x
۱۶ / اسفند / ۱۳۹۴ ۱۷:۲۸

سود مالی کافی‌شاپ‌ها چقدر است؟

صنعت کافی شاپ سال ۲۰۱۵ در آمریکا ۳۱ میلیارد دلار گردش مالی داشته که بخش کوچکی از صنعت غذا و نوشیدنی با گردش مالی ۷۱۰ میلیارد دلاری است.

کد خبر: ۱۱۹۳۰۸
آرین موتور

ستون‌های بلند و معماری فرانسوی، با کاشی‌کاری ایرانی و فیروزه‌ای اصیل درهم‌آمیخته است. سر در عمارت، تمثیل فرشته‌های عریان اروپایی لم داده‌اند و روی دیوارها، کاشی‌های زرد و آبی شاهزاده‌ای را نقش زده‌اند. تمام سطح آب را قرینه پنجره‌هایی پر کرده که شاید زمانی از پشت شیشه‌های رنگی آن، شاهدختی قجر با ابروهای پیوندی بیرون اندرونی را دید می‌زده و تصورش را هم نمی‌کرده ۱۰۰ سال بعد، دخترها پشت میز کافه‌ای در گوشه خانه او بنشینند و دور از سر و صدای مرکز شهر روی میزهایی با پارچه‌های گل‌دار، از بهارنارنج اصیل گرفته تا قهوه‌های فرانسوی، سفارش دهند. کار ساخت عمارت مسعودیه، شامل بیرونی و اندرونی و دیگر ملحقات در سال ۱۲۹۵ هجری قمری به فرمان مسعود میرزا ملقب به ظل‌السلطان فرزند ناصرالدین شاه و به سرکاری رضاقلی‌خان ملقب به سراج‌الملک در زمینی به وسعت ۴۰۰۰ متر مربع از اراضی باغ نظامیه تمام شد. عمارتی که در کوران انقلاب مشروطه، پایگاه مشروطه‌خواهان و مخالفان محمدعلی شاه بود، در سال ۹۰ با برگزاری جشن خانه سینما در آن تصاویرش دوباره زنده شد و یکی دو سال بعد «کافه مسعودیه» به یکی از پاتوق‌های کافه‌نشینان با دل‌بستگی‌ به مظاهر طهران قدیم، تبدیل شد. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از صدای اقتصاد، یکی دو خیابان عقب‌تر و آن‌طرف میدان بهارستان در پشت ایستگاه مترو، زمانی محمدتقی‌خان بهار کلاس‌های درسش را در باغ نگارستان برگزار می‌کرده، و پروین اعتصامی نیز معاون کتابخانه‌ی باغ بوده است. از سال ۴۰ تا سال ۷۱ نیز دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در آن درس می‌خوانده‌اند و همین است که حالا ورودی آن برای دانشجویان این دانشگاه، رایگان است. گوشه دنج باغ، چند میز و صندلی با رومیزی‌های توری کنار هم چیده‌ شده‌اند که هر کدام از آن‌ها، نام گلی را دارند. یکی از میزها، در ارتفاعی بالاتر از بقیه و داخل بنایی شبیه به حافظیه‌ شیراز قرار دارد. روبروی آن، دور حوض فیروزه‌ای کوچک، گلدان‌های شمع‌دانی چیده شده و ماهی قرمزهای بزرگ آن، با صدای حجت اشرف‌زاده که می‌خواند «تو ماهی و من ماهی این برکه‌ی کاشی» می‌رقصند. «کافه ‌طهرون»، دو سال است که عضو جدا نشدنی مجموعه تاریخی باغ نگارستان است و در منوی آن، به جای قهوه‌های ترک و فرانسه، شربت بیدمشک‌-نسترن و خیارسکنجبین، چیده شده است. عصرها و روزهای آخر هفته، بدون رزرو از یک روز قبل، میز خالی در آن پیدا نمی‌شود. کافه‌چی‌ها نیز لباس‌هایی با طرح‌های گل‌دار و سنتی به تن دارند و اصالت عاریه‌ی همه چیز، شبیه به حال و هوای طهران قدیم است. همین حوالی مرکز شهر، نرسیده به میدان بهارستان، در خیابان جمهوری در شرق پل حافظ که ۸۸ سال پیش به خیابان نادری شهره داشت، «کافه‌نادری» هنوز همان اصالتی را که حسن فتحی نیز در این روزها در سریال شهرزاد به تصویر می‌کشد حفظ کرده و میز و صندلی‌هایش، مدرن نشده‌اند. اگرچه تا قسمت