x
۲۱ / بهمن / ۱۳۹۴ ۱۷:۵۷

بهشت تاریخی بسازبفروش‌ها +عکس

بهشت تاریخی بسازبفروش‌ها +عکس

معمولا یا دنبال بافت تاریخی هستیم، یا تک خانه‌های تاریخی و ارزشمند... خیلی کم پیش می‌آید کسی دنبال محله‌ای تاریخی باشد. محله‌ای مانند «هدایت» در دل خیابان‌های پایتخت. هرچند تک خانه‌های ارزشمند این محله در طول سال گذشته آبستن حوادث مختلفی بودند، اما هیچ‌کس تا کنون به محله‌ تاریخی «هدایت» به صورت یک کل نگاه نکرده است.

کد خبر: ۱۱۵۹۱۹
آرین موتور

این‌جا محله «هدایت» است، خیابانی که شکل ‌گرفت تا مفاخر و نامداران سیاسی، اجتماعی و ادبی کشور را در خود پرورش دهد. مرکز این حضور، خیابان «هدایت یا برادران شهید قائدی» است. محله‌ای که از شمال به خیابان انقلاب، از جنوب به خیابان نگارستان، از شرق به خیابان بهارستان و دروازه شمیران و از غرب به خیابان سعدی منتهی می‌شود. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، پیشینه شکل‌گیری خیابان «هدایت» به دوره ناصرالدین شاه قاجار و پس از سال 1284 قمری بازمی‌گردد، زمانی‌که تهران از چهارسو گسترش پیدا کرد و در سرتاسر نوار شمالی آن محله «دولت» ساخته شد که محله دولتمردان و دولتمندان و جایگاه باغ‌ها و خانه‌های اشرافی بود و در محدوده خیابان «هدایت» امروزی نیز، باغ‌های بزرگی وجود داشت؛ اما هویت‌یابی آن به عنوان یک خیابان، مربوط به پس از مشروطه است. در آن زمان، این نقطه از شهر به دلیل نزدیکی به ساختمان مجلس شورای ملی در میدان بهارستان دارای اهمیت زیادی بود و بسیاری از رجال سیاسی ساکن آن بودند. در دوره پهلوی اول و احداث خیابان شاه‌رضا (انقلاب اسلامی) روی خندق ناصری، خیابان جنوبی آن یعنی خیابان «هدایت» نیز رشد کرد و باعث مهاجرت و جابجایی بسیاری از ارامنه از خیابان شاپور (وحدت اسلامی) به این خیابان شد. قنادی «مینیون» نمونه‌ای کوچک از این اتفاق است. به این ترتیب دوره شکوفایی این خیابان را می‌توان از دهه 20 تا قبل از کودتای 28 مرداد 1332 دانست، اما از اوایل دهه 50 با تغییرات کاربری راه افول را در پیش گرفت و حتی به بورس یخچال‌های خانگی تبدیل شد و البته بعدها همگام با توسعه شهر، خانه‌های اعیانی شدند. بهشت بساز بفروش‌ها، آنقدر که این روزها وقتی در این محله قدم می‌زنی، آپارتمان و پاساژهای بزرگ تنها چیزی است که چشم را می‌نوازند! پازل‌های تاریخ این محله را کنار هم بگذارید محله تاریخی «هدایت» پلاک به پلاک این محله، این خیابان و کوچه‌ها تاریخ، قدمت و هویت دارند. باید خانه‌ها را شبیه پازل کنار هم قرار داد، آن‌هایی که باقی مانده‌اند، آن‌هایی که نیمه‌مخروبه‌اند و جای خالی تاریخی که حذف‌اش کرده‌اند. خانه «سپهبد فضل‌الله زاهدی» خیابان هدایت، خیابان ظهیرالاسلام، نبش کوچه اصانلو؛ خانه دکتر «عیسی صدیق اعلم»، از کارگزاران برجسته فرهنگی دوره پهلوی خیابان هدایت، مقابل خانه ظهیرالاسلام؛ خانه منسوب به «ظهیرالاسلام» متنسب به «سید زین‌العابدین امام جمعه» ملقب به «ظهیرالاسلام» داماد ناصرالدین شاه قاجار، خانه «محمدولی خان تنکابنی» همان سپهدار اعظم و اولین نخست‌وزیر مشروطه که خیابان و حمام ولی‌آباد هنوز به نام او در این خیابان است؛ خانه دکتر «سیاوش شقاقی» یکی از خانه‌های تاریخی و اشرافی خیابان هدایت، «موزه کنونی نقاشی پشت شیشه»، هنرستان «هنرهای زیبای پسران» در منتهی الیه شمال شرقی کوچه تنکابن؛ خانه دکتر «سعید نفیسی» ادیب و پژوهشگر معاصر که در شمار نسل اول استادان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و خانه «رهاوی» در کوچه نفیسی. این‌جا همه‌ اسم‌ها نشان از یک چیز دارند، خیابان هدایت در دوره شکوفایی خود، محل زندگی بسیاری از چهره‌های سیاسی، اجتماعی و ادبی کشور بود که هنوز خانه‌ها و دفاتر برخی‌شان باقی است. خانه‌ای شبیه به موزه آبگینه یکم مهرماه 1382 شماره‌ ثبت 10417 روی پرونده‌ی «خانه رهاوی» خورد. خانه‌ای که هرچند بیش از صد سال است در خیابان قائدی، کوچه نفیسی، پلاک 3 قرار دارد، اما کمترین اطلاعات درباره‌ی تاریخِ این خانه وجود دارد. بنایی در دو طبقه با معماری اعیانی و باقیمانده از دوره‌ قاجار ساخته شده و دارای یک ایوان با تزیینات گچ‌بری، اتاق‌ها و تالارهای مجلل که از سال‌ها پیش خالی از سکنه است. «قدیر افروند»، ناظر فنی وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران در سال 84 تنها کسی است که در آن زمان درباره‌ی این خانه اظهار نظر کرده است. او با بیان این مطلب که بخش‌هایی از این عمارت به دنبال آتش‌سوزی تخریب شده و با مذاکرات صورت گرفته با مالک بنا، آن مرمت و احیا می‌شود، در گفت‌وگویی اظهار کرده است؛ «خانه رهاوی از لحاظ سبک معماری شبیه موزه آبگینه بوده و با تزیینات آجری و گچ‌بری‌های ویژه در بنا، به عنوان یکی از بناهای دارای ارزش دوران قاجاری محسوب می‌شود.» حالا اما از کل خانه فقط نمای بیرونی آن پیداست و تلاش برای رفتن روی پشت‌بام آپارتمان در حال ساختی که در کنار آن درست روبروی خانه دکتر نفیسی قد کشیده و به هردو بنای تاریخی دهن کجی می‌کند هم راه به جایی نمی‌برد. احتمال زیادی وجود دارد که عامل اصلی این دهن‌کجی به خاطر نبود حریم مشخص برای این بنای تاریخی باشد. بحثی که سال‌هاست تک تک بناهای تاریخی را تهدید می‌کند،‌ اما هنوز کسی به فکر پیدا کردن راه‌حل درستی برایش نیفتاده است. نداشتن حریم در بناهای تاریخی، عامل اصلی ساخت‌وسازهای غیرمجاز محله تاریخی «هدایت» مهدی معمارزاده، کارشناس میراث فرهنگی استان تهران درباره وضعیت خانه‌های ثبتی تهران می‌گوید: موضوع ثبت کاملاً مرتبط با موضوع حریم یک اثر است. اگر اثری ثبت شود، اما حریمی برای آن در نظر گرفته نشود عملاً آن اثر با چالش مواجه می‌شود. ساخت یک ساختمان 7 طبقه به فاصله دومتر از خانه رهاوی دقیقاً تخلف است و اصلاً به ثبت ملی این بنا توجهی نشده است. او درباره علت این گونه اتفاقات توضیح می‌دهد: شهرداری با نگاه به پرونده این قبیل خانه‌ها می‌گوید این اثر ثبت ملی شده، اما حریم ندارد؛ چون در طرح تفضیلی اعلام شده که چند بنا دارای حریم است. البته تعداد قابل توجهی از این حرائم تعیین شده هم اشتباه است به همین دلیل به راحتی در محدوده کاخ و فرهنگسرای نیاوران آن ساخت و سازها از سوی یک شرکت معروف در حال انجام است. حالا وظیفه میراث فرهنگی در قبال خانه «رهاوی» که ثبت ملی است اما حریم ندارد چیست؟ معمارزاده معتقد است: سازمان میراث فرهنگی در بحث حریم در سال‌های گذشته کوتاهی کرده و همچنان این روند ادامه دارد. او با طرح این پرسش که آیا موضوع مالی و اقتصادی مانع تعیین حریم شده است؟ ادامه می‌دهد: در حال حاضر بیش از 2 هزار و 300 بنای ارزشمند تهران شناسایی شده است، اما تنها چندین خانه دارای حریم است. این یکی از رانت‌هایی است که همچنان از آن سوء استفاده می‌شود. حرم شاه‌عبدالعظیم، حریم ندارد وی بیان می‌کند: متاسفانه هنوز حرم شاه‌ عبدالعظیم را با آن همه ارزش‌های معنوی و تاریخی تعیین حریم نکرده‌ایم و هرجور که بخواهند با اطراف حرم برخورد می‌کنند. ما هنوز کاروانسرای شاه عباسی کرج مربوط به دوره صفوی در خیابان حرم را در فهرست آثار ملی ثبت نکرده‌ایم. مسوولان میراث فرهنگی معمولاً از این موضوعات بی‌خبرند و دلیلی هم ندارد باخبر باشند، چون این موضوعات بیشتر مربوط به روسا و مدیران استانی و کسانی است که درگیر کارهای اجرایی هستند. او تأکید می‌کند: اساساً ضوابط و قوانین میراث فرهنگی به صورت پایه‌ای مشکل دارد. تا یک پالایش صحیح انجام نشود و به شکل تخصصی با این موضوع برخورد نشود، همچنان با بحث و چالش ثبت و تعیین حریم نه تنها در مورد خانه‌ها بلکه محوطه‌ها و بافت‌ها، آن هم نه در پایتخت بلکه در سراسر کشور مواجه خواهیم بود. معمارزاده با اشاره به تیتر‌های بیشتر رسانه‌ها در حوزه‌ی میراث فرهنگی بیان می‌کند: بیشترین بحث آنها مربوط به تخریب و عدم تعیین حریم و گذر راه‌آهن، جاده، سد، لوله آب و گاز و دکل برق از کنار آثار ثبتی یا روی عرصه و حریم آنها است. این مدرس دانشگاه خانه «رهاوی» را یک بنای ارزشمند اعیانی مربوط به دوره قاجار می‌داند که در حال حاضر به امان خدا رها شده است و می‌گوید: این بنا منحصر به فرد است. در کمتر خانه‌ای می‌بینید که یک کمربند سنگی نقش «پوتر» (کلمه‌ای فرانسوی به معنای شاه تیر یا تیراصلی (تیرحمال) است و در ساختمان‌های بتن آرمه کارگران و تکنسین‌ها به جای تیر، کلمه پوتر را به کار می‌برند.) را بین دو طبقه بازی کند. او با بیان این‌نکته که شاید اصلاً همین یک خانه در تهران چنین معماری و تزئینتی داشته باشد، ادامه می‌دهد: یک کار فنی زیبا و مهندسی انجام شده است که هرچند مربوط به دوره قاجار است، اما متأسفانه برای کسی اهمیتی ندارد. او سپس به درخواستی که چند سال پیش برای مجوز ساخت یک ساختمان در عرصه خانه «رهاوی» و «نفیسی» که حدود 10 متر با این دو بنا فاصله داشت، اشاره می‌کند و می‌گوید: در آن زمان میراث فرهنگی هیچ مجوزی نداد، اما حالا متاسفانه در فاصله‌ دومتری بنا ساختمانی هفت طبقه ساخته‌اند!

نوبیتکس
ارسال نظرات
x