فیشهای حقوقی، پوست خربزه زیر پای دولت
این روزها اصلاحطلبان با خیالی راحتتر از سایر روزهای مشابه، روزگار میگذرانند. چون در حمایت از حسن روحانی در انتخابات سال۹۶ متفق القول هستند و از سوی دیگر اصولگرایان میانه رو و سنتی هم همسویی خود با اصلاحطلبان در حمایت از روحانی را اعلام کردهاند.
اما این یک روی سکه است و در طرف دیگر دلواپسانی هستند که درصدی از پیروزی برای خود با معرفی کاندیداهایی مانند احمدینژاد و غیره قائل نیستند، پس میکوشند در این شرایط بازنده لقب بگیرند و تا زمان برگزاری انتخابات به تضعیف دولت روحانی بپردازند. سیاست و رویه غالب در دولت یازدهم تاکید بر عقلانیت و حفظ ثبات و آرامش در کشور است و این اصل در تصمیمات و مواضع پاستورنشینان همواره به عنوان اصل بنیادین مورد توجه قرار میگیرد دلسوزان و آگاهان معتقدند در این مقطع زمانی و پس از آنکه دولت موفقیتهای زیادی در عرصه سیاست خارجی و امور داخلی کسب کرده است، سکوت در برابر مخالفان غیرمنصف که تنها سودای بازگشت به قدرت دارند، جایز نیست و به تعبیری آب به آسیاب مخالف دولت ریختن است، آن هم مخالفانی که مصالح ملی و خواست اکثریت برای آنها از درجه اهمیت بالایی برخوردار نیست.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، در همین راستا علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگویی پرداخته است که در ادامه میخوانید:
در یک سال باقی مانده از دولت یازدهم، برخی از جریانات دلواپس و مخالف دولت که خواستار به دست گرفتن قدرت در انتخابات سال ۹۶ هستند، با حاشیهسازیهایی درصدد کاهش اقبال عمومی به دولت روحانی و مطرح کردن گزینه یا گزینههای مورد نظر خود هستند، تحلیل شما در این زمینه چیست؟
دولت تدبیر و امید بر اساس مصالح و عقلانیتی در کشور شکل گرفت و به نوعی حاصل دریافت عمومی اکثریت جامعه سیاسی ایران بود؛ اگرچه مجموعه اصلاحطلبی عمدهترین حامیان دولت آقای روحانی بودند اما واقعیت این است که عقلای جناح اصولگرا هم بر این عقیده بودند که باید طرحی نو در انداخت و با در نظر داشتن برخی سیاستهای اشتباهی که دولتهای نهم و دهم در کشور اتخاذ و به مرحله اجرا در آورد، حمایت از یک کاندیدای میانه رو که تدبیر را شعار خود قرار داده بود لازم دانسته شد. انتخاب روحانی در کسوت رئیس دولت یازدهم محصول تصمیم جمعی و مبتنی بر عقلانیت بود. روحانی و یارانش بر این اعتقاد بودند که نحوه شکلگیری و ادامه مسیر دولت باید بر مبنای عقل جمعی و مصالح کشور تعریف شود و اکنون هم همین اصول و مبانی که در دوره گذشته منجر به انتخاب روحانی شد، در دستور کار است. علاوه بر این، مشی صحیح و رفتار مصلحت اندیشانه اقتضا میکند که همین مسیر ادامه پیدا کند.
بخشی از جریان اصولگرایی درصدد القا کردن طرح «عبور از روحانی» در جامعه و به ویژه از طریق فضای مجازی هستند به طوری که با هشتگ «دولت تک دوره ای» یا « عبور از روحانی» در فضای مجازی، به دنبال جایگزین کردن گزینههای مطلوب خود هستند، طرح این بحث با چه هدفی و از سوی چه جناحی یا جریاناتی انجام میشود؟
آن بخش از جریان دلواپس اصولگرا که سعی میکنند با فشار و مشکلزایی، دولت روحانی را دولت یکدورهای معرفی کنند و آن بخش از نیروهایی که به اسم اصلاحطلبی و در اصل با اتکا به رفتارهای دلواپسانه بحث عبور از دولت روحانی را مطرح کنند دو تیغه یک قیچی هستند که هدفشان قطع رگ حیاتی عقلانیت، اعتدال و مصلحت است. باید اذعان داشت این دو مجموعه یک هدف را دنبال میکنند که این موضوع در شرایط کنونی به نفع کشور نیست. به ویژه آنکه در دورههای گذشته و دوره اصلاحات مشابه این رفتارها را از سوی برخی افراد منتسب به اردوگاه اصلاحطلبی شاهد بودیم که نه تنها آثار زیانبار آن را همگان شاهد بودند، بلکه همان افراد، امروز معترف هستند که رفتارهایشان خلاف عقلانیت بوده و باز هم همان افراد، امروزه تاکید موکد دارند که باید از این قبیل بحثها و عملکردها بهشدت اجتناب کرد. چرا که جز ضرر، نتیجهای برای کشور ندارد.
