صفایی فراهانی: اقدامات دولت مبتنی بر عقلانیت بوده است
ما ۳۷ سال دچار تورم دورقمی بودیم. با این وجود دولت آقای روحانی موفق شده در یک شرایط بحرانی تورم کشور را به تورم یک رقمی برساند. بدون شک اگر این اقدام در دولت احمدینژاد صورت میگرفت «جشن ملی» اعلام میکردند.
مهندس محسن صفایی فراهانی نماینده مجلس ششم، قائم مقام وزارت صنایع و رئیس فدراسیون فوتبال در دولت اصلاحات میگوید:«ما ۳۷ سال دچار تورم دورقمی بودیم. با این وجود دولت آقای روحانی موفق شده در یک شرایط بحرانی تورم کشور را به تورم یک رقمی برساند. بدون شک اگر این اقدام در دولت احمدینژاد صورت میگرفت «جشن ملی» اعلام میکردند، اما چون این اتفاق در دولت آقای روحانی رخ داده برخی این مساله را کتمان میکنند و حاضر نیستند این موفقیت ملی را بپذیرند».
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از آرمان امروز، متنگفتوگوی با محسن صفایی فراهانی به شرح زیر است:
به نظر شما آیا جریان اصلاحات به همان شکل که در سال۹۲ از آقای روحانی حمایت کرد در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ نیز حمایت میکند؟
به نظر من اصلاحطلبان در مقابل آقای روحانی کاندیدا معرفی نخواهند کرد. شرایط سیاسی کشور به شکلی است که معرفی کاندیدای مستقل از طرف اصلاحطلبان در نهایت به ضرر کشور تمام خواهد شد. در سال۹۲ اصلاحطلبان بدون هیچ قید و شرطی از آقای روحانی حمایت کردند و تنها انتظاری که از آقای روحانی داشتند این بود که کشور را در مسیر صحیحی مدیریت کند تا وضعیت زندگی مردم بهتر از گذشته شود. هدف اصلی جریان اصلاحات تحقق منافع ملی و بهبود زندگی مردم است و با کسی دعوای سیاسی ندارد.
به همین دلیل هر فردی اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا که بتواند کشور را به صورت عقلایی مدیریت کند و در مسیر حل مشکلات مردم حرکت کند مورد حمایت اصلاحطلبان قرار خواهد گرفت. آقای روحانی دارای خاستگاه اصولگرایی هستند واین مساله از ابتدا برای اصلاحطلبان محرز و مشخص بود.
در نتیجه این نکته که آقای روحانی در طول سه سال گذشته به صورت علنی عنوان نکردند که با جریان اصلاحات ارتباط دارند مسالهای کاملا طبیعی است و جای هیچگونه گلایه و شکایتی وجود ندارد. عملکرد آقای روحانی در سه سال گذشته در راستای منافع ملی و مردم بوده و همین مساله برای حمایت اصلاحطلبان و سایر جریانهای معتدل کشور از آقای روحانی در انتخابات آینده کافی است.
به نظر من کلیت مسیر دولت آقای روحانی منطقی و مبتنی بر عقلانیت بوده است. با این وجود ممکن است دولت آقای روحانی نیز مانند همه دولتهای دیگر دچار نوسانهایی در مسیر حرکت خود شده که مسالهای کاملا طبیعی است.
نکته دیگر اینکه دولت آقای روحانی بیشتر از هر دولتی و از جمله دولت اصلاحات با مشکلات پیچیدهای در زمینه مسائل داخلی و خارجی مواجه بوده است. با این وجود آقای روحانی موفق شده با تدبیر و عقلانیت مشکلات موجود را از سر راه بردارد و کشور را به لنگرگاه ثبات و آرامش برساند.
دولت آقای روحانی حرکت ایجابی چشمگیری در مسائل اقتصادی و سیاسی نداشته که آثار آن به صورت محسوس توسط افکار عمومی احساس شود. این در حالی است که انتخاب مدیران بهویژه در استانها با نارضایتیهای حامیان آقای روحانی همراه بوده است. از سوی دیگر دولت در توجیه افکار عمومی در زمینه عملکرد خود اقدام مثبتی نداشته است. به نظر شما این مسائل در پایگاه رای آقای روحانی در سال۹۶ تردید ایجاد نمیکند؟
آقای روحانی در شرایطی مدیریت کشور را به دست گرفتند که کشور در وضعیت بحرانی قرار داشت و با چالشهای جدی اقتصادی و سیاسی روبهروشده بود. زمانی که آقای روحانی روی کار آمدند صادرات نفت به زیر یک میلیون بشکه در روز رسیده بود و این رقم روز به روز در حال کاهش بود. از سوی دیگر کشور براثر تحریمها در انزوای بینالمللی قرار گرفته بود و روابط تجاری ایران با کشورهای جهان یا انجام نمیشد یا اینکه به صورت ناقص انجام میشد.
