5 سوالی که یک کارآفرین باید از خود بپرسد
من این باور را که لازم نیست پیش از شروع کسب و کار همه چیز را بدانید قبول دارم. تردیدی نیست که داشتن رسالت و الگوی کسب و کار خودتان مهم است. بقیه چیزها در طول زمان تکامل مییابند.
با وجود با بسیاری از افرادی ملاقات کردهام که برای برداشتن قدم اول مطمئن نیستند. بدیهی است، میتوان انجام کسب و کاری یک سویه و حفظ آن تا زمانی که به قدرت کافی برسد، امری چالشی است. با وجود این، موثرترین روش برای این کار، یافتن ایدههای خود است. در غیر این صورت هرگز به نتیجه نخواهید رسید.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، در ادامه به برخی پرسشهایی که به تصمیمگیری در مورد شروع کسب و کار به شما کمک میکند خواهیم پرداخت:
چه مشکلی را حل میکنم؟
پاسخ این است: محصول من مشکل …………………… را حل خواهد کرد. اگر نتوانستید به این سوال پاسخ دهید، دست از کار بکشید و به عقب برگردید. اینکه محصول شمابتواند بخشی از نیازها را برطرف کند حائز اهمیت است زیرا همین باعث تعیین ارزش میشود.
کتاب «دوباره کاری»، کارآفرینی را به مانند خارش داشتن و سپس خاراندن تشبیه میکند. در واقع، «خارش» به نوعی مشکل شما محسوب میشود؛ خاراندن راه حل مشکل است. کودکانی که درگیر مراحل شیمی درمانی میشوند به محض ریزش موهایشان، اعتماد به نفسشان را از دست میدهند. «سربند امیدواری» که سربندهایی برای این کودکان در حین درمان تولید کرده است، راه حل این مشکل محسوب میشود.
هنگامی که به فکر حل مسئله هستید، معمولاً در مورد قابلیت عملکرد فکر میکنید. برای نمونه: فنجان قهوه، باعث میشود قهوه مدت بیشتری گرم بماند. یا مثلاً اگر در کارولینای شمالی زندگی میکنید، نرمافزار Offline Media به شما میگوید که در شهرتان چه خبر است.
چه میزان بودجه برای شروع نیاز دارم؟
شاید رویای شما افتتاح فروشگاهی برای شکلاتهایی باشد که خودتان تهیه کردهاید. با وجود این، پول زیادی برای چنین کاری نیاز خواهید داشد، به ویژه اگر قبلاً این کار را امتحان نکرده باشید. در عوض، میتوانید کارهایی را در ابتدا انجام دهید که تامین مالی کمتری نیاز داشته باشد و بتوانید کسب و کارتان را رشد دهید.
مثلاً شکلاتهایتان را به بازارهای کشاورزان بفروشید یا آن را آنلاین بفروشید. هنگامی که شرکتم را راهاندازی کردم، سبکهای بسیار محدودی داشتم که افراد میتوانستند از میان آنها انتخاب کنند. هنگامی که آنها را فروختم با سود حاصل از آنها توانستم مجموعهام را گسترش دهم.
در مورد اینکه به چه میزان پول برای شروع کار نیاز دارید فکر کنید، لازم نیست همه آن را در بانک پسانداز داشته باشید.
چه کسان دیگری این کار را انجام میدهند؟
اگر بازیکنان را نشناسید نمیتوانید بازی کنید. صرفاً با مراجعه به گوگل میتوانید کسانی که اکنون مشغول کسب و کار مدنظر شما هستند را شناسایی کنید. البته وجود کسانی که اکنون مشغول فروش شکلات هستند به معنای این نیست که شما نمیتوانید شکلات بفروشید. شما باید رقابت را بسنجید تا بتوانید برای ارائه بهتر تصمیمگیری کنید.
«سس مخصوص» من چیست؟
به فکر متمایز نمودن خود از رقبایتان باشید و در مورد «سس مخصوصتان» تصمیم بگیرید. به عقیده شارک تانکس، سس مخصوص شما همان کیفیت شرکت است. برای نمونه، شرکت تولید کننده سربند من، سربندهایی را به کودکان سرطانی اعطا کرد که مشابه سربندهای دیگر بود. عمل بخشش ما، در واقع سس مخصوص بود زیرا ما را از سایر شرکتهای تولید کننده سربند متمایز میساخت.
سس مخصوص شما از حوزههای مختلف شرکت سرچشمه میگیرد: جایی که در آن ساخته شده، کیفیت منحصر به فرد محصول، نحوه ساخت، قیمت رقابتی و مولفه بخشش یا خدمات مخصوص مشتریان ستارهدار شما.
از خود بپرسید که «چه چیزی ممکن است باعث شود فردی محصول من را به جای رقیبم بخرد؟» پاسخ شما باید سس مخصوص باشد و همیشه بازاریابی را شامل شود.
برای شروع چه منابعی در اختیار دارم؟
من شنیدم که بسیاری از مردم میگویند که چه چیزی ندارند. من ترجیح میدهم که بشنوم به چه چیزهایی دسترسی دارید و چگونه باید برای استفاده از آن برنامهریزی کنید. من شرکتم را هنگامی که در دانشگاه مشغول به تحصیل بودم راهاندازی کردم. اگرچه پول یا تجربهای نداشتم اما بر آنچه که داشتم تمرکز کردم یعنی اساتید (نزدیکترین افراد به کارشناسان صنعت) و دسترسی به افراد (دانشجویان).
من با اساتید مختلفی کار کردم تا بتوانم برنامه کسب و کار را گسترش دهم و محصول، وبسایت و هر چیزی که برای شروع مورد نیاز است بسازم. هنگامی که آماده شروع شدم، دانشجویان نخستین مشتریان من بودند.
بنابراین فهرستی از تمام چیزهایی که میتواند به شما کمک کند تهیه کنید: افرادی که میشناسید، امور مالی، مهارتها و چیزهای دیگر. شما باید از اینکه چگونه غنی از منابع هستید شگفتزده شوید.
سوال دیگری که اغلب افراد از خود قبل از شروع کسب و کار میپرسند، این است: «آیا الان وقت مناسبی است؟» «من شما را از این پرسش برحذر میدارم زیرا هرگز زمانی که احساس کنید کاملاً زمان مناسبی است، فرا نخواهد رسید.
زمان مناسب کسب و کار، آن هنگام نیست که صد در صد اعتماد به نفس داشته باشید بلکه زمانی است که ترسها و تردیدهایتان را نادیده بگیرید.