این بدین معناست که جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا از عملکرد دولت یازدهم راضی هستند و تنها گزینه شان برای انتخابات دوازدهم، آقای روحانی است؟
دراینکه اصلاحطلبان خواستهها و مطالباتی از دولت روحانی دارند، شکی نیست. طبیعتا دولت را باید انذار و هشدار دهیم که برای موفقیت و تحقق اهداف خود که خواسته مردم نیز هست، نیازمند استفاده از همه ظرفیتهای اصلاحطلبی است؛ دلایلی که مردم بر اساس آن به آقای روحانی رای دادند هم گویای همین امر است. اما اینکه این مساله منجر به آن شود که برخی افراد بحث عبور از روحانی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم را مطرح کنند، توجیه و وجاهت عقلانی ندارد. کسانی که خواستار ثبات و پیشرفت و توسعه در کشور هستند، هیچگاه این بحث را مطرح نمیکنند.
یکی از جریاناتی که اخیرا فعال شده و از الان که یک سال تا پایان دولت یازدهم باقی مانده، فعالیتهای انتخاباتی خود را آغاز کرده است، طرفداران احمدینژاد هستند، به نظر شما کاندیدای آنها گزینه اصولگرایان خواهد بود یا خیر؟
بر اساس تجربه میتوانم بگویم که اصولگرایان و برخی از عقلای این جریان، در مقاطعی رفتارهای مصلحت اندیشانه و در راستای عقلانیت از خود نشان ندادند. افرادی بودند که در دور دوم انتخابات و با علم به تمام مشکلاتی که نتیجه عملکرد احمدینژاد بوده است، بار دیگر تمام قد پشت سرش ایستادند و تمامی تشکلهای اصولگرا از او حمایت کردند، بنابراین سابقه جریان اصولگرایی نشان میدهد آنها برای رای نیاوردن کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان یا اعتدالگرا، حاضر هستند از کاندیدای خودشان با وجود آگاهی از توانا نبودنش، حمایت کنند. امیدوارم شرایط به سمتی پیش برود که رقابت یک چهره معقول و معتدل اصولگرا با روحانی را شاهد باشیم. متاسفانه باید اذعان داشت که یکی از مهمترین چالشها و مشکلاتی که احمدینژاد در فضای مدیریت سیاسی کشور به وجود آورد، این بود که بهشدت فضای جامعه را دو قطبی کرد و همین امر منجر به ایجاد شکافهای اجتماعی و در نهایت مشکلات بزرگی در کشور شد. بر این اساس باید فرایندی ایجاد شود که جریان اصولگرا نسبت به حمایتهای خود از این شخصیت، مداقه بیشتری کند و در رفتارهایشان تجدیدنظر کنند. ضمن اینکه حق هر کسی میدانم که در انتخابات شرکت کند و جناح عقلانی و سنتی اصولگرایی که از رفتارهای رئیس دولت های نهم و دهم در دهه گذشته آسیب دیده، کاندیدای خود را با دقت انتخاب کنند و باید اضافه کرد که بحث حمایت از احمدینژاد نیز هنوز بهطور جدی مطرح نشده است.
