نیازمند برجام داخلی هستیم
پس از نهایی شدن برجام که مورد نقد و مخالفتهای شدید گروهی خاص قرار گرفت، توافقات دیگر هم به سختی توانستهاند در مسیر خود قرار بگیرند و حتی در مواردی مخالفتها به لغو تفاهمنامهها منجر شد.
قراردادهای جدید نفتی که به اسم IPC شناخته میشوند از زمان تنظیم تاکنون مورد مخالفتهای بسیاری قرار گرفتهاند و گویا این روند همچنان ادامه خواهد داشت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، در ادامه گفتوگو با وحید شقاقی شهری، تحلیلگر مسائل اقتصادی-سیاسی را در این رابطه میخوانید.
قراردادهای جدید نفتی مورد مخالفتهای بسیاری قرار گرفتهاند. دلیل چنین مخالفتهایی چیست؟
واقعیت این است که اقتصاد در تمام کشورهای دنیا درون مایه سیاسی دارد و نمیتوان این دو بخش را از یکدیگر جدا دانست، چرا که ماهیت و ذات اقتصاد ایجاب میکند که نگاه سیاسی به آن وجود داشه باشد. اما نکته حائز اهمیت این است که وقتی راهبردها و سیاستهای کلی در یک مجموعه و نظام نهایی میشود باید تمام اجزای سیستم و نظام بر اساس آن حرکت کنند، زیرا پیش از نهایی شدن نقشه راه تمام قوا نظرات خود را در رابطه با موضوعاتی نظیر برجام ارائه دادهاند و پس از اجماع کلی، برای آینده کشور تصمیمگیری شده است. اگر هر یک از قوا و هر یک از حزبها و گروهها راه جدا از همدیگر را در پیش بگیرند هزینه سنگینی برای کشور بر جای میگذارد که ممکن است در این شرایط منافع ملی با خطر مواجه شود. به عنوان مثال در حوزه برجام حتی مقام معظم رهبری ورود پیدا کردند و با مشخص ساختن خطوط قرمز مشاور و راهنمای دولت برای ادامه مذاکرات شدند و بر همین اساس توافقاتی بین ایران و کشورهای دیگر دنیا صورت گرفت. در این زمینه عمده خطوط قرمزی هم که از طرف مقام معظم رهبری مشخص شده بود از سوی تیم مذاکرات هستهای رعایت شد. هم اکنون که زمان اجرای توافقات فرا رسیده و در پسابرجام قرار گرفتهایم شورای امنیت ملی و کمیسیونهایی که در مجلس تشکیل شدهاند وظیفه نظارت را بر عهده دارند و تمامی اقدامات دولت از زیر ذرهبین آنها عبور میکند. هر چه بیشتر برجام و یا دیگر قراردادها همچون IPC مورد چالش قرار بگیرند، به طور طبیعی اثربخشی آنها کاهش پیدا میکند و این تنشها ممکن است طرف دیگر قرارداد را از ادامه همکاری با ایران منصرف کند. این مخالفتها زمانی میتوانند اثربخش باشند که دیدگاه اقتصادی بر آنها حاکم باشد.
آیا زمانی که غیرعلنی بودن نشست مجلس در مورد رسیدگی به قراردادهای جدید نفتی به مهمترین دغدغه برخی افراد تبدیل میشود که حتی آن را خیانت به مردم تلقی میکنند، میتوان برای مخالفتها جنبه اقتصادی قائل شد؟
متاسفانه مخالفتها به همین جا ختم نمیشود. حتی زمانی که قراردادی با کشورهای دیگر منعقد میشود و مورد تایید رهبری هم قرار میگیرد، افراد همچنان بر مخالفتهای خود پافشاری میکنند. اگر گروههای مخالف بیش از اندازه به مخالفت با دولت بپردازند هیچگاه نمیتوان به فواید برجام دست یافت. در اصل بیشتر مخالفتها هم به همین دلیل شکل میگیرند که دستیابی به اثرات مثبت برجام با تاخیر مواجه شود. اگر قرار است مخالفان دولت هر قراردادی اعم از قراردادهای نفتی، مشارکت با بوئینگ، همکاری با پژو و... را از اساس زیر سوال ببرند آنگاه دولت نباید هیچ قراردادی تنظیم کند. ما نهادهایی همچون شورای عالی امنیت ملی داریم که نظرات آنها فصلالخطاب است و آنها با نظارت شدیدی که بر دولت دارند به طور یقین از تضییع منافع ملی جلوگیری میکنند. در واقع زمانی که یک قرارداد مورد تایید این شورا قرار میگیرد دیگر مخالفتها معنایی ندارد و صرفا افراد به دنبال منافع حزبی و گروهی خود مخالفت خود را ابراز میدارند.
