x
۱۴ / مهر / ۱۳۹۵ ۰۷:۰۵
در گفت ‌و گو با مهدی عسلی بررسی شد :

اقتصاد در پیچ تاریخی خود قرار گرفته است

اقتصاد در پیچ تاریخی خود قرار گرفته است

با اجرایی شدن برجام برخی از فعالان بخش خصوصی بر این باورند که دولت آنگونه که باید در سفارتخانه‌های خود نتوانسته فضا را برای اجرایی کردن دیپلماسی اقتصادی ایجاد کند.

کد خبر: ۱۴۹۸۶۳
آرین موتور

از نظر آنان برجام زمانی به نتیجه مطلوب خواهد رسید که اقتصاد از سیاست یارانه بگیرد و روابط بین‌المللی براساس منافع اقتصادی پایه‌گذاری شود. مهدی عسلی در این‌باره معتقد است که الگوی دیپلماسی اقتصادی در دنیا آزموده شده و جزو بدیهی‌ترین روش‌های کشورداری است که متاسفانه در ایران به دلیل وفور درآمدهای نفتی کمتر به آن توجه شده و برخی دولتمردان در گذشته با این تصور که کشورهای دیگر به منابع زیرزمینی ما وابسته‌اند به جای گسترش رابطه با دنیا، تنش، دشمنی و قطع رابطه را با دیگر کشورها در پیش گرفتند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، این اقتصاددان می‌گوید: چنین سیاستی پایدار نخواهد بود و در بلندمدت منافع ملی ما را با تهدید مواجه خواهد کرد از این رو نیاز است تا دیپلماسی سیاسی و اقتصادی در راستای هم قرار گیرند و به تامین منافع ملی بپردازند. او  بر این باور است که اگر قدرت نرم اقتصادی در کشور نهادینه شود، آنگاه می‌توان از ابزار اقتصاد به عنوان یک برگ برنده در مذاکرات خود با دنیا استفاده کرد.

برخی از فعالان اقتصادی بر این باورند که با اجرایی شدن برجام بهتر است تا دولت به سمت اجرایی کردن اهداف دیپلماسی پیش برود و ادبیات جدیدی در این رابطه ایجاد کند. به نظر شما اقتصاد ایران تا چه اندازه نیازمند دیپلماسی اقتصادی است؟

دو سال پیش که مذاکرات هسته‌یی در اوج خود قرار گرفته بود و می‌رفت که به نتیجه برسد، وزیر امور خارجه فرانسه بر اساس برخی منافع بین‌المللی خود یا میز مذاکره را ترک می‌کرد یا اینکه راه رسیدن به توافق را دشوار کرده و به مانند یک پلیس بد به نقش‌آفرینی می‌پرداخت. گویی برخی گمان می‌کردند که تمام اعضای گروه 1+5 با ایران به توافق رسیده‌اند و فقط فرانسه است که از مواضع خود کوتاه نمی‌آید و قصد دارد میز بازی را به هم بزند. با این سابقه منفی که از لوران فابیوس در اذهان باقی مانده بود کمتر کسی فکر می‌کرد که او جزو نخستین وزرای خارجه اروپایی باشد که پس از توافق به ایران می‌آید و سعی خواهد کرد تا به نفع اقتصاد کشورش با دولتمردان ایرانی به بحث و گفت‌وگو بپردازد.

توافق که صورت گرفت دولت فرانسه در اقدامی عقلانی مواضع خود را تغییر داد و به وزیر خارجه خود ماموریت جدیدی داد تا کشورش بتواند در رقابت با سایر اروپایی‌ها با ایران به توسعه فعالیت‌های اقتصادی‌اش بپردازد. در حقیقت تمام کشورهای توسعه یافته دنیا تلاش می‌کنند تا با استفاده از ظرفیت دیپلماسی و چانه‌زنی‌های بین‌المللی به نفع بهبود وضعیت اقتصادی و منافع ملی شان گام بردارند و قدرت نرم ایجاد کرده و توان اقتصادی شان را بالا ببرند. حتی دستگاه عریض و طویل سیاست خارجه امریکا نیز با وجود تمام قدرتی که دارد، تمام هدفش را به کار می‌گیرد تا جایی که منافع امریکا ایجاب می‌کند با کشورهای دیگر به مذاکره بپردازد و از این راه برای تامین منافع اقتصادی‌اش بهره ببرد.

