8پیششرط برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی
سازمان توسعه تجارت نهادی است که بر مبنای رقابت میان کشورها بنا شده است. حال سوال ما باید اینگونه مطرح باشد که ما قرار است که ما در چه بخشی آماده رقابت با سایر کشورها هستیم که بخواهیم به سازمان توسعه تجارت بپیوندیم.
اگر با دیدی جامع به صنعت و به تبع آن به اقتصاد ایران نگاه شود و بخواهیم موضوع الحاق را تنها از زاویه تجاری نگاه نکنیم باید بگوییم که امروز صنایع ما به هیچوجه آمادگی پیوستن به سازمان تجارت جهانی را ندارند. اگرچه مشکلات زیادی در داخل کشور درباره وضعیت پیوستن وجود دارد اما به صورت کلی 8 الزام پیش از اجرای الحاق به سازمان تجارت جهانی باید در دستور قرار گیرد. - وضعیت زیرساختهای صنعتی و اقتصادی: ایران از نظر زیرساختی در بخشهای مختلفی با مشکل روبرو است. یکی از دلایل بالا بودن هزینه تمام شده بنگاهها مساله حملونقل است. با وجود اینکه ایران از نظر استراتژیک در موضعیت بسیار خوبی برای تبدیل شدن به شاهراه حملونقل منطقه است اما هنوز زیرساختهای حملونقل ایران با مشکلات اساسی روبهرو است. همچنین زیرساختهای صنعتی ایران کماکان نیازمند تقویت شدن است. برای مثال ظرفیت تولید صنایع ایران بسیار پایینتر از حدی است که برای رقابتپذیری نیاز داریم اما همان ظرفیت نیز به صورت کامل استفاده نمیشود. - تولید با کیفیت جهانی: سالها تولید با تعرفههای سنگین وارداتی عملا باعث شده است که تولیدات ایران
تنها با هدف مصرف داخلی باشد در حالی که بر اساس تعریفی که از اقتصاد مقاومتی ارائه میشود ما نیاز داریم که تولید داخلی با نگاهی به بازارهای جهانی داشته باشیم. روزگار خرید هر کالای تولیدی گذشته است و کشور نیاز به تولیداتی با کیفیت مورد نظر بازارهای خارجی دارد. - فضای کسب و کار: تولیدکننده داخلی عملا با مشکلاتی روبرو است که ممکن است تولیدکنندگان خارج از کشور حتی به آن فکر نکنند. قوانین دست و پاگیر و رقابت نابرابر با نهادهای دولتی عملا از موانع اصلی فضای کسب و کار هستند. هنوز بحث اجرای قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار به درستی اجرایی نشده است. گزارشهای جهانی درباره فضای کسب و کار ایران به خوبی نشان میدهد که ایران بسیار از نظر رقابتپذیری در عرصه فضای کسب و کار با مشکل روبهرو است. - نظام بانکی: نظام بانکی قرار است به یک ابزار برای حمایت از تولید بدل شود ولی اکنون شاهد آن هستیم که در بسیاری از مقاطع همین نظام بانکی مانعی بر سر راه تولید میشود. به همین دلیل باید تغییراتی اساسی برای ایجاد یک نظام بانکی در خدمت تولید را شاهد باشیم. - نظام گمرکی: وضعیت گمرکی هر
کشور بر روی هزینه تجارت آن کشور و همچنین تسهیل تجارت کاملا اثرگذار است. طرح جامع گمرکی با وجود تمام فواید هنوز دارای مشکلاتی است و نتوانسته است تمامی مشکلات بخش گمرک را حل کند. - تعیین تکلیف قیمت ارز: در یک بازار رقابتی نرخ ارز باید بر اساس نرخ تورم تعدیل شود. در حقیقت اصرار بر حفظ نرخ ارز به صورت دستوری باعث از بین رفتن قدرت رقابت صادرکنندگان ایرانی میشود. درباره نرخ ارز نیز یک برنامه بلندمدت و پایبندی به آن کاملا مورد نیاز است. - ثبات در سیاست: اقتصاد نیاز به یک فضای آرام روانی دارد و این موضوع از طریق ثبات سیاسی ممکن است. واقعا نیازی نیست در سال95 مجددا بحث انتخابات مطرح شود و فضای روانی جوانی به سمت تلاطم حرکت کند. ثبات در اقتصاد و سیاست مهمترین عامل جذب سرمایهگذارهای داخلی و خارجی است. - خصوصیسازی واقعی: حضور دولت در اقتصاد باعث مشکلات زیادی است. سازمانهای دولتی اجازه رشد به بخش خصوصی نمیدهند و از سوی دیگر خود دارای کارایی لازم برای توسعه اقتصادی نیستند. با وجود گذشت چند سال از اجرای سیاستهای اصل44 قانون اساسی اما هنوز شاهد تغییر جدی در این بخش
نیستیم. تمام این 8 مشکل پیششرطهای یک موضوع هستند و آن رقابتی شدن قیمت تمام شده کالای ایرانی است. تا زمانی که کالای ایرانی با قیمت تمام شده بالا عرضه شود قدرت رقابت با سایر کشورها را نخواهد داشت. زمانی که ما نتوانیم با بقیه کشورها رقابت کنیم طبیعتا مساله پیوستن به سازمان تجارت جهانی نیز بحثی اشتباه است. پیشنهاد من این است که دولت یک بار تصمیم واقعی خود برای الحاق را اعلام کند. در صورت تصمیم برای الحاق باید یک برنامه 2 تا 5 ساله برای آمادگی صنایع ایرانی ارائه شود. در طول این برنامه اولا این 8 مشکل اساسی حل شود و ثانیا بخش خصوصی بداند که در پایان برنامه قرار است الحاق صورت پذیرد و خود را برای این تغییر اساسی آماده کند. با اجرای صحیح این برنامه میتوان انتظار داشت که کالای ایرانی مزیت رقابتی لازم برای صادرات را به دست آورد. *رییس کمیسیون صنایع اتاق ایران
ارسال نظرات