآیند مذاکره برای پذیرش رژیم تجاری ایران زمانبر است. همزمان حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی نیز در نشستی در دانشگاه اوکلاهامای ایالاتمتحده، دلایل رفتار جنونآمیز سیاسی عربستان در قبال ایران را واکاوی کرد. موسویان با تاکید بر اینکه روابط تهران و ریاض در بدترین شرایط خود به سر میبرد، همکاری ایران و آمریکا برای ساقط کردن طالبان در افغانستان، سقوط رژیم صدام حسین در عراق و روی کار آمدن یک حکومت شیعی در این کشور، سرنگونی دیکتاتورهایی همچون حسنی مبارک و بن علی در مصر و تونس، بحران سوریه، شکست برنامه حمله به یمن و سرانجام توافق هستهای را از مهمترین دلایل رفتار دیوانهوار ریاض در برابر تهران توصیف کرد.
رئیس سازمان توسعه تجارت، به 8 پرسش کلیدی برای ورود ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) پاسخ داد. ایران بهمنظور تعامل بینالمللی با جهان، تمام سوءتفاهمها در فعالیتهای هستهای را پشتسر گذاشته و اکنون در گام دوم، همکاری اقتصادی با دنیا و الحاق به سازمان تجارت جهانی را در دستور کار خود قرار داده است. اگرچه 20 سال از زمان تاسیس سازمان تجارت جهانی میگذرد، اما منافع و زیادهخواهی کشورهای غربی و آمریکا از یکسو و کم و کاستهای اقتصادی کشورمان از سوی دیگر، دست به دست هم داده تا همواره برای عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی سنگاندازی شود. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، البته این کارشکنیها تنها مختص به این کشورها نیست؛ چراکه به گفته محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت، کشورهای عربی بهویژه عربستان مانعی دیگر برای الحاق ایران به این سازمان بهشمار میروند. اگرچه اجرای برجام، چشمانداز روشنی برای عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO) پدید آورده و به دنبال آن اتحادیه اروپا نیز برای حمایت از عضویت ایران در این سازمان چراغ سبز نشان داده، اما باید در نظر داشت که فرآیند الحاق به سازمان تجارت جهانی، اساسا روندی پیچیده و زمانبر است. از سوی دیگر، به گفته کارشناسان اقتصادی، فارغ از اجماع اعضای سازمان تجارت جهانی برای الحاق ایران در این سازمان، موانع دیگری بر سر راه وجود دارد که کار را دشوار و ایران را از مسیر اصلی دور کرده است؛ چراکه گشودن دروازههای تجارت کشور پیشنیازهای مهمی را میطلبد. بهطور مثال کشوری مثل چین برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی حدود سه هزار قانون داخلی و خارجی خود را تغییر داد. از اینرو با تحول در قوانین داخلی و نزدیک کردن آن به استانداردهای جهانی با حفظ منافع ملی میتوان گامهای جدی و سریعتری برای ورود به دنیای آزاد تجارت جهانی برداشت.
در همین راستا، رئیس سازمان توسعه تجارت میگوید: برای از سرگیری مذاکرات الحاق ایران به WTO، اولین مساله این است که ایران باید مشکل سیاسی خود را با آمریکا و اعضای سازمان تجارت جهانی حلوفصل کند؛ چراکه این کشور و برخی از کشورهای عربی مهمترین مانع شکلگیری اجماع برای آغاز مذاکرات الحاق هستند. البته مجتبیخسروتاج معتقد است که پروسه الحاق ایران زمانبر است و نمیتوان انتظار داشت که در کوتاهمدت این مسیر طولانی طی شود. وی چالشهای سهگانه (اقتصادی، حقوقی و سیاسی) ایران در مسیر الحاق به سازمان تجارت جهانی را تشریح کرده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
سابقه ایران برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی به بیش از دو دهه گذشته بر میگردد، اولین اقدام در این زمینه این بود که ایران بهعنوان عضو ناظر این سازمان در آید. اقدامی که در دهه گذشته رخ داد و ایران عملا در مسیر الحاق به سازمان تجارت جهانی قرار گرفت اما با توجه به اینکه ایران نزدیک به 20 سال است که خواستار عضویت در این سازمان است، اما همچنان بهعنوان عضو ناظر در جلسات این سازمان شرکت میکند، مهمترین مانع پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) چیست؟
روال کار سازمان تجارت جهانی این است که برای تصمیمات اصلی در این سازمان براساس قاعده اجماع تصمیمگیری میشود. ما باید تلاش کنیم تا در فرآیند الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی بین اعضای این سازمان اجماعسازی کنیم. تا تلاش مناسب برای این کار توسط ما صورت نگیرد، موانع برطرف نمیشوند.