با توجه به ساختار نفتی اقتصاد ایران، فکر می‌کنید که دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر توسعه فعالیت‌های بخش خصوصی در ایران موفق شود؟

الگوی دیپلماسی اقتصادی در دنیا آزموده شده و جزو بدیهی‌ترین روش‌های کشورداری است که متاسفانه در ایران به دلیل وفور درآمدهای نفتی کمتر به آن توجه شده و برخی دولتمردان در گذشته با این تصور که کشورهای دیگر به منابع زیرزمینی ما وابسته‌اند به جای گسترش رابطه با دنیا، تنش، دشمنی و قطع رابطه را با دیگر کشورها در پیش گرفتند. غافل از اینکه چنین سیاستی پایدار نخواهد بود و در بلندمدت منافع ملی ما را با تهدید مواجه خواهد کرد.

چنین تجربه‌یی در دولت قبل آزموده شد و دولتمردان آن به جای ایجاد اعتماد و احترام گذاشتن به سایر کشورها راه دشمنی و خشم ورزیدن به آنها را برگزیدند که باعث شد تا قدرت‌های بزرگ دنیا چندین قطعنامه سنگین علیه کشور صادر کنند و ما را در موقعیت شدیدترین تحریم‌های قرن قرار دهند.

در ادبیات ما تاکید شده که گذشته چراغ راه آینده است و اگر از این جمله وام بگیریم، می‌توانیم بگوییم که باید از رفتار دولتمردان سابق خود درس بگیریم و به جای تخاصم با دنیا راه تعامل را برگزینیم و از آن برای رشد اقتصادی کشورمان بهره‌برداری کنیم.

اگر به خاطر داشته باشید با توافق وین امیدواری‌های زیادی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشورمان به وجود آمد و فعالان اقتصادی خارجی که از دور اوضاع را رصد می‌کردند، فرصت را مغتنم شمرده‌اند تا بتوانند در گوشه‌یی از کشورمان به فعالیت بپردازند. به همین خاطر است که در هفته‌های پس از توافق اولیه گروه‌های مختلفی از بزرگان صنعتی دنیا پا به ایران گذاشتند تا پس از مذاکرات سیاسی هسته‌ای، مذاکرات اقتصادی را در پیش گیرند و از این طریق رابطه خود با ایران را توسعه دهند.

این رفت و آمدها نیز پس از برجام ادامه داشته اما به نظر می‌رسد که کشور هنوز نتوانسته شرایط پساتحریم را برای گفت‌وگو با فعالان اقتصادی دنیا آماده کند. دلیل آن چیست؟

به نظر می‌رسد شور و هیجان ایجاد شده در میان فعالان اقتصادی داخلی و خارجی، پس از برجام این فرصت را به وجود آورده تا هم فعالان اقتصادی کشور خود را محک بزنند و بدانند در کجای تولید دنیا قرار گرفته‌اند و هم فعالان اقتصادی خارجی ارزیابی جامعی از ایران داشته باشند و از این طریق اطلاعات خود برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف را به روزرسانی کنند.

طبیعی است که اگر ما نتوانیم از این فرصت نهایت استفاده را ببریم شاید هیچ‌وقت دیگر نتوانیم از مزایای فضای ایجاد شده بهره‌برداری لازم را کنیم و مانند گذشته دست حسرت گزیم و بار دیگر شاهد از دست رفتن فرصت‌ها باشیم. آنگونه که شاهد هستیم فضای اقتصادی کشور برای شرایط پساتحریم هنوز آماده نیست و به نظر می‌رسد که رفت و آمد هیات‌های خارجی جدی گرفته نمی‌شود. اگر این رویه ادامه یابد جریان تندرو دوباره دست به کار می‌شود و با زیر سوال بردن توافق حاصل شده، مزاحمت‌های سیاسی را برای دولت به وجود خواهد آورد به ویژه آنکه در آستانه انتخابات مهم ریاست‌جمهوری و شوراهای اسلامی قرار گرفته‌ایم و ممکن است که کشور برای چند ماهی با هیجانات سیاسی و اجتماعی مواجه شود. بهتر است تا مدیریت اقتصاد در دوران پساتحریم یکی از ماموریت‌های جدی باشد تا بتواند با برنامه‌ریزی بهتر و هدفمندتری هیات‌های خارجی را هدایت کرده و به هر کدام از آنها فرصت‌های کسب و کار و سرمایه‌گذاری در کشورمان را معرفی کند.

دولت در این میان چگونه باید سیاست‌گذاری کند؟

کار دولت در این خصوص آنچنان هم آسان به نظر نمی‌رسد و همان‌گونه که رییس‌جمهور در یکی از سخنرانی‌های سال گذشته خود گفته بودند، برخی از کاسبان تحریم منطقه‌یی در کشورهایی نظیر چین و امارات که در دوران نه صلح و نه جنگ بالاترین بهره‌برداری‌های اقتصادی را داشتند، مزاحمت ایجاد خواهند کرد و سعی می‌کنند تا کماکان آسمان فضای سیاسی و اقتصادی را غبارآلود کنند تا منافع‌شان به خطر نیفتند. این تضاد منافع یکی از مهم‌ترین موانع موجود بر سر راه استفاده از دیپلماسی کارآمد برای توسعه اقتصادی خواهد بود و سبب می‌شود تا اوضاع اقتصادی کشور آنچنان هم تغییر نیابد.

در چنین شرایطی تنها نقطه امید، اراده حاکمیت برای حل مسائل اقتصادی در دوران پساتحریم است که در این صورت می‌توان امیدوار بود که با ارتقای قدرت نرم، فضای کشور برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی مساعد شود آنها بتوانند در فضایی آرام و حرفه‌یی به فعالیت مشغول شوند.

اما اگر چنین اراده‌یی شکل نگرفته باشد هر گونه اقدام برای بهبود وضع اقتصادی از طریق حضور سرمایه‌گذاران خارجی با شکست مواجه خواهد شد و چنین وضعی این پیام را به دنیا می‌رساند که ایران چه تحریم باشد و چه تحریم نباشد جای مناسبی برای فعالیت‌های اقتصادی نخواهد بود و بهتر است سرمایه‌ها در نقاط دیگر دنیا به گردش درآید.

تغییر در ساختار اقتصادی کشور تا چه اندازه می‌تواند به نهادینه کردن قدرت نرم اقتصادی ما کمک کند؟

به عنوان یک کارشناس مسائل اقتصادی می‌توانم بگویم که بهتر این است تا راهی را که در 37سال گذشته در حوزه اقتصاد طی کرده‌ایم یک‌ بار به طور جدی مورد کالبد شکافی قرار دهیم و آنگاه برای مدیریت اقتصادی کشور برنامه‌ریزی کنیم. واقعیت آن است که امروز دنیا به این نتیجه رسیده که با زبان تهدید و زور با ملت‌ها سخن نگوید از راه مصالحه و مذاکره برای تامین منافع خود گام بردارد. ما نیز نباید خود را خارج از دنیا ببینیم بهتر است که در آن جذب شویم و از کیک اقتصاد جهانی سهم بیشتری برای مردم خود طلب کنیم. شرایط کشور درحال حاضر به جایی رسیده که بیکاری جوانان، زنان و تحصیل‌کردگان در وضع مناسبی به سر نمی‌برد و اگر نتوانیم اقتصادمان را بر مبنای رشد اقتصادی اشتغالزا پی‌ریزی کنیم، این بیکاری تداوم خواهد یافت و منجر به ناآرامی‌های اجتماعی خواهد شد. ما درحال حاضر بیش از هر دوره دیگری به تغییر ادبیات سیاسی نیاز داریم و باید رفتار و کردار دولتمردان کشورمان به سمتی سوق یابد که از هر کلمه خود امتیازگیری کنند نه اینکه از جیب مردم امتیاز دهند. اگر تا دیروز با رفتار و کردار خود از اقتصاد به سیاست یارانه می‌دادیم بهتر است به این روش برای همیشه پایان دهیم و سیاست خارجی را به اختیار توسعه اقتصادی خود درآوریم. متاسفانه در این میان برخی هنوز ادبیات جنگ و مواضع خصمانه را می‌پسندند و به توافق حاصل شده اعتنایی نمی‌گذارند و سعی دارند به نقد خارج از انصاف بپردازند.

اگر در این مدت که از توافق هسته‌یی یا برجام گذشته، سیاست‌های صدا و سیما را مورد بررسی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که آنان کمتر از واژه توافق سخن به میان می‌آورند و سعی دارند به جای آن از اصطلاح جمع‌بندی مذاکرات هسته‌یی استفاده کنند. در فضایی که حتی از بردن نام توافق اجتناب می‌کنند چگونه می‌توان توقع داشت که بدون اراده حاکمیت فضای ایجاد شده به راحتی بتواند در اختیار اقتصاد قرار گیرد؟

در هر صورت بر همگان واضح است که شرایط کشور فوق‌العاده بوده و همانطور که مشاور اقتصادی رییس‌جمهور هم اشاره کرده‌اند، اقتصاد ایران در پیچ تاریخی خود قرار گرفته است که اگر از آن به سلامت عبور کنیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که در سال‌های آینده به شرایط سال 90 دست یابیم و ساختار اقتصادی خود را براساس اصول شناخته شده اصلاح کنیم.

با توجه به حصول توافق نیمی از راه پیموده شده و اگر بنا باشد فکر کنیم همه‌چیز تمام شده در اشتباه خواهیم بود چون تازه به شرایط دهه 80 می‌رسیم و تا موانع توسعه اقتصادی را از پیش رو برنداریم نمی‌توان امیدوار بود که از دل این دیپلماسی فعال، اقتصاد توسعه یافته‌یی داشته باشیم. راه نجات کشور ایجاد رشد اقتصادی است و این رشد تنها در شرایطی به وجود خواهد آمد که با دنیا ادغام شویم و فعالیت‌های مشترک تولیدی داشته باشیم تا در سایه آن قادر باشیم محصولاتی را به تولید برسانیم که قابل رقابت و عرضه در بازارهای بین‌المللی را داشته باشد.

این روزها مباحث زیادی درخصوص اقتصاد مقاومتی می‌شود. با توجه به مطالعاتی که جنابعالی در این خصوص انجام داده‌اید، چه عواملی در مقاوم شدن یک اقتصاد مهم هستند؟ آیا اقتصاد مقاومتی می‌تواند ما را به اقتصاد جهانی پیوند دهد؟

در دنیا مباحث زیادی روی آسیب‌پذیری اقتصادهای گوناگون انجام شده است. شاید حدود 40دسته از متغیرهای مختلف را در نظر می‌گیرند تا بدانند اقتصاد یک کشور در برابر کدامیک از آنها شکننده‌تر است. آنگاه براساس این متغیرها اقدام به مدل‌سازی می‌کنند و با توجه به شرایط اقتصادی آن کشور مدلی را تهیه می‌کنند تا در برابر تلاطم‌های مختلف مقاوم‌پذیری‌اش بالا رود. ما در ایران چهار متغیر اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، حکمرانی خوب و مسائل اجتماعی را مورد بررسی قرار داده‌ایم. در متغیرهای کلان، ثبات فضای اقتصادی، تورم، بدهی دولت به بخش خصوصی و بانک مرکزی، تولید ناخالص داخلی و نرخ بیکاری را در نظر گرفته و عواملی که بر آن اثر می‌گذارند را مورد بررسی قرار داده‌ایم. حتما می‌دانید که ثبات در فضای اقتصاد کلان یکی از مهم‌ترین مسائلی است که ما باید در نظر بگیریم تا اقتصاد کشور بتواند بر اساس آن به حرکت خود ادامه دهد. ثبات در فضای اقتصاد کلان یعنی اینکه نرخ تورم ما مهار شود، رشد اقتصادی بالا رود، بازارهای ارز با کمترین نوسان روبرو باشد و نرخ بیکاری روندی رو به کاهش داشته باشد. در طول سال‌های گذشته عمدتا تورم ما دو رقمی، رشد اقتصادی تک رقمی و حتی منفی، نرخ بیکاری دو رقمی و بازار ارز دو نرخی بوده که نشان می‌دهد ثبات لازم در فضای اقتصاد کلان وجود نداشته است. این موضوع اقتصاد ما را نامقاوم کرده است. بنابراین یکی از ابعاد اقتصاد مقاومتی این است که ثبات لازم در بازارها به وجود آید و به سرمایه‌گذار داخلی و خارجی این پیام را بدهد که وقت آن است تا سرمایه خود را برای تولید به کار گرفته و اقدام به سرمایه‌گذاری کند. طبیعتا در چنین فضایی اقتصاد ما مقاوم خواهد شد وگرنه با تورم بالا، نرخ رشد اقتصادی پایین، نرخ بهره بالا و نرخ بیکاری دو رقمی، کمتر سرمایه‌گذاری حاضر است در چنین اقتصادی اقدام به سرمایه‌گذاری کند.

