x
۰۹ / اسفند / ۱۳۹۴ ۱۳:۵۱

شایسته سالاری؛ شرط موفقیت در دوره پسابرجام

شایسته سالاری؛ شرط موفقیت در دوره پسابرجام

امروزه صاحبنظران، سیاستمداران، کارگزاران و مدیران عالی کشور بر ضرورت بهره برداری از فرصت های فراهم شده در فضای پسابرجام تاکید دارند اما سئوال این است که چگونه می توان از فرصت های به وجود آمده نهایت استفاده را کرد؟

کد خبر: ۱۱۸۲۵۸
آرین موتور

به نظر نگارنده یکی از الزامات موفقیت در دوره پسابرجام کارآمد سازی نظام اداری کشور می باشد و این امر میسر نخواهد شد مگر اینکه سیستم شایسته سالاری را در نظام اداری نهادینه و مستقر نماییم. امروزه نیاز سیستم اداری کشور، بکارگیری موثر اصل شایسته سالاری به عنوان یکی از اصول پیشرو بروکراسی می باشد. شایسته سالاری به مفهوم بکارگماری مناسب ترین افراد در مناسب ترین جایگاه در سازمان بوده و نیز بهره گیری از انرژی خلاق افراد نخبه و با استعداد است. شایستگی‌ به‌ معنای‌ داشتن‌ توانایی‌، اختیار، مهارت‌، دانش‌، لیاقت‌ و صلاحیت‌ است‌. شایستگی ها مجموعه ای از دانش ، مهارتها ، خصوصیات شخصیتی ، علایق ، تجارب و توانمندی ها در یک شغل یا نقش خاص است که موجب می شود فرد در سطحی بالاتر از حد متوسط در انجام وظیفه و ایفای مسئولیت خویش به موفقیت دست یابد. برای‌ برخورداری‌ از مزایای‌ شایسته‌سالاری‌ (از جمله‌: افزایش‌ اثربخشی‌ فرد و سازمان‌، ارتقای‌ رضایت‌ شغلی‌، روحیه‌ احساس‌ تعلق‌ کارکنان‌ نسبت‌ به‌ سازمان‌، ایجاد انگیزه‌ جهت‌ تلاش‌، بهبود و ارتقای‌ سطح‌ عملکرد و توانایی‌ کارکنان‌ و...) منطقی‌ است‌ که‌ سازمان‌، نظام‌ شایسته‌ سالاری‌ را نهادینه‌کند و درکنار آن و به‌ عنوان‌ جزئی‌ از آن‌، شایسته‌گزینی ‌ و شایسته‌سازی‌ را نیز مدنظر قرار دهد. نظام شایسته سالاری عبارتست از نظامی که در آن مزایا وموقعیت های شغلی تنها بر اساس شایستگی و نه بر مبنای جنسیت ، طبقه اجتماعی ، قومیت و یا ثروت به افراد داده می شود. شایسته سالاری دیدگاهی است که بر اساس آن افراد از طریق نظام آموزشی و با تلاش و کوشش فراوان استعدادهای خود را شکوفا کرده و در نهایت فارغ از جنسیت ، طبقه اجتماعی ، قومیت و یا ثروت برای تصدی مناسب یک شغل ، فقط و فقط بر اساس شایستگی است. شایسته سالاری به مفهوم بکارگماری مناسب ترین افراد در مناسب ترین جایگاه نظام اداری است. امروزه در نظام های اداری رشد یافته و یا درحال رشد، شایسته سالاری از اهمیت خاصی برخوردار است. شایستگی از سطوح مختلف فردی، سازمانی و راهبردی برخوردار است در سطح فردی؛ شایستگی شامل دانش و مهارت های بالقوه، ظرفیت ها (قابلیت ها) و صلاحیت های افراد است. در سطح سازمانی؛ شایستگی شامل روش ویژه ای در ترکیب منابع گوناگون سازمان با یکدیگر است. به عبارت دیگر، شایستگی شامل ترکیب متقابل دانش و مهارت های افراد با دیگر منابع سازمان، مانند دانش سیستم ها، امورجاری، رویه ها و تولیدات فناورانه است. در سطح راهبردی؛ منظور از شایستگی‌ها، ایجاد و حفظ برتری رقابت آمیز، از راه ترکیب خاصی از دانش، مهارت ها، ساختارها، راهبردها و فرآیندها می باشد. با توجه به اینکه باورها و ارزشهای حاکم بر جامعه نقش موثری را در استقرار نظام شایسته سالاری در کشور ایفاء می نماید لذا رجوع به منابع اسلامی به خصوص سخنان ارزشمند امام علی (ع) در نهج البلاغه می تواند راهگشا باشد. به عقیده حضرت علی(ع) مساله توان ، لیاقت و شایستگی افراد جزیی از بحث عدالت است و این اصل مهمترین اصل اداره جوامع(سازمانها) می باشد. آن حضرت معتقدند که هر پستی