اقتصاد دانشبنیان ما کجا ایستاده؟
اقتصاد دانشبنیان در ایران در طول چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته است و بسیار درباره آن گفتهایم و شنیدهایم. لزوم توجه به اقتصاد دانشبنیان افزون بر این در بیانات مقام معظم رهبری هم مورد توجه قرار گرفته است. اقتصاد دانشبنیان اما به واقع چیست و چرا در شرایط کنونی مطلوب قرار گرفته است؟
بسیاری میدانند کالاهای صنعتی و کالاهایی که در تولید آنها از فناوریهای نوین بهره گرفته شده است، کالاهای دانشبنیان کالاهایی هستند که ارزش افزوده بالاتری دارند و کشورهایی که دستی بر آتش تولید آنها دارند، درآمدهای صادراتی بالاتر، تولید ناخالص داخلی بالاتر و رفاه بالاتری دارند. البته این تنها کالاهای فیزیکی نیستند که میتوانند دانشبنیان باشند بلکه بخش بزرگی از کسب و کارهای دانشبنیان در حوزههایی مانند فناوری اطلاعات پا میگیرند و به پیش میروند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تعادل، از جمله کشورهایی که تولیدات دانشبنیان و به اصطلاح هایتک (High-tech) دارند، میتوان به ژاپن، آلمان و امریکا اشاره کرد که اتفاقا هر سه در میان ثروتمندترین کشورهای جهان جای دارند. این موضوع از این جهت حایز اهمیت است که هر چند برخی کشورها مانند فنلاند، سوییس و نروژ، درآمدهای سرانهیی بالاتر از درآمد سرانه شهروندان ژاپنی یا آلمانی دارند، این ثروت را مرهون تولید کالاهای دانشبنیان یا های تک نیستند و به تولیداتی مانند فروش نفت، فروش چوب و فروش تولیداتی که در آنها مزیت نسبی دارند، مانند ساعت، وابستهاند. ایران نیز در طول سالهای گذشته به اهمیت اقتصاد دانش بنیان به منزله راهی برای جدایی اقتصاد از ناف نفت پی برده است و تلاشها برای پیگیری اقتصاد غیر نفتی کلید خوردهاند. افزون بر سرمایهگذاریها در بخشهایی که میتوانند صادرات غیر نفتی به دنبال داشته باشند، حالا چند سالی است که تلاشها برای تولید محصولات دانشبنیان هم آغاز شده است.
برای سنجش وضعیت ایران از نظر اقتصاد دانشبنیان، به شاخصهای آماری رجوع میکنیم که به صورت عمومی در دسترس هستند.
برخی از این شاخصها عبارتند از: تعداد دانشجویانی که در رشتههای فنی، علوم پایه و پزشکی تحصیل میکنند، تعداد پژوهشگران به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت و صادرات کالاها و محصولات هایتک.
هایتکهای ایرانی
بنا به دادههای بانک جهانی، صادرات کالاهای هایتک در جهان، در آستانه سال 2014 میلادی به حدود 2.147 تریلیون دلار رسیده بود و نرخ رشد صادرات این دسته از کالاها هم نشان میداد که روند صعودی ایجاد شده احتمالا تداوم خواهد داشت. صادرات کالاهای هایتک در سال 1999، حدود 987 میلیارد دلار بوده و در طول 14 سال گذشته، حدودا دوبرابر شده است.
ایران در سال 1997 تنها حدود 2.5 میلیون دلار صادرات هایتک داشته است در حالی که در سال 2010، صادرات این کالاها از مبدا ایران به 584 میلیون دلار رسیده و در واقع 233برابر شده است. این در حالی است که به عنوان مثال، کشوری مانند ژاپن در سال 2010، حدود 95میلیارد دلار صادرات هایتک داشته است، یعنی تقریبا 162 برابر بیشتر از ایران. ترکیه در سال 2010، حدود 1.7میلیارد دلار صادرات هایتک داشته که این رقم در سال 2015 به 2.3 میلیارد دلار رسیده است.
هر چند ایران در زمینه صادرات محصولات هایتک در جایی نایستاده که باید اما با توجه به رشد ثبت شرکتهای دانشبنیان از یکسو و پیوستن موج بزرگی از فارغالتحصیلان رشتههای فنی و مهندسی، علوم پایه و پزشکی به بازار کار در سالهای پیشرو و افزایش توجهها به تولید و صادرات این قبیل کالاها، میتوان امیدوار بود وضعیت ایران در این بخش بهبود پیدا کند و این البته امری ناممکن نیست.