پانزدهم سریال این روزهای فتحی، کافه نادری هنوز به عاشقانه‌ی لحظه‌ی آویختن گردن‌بند مرغ آمین به گردن شهرزاد با دست‌های فرهاد محدود مانده، اما به روایت تاریخ معاصر، بعد از جریان کودتای ۲۸ مرداد، کافه‌نادری که در سال ۱۳۰۶ توسط خاچیک مادیکیانس، مهاجر ارمنی راه افتاد، آبستن جنبش‌های فرهنگی-اجتماعی و بحث‌های روشنفکری ایران بود. حتی عده‌ای می‌گویند هسته حزب توده ایران نیز در همین کافه‌ها شکل گرفت. کافه‌های معدود تهران، پاتوق احمد شاملو، جلال آل احمد، بزرگ علوی، محمدعلی سپانلو، فروغ فرخزاد، نصرت رحمانی و … بود اما نام کافه‌نشینی روشنفکری در ادبیات ایران، با خالق «بوف‌کور» گره خورده است.«ابراهیم گلستان» در مورد عادت کافه نشینی «صادق هدایت» می گوید: «چیزهایی که در مورد کافه نادری می‌گویند درست نیست. ما شب برای شام به کافه نادری می‌رفتیم چون استیک را در بشقاب‌های چدنی از آشپزخانه می‌آوردند و روی میز‌ها می‌گذاشتند، هنوز جلز و ولز می‌کرد. البته هدایت نمی‌آمد چون از گوشت بدش می‌آمد. عصر‌ها با رفقای نزدیکش مثل «قائمیان»، «رحمت حیدری» و گاهی هم «چوبک» به کافه دیگری که در خیابان فردوسی بود می‌رفتند، اما پاتوق اصلی اش کافه فردوسی بود که صبح و عصر آنجا بودند من از همانجا با او آشنا شدم و با هم صحبت کردیم. من کتاب «رحمت الهی» را خوانده بودم و حرف می‌زدیم. آشنا شدیم.» به روایت جهانگیر هدایت، برادرزاده صادق هدایت، زمانی که او در فرانسه دانشجو بود، به سنت آلبرکامو، و … با دوستانش در کافه‌ها دیدار می‌کرد و وقتی هم به تهران برگشت، همین سیاق را پیش گرفت. او می‌گوید:«جمع‌شدن در کافه‌ها، صرفاً محدود به دیدارهای دوستانه نمی‌شد. آنان کار می‌کردند. بارزترین مثالی که می‌توانم به آن اشاره کنم، نوشتن و چاپ «وغ‌وغ ساهاب» بود. این کتاب در این نشست‌ها بین هدایت و فرزاد شکل گرفت. در این کافه‌ها بود که این کتاب خوانده شد، تصحیح شد، کم و زیاد شد و مورد اظهار نظر دیگران نیز قرار گرفت. در موارد بسیاری دیگر هم این کار انجام ‌شد. تقریباً‌ آنان در نشست‌هایی که داشتند، نوعی تقسیم کار می‌کردند.» بعضی کتاب‌های هدایت، حالا شاید در بعضی از کافه‌کتاب‌ها یا در دست کافه‌نشین‌ها پیدا شود. در قسمت دیگری از مرکز شهر تهران در خیابان کریم‌خان و نرسیده به میدان هفت‌تیر، طبقه دوم «نشر ثالث»، کافه کوچکی چیده شده که هرازگاهی نویسنده‌ها و شاعرهای معاصر آن‌جا جمع می‌شوند و اثرهایشان را برای هواداران امضا می‌‌کنند. بالاتر از هفت‌تیر و میدان آرژانتین، در خیابان گاندی نیز، کافه‌ها و کافه‌نشین‌ها به شکل دیگری زیست می‌کنند. سخت می‌شود کافه‌ای را پیدا کرد که فضای آن تاریک نباشد و بوی سیگار، در فضا نپیچیده باشد. کافه‌نشینی زمانی نماد روشن‌فکری بود و روشن‌فکرها و آدم‌هایی با هویت‌های غنی فرهنگی و اجتماعی، تنها کسانی بودند که کافه‌نشینی می‌کردند. حالا اما عمومیت پیدا کرده و تمام خیابان‌های مرکز، شمال و غرب پایتخت را پر کرده است. در شرق و جنوب تهران، هنوز آبمیوه‌فروشی‌ها و قهوه‌خانه‌ها، حیات جدی‌تری دارند. چه آدم‌هایی که اصیل هستند، چه آن‌ها که پشت روزنامه و دود سیگار ژست می‌گیرند، چه دونفره‌هایی که فنجان قهوه‌‌ی تلخ‌شان