البته این امیدواری وجود داشت که با اجرای برجام، پیوستن ما به این سازمان سهلتر صورت بگیرد، حتی فدریکا موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پی بازگشت هیات اقتصادی و گمرکی اتحادیه اروپا از تهران با صدور بیانیهای از الحاق جمهوری اسلامی ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) حمایت کرد، اما این در شرایطی است که هنوز با پذیرش ایران در سازمان WTO موافقت نشده است، از دلایل این تاخیر میتواند کارشکنیهای آمریکا باشد؟
در مورد الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی نه تنها اتحادیه اروپا، بلکه بسیاری از کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی در شرایط پسابرجام اعلام حمایت کردهاند. در واقع پس از توافق شرایط مناسبتری در مورد الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی ایجاد شده است. اعضای موثر سازمان تجارت جهانی در مورد الحاق ایران و پیگیری آن در شرایط جدید نظر مثبتی دارند. در بین این کشورهای مهم و موثر، کارشکنی در مورد الحاق ایران در شرایط پسابرجام مشاهده نشده است.
البته اخیرا محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت، طی سخنانی اظهار کرد که کشورهای عربی مانع از الحاق ایران به WTO میشوند، آیا منظور کشور عربستان است یا دیگر کشورهای عربی در این زمینه دخالت میکنند؟
باید توجه داشته باشیم که منطقه ما در شرایط ویژهای به سر میبرد. شرایط منطقهای با حساسیتهای زیادی همراه است. در چنین شرایطی واکنشهایی نامتعارف دور از انتظار نیست. باید با درایت مسائل دنبال شوند و مسیر درست و به دور از حساسیتزایی در پیش گرفته شود. وقتی کشور بزرگی مثل ایران میخواهد عضو سازمان تجارت جهانی شود، برخی از موانع در بین خود اعضا قابل رفع و رجوع است، اما مشروط بر اینکه حمایت گستردهای از یک موضوع توسط کشورهای موثر صورت گیرد.
به گفته کارشناسان در این مسیر ایران با سه مانع اقتصادی، حقوقی و سیاسی روبهرو است، اگرچه گامهایی برای رفع این موانع برداشته شده، اما ظاهرا هنوز موانع بهطور کامل رفع نشدهاند برای رفع اینها چه مواردی باید از سوی ایران در دستور کار قرار گیرد؟
طی کردن مسیر طولانی و پیچیده الحاق به سازمان تجارت جهانی که در مورد کشورهایی مثل چین تا 15 سال به طول انجامیده برای غلبه بر همین موانع است. در طول مسیر الحاق این موانع باید برطرف شوند. تجربه الحاق کشورهای دیگری مثل چین و روسیه مبین همین مساله است. از این رو الحاق ایران به سازمان موضوعی مهم است که واجد حساسیتهای اقتصادی، حقوقی و سیاسی است و نمیتوان انتظار داشت که الحاق بدون چنین ابعادی پیش برود. این خود نشاندهنده اهمیت موضوع است. باید این فرآیند را درک کنیم و متناسب با آن انتظارات خودمان را تنظیم کنیم. این ابعاد بخشی از واقعیت الحاق بهشمار میروند و باید بتوانیم با آنها کنار بیابیم و در جهت حفظ منافع ملی آنها را مدیریت کنیم.
یکی دیگر از موضوعاتی که ایران ملزم به رعایت آن بود اینکه باید رژیم تجاری خود را تدوین و آن را به دبیرخانه سازمان ارسال میکرد اقدام قابلتوجهی که در سالهای گذشته انجام گرفت، اما پس از ارسال رژیم تجاری به دبیرخانه سازمان، کشورهایی که عضو سازمان تجارت جهانی سوالات و ابهامات خودشان را برای ایران فرستادند که گویا در ادامه این روند پاسخهای متناسب با سوالات آنها از سوی ایران تدوین شد و تعاملات ادامه پیدا کرد، آیا این رژیم حقوقی مورد پذیرش نهایی قرار گرفته است، یا هنوز ایراداتی در این زمینه مطرح است که باید در دستور کار ایران قرار گیرد.