به گفته کارشناسان و متخصصان در حوزههای مختلف، آقای روحانی دولتی را تحویل گرفت که در بیشتر عرصهها با تخریب جدی مواجه شده بود. اکنون که ۳ سال گذشته است، عملکرد اجرایی دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
روحانی با توجه به مجموعه محدودیتها و محذوریتهایی که در پیش رو داشته و دارد و با توجه به شرایطی که در آن آغاز به کار کرد به عبارتی وامدار مشکلات و از بین رفتن بخش قابل توجهی از سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و انسانی در کشور بود، در طول سه سال گذشته از مهمترین اقداماتی که انجام داد جلوگیری از تخریب بیشتر این حوزهها بود که این خود کار بزرگی است. اینکه تصور کنیم دولت یازدهم تمام انتظارات مردم و جریان اصلاحطلبی را برآورده کرده باشد، ادعایی نادرست است و حتی خود آقای روحانی هم مدعی چنین گزارهای نیست اما مجموعه عملکرد دولت مجموعه قابل دفاعی است و همین امر منجر به این شده که اصلاحطلبان حرکت و رویکرد اصلی خود را حمایت از ایشان در انتخابات دوره بعد قرار دهند، البته انتظاراتی هم در جهت تحقق آرمانها و اهداف اصلاحطلبی خصوصا در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد که نیازمند توجه بیشتر دولت است. به نظرم اگر آقای روحانی خود را از حلقه نزدیکان فراتر ببرد و از تمامی ظرفیتهای اصلاحطلبی که زیاد هم هست، استفاده کند، میتواند رضایتمندی بیشتری در آحاد جامعه و طرفداران اصلی خود که اصلاحطلبان هستند، به دست آورد و هم به کارآمدی و پویایی بیشتر دولت کمک کند. آنچه درباره اش ترس وجود دارد این است که جدا از شخص روحانی، برخی از نزدیکان وی تلاش میکنند تا موفقیت روحانی را با محافظهکاری دنبال کنند که این تجربه را در دوره دوم سازندگی داشتیم که بسیار پند آموز است و باید دانست که مخالفتهای جریان اصولگرایی با روحانی با امتیاز دادنهای بیشتر به آنها کم نخواهد شد.
تاکید دارید که دولت یازدهم، سکانداری ریاست قوه مجریه را زمانی در دست گرفت که کشور در شرایط بسیار نامطلوبی قرار داشت و با چالشهای جدی دست به گریبان بود، چرا آقای روحانی و کابینه ایشان، شرایط و دلایلی که کشور را به سمت مشکلات جدی برد را به مردم معرفی نکرده و نمیکنند؟
مجموعا مواضع دولت روحانی مواضع شفافی است و این قابل قدردانی است اما اینکه برخی مسائل از سوی دولت مطرح نمیشود، بر اساس اصل مصلحت و عقلانیت است تا جو کشور متشنج نشود و بعضا در برخی موارد نیز جریانات مخالف دولت ظرفیت طرح این موضوعات را ندارند. با این همه معتقدم دولت باید در قبال برخی موضوعات مانند فیشهای حقوقی فعالانهتر عمل کند. طرح مبحث «فیشهای حقوقی مدیران دولتی» پوست خربزهای بود زیر پای دولت و دولت یازدهم باید نسبت به این قضیه فعالانهتر عمل کرده و ضمن دفاع برحق و جانانه از رفتارهای قانونی و عملکرد شفاف خود در مقابله با این فسادها، دلایل و شرایطی که منجر به بروز این فسادهای مالی و تخلفات شده است را بهطور کامل و شفاف بیان کند چرا که همانطور که گفته شد دولت روحانی وامدار ساختار اقتصادی دولت قبل است. بر این اساس و در شرایطی که انگشت اتهام به جای نشانه رفتن به سمت کسانی که بنیانگذار این سیستم و رویههای غیرقانونی بودند، به سمت دولت روحانی نشانه رفته است، معتقدم که اندکی منفعلانه عمل شده است و باید دولت در مقام دفاع از عملکرد خود برآید.
علاوه بر در پیش داشتن انتخابات ریاستجمهوری، انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هم در پیش است، جریان اصلاحطلبی چه تمهیداتی اندیشیده است تا با توجه گرایش مردم به این جریان خصوصا در شهرهای بزرگ، بتواند آرا را به سمت خود هدایت کند؟
انتخابات شوراهای شهر و روستای ۹۶ بهشدت تحت تاثیر انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم قرار خواهد داشت و اگر فضا به خوبی مدیریت شود رای روحانی با وجود هر شخص و چهره دیگری از جریان اصولگرایی رایی قطعی خواهد بود. در کنار آن و بر اساس نحوه تعامل دولت با شوراهای شهر و شهرداریها و تقویت این تعامل، این تعاملات به مدد و یاری لیست انتخاباتی اصلاحطلبان در شوراها خواهد آمد. در این رابطه به همان دلایلی که در سال ۹۲ لیستهای مشترکی بین اصلاحطلبان و طرفداران دولت شکل گرفت، در انتخابات پیش رو نیز همین رویه و برنامه را دنبال خواهیم کرد و لیستهای مشترکی با محوریت شورای عالی اصلاحطلبان و شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب نهایی خواهد شد که بر این اساس قطعا پیروزی در انتخابات شورای شهر و روستا خصوصا در شهرهای بزرگ و پرجمعیت به نام اصلاحطلبان و اعتدالگرایان رقم خواهد خورد.