در سال۹۲ خزانه دولت خالی شده بود به شکلی که دولت توانایی پرداخت حقوق کارکنان خود را نداشت و به عنوان مثال در مردادماه۹۲ مجبور شد با استقراض از بانک مرکزی حقوق کارکنان خود را پرداخت کند. به همین دلیل ما باید وضعیتی که آقای روحانی از دولت قبل تحویل گرفته را بدانیم تا متوجه شویم اگر همان رویکرد دولت قبل ادامه پیدا میکرد کشور امروز در چه وضعیتی قرار داشت و آیا چیزی باقی میماند که سر سفرههای مردم برود.
نمونه بارز این مساله کشور ونزوئلا است که دولت جدید نیز همان رویکرد دولت گذشته را ادامه داد و در شرایط کنونی با تورم۵۰۰درصدی مواجه شده است. این درحالی است که ونزوئلا با تحریمهای بینالمللی نیز مواجه نبوده است. با این وجود آقای روحانی موفق شده در سه سال گذشته تورمی که در تیر و مرداد سال۹۲ نزدیک به۴۰ درصد بود را مهار کند و به تورم تک رقمی برساند.
بدون شک اگر تورم۴۰ درصدی در سال۹۲ درسال۹۳ نیز ادامه پیدا میکرد کشور با تورم۶۰درصدی مواجه میشد. نکته دیگر اینکه دولت آقای روحانی موفق شده از بالا رفتن تصاعدی قیمت کالاهای اساسی جلوگیری کند و اجازه ندهد نوسان شدید قیمتها، آرامش وبرنامهریزی اقتصادی خانوادههای ایرانی را به هم بزند.
از سوی دیگر دولت آقای روحانی تا اجرا شدن برجام یعنی بهمن۹۴ همچنان با تحریمهای بینالمللی مواجه بوده است. در نتیجه دولتی که موفق شده با این حجم از مشکلات کارنامه قابل قبولی از خود برجای بگذارد، دولت موفقی بوده است.
با این وجود بنده معتقدم آقای روحانی چیزی از سفره مردم کم نکرده و در عین حال چیزی نیز اضافه نکرده است. اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که در علم اقتصاد هیچگاه نمیتوان یک وضعیت بحرانی را به یکباره به یک وضعیت بسیار مطلوب تبدیل کرد. این کار از نظر علمی امکان پذیر نیست. همین که دولت آقای روحانی موفق شده وضعیت بحرانی گذشته را کنترل کند و کشور را به مسیر صحیح و منطقی هدایت کند اقدام ارزشمندی است.
ما ۳۷ سال دچار تورم دورقمی بودیم. با این وجود دولت آقای روحانی موفق شده در یک شرایط بحرانی تورم کشور را به تورم یک رقمی برساند. بدون شک اگر این اقدام در دولت احمدینژاد صورت میگرفت «جشن ملی» اعلام میکردند، اما چون این اتفاق در دولت آقای روحانی رخ داده برخی این مساله را کتمان میکنند و حاضر نیستند این موفقیت ملی را بپذیرند.
دستاوردهای دولت آقای روحانی برای نخبگان جامعه قابل تحلیل و پذیرش است. آیا تودههای مردم میتوانند این وضعیت را تحلیل کنند؟در صورتی که این اتفاق رخ ندهد این احتمال وجود دارد که حمایت تودهها از آقای روحانی با مشکل مواجه شود؟
دولت در طول سه سال گذشته در زمینه توجیه و اقناع افکار عمومی درباره عملکرد بخشهای مختلف دستگاه اجرایی ضعیف عمل کرده است. با این وجود به نظر من دلیل اصلی این مساله حجم گسترده مشکلات کشور و همچنین موانع و سنگاندازیهایی است که برخی در مسسیر حرکت دولت ایجاد میکنند. دولت آقای روحانی در دو سال و چند ماه نخست خود به شکلهای مختلف با مجلس نهم روبه رو بود که با دولت اصطکاک زیادی داشت و وزرای دولت را به بهانههای مختلف مورد بازخواست قرار میداد.