«رژیم تجاری» گزارشی است که از طرف کشور در حال الحاق به سازمان ارائه میشود و بخش مهمی از فرآیند مذاکرات در مورد همین گزارش و جزئیات آن تمرکز پیدا میکند. با توجه به اینکه مذاکرات الحاق ایران پیشرفت لازم را پیدا نکرده است و از سال 1390 متوقف شده، طبعا فرآیند مذاکره، پذیرش یا عدم پذیرش رژیم تجاری ایران طی نشده است. این فرآیند در مراحل نهایی الحاق و پس از انجام مذاکرات الحاق نهایی میشود. پس در شرایط فعلی، صحبت از نهایی شدن این فرآیند بلاموضوع است.
از سوی دیگر، ظاهرا مقرر شد که یک گروه کاری برای بررسی الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی تشکیل شود که حتی وزیر صنعت، معدن وتجارت نیز پیشنهاد دادند که کشور سوئیس ریاست این گروه کاری را بر عهده بگیرد، آیا چنین کمیتهای تشکیل شده است؟
تشکیل گروه کاری الحاق کشوری که به عضویت ناظر این سازمان درمیآید بهصورت یک فرآیند اداری و روتین صورت میگیرد. در مورد کشور ایران هم که در سال 1384 به عضویت ناظر این سازمان درآمد اعلام شد که گروه کاری الحاق ایران در سازمان تشکیل شده است، اما مهم تعیین رئیس این گروه کاری و آغاز جدی اقدامات عملی آن است که در مورد ایران تحقق عملی پیدا نکرده است، البته ما با ریاست کشور سوئیس بر گروه کاری ایران موافق هستیم، اما فرآیند تعیین رئیس در مورد گروه کاری الحاق ایران هنوز طی نشده است.
البته برخی از کارشناسان، چندصدایی در کشور را مانع از الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی میدانند، نظرتان در این باره چیست؟
الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی موضوع مهمی است و باید سعی کنیم نظر همه آحاد فعالان اقتصادی را به این موضوع جلب کنیم و حساسیت آنها را برای توجه به این مقوله مهم برانگیزیم. ما برای موفقیت در فرآیند الحاق به زمینهسازیهای ملی گسترده نیاز داریم و این زمینهسازیها باید توسط همه ما صورت گیرد. هر صدایی که وجود داشته باشد باید حضور فعال پیدا کند. اگر ما صداهای متفاوت در این موضوع بشنویم در واقع مطمئن خواهیم شد که توجه همه به این موضوع مهم جلب شده است؛ این امر به نوبه خود یک حسن محسوب میشود. از اینرو چند صدایی از نظر من مانع تلقی نمیشود؛ بلکه الحاق را دارای پتانسیل بالا میبینم که میتواند توجه همه ذینفعان را جلب کند و این به خودی خود مثبت است نه منفی.
با این تفاسیر میتوان امیدوار بود که در یک دوره کوتاهمدت، ایران بهعنوان عضو اصلی به سازمان تجارت جهانی بپیوندد؟
در مجموع باید گفت که الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی فی نفسه زمانبر است و ما انتظار نداریم که در کوتاهمدت این مسیر طولانی طی شود، البته انتظار داریم این فرآیند بهزودی با جدیت آغاز شود و با رعایت اصول مربوطه ادامه پیدا کند و به نتیجه برسد، اما طبعا این در کوتاهمدت عملی نخواهد بود.