به تناسب ، نیاز به توان، خلاقیت، شایستگی وتخصص خاصی دارد وجایز نیست افراد هر کدام به جای دیگری قرار بگیرند، در غیر اینصورت جامعه مسیر رشد ، توسعه و کمال را نخواهد پیمود. حضرت‌ علی‌علیه‌السلام‌ در فرمان‌ معروف‌ خود به‌ مالک‌ اشترفرمانروای‌ مصر معیارهایی‌ نظیر داشتن تقوا، حسن سابقه، دانایی و توانایی، صلاحیت‌ اخلاقی،‌ داشتن‌ ظرفیت‌ روحی‌ و کاری‌، ضابطه‌گرایی‌ به‌ جای‌ رابطه‌گرایی‌، پرهیزگاری‌ و صداقت‌، بزرگ‌منشی‌ و بزرگواری‌ در برابر مخالفان‌، دور اندیشی‌ و آینده‌نگری‌ را برای‌ انتخاب‌ و انتصاب‌ مدیران‌ وکارگزاران‌ نظام‌ ضروری دانسته است . در مقابل نظام شایسته سالاری طیف وسیعی از نظامهای سنتی قرار دارند که در آنها نوع خاصی از نگرش دیده می شود و باعث عدم برقراری نظام شایسته سالاری می شود. مهمترین موانع برقراری اصل شایسته سالاری عبارتند از : تبار سالاری (خویشاوند سالاری) ، جناح بازی و باند بازی، فقدان روشهای قانونمند در نظام استخدام، فراهم نبودن بستر مناسب برای پرورش افراد شایسته و فقدان احزاب سیاسی کارآمد اشاره کرد . اما راهکار برای استقرار اثربخش نظام شایسته سالاری چیست؟ به نظر می رسد اولین راهکار ایجاد و تبیین فرهنگ شایسته سالاری و راهکار دوم ایجاد ضوابط قانونمند با ضمانت اجرایی کافی برای انتصاب شایستگان، تعیین ضوابط و معیارهای قابل اندازه گیری برای سنجش میزان شایستگی وایجاد بستری مناسب جهت ترویج شایسته سالاری و پرورش شایستگان باشد. بنابراین مهمترین راهکارهای رفع موانع استقرار نظام شایسته سالاری می توان به موارد زیر اشاره کرد: - ایجاد و تبیین فرهنگ شایسته سالاری. - ایجاد ضوابط قانونمند با ضمانت اجرایی کافی برای انتصاب شایستگان. - تعیین ضوابط و معیارهایی جهت سنجش میزان شایستگی افراد. - ایجاد بستر مناسب جهت ترویج شایسته سالاری و پرورش شایستگان در نظام اداری. - عدم حاکمیت‌ مدیریت‌ ناشایسته سالاری که‌ در واقع‌ همان‌ "مدیریت‌ اتوبوسی‌" را تداعی‌ می‌کند. - ایجاد زمینه لازم جهت خلاقیت و نوآوری که خود باعث افزایش بهره وری نظام اداری خواهد شد. بنابراین معیارهای شایسته سالاری از جمله مباحثی است که بکارگیری آن در نظام اداری آن هم در دوره پسابرجام ضروری است. از این رو تبیین مفهوم شایسته سالاری و بکارگیری آن در نظام اداری با در نظر گرفتن معیارهای مرتبط با آنها و با استفاده از منابع اسلامی بویژه سیره امام علی (ع) می تواند نقش موثری را در استفاده از افراد شایسته در جایگاه واقعی خود و در نتیجه بهره برداری موثر از فرصت های پیش آمده در پسابرجام ایفاء نماید. بطوریکه امروزه انتخاب صحیح و مناسب افراد برای تصدی مسئولیتها و مشاغل همواره دغدغه مدیران و کارگزاران کشور می باشد. از دیدگاه امام علی (ع) تقوا، حسن سابقه، دانایی و توانایی، صلاحیت اخلاقی، ضابطه گرایی، پرهیزگاری و صداقت، دوراندیشی و آینده نگری از جمله معیارهای شایسته سالاری می باشد. از اینرو برای موفقیت در عصر پابرجام، ایجاد و بکارگیری سازوکارهایی به منظور عملی ساختن اینگونه معیارها در نظام اداری کشور ضروری است. در این راستا با ایجاد ضمانت های اجرایی و نهادینه کردن معیارهای مذکور در نظام اداری می توان آن را تقویت نموده که در صورت تحقق این امر کاهش تبعیض، بی عدالتی ، نارضایتی، افزایش روحیه افراد در نظام اداری از یکسو، رشد و تعالی انسانها ، بالندگی سیستم اداری و پیشرفت جامعه را از سوی دیگر در دوره پسابرجام موجب خواهد شد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x