البته میزان بدهی‌های دولت به بخش خصوصی هم در این امر بی‌تاثیر نیست؟

اتفاقا یکی از مشکلات کنونی ما که کشور را با رکود مواجه کرده همین بدهی دولت به پیمانکاران بخش خصوصی و نیمه دولتی است که سبب شده برخی پروژه‌ها به خواب بلندمدتی فرو روند. طبیعتا وقتی دولت از عهده پرداخت این بدهی‌ها بر نیاید اقتصاد به گردش نخواهد افتاد و به وضعیتی دچار می‌شویم که امروز گفته می‌شود صدها پروژه عمرانی در ایران کلید خورده اما به صورت نیمه تمام رها شده و نزدیک به 400هزار میلیارد تومان نیاز است تا این پروژه‌ها به پایان برسد. خب در چنین وضعی طبیعی است که اقتصاد ما مقاومتش را از دست دهد و به سمتی رود که رشد اقتصادی‌اش پایین بیاید و کشور وارد چرخه رکود شود. در رکود گردشی صورت نمی‌گیرد و تقاضا محدود شده و انبارها پر از کالا می‌شود. مردم قدرت خریدشان پایین آمده و قادر نخواهند بود محصولات تولید شده را خریداری کنند. از طرفی چون تولیدکنندگان ما هنوز با آداب صادرات آشنا نیستند تا بتوانند به بازارهای جهانی نفوذ کنند باید تغییراتی بزرگ در ساختار خود به وجود آورند تا محصولاتشان در بازارهای رقابتی عرضه شود.

حکمرانی خوب در این میان چه تاثیری دارد؟

اگر شما به مصاحبه‌های اخیر سیاست‌گذاران اقتصادی دولت توجه کرده باشید متوجه خواهید شد که آنها از تضعیف بدنه کارشناسی دولت به‌شدت انتقاد می‌کنند. طبیعی است این موضوع اقتصاد کشور را غیرمقاوم کرده و کیفیت خدمات را که نقش قابل توجهی در رشد تولید ناخالص داخلی داشته پایین می‌آورد. بخشی از نارضایتی‌های عمومی به خاطر کیفیت نامناسب خدمات ارائه شده از سوی سازمان‌های دولتی است. پر واضح است که بدنه دولت بهتر است چابک و کارآمدتر شود. این موضوع نقش بسیار مهمی در مقاوم‌سازی اقتصاد ایران دارد که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یعنی هر گاه از اقتصاد مقاومتی سخن به میان آورده می‌شود عمدتا پای عوامل خارجی به میان کشیده می‌شود این در حالی است که اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی به تغییرات بنیادی در بدنه اجرایی دولت نیاز دارد. متغیرهای اجتماعی هم به عواملی مانند امنیت، احساس امنیت، امید به زندگی و جمعیت بر می‌گردد که نقش عمده‌یی در مقاوم‌سازی یک اقتصاد دارد. اگر همه این شاخص‌ها را با متغیرهایی که ذکر شد به روش‌های اقتصادسنجی یا مدل‌سازی‌های مختلف به اجرا در بیاوریم، متوجه خواهیم شد که اقتصاد ما در چه شرایطی مقاوم و در چه شرایطی نامقاوم خواهد بود. ما در مطالعه‌یی که انجام داده‌ایم این متغیرها را با 24ماده اصول اقتصاد مقاومتی تطبیق داده‌ایم و درجه مقاومت اقتصاد ایران را محاسبه کرده‌ایم و در قالب یک مدل در آورده‌ایم. نتیجه این است که در صورتی خواهیم توانست اقتصاد مقاومتی را به اجرا درآوریم که در گام نخست سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌های کلان اقتصادی به نفع ثبات در فضای کلان اقتصادی باشد تا در این میان درجه ریسک‌پذیری اقتصاد ایران کاهش یابد و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی به سرمایه‌گذاری بپردازند و اقتصاد کشور را در برابر انواع تلاطم‌ها مقاوم کند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x