مسیر الحاق چین و روسیه
چین در 11 سپتامبر 2001 به سازمان تجارت جهانی پیوست. پیش از اینکه این کشور اجازه پیوستن به این سازمان را پیدا کند، فرآیندهایی طولانی از مذاکرات و تغییرات اساسی در اقتصاد خود را طی کرد. اقتصاد چین تا دهه 1970 میلادی تحت اداره دولتی کمونیستی در انزوای نسبتا زیادی نسبت به سایر اقتصادهای جهان قرار داشت. در دهه 1980 میلادی این کشور در کنار اصلاحات سیاسی، درهای اقتصاد خود را بر دنیا باز کرد و همزمان نیز تعدادی از قراردادهای تجاری منطقهای را به امضا رساند. این کشور از سال 1986 تلاشهای خود را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی آغاز کرد. هدف اصلی چینیها برای پیوستن به این سازمان، تبدیل شدن به عضوی اثرگذار در این سازمان بود که در نهایت میتوانست به تبدیل اقتصاد چین به یکی از اقتصادهای قدرتمند جهان کمک کند. اما در آن زمان تلاشهای این کشور بهخاطر کارشکنی کشورهایی همچون آمریکا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ژاپن بینتیجه ماند. از شروط این کشورها برای پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی میتوان به اصلاح سیاستهای تعرفهای شامل کاهش تعرفه در بخشهای کشاورزی و غیرکشاورزی و ایجاد بازارهای باز اشاره کرد. از دیگر موانعی که بر سر راه چینیها در پیوستن به این سازمان وجود داشت، نگرانی آمریکاییها از یارانههایی بود که چینیها به محصولات کشاورزی خود میپرداختند. به عقیده آمریکاییها یارانههای پرداختی به بخش کشاورزی چین موجب میشد تا کشاورزان این کشور از فعالیت باز بایستند. در این راستا چینیها پذیرفتند تا یارانه پرداختی محصولات کشاورزیشان را به 10درصد ارزش محصولات کاهش دهند؛ درصدی که سازمان تجارت جهانی برای بخش کشاورزی کشورهای درحال توسعه تعیین کرده است. همچنین کشور چین پس از پیوستن به سازمان تجارت جهانی پذیرفت که شرایط سختگیرانهتری که برای سایر کشورها وجود نداشت را اجرا کند. از این قبیل شرایط میتوان به آزادسازی بخش خدمات، اجازه ورود سرمایه خارجی بهطور گسترده، برداشته شدن محدودیتهایی که بر خردهفروشی، عمدهفروشی و نظام توزیع وجود داشت، بازکردن درهای بخش بانکی، مالی، بیمهای و مخابراتی بر سرمایههای خارجی و در نهایت اعمال شفافیت و حقوق معنوی که از اصول مهم سازمان تجارتجهانی است، اشاره کرد. کشورهای غربی برای ممانعت از عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی نیز با تمرکز به اوضاع داخلی این کشور، موانعی را ایجاد میکردند. برخی از ویژگیها و محدودیتهایی که روسها با آن مواجه بودند و مانع جدی برای پیوستن کشورشان به سازمان تجارت جهانی محسوب میشدند، بدین شرح است: وجود تعرفههای بالای تجاری در بخشهای کشاورزی و غیرکشاورزی، وجود محدودیتها و شرایط خاص (مانند فرآیند بوروکراسی پیچیده و وجود مالیاتهای سنگین) برای ورود سرمایه خارجی، وسعت حکمرانیهای دولت و دنبال نکردن فرآیندی مناسب بر توسعه بخشخصوصی، کنترل و دخالتهای نابجای دولت در فعالیت نهادها و شرکتهای اقتصادی، وجود کنترلهای قیمت در داخل و وجود یارانههای دولتی برای پایین نگه داشتن قیمت برخی کالاها بهمنظور افزایش صادرات آنها، عدم توزیع عادلانه یارانه و سایر حمایتهای دولتی در سطح اجتماع، منع و محدود بودن سرمایهگذاران خارجی در خرید و استفاده از زمینهای کشاورزی، وجود امتیازات ویژه برای افراد حقوقی وابسته به دولت مرکزی این کشور در قراردادها، بهرهبرداریها و اکتشافات.
معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی ایران گفت که مشکل تهران و ریاض بسیار فراتر از حج است و دو کشور در بدترین شرایط روابط قرار دارند، چون سعودیها صبرشان را از دست دادهاند. سیدحسین موسویان، دیپلمات پیشین ایران در نشستی در دانشگاه اوکلاهاما با موضوع «نقش ایران در منطقه و جهان» با بیان اینکه بحران خاورمیانه را فرا گرفته و در آستانه سقوط است گفت ایران، عربستان، مصر، ترکیه و قدرتهای بزرگ باید روی چهار اصل برای مدیریت بحرانها توافق کنند. او در تبیین این چهار اصل افزود: «استفاده از دیپلماسی مثل برجام، تعیین آینده کشورهای بحران زده توسط مردم از طریق انتخابات با نظارت سازمان ملل، مشارکت اکثریت و اقلیت در قدرت و یک طرح مارشال پلان برای بازسازی اقتصادی کشورها.»
برجام و بازی برد-برد
سیدحسین موسویان در پاسخ به سامر شهاتا، استاد امور خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهاما و مجری این نشست که عنوان کرد در توافق هستهای هنوز درباره اینکه کدامیک از دو طرف برنده بود، بحث وجود دارد؛ اخیرا هم اعلام شد که آمریکا 400 میلیون دلار پول نقد به ایران فرستاده و ایران به 50 تا 100 میلیارد دلار هم دسترسی خواهد یافت. با این وجود برخی در ایران مخالف این توافق هستند؟ گفت: «این معامله بهعنوان یک معامله برد ـ برد در جهان شناخته شده است. قدرتهای بزرگ دو دستاورد داشتند: بسته شدن همه راههای دستیابی به بمبهستهای و قویترین بازرسیها. ایرانیها هم دو دستاورد بزرگ داشتند؛ اول اینکه سالها برای حق غنیسازی جنگیده بودند و آمریکا مخالفت میکرد، بالاخره این حق را به قدرتهای جهانی قبولاندند. دومین برد ایران هم برطرف شدن همه تحریمهای هستهای علیه ایران بود.»
به گزارش «ایسنا» موسویان با بیان اینکه اگر فراتر بنگریم توافق برای جامعه جهانی برد خواهد بود، ادامه داد: «اگر اصول برجام جهانی شود جهانی عاری از سلاحهای هستهای محقق خواهد شد. در 2003 دنیا متوجه شد که ایران به غنیسازی دست یافته است. ایران غنیسازی را برای بمب درست نکرد، بلکه مجبور بود برای تامین سوخت خودکفا شود.»
برخورد دوگانه با خواست ایران
معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی درباره اتهاماتی که به ایران برای ساخت سلاح هستهای در سالهای گذشته وارد شده است، گفت: «آمریکا بنیان ایران هستهای را قبل از انقلاب گذاشت و برنامه آمریکا بود که ایران 20 نیروگاه تا سال 1994 داشته باشد. جرالد فورد، رئیسجمهوری وقت آمریکا در سال 1974 دستور بهرهمندی ایران از چرخه کامل سوخت را صادر کرد. قبل از انقلاب اروپاییها و آمریکاییها برای پروژههای هستهای در ایران مسابقه گذاشته بودند. بعد انقلاب شد. انقلابیون تصمیم گرفتند که آب سنگین و غنیسازی و 20 نیروگاه نداشته باشند. فقط خواستند که آلمانها بوشهر را تمام کنند و آمریکا هم سوخت رآکتور تهران را بدهد و ایران هم سوخت خود را از سرمایهگذاری مشترک تولید سوخت در فرانسه تامین کند.»
او ادامه داد: «آمریکا در یک برخورد دوگانه با خواست حداقلی ایران مخالفت کرد. من خودم در آن ایام درگیر بودم. ما 10 سال به اروپاییها گفتیم که پول بوشهر را گرفتهاید، تمامش کنید. ایران 1/ 2 میلیارد دلار برای تولید سوخت مشترک در فرانسه پرداخت کرده و از اینرو باید سوخت را بدهید، اما ندادند. 15 سال چانهزنی کردیم و اروپا و آمریکا زیر بار حق مشروع ایران نرفتند. ایران مجبور شد برای تامین سوخت خودکفا شود و راهی برای این کار هم به جز مخفیکاری نداشت زیرا اگر میخواست آشکار عمل کند با ممانعت آمریکا مواجه میشد.»
موسویان گفت: «در 2003 دنیا متوجه شد که ایران به غنیسازی دست یافته است. ایران غنیسازی را برای بمب درست نکرد، بلکه مجبور بود برای تامین سوخت خودکفا شود. بعد از اینکه ایران به غنیسازی بومی دست یافت، غربیها گفتند سوخت میدهیم و نیروگاه داشته باشید، اما غنیسازی نداشته باشید. ما هم گفتیم که حالا دیگر دیر شده زیرا ایران به خودکفایی رسیده است. اینکه مذاکرات هم 12 سال طول کشید، مقصر آمریکا بود چون حاضر به پذیرش غنیسازی ایران نبود. آخر سر هم همان چارچوبی که ایران در سال 2005 پیشنهاد کرده بود را قدرتهای جهانی در سال 2015 پذیرفتند آن هم چون آمریکا غنیسازی را پذیرفت.»
اگر بمب میخواستیم، میساختیم
پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریکا در ادامه با بیان اینکه اگر ایرانیها بمب هستهای میخواستند آن را میساختند و هیچ قدرتی هم نمیتوانست مانع ایران شود، افزود: «ایران تصمیم گرفت غنیسازی داشته باشد و دیدید که با وجود مخالفت همه قدرتهای جهانی به این خواسته رسید. من خاطرم هست آقای احمدینژاد در سال 2011 گفت اگر سوخت بدهید ما غنیسازی 20درصد نمیکنیم. در آن موقع من به آمریکاییها و اروپاییها میگفتم پیشنهاد آقای احمدینژاد را بپذیرید، اما آنها میگفتند شماها بلوف میزنید و توان غنیسازی 20 درصد را ندارید. تنها چند ماه بعد از اینکه با پیشنهاد ایران مخالفت شد، تهران توانست غنیسازی 20 درصدی را هم انجام دهد.»