سرد می‌شود و چه جوان‌هایی که فقط مکانی برای قرارهای چندنفره دوستانه می‌خواهند، پشت میز کافه‌ها با منوهای هیجان‌انگیز از اولین‌ محل‌های انتخاب‌شان است. سبک‌وسیاق کافی‌شاپ‌ها هم آن‌قدر متنوع شده که هر نیازی را پاسخ دهد. شهرداری و سازمان میراث‌فرهنگی نیز برای بهره‌برداری و احیای هر مکان تاریخی، اول کافه‌ای در آن به راه می‌اندازند. حتی در مراسم بزرگداشت محمدعلی‌سپانلو، شاعر معاصر بزرگی که چند ماه پیش درگذشت، پیشنهاد کافه‌شدن خانه‌ی او مطرح و تیتر یک رسانه‌های خبری شد. کامران عدل، عکاس و برادر شهریار عدل، ایران‌شناس مشهور و فقید، در این مراسم گفته بود:«سپانلو نه به‌عنوان یک شاعر بلکه به‌عنوان یکی از سمبل‌های این مملکت است. از وقتی صادق هدایت برای کافه‌رفتنش محبوب شده، می‌توان این موضوع را در مورد سپانلو هم تعمیم داد. چرا خانه او را کافه نکنیم؟ لااقل یادش همیشه میان ما خواهد بود.» اقتصاد کافی‌شاپی کافی‌شاپ و کافه‌داری در سال‌های اخیر رشد زیادی کرده است و افراد زیادی به کافه‌نشینی یا کافه‌داری می‌پردازند. این صنعت در ایران و جهان، سود بسیاری دارد و افراد از قشر‌های مختلفی جذب آن می‌شوند. آمارهای جهانی نشان می‌دهد صنعت فست‌فود در هر سال رشدی ۲ درصدی دارد در حالی که کافی‌شاپ‌ها سالانه بیشتر از ۱۰ درصد رشد می‌کنند. ۵۵ هزار و ۲۰۰ موسسه در این صنعت فعال هستند و کارکنان آن‌ها در سال ۲۰۱۴، به طور متوسط ۱۳ هزار و ۱۳۴ دلار طی یک سال حقوق گرفته‌اند «به جرات می‌توانم بگویم کافی‌شاپ‌ها نزدیک ۱۰۰ درصد سوددهی دارند.» پسر جوانی که بعد از بررسی دقیق وضعیت کافی‌شاپ‌ها استارت‌آپی در این فضا راه‌اندازی کرده، این روایت را از وضع اقتصادی کافه‌دارها ارائه می‌دهد. محمدشاه‌بندی به همراه علی برادر دوقلوی ۲۳ ساله‌اش، با استارت‌آپ «کورتادو» در مسابقه سیداستارز امسال، رتبه دوم را بین تیم‌های ایرانی به دست آوردند. محمد می‌گوید:«ایده کار ما حدود یک سال و نیم پیش استارت خورد. قبل از اینکه پروژه را شروع کنیم، کافی شاپ زیاد می‌رفتیم و دوستان کافه‌دار زیادی هم داشتیم. می‌‌دانستیم با مشکلات زیادی درگیرند و این ایده به ذهن‌مان رسید که مشکلات آن‌ها را از طریق سیستم‌های نرم‌افزاری برطرف کنیم.شیوه کار خیلی ساده بود، هرقدر جلوتر می‌رفتیم و بیشتر نیازسنجی انجام می‌دادیم، متوجه مشکلات دیگر آن‌ها می‌شدیم که می‌توانست از طریق ارتباط از راه دور و شناخت مشتری حل شود. مشکلات جامع آن‌ها را طی 4 ماه بررسی کردیم و یک سال طول کشید تا طرح اولیه را پیاده کنیم. برای راه‌اندازی اولیه هزینه‌ای نداشتیم، روی لپ‌تاپ‌های خودمان در خانه کار کردیم. کورتادو یک نرم‌افزار مدیریتی است که با سیستم logality program به مدیران کافی شاپ امکان می‌دهد بتوانند از راه دور کافه و مشتریان‌شان را مدیریت کنند. یکی از مشتریان ما دیروز از آلمان تماس گرفت و خوشحال بود که بدون نگرانی می‌تواند کافی شاپش را در ایران مدیریت کند.» محمد دالوند، یکی از دوستان آن‌هاست که در حال حاضر استارت‌آپ کورتادو را که نام آن به معنای یک قهوه اسپانیایی است، مدیریت می‌کند. او نیز اطلاعات جامعی از فعالیت‌های کافی‌شاپی در ایران دارد و به «آینده‌نگر» می‌گوید:«کافی شاپ ها در ایران و حداقل در تهران خیلی خوب رشد می‌کنند.