بنده معتقدم علیه هیچ کدام از دولتهای پس از انقلاب مانند دولت آقای روحانی بحران آفرینی صورت نگرفته است. فشارها به دولت آقای روحانی حتی از دولت اصلاحات نیز بیشتر بوده است. دولت اصلاحات تنها از دیدگاه سیاسی مورد فشار و هجمه قرار میگرفت این در حالی است که دولت آقای روحانی هم از دیدگاه سیاسی و هم از دیدگاه اقتصادی مورد فشار قرار گرفته است.
کسانی که در هشت سال دولت احمدینژاد از رانتهای گسترده برخودار بودند و منافع خود را در جنگ و ستیز با جهان میدیدند با سیاستهای اعتدالی دولت آقای روحانی دچار خسران وضررهای زیادی شدند. به همین دلیل برای حفظ منافع خود تلاش میکنند دستاوردهای دولت تدبیر و امید را زیر سوال ببرند. در دولت احمدینژاد رانتهای گستردهای به برخی افراد خاص تعلق گرفت که در صد ساله اخیر سابقه نداشته است.
نکته دیگر اینکه توافق برجام با تصمیم همه نهادهای نظام صورت گرفته اما مخالفان فقط علیه دولت هجمه میکنند. دولت آقای روحانی باید موانع پیش روی حرکت دولت را برای افکار عمومی تشریح و تبیین کند تا پایگاه رای آقای روحانی در سال۹۶ مخدوش نشود. بدون شک اگر دولت موفق نشود دستاوردهای مثبت خود را برای تودههای مردم تبیین کند پایگاه اجتماعی حامی دولت در انتخابات۹۶ دچار تردید جدی خواهد شد.
آیا تیم رسانهای دولت در ماههای باقیمانده تا انتخابات ریاستجمهوری قادر خواهد بود افکار عمومی را اقناع کند؟
به نظر من آقای روحانی به همان اندازه که باید به تیم رسانهای خود جان تازهای ببخشد، باید مراقب تیم تبلیغاتی مخالفان دولت باشد. در شرایط کنونی به نظر میرسد تیم تبلیغاتی مخالفان دولت تلاش میکند علاوه بر اینکه نقاط ضعف دولت را بزرگ جلوه دهد به دنبال این است که نقاط قوت دولت آقای روحانی را نیز به عنوان نقطه ضعف به افکار عمومی معرفی کند.
به همین دلیل شرایط به گونهای است که آقای روحانی یک تریبون در اختیار دارد و مخالفان ده تریبون. در برخی اوقات مشاهده میشود که اغلب تریبونهای عمومی علیه برجام یا معیشت مردم سخن میگویند. چرا زمانی که سیاستهای اشتباه دولت گذشته باعث تحریمهای گسترده بینالمللی شد و تورم به ۴۰ درصد رسید هیچ کس نسبت به وضعیت معیشت مردم انتقاد نکرد؟
تغییر وضعیت بحرانی کشور به وضعیتی قابل قبول نیازمند کار سخت و طاقت فرسا بوده است.
«شامورتی بازی»، «جادوگری» و «شعبدهبازی» نبوده که مثلا آقای روحانی با یک حرکت شعبده و جادو وضعیت کشور را تغییر داده باشد. آقای روحانی هنر بزرگی داشته که موفق شده کشور را دوباره در مسیر صحیح قرار بدهد. ضرباتی که دولت احمدینژاد از نظر کارشناسی به کشور زده به شکلی نیست که در چهارسال یا یک دوره ریاستجمهوری قابل ترمیم و بازسازی باشد.
نکته دیگر اینکه در ایران برداشتی که از مساله تفکیک قوا صورت گرفته با کشورهای پیشرفته متفاوت است. تفکیک قوا به این معنا نیست که قوای مختلف به هر شکلی که تمایل داشتند رفتار کنند. تفکیک قوا به معنای این است که قوای مختلف با اینکه استقلال خود را از قوای دیگر حفظ میکنند اما از یک استراتژی واحد که نظام سیاسی تدوین کرده پیروی کنند. این در حالی است که قوای سه گانه در ایران تنها در گفتار با هم اشتراک نظر دارند، اما در رفتار و واقعیت هر کدامسازخود را میزنند و از یک استراتژی واحد تبعیت نمیکنند.
در گذشته سابقه داشته که در ایام سوگواری امام حسین (ع) مسابقات فوتبال مهمی در کشور برگزار شده است. با این وجود مشخص نیست که چرا این اتفاق در دولت آقای روحانی با هیاهو وجنجال زیادی همراه شده به شکلی که برخی علیه برگزاری مسابقه ایران و کره جنوبی تجمع و راهپیمایی برگزار میکنند.