بدبینی به آمریکا
موسویان در ادامه گفت وگوی خود با اشاره به بدبینی ایران به آمریکا ابراز کرد: «ما کاری با مراکز مالی و بانکی آمریکا نداریم. اروپاییها در معامله با ایران دلار حواله میکنند. دلار از نیویورک عبور میکند. آمریکا حق ندارد جلو آن را بگیرد. به همین خاطر رهبر ایران میگوید به آمریکا نمیشود اعتماد کرد. سایر کشورها هم با نظر ایران موافقند.» شهاتا پرسید که آیتالله خامنهای در مورد برجام بدبین است و شک دارد که نفعی برای ایران داشته است. آیا ایران شاهد آثار مثبت اقتصادی بعد از برجام هست؟ که موسویان پاسخ داد: «تحریمهای هستهای بینالمللی و یکجانبه و چندجانبه بر اثر برجام برداشته شد. شما به 400 میلیون دلار و 50 میلیارد دلار اشاره کردید. فروش نفت ایران به 2 برابر افزایش یافته، تولید نفت ایران هم بسیار افزایش یافته، 30 تا 40 میلیارد دلار توافقات اقتصادی توسط کشورهای خارجی با ایران امضا شده است. در عین حال مشکل بانکی چرخش دلار یکی از موانع مهم است. این تنها رهبری ایران نیست که گلایهمند است، ژاپن و اروپا و بقیه کشورها هم از رفتار آمریکا گلایه میکنند.»
اختلافات ایران و آمریکا در منطقه
معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در ادامه با بیان اینکه همه دنیا امروز میدانند که سعودی و متحدانش حامی داعش و النصره و گروههای تروریستی هستند، درباره اختلافات مهم بین ایران و آمریکا از جمله سوریه و اینکه برجام تا کجا میتواند در حل این مشکلات موثر باشد، گفت: «برجام برای حل همه اختلافات ایران و آمریکا نبود، بلکه فقط در مورد هستهای بود. در یک مورد آمریکا و قدرتهای بزرگ با ایران نشستند و در قالب دیپلماسی توافق شد. طولانی شدن مذاکرات هم تقصیر آمریکا بود که حق مشروع ایران را نمیخواست بپذیرد. من یادم هست که در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، مذاکرهکنندگان ایرانی پیشنهاد گفتوگو در مورد مجموعهای از مسائل منطقه و بینالمللی را دادند اما طرف مقابل نپذیرفت و اصرار کرد که فقط در مورد هستهای مذاکره میکنیم. الان که در مورد هستهای توافق شده باید درست اجرا شود.» پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریکا با اشاره به این موضوع که ایران و آمریکا اختلافات زیادی دارند، اظهار کرد: «برجام یک واقعیت را ثابت کرد و آن اینکه برای رفع اختلافات بدون توسل به جنگ و تحریم میتوان از راه دیپلماسی به نتیجه رسید. ایرانیها اصولا باور ندارند که آمریکا دنبال دموکراسی در منطقه است، چون آمریکا در چند دهه گذشته از رژیمهای دیکتاتور فاسد در منطقه حمایت کرده است. از این رو ادعای آمریکا و غرب در مورد حقوق بشر و دموکراسی در قضیه سوریه یک دروغ است.» موسویان دومین دلیل ایران در مخالفت با سیاستهای منطقهای آمریکا را تجاوزات نظامی آمریکا به کشورهای منطقه دانست و ادامه داد: «حمله نظامی آمریکا به لیبی و عراق و افغانستان منطقه را بیثبات کرد و آن را به بهشت گروههای تروریستی تبدیل کرد.»