دانشجویان ایرانی چه رشتهای میخوانند؟
دانشجویان کشورهای مختلف در گرایش به رشتههای گوناگون مانند هم عمل نمیکنند. در برخی کشورهای توجه به رشتههای فنی و مهندسی بالاتر از کشورها دیگر است و برخی رشتههای علوم انسانی به دلیل بر آمدن از زمینه فرهنگی-تمدنی مغرب زمین در کشورهای غربی طرفداران بیشتری دارند. به عنوان نمونه دانشجویان چینی، روسی، امریکایی، هندی و ایرانی در سالهای گذشته اقبال بیشتری به رشتههای فنی و مهندسی داشتهاند و اتفاقا این گروه، واجد رشتههایی است که بیشترین سهم را در اقتصاد دانشبنیان دارند.
آمارهای «پرتال دادههای ایران» که دانشگاه سیراکیوز آنها را منتشر میکند، نشان میدهد در سال تحصیلی 1393-1392، حدود 1.5میلیون نفر در دانشگاههای ایران (اعم از دولتی و آزاد) مشغول به تحصیل در رشتههای فنی و مهندسی بودهاند.
در همین سال، حدود 290هزار دانشجو نیز در رشتههای علوم پایه تحصیل میکردهاند و تعداد دانشجویان رشتههای علوم پزشکی نیز 248هزار نفر بوده است. تعداد کل دانشجویان در دانشگاههای ایران در این سال تقریبا 4.8میلیون نفر بوده و این بدان معنی است که حدود 40درصد از دانشجویان ایرانی در سال تحصیلی 1393-1392 در رشتههایی تحصیل میکردند که میتواند محمل تولید کالا و خدمات دانشبنیان باشد.
این سال تحصیلی اتفاقا از این جهت نمونه خوبی است، چرا که در این سالها به دلایل جمعیت شناختی و نیز به دلیل سرمایهگذاریهای دولتهای قبلی، نظام آموزش عالی در کشور شاهد نوعی تورم کمی بود. در واقع، جمعیت حدودا 5میلیون نفری حاضر در دانشگاهها در طول آن سالها، اوج جمعیتی بوده است که تا امروز و احتمالا تا آیندهیی دور در دانشگاه حاضر بودهاند.
پژوهشگران مشغول کارند
تعداد پژوهشگران حوزههای مختلف به نسبت کل جمعیت در یک کشور یکی دیگر از شاخصهایی است که میتواند برای سنجش وضعیت تولیدات علمی در آینده کاربست داشته باشد. دادههای بانک جهانی نشان میدهد، متوسط تعداد پژوهشگران در بخش تحقیق و توسعه (R&D) به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت در جهان، 1270 نفر بوده است. به عبارت دیگر، در کشورهای جهان در سال 2010، بهطور متوسط 1270نفر به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت به فعالیتهای پژوهشی اشتغال داشتهاند.
ایران در سال 2010 به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت تنها 738 پژوهشگر فعال در زمینه تحقیق و توسعه داشته است. تعداد پژوهشگران فعال در زمینه تحقیق و توسعه در ترکیه در همین سال تقریبا مشابه ایران بوده است: 890 نفر. با این حال، به دلیل در دسترس نبودن آمارهای تازهتر، نمیتوان در مورد تداوم روندها در این دو کشور به مقایسهیی دست زد.
بر اساس دادههای بانک جهانی در سال 2012، حدود 2.17درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان خرج تحقیق و توسعه شده است. این میزان در مقایسه با سال 1996، رشد بسیاری داشته است. در این سال تنها 1.99 درصد از تولید ناخالص جهانی به تحقیق و توسعه اختصاص داشت.
کشورهای اروپایی در زمینه پژوهش در بخش تحقیق و توسعه سرآمد جهان هستند. اتریش 4359 پژوهشگر به ازای هر یک میلیون نفر جمعیتش دارد. کانادا 4649 پژوهشگر، دانمارک 6744 پژوهشگر و فنلاند 7717 پژوهشگر، یعنی چیزی در حدود 10 برابر بیشتر از ایران.
چینیها به این مشهورند که بیشترین سرمایهگذاری را در زمینه تحقیق و توسعه دارند اما دادههای بانک جهانی نشان میدهد آنها در سال 2012، به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت خود 903پژوهشگر داشتهاند که هر چند سرانه بالایی نیست، در مورد کشوری با 1.3میلیارد نفر جمعیت، احتمالا نشاندهنده حضور بیشترین تعداد پژوهشگران بخش تحقیق و توسعه در این کشور است.