زبرندهای خیلی زیادی از انواع قهوه‌ها وارد ایران می‌‌شود و می‌خواهند جایگاهی در بازار تهران و بعد هم ایران داشته باشند. همین مسئله نشان می‌دهد که تقاضا بالاست و صنعت کافه و کافه‌گردی هر روز بیشتر رونق می‌گیرد. دیگر کاملا مرسوم شده که هر مرکز تجاری در سطح شهر راه‌اندازی می‌شود، حتماً باید کافی‌شاپی نیز در آن وجود داشته باشد. چون دم دستی‌ترین جایی که دو شخص در محیطی آرام می‌توانند با هم صحبت کنند و قرار بگذارند، همین کافه است.» بر اساس آمارهای پایگاه داده‌پردازی استاتیستا، هر فرد آمریکایی، در هر هفته به طور متوسط ۲۱.۳ دلار تنها برای قهوه پول می‌دهد. صنعت کافی شاپ سال ۲۰۱۵ در آمریکا ۳۱ میلیارد دلار گردش مالی داشته که بخش کوچکی از صنعت غذا و نوشیدنی با گردش مالی ۷۱۰ میلیارد دلاری است. گردش مالی کافی‌شاپ‌ها در سال۲۰۰۴، ۱۸.۹۳ میلیارد دلار بوده و در سال ۲۰۰۵ با جهشی بالا به ۲۲.۲۸ میلیارد دلار رسیده است. بعد از آن نیز به رشد خود ادامه داده و در سال ۲۰۱۴، مرز ۳۰ میلیارد دلار را رد کرده است. پیش‌بینی می‌شود گردش مالی این صنعت در سال ۲۰۱۶، به ۳۲.۴۶ میلیون دلار برسد. آمارهای جهانی نشان می‌دهد صنعت فست‌فود در هر سال رشدی ۲ درصدی دارد در حالی که کافی‌شاپ‌ها سالانه بیشتر از ۱۰ درصد رشد می‌کنند. ۵۵ هزار و ۲۰۰ موسسه در این صنعت فعال هستند و کارکنان آن‌ها در سال ۲۰۱۴، به طور متوسط ۱۳ هزار و ۱۳۴ دلار طی یک سال حقوق گرفته‌اند. پیش‌بینی می‌شود حقوق آن‌ها با کمی افزایش، در سال ۲۰۱۶ به ۱۳ هزار و ۲۰۰ دلار برسد. اما نام صنعت قهوه و کافی‌شاپ در آمریکا با استارباکس گره خورده است. استارباکس، بزرگ‌ترین شرکت زنجیره‌ای جهان در این صنعت است که بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار با قابلیت نقدشوندگی عالی ارزش دارد، ارزش کل سهام شرکت‌های عضو بورس تهران نیز نزدیک به همین عدد است. به عبارتی می‌توان گفت کل ارزش بورس ایران با یک قهوه‌فروشی در آمریکا برابری می‌کند. استارباکس، ۲۱ هزار و ۳۶۶ شعبه در سراسر جهان دارد و گردش مالی آن بالغ بر ۱۶ میلیارد دلار است. چنین اطلاعات و آمار و ارقامی، از وضعیت کافه‌ها در ایران در دسترس نیست. اگرچه تب کافه رفتن و حتی کافه‌زدن، میان عده زیادی داغ است، اما هنوز به جایی نرسیده که در ایران نیز بتوان نام «صنعت» روی آن گذاشت. اما فرهنگ کافه‌گردی و کافه‌نشینی روز به روز بیشتر به حوزه عمومی نفوذ می‌کند. ماه گذشته در فصل امتحانات، در گروه‌های تلگرامی دانشجویی بیت شعری دست‌به‌دست می‌شود که کافه‌گردی، محوری اصلی در آن داشت:«دوستت دارم ولی این ماه دی را صبر کن، کافه‌گردی‌ها بماند بعد فصل امتحان…» نمودار زیر تعداد شعبه‌های معروف‌ترین کافی‌شاپ‌ها را در سراسر جهان نشان می‌دهد:

۸۰ میلیارد دلار ارزش شرکت استارباکس در آمریکا که برابر با کل ارزش بورس ایران است ۳۱ میلیارد دلار گردش مالی صنعت کافی‌شاپ در آمریکا ۱۳.۱ هزار دلار دستمزد سالانه کارکنان صنعت کافی‌شاپ در آمریکا ۱۶۰۰ شعبه تعداد شعبه‌های McCafe در سراسر دنیا ۱۱.۳۰۰ شعبه تعداد شعبه‌های Dunkin Donut در سراسر جهان

نوبیتکس
ارسال نظرات
x