مسوول فاجعه امروز سوریه
دیپلمات پیشین ایران در ادامه این نشست با طرح این سوال که چه کسی مسوول فاجعه امروز سوریه است، ابراز کرد: «این درست است که اسد در برخورد با تظاهرکنندگان با خشونت عمل کرد و اشتباه بزرگی کرد؛ اما تا به امروز، حکومت اسد تنها حکومت قانونی سوریه است. شما ممکن است بگویید که مشروعیت ندارد. یک تفاوت حقوقی مهم بین قانونی بودن و مشروع بودن وجود دارد. سازمان ملل تا به امروز نماینده دولت اسد را بهعنوان دولت قانونی سوریه به رسمیت میشناسد. پس از نظر نرمهای بینالمللی، دولت اسد، دولت قانونی سوریه است. حالا ببینیم چه اتفاقی افتاد. بلافاصله سعودیها، ترکیه، اعراب خلیجفارس و اروپاییها و آمریکاییها با فرستادن تروریستها و دادن اسلحه و پول برای سقوط اسد وارد عمل شدند. جو بایدن معاون اوباما گفت که مشکل ما با متحدان خودمان امارات متحده عربی، ترکیه و سعودی و... است که با ارسال اسلحه و پول برای تروریستها میخواهند به هر قیمتی اسد را ساقط کنند. این یک مداخله غیرقانونی برای ساقط کردن یک دولت قانونی است.»
معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی افزود: «همه دنیا امروز میدانند که سعودی و متحدانش حامی داعش و النصره و گروههای تروریستی هستند. چه کسی به سعودی و دیگران اجازه صدور تروریست و اسلحه برای ساقط کردن دولت سوریه را داده بود؟ وقتی شما میگویید اسد یک دیکتاتور است، اکثر کشورهای خاورمیانه رژیم دیکتاتوری دارند. مگر باید به همه تروریست و اسلحه صادر کرد؟ وقتی شما میگویید که حکومت اسد نماینده اقلیت است و اکثریت سنی هستند، چرا در مورد بحرین همین استدلال مطرح نمیشود.»
موسویان با بیان این موضوع که در بحرین 80 درصد شیعه هستند و سنیها در اقلیت مطلق اما حکومت دست سنیها است، ابراز کرد: «حکومت بحرین هم با خشونت و بهطور خونین با تظاهرکنندگان برخورد کرد، عربستان لشکرکشی نظامی کرده و الان 5 سال است که بحرین را اشغال کرده تا مبادا اکثریت به خواست خود برسند. آمریکا و اروپا و سازمان ملل هم همه با هم سکوت رضایتمندانه کردهاند؛ بنابراین مساله آمریکا، اروپا، سعودی و متحدانشان در سوریه نه دموکراسی است و نه خواست اکثریت. آنها بهدنبال ساقط کردن اسد هستند چون اسد تابع آنها نیست و سیاست متفاوتی را دنبال میکند.» او تاکید کرد که اگر امروز اسد برود هیچ جناح و گروهی قادر به حفظ سوریه نخواهد بود مثل اوضاعی که در لیبی داریم.
حمایت ایران از حوثیها
پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریکا در پاسخ به مجری این نشست که گفت ایران از حوثیها حمایت میکند. آیا جنگ نیابتی بین عربستان و ایران توسط گروههای وابسته به ایران و عربستان در جریان نیست، تاکید کرد: «شما مصری هستید. تاریخ یمن را میدانید. 1000 سال زیدیها و حوثیها بر یمن حکومت میکردند. در دهه 60 مصر با تجاوز نظامی به یمن زیدیها و حوثیها را برکنار کرد، اما در آن مقطع سعودی از حوثیها حمایت کرد. حالا سعودیها همان تجاوز مصریها را تکرار کردند. از این رو حوثیها یک گروهک وابسته به ایران نیستند. زیدیها هزار سال حکومت کردهاند و چند دهه آن را از دست دادهاند و حالا میخواهند حکومت را پس بگیرند.»
چهار اصل مدیریت بحران در خاورمیانه
این دیپلمات پیشین با بیان ابنکه بحران خاورمیانه را فرا گرفته و در آستانه سقوط است گفت: «ایران، عربستان، مصر، ترکیه و قدرتهای بزرگ باید روی چهار اصل برای مدیریت بحرانها توافق کنند: استفاده از دیپلماسی مثل برجام، تعیین آینده کشورهای بحران زده توسط مردم از طریق انتخابات با نظارت سازمان ملل، مشارکت اکثریت و اقلیت در قدرت و یک طرح مارشال پلان برای بازسازی اقتصادی کشورها.»
دلایل دیوانگی عربستان
معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی با بیان اینکه مشکل ایران و عربستان بسیار فراتر از حج است، گفت: «ما در بدترین شرایط روابط هستیم. سعودیها صبرشان را از دست دادهاند.» در ادامه این نشست موسویان درباره اینکه چرا ایران اجازه نداد حجاج به حج بروند و برخی از مفتیان سعودی هم میگویند که ایرانیها اصلا مسلمان نیستند، گفت: «البته بین اسلام شیعی ایران و وهابی سعودی تفاوتی بزرگ است. ما حتما از نوع مسلمان وهابی نیستیم و به آن هم افتخار میکنیم. حتی مصر و یمن و اکثر سنیها از وهابیها متفاوتند. ایران اجازه نداد، زیرا سعودی حاضر به تعهد امنیت حجاج نشد. قبلا صدها حاجی ایرانی کشته شدند.»