آیا در کشورهای دیگر هم چنین اتفاقاتی رخ میدهد که راهبردها و سیاستهای کلی مورد مناقشه قرار بگیرند؟
خیر. در هیچ یک از کشورهای دنیا نمیتوان چنین اتفاقاتی را مشاهده کرد. در برخی کشورها شاید گروههای مختلف نظرات متفاوتی نسبت به روش اجرا داشته باشند، اما به هیچ وجه اصل سیاست را زیر سوال نمیبرند. در این مدت بیش از اندازه بر اصل سیاستها ایراد وارد شده است که این اتفاق میتواند برای جامعه خطرناک باشد. شاید هر قراردادی با ضعفهایی همراه باشد، اما به قطع منافعی هم برای کشور به همراه میآورد. چطور ممکن است دولتی که توسط خود مردم انتخاب شده است امتیازات نفت کشور را به بیگانهها بدهد؟ به قطع کسانی که چنین ایراداتی را به قراردادهای جدید نفتی میگیرند، حتی یک بار هم متن قرارداد را مطالعه نکردهاند. اگر تحریمهایی که بر اثر بی درایتی مسئولان کشور در زمان گذشته به وجود آمد، تا به امروز ادامه پیدا میکرد شاید صادرات نفت ما به صفر میرسید، کما اینکه در حدود هشت سال صادرات نفت و حتی محصولات غیرنفتی هیچ ارزآوری برای کشور نداشت. اما امروز پس از اجرایی شدن برجام صادرات نفت خود را به ۵/۲ میلیون بشکه در روز رساندهایم که این موضوع یکی از بزرگترین دستاوردهای برجام تا به امروز است. حال به طور مشخص همان افرادی که به برجام ایراد میگرفتند به قراردادهای نفتی هم انتقاد میکنند. آیا آنها اثرات مثبت برجام را مشاهده نمیکنند؟ دستاوردهای برجام نه فقط در حوزه صادارت نفت، بلکه در گشایشهای بانکی، بیمهای، تجارت و... کاملا عیان است.
البته برخی همچنان اصطلاح «برجام» را با بار معنایی منفی به کار میبرند و با ریشخند قراردادهای جدید نفتی را «برجام نفتی» میخوانند...
همانطور که اشاره شد برجام ثمرات بی نظیری برای کشور داشت که متاسفانه گروهی خاص چشم خود را روی آن بستهاند. اگر برجام بار معنایی منفی داشه باشد، آن گاه تحریمها چه بار معنایی دارند؟! در این مدت مقام معظم رهبری هم بارها بحث برونگرایی را مطرح ساختهاند، بدین معنا که ما باید از ظرفیتهای موجود در منطقه و جهان حداکثر بهره را ببریم. امروزه اگر اقتصاد ایران قصد بهبود اوضاع و بازیابی شرایط پیش از تحریمها را دارد باید در دو بعد داخلی و خارجی پویا باشد. بر اساس سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی هم ما به هیچ عنوان قصد حرکت به سمت اقتصاد بسته را نداریم. ما بر اساس مصلحت کشور نیاز به تعامل با دنیا داریم.
مصلحت کشور چیست؟
مصلحت کشور راهبردهای کلانی است که مقام معظم رهبری آن را مشخص ساختهاند و دولت یازدهم نیز تا به امروز بر اساس آن پیش رفته است. تا پیش از این هیچ سرمایهگذاری جرات ورود به اقتصاد ایران را نداشت، اما امروزه شاهد رفت و آمد بسیاری از کشورهای دنیا به ایران هستیم. اکنون سه قوه کشور و مجموع حکومت باید تلاش کنند که تحریمهای داخلی را برطرف سازند.
منظور از تحریمهای داخلی چیست؟
منظور بهبود فضای کسب و کار، تقویت فضای سرمایهگذاری، پیشبینی پذیر شدن اقتصاد و... است، در واقع اگر «برجام داخلی» هم شکل بگیرد اقتصاد کشور به سمت رشد و رونق حرکت میکند. متاسفانه در این مدت دولت بیش از آنکه دشمنان خارجی داشته باشد، مدام در حال رایزنی با مخالفان داخلی خود بوده است. اکنون دیگر زمان انتقاد از برجام و سنگاندازی بر سر راه دولت نیست، زیرا کشور در شرایط اقتصادی نامطلوبی قرار دارد و باید هر چه زودتر تمامی گروهها در یک مسیر گام بردارند.