چرا در دولت آقای روحانی برای برگزاری کنسرتهای موسیقی که یکی از تفریحات سالم ومورد پسند مردم جامعه و بهویژه جوانان است تا به این اندازه جنجال و هیاهو برپا شده است؟به نظر میرسد که برخی تلاش میکنند فضا را تعمدا برای دولت آقای روحانی ملتهب کنند. دلیل این مساله این است که آقای روحانی گزینه مورد نظر این عده برای ریاستجمهوری نیست و به همین دلیل تلاش میکنند فضا را برای ایشان و دولت یازدهم نامساعد کنند.
چرا همین افراد در هفت سال دولت احمدینژاد با وی همراهی میکردند و تنها در سال آخر که دست احمدینژاد برای آنها رو شده بود، از وی انتقاد کردند؟ این در حالی است که همه باید فضای مناسبی را برای آقای روحانی فراهم کنند تا ایشان بتواند مشکلات پیشروی کشور را حل کند.
روی کار آمدن یک رئیسجمهور جدید در سال۹۶ با توجه به حضور ایران در مرحله پسابرجام و خطرات منطقهای و جهانی یک فرصت محسوب میشود یا یک خطر؟
روی کار آمدن یک رئیسجمهور جدید بهجز آقای روحانی برای کشور یک خطر نیست بلکه کشور را به عقب میبرد. اگر شخص جدیدی رئیسجمهور کشور شود که با دیدگاههای آقای روحانی در مدیریت کشور موافق نباشد نیز وضعیت پیچیدهتر میشود و تا ایشان بخواهد دیدگاههای خود را عملیاتی کند دو تا سه سال طول میکشد. در نتیجه کشور با شرایط جدیدی مواجه میشود که زیاد مطلوب نخواهد بود.
چرا اصولگرایان تلاش میکنند در آستانه انتخابات ریاستجمهوری مسیر خود را از تندروهای اصولگرا جدا کنند و به حسن روحانی نزدیک شوند؟
این مساله در سه ماه اخیر و بهویژه در دیدگاههای آقای باهنر و آقای مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز وجود داشته است. با این وجود به نظر میرسد در دو هفته اخیر و با توجه به نامه آقای احمدینژاد به مقام معظم رهبری درباره عدم حضور ایشان در انتخابات، موضع اصولگرایان تغییر کرده است.
به نظر من دیدگاه اصولگرایان درباره انتخابات پس از نامه احمدینژاد به رهبری دچار یک چرخش استراتژیک شده و اصولگریان از تمایل به حمایت از روحانی به سمت دیگری در حال حرکت هستند.
اصولگرایان گمان میکنند با کنار رفتن احمدینژاد از صحنه انتخابات ممکن است بتوانند با وحدت و اجماع بهتری وارد رقابتهای انتخاباتی شوند. به همین دلیل تلاش میکنند در تصمیمات خود که از سر ناگزیری و ناچاری درحمایت از آقای روحانی بود تجدید نظر کنند.
چرا پرونده برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب و از جمله شما در در شرایط کنونی دوباره به جریان افتاده است؟جزئیات دیدار فعالان سیاسی اصلاحطلب با آیتا...هاشمی چه بود؟
پرونده هفت فعال سیاسی اصلاحطلب کاملا به صورت تفکیک شده و منفرد مورد بررسی قرار گرفته و هیچ ارتباطی با هم ندارند. با این وجود دلیل این مساله که پرونده این هفت نفر به یکباره مورد نظر قرار گرفته برای خود بنده و دیگر دوستان نیز جای تعجب و سوال دارد.
نکته دیگر اینکه به ما به صورت تلفنی اطلاع دادند که باید در دادگاه حاضر شویم. از سوی دیگر ما هفت نفر هیچ گونه کار مشترک سیاسی نیز انجام نمیدادیم که انتظار داشته باشیم پروندههای ما به صورت همزمان مورد بررسی قرار بگیرد. برای تفهیم اتهام به ما اعلام کردند که تنها وکیل پرونده میتواند پرونده را مطالعه کند. به همین دلیل نیز ما تصمیم گرفتیم جزئیات پرونده و روند رسیدگی به پروندهها را به اطلاع مسئولان نظام و از جمله آیتا...هاشمی وآقای جهانگیری برسانیم تا روند رسیدگی به پرونده شکل منطقیتری به خود بگیرد.
در دیدار با آیتا...هاشمی نیز ما تنها گزارش خود را از روند رسیدگی به پروندهها به ایشان ارائه دادیم و ایشان نیز قول دادند تلاش کنند که روند رسیدگی به پروندهها شکل معقولتری به خود بگیرد.