او با اشاره به روابط تهران ـ ریاض گفت: «بعد از انقلاب از صدام حمایت کردند. بعد طالبان را حمایت کردند، اما ایران و آمریکا همکاری کردند و طالبان را ساقط کردند. سعودیها از مشاهده این همکاری دیوانه شدند. آمریکا به صدام حمله کرد و زمینه حکومت اکثریت شیعی در عراق فراهم شد و سعودیها دیوانهتر شدند. بهار عربی اتفاق افتاد و مبارک و بن علی و متحدین آمریکا ساقط شدند و سعودیها بیشتر خشمگین شدند. بحرین وارد بحران شد و مصیبت جدید برای سعودی درست شد. سوریه بحرانی شد و عربستان گفت اسد باید برود، اما در این مورد هم شکست خورد. بعد به یمن حمله کردند و امروز در یمن هم درماندهاند. عصبانیت آنها از توافق هستهای هم که علنی شد.»
سیدحسین موسویان اضافه کرد: «سعودیها 36سال هر کاری کردند، تا ایران را منکوب کنند، اما در نهایت ایران امروز قدرتمند و باثبات در منطقه ظاهر شده است. اینها دلایلی است که سعودیها کنترل خود را از دست دادهاند. سعودیها خطاهای استراتژیک مرتکب شدهاند که در آینده تهدیدی جدی برای خود آنها خواهد شد.» موسویان همچنین گفت: «در مورد وهابیهای سعودی باید بگویم که این فقط ایران نیست که مخالف آنها است. اوباما هم در مصاحبه با آتلانتیک اعتراض کرد که عربستان دهها سال میلیارد دلار برای توسعه وهابیت و افراطگرایی هزینه کرده است.»
چرایی تروریست خواندن حزبالله
موسویان با اشاره به حزبالله و تروریست خواندن این گروه در این نشست اظهار کرد: «اصل اتهامات آمریکا در مورد تروریسم به موضوع فلسطین و حمایت ایران از گروههای جهادی ضداسرائیل برمیگردد که علیه اشغالگری اسرائیل مبارزه میکنند. اما واقعیت این است که تهدید اصلی و اول امنیت جهانی، تروریسم گروههای تکفیری داعش و القاعده و جبهه النصره و بوکوحرام و احرارالشام هستند. این واقعیت را آمریکا و اروپا هم به رسمیت شناختهاند. منبع اصلی هم عربستان است. اوباما و کلینتون و ترامپ هر سه اعتراف کردهاند که عربستان منبع اصلی حمایت از گروههای تروریستی است. حالا برای چه ایران را سرزنش میکنند؟»
همکاریهای ایران و روسیه
این دیپلمات پیشین درباره سطح همکاریهای روسیه و ایران در مورد سوریه نیز اظهار کرد: «ایران و روسیه در مورد سوریه با هم همکاری میکنند. اصل کار نظامی را روسیه انجام میدهد و نظامیهای ایران هم کمکهای مشورتی میدهند. از نظر ایران و روسیه، آینده سوریه به این بستگی دارد که شما کدام از دو طرف را انتخاب کنید. یک طرف اسد و ارتش و سیستم امنیتی سوریه و طرف دیگر هم تروریستهای القاعده و داعش. ایران و روسیه معتقدند که حمایت از مثلث اسد ـ ارتش ـ سیستم امنیتی سوریه تنها راه جلوگیری از فروپاشی سوریه و حفظ تمامیت ارضی سوریه است. کشورهای غربی و عربی متحد آنها روی دسته دوم یعنی تروریستها حساب باز کردهاند. البته آمریکا و اروپا در حال تجدید نظر هستند. از این رو اول باید با اسد همکاری کرد که تمامیت ارضی سوریه حفظ شود و از سقوط تمام عیار سوریه جلوگیری شود و تروریسم از صفحه سوریه حذف شود. بعدا باید مردم سوریه با انتخابات آزاد در مورد آینده خود تصمیمی بگیرند. دنیا هم سپس باید در مورد مسائل انسانی و بازگشت آوارهها و بازسازی اقتصادی سوریه کمک کند.»