در گفتوگو با کارشناس اقتصادی مطرح شد:
مقابله با مافیای اقتصاد موثرتر از لغو تحریمها
در شرایطی که بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی در انتظار لغو تحریمها هستند تا گشایشی در فضای کسب و کار ایجاد شود و باعث رونق اقتصادی و درآمدزایی و خروج از رکود شود، عدهیی دیگر از صاحب نظران معتقدند که گرفتاری اصلی اقتصاد ایران، مشکلات ساختاری، سوداگری در برخی بازارها و عدم نظارت بر بازارهای مختلف است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تعادل ، افشین پروین پور کارشناس اقتصادی، در گفتوگویی با بررسی وضعیت بازار مسکن، تولید، تجارت و مدیریت بازارهای مختلف در شرایط بعد از تحریم تاکید کرد که تقویت نظارت داخلی بر بازارها، بهبود مدیریت، مقابله با فساد و مافیای اقتصادی، مهمتر و اثرگذارتر از لغو تحریمها خواهد بود. نخستین بحثی که مایل به طرح آن هستم مربوط به لغو تحریمها از ابتدای سال جدید میلادی است. آنگونه که مقامات دولتی میگویند، برداشته شدن تحریمها در حوزه مسکن چه تحولاتی میتواند ایجاد کند... ؟ شرایط بازار مسکن ایران به گونهیی است که برداشته شدن تحریمها هیچ گونه تاثیری در آن نخواهد داشت و وجود یا نبود تحریمها به آن مرتبط نمیشود. اما در گذشته در ابعادی دیگر ما شاهد تاثیرات روانی تحریمها در بازار بودهایم، مردم اما امیدواریهای بسیاری دارند که پس از رفع و برداشته شدن تحریمها گشایشهایی به وجود آید، آیا همین امیدواریها و تاثیرات روانی از نتیجه حذف تحریمها باعث رشد و رونق دوباره بازار مسکن نمیشود؟ خیر، حتی بعد از برداشته شدن تحریمها هم خیلی اتفاق خاصی در اقتصاد کشور
نخواهد افتاد و به طریق اولی در بخش مسکن نیز نمیتوان انتظار رونق داشت. چون اقلام مورد استفاده در این بازار ربطی به بازارهای خارجی پیدا نمیکند که تحت تاثیر تحریمها یا برداشته شدن تحریمها باشد. تحولات بازار مسکن بیشتر ریشه داخلی دارد و مرتبط با ساختار داخلی اقتصاد، مدیریت اقتصاد و سایر تحولات داخلی است و تحت تاثیر رفع تحریمها، ارتباط با بازار جهانی و... نیست. یعنی از نظر شما بازار مسکن ایران بطور کامل خود کفا از بازارهای جهانی است و تمام اقلام آن در داخل تولید میشود؟ و رفع تحریمها حتی در رونق کسب وکار، درآمد و خرید و فروش اثرگذار نیست و در نتیجه بر بازار مسکن بیاثر است؟ بله، بازار مسکن بطور کامل مستقل است البته بازار مسکن هر کشوری همین طور است. در بهترین حالت با برداشته شدن تحریمها، شاهد ورود کشورهای خارجی برای سرمایهگذاری در یکسری از بازارها هستیم. بطور مثال بازار خودرو، نفت و... با رونق نسبی مواجه میشوند یا شاهد ورود یکسری از کالاها به ایران خواهیم بود که قبلا نمیشد وارد کرد. در سطحی کلانتر آیا رکود کارگاههای تولیدی ایران مرتبط به تحریمها نیست؟ و نمیتوان انتظار
داشت که کارگاهها، کسب وکار، خرید وفروش، درآمد و تقاضا رشد کنند و اثرخود را بر بازارهای دیگر مثل مسکن داشته باشند؟ دلیل اصلی رکود فعلی کارگاههای تولیدی تحریمها نیست. بلکه عوامل داخلی هستند و قبل و بعد از تحریمها تفاوتی نخواهد کرد و کشورهای تحریمکننده هم علاقهیی به رونق گرفتن تولید داخلی ما ندارند بلکه خواهان سرمایهگذاری در بازارهایی هستند که برای محصولات آنان مشتری داشته باشد مثل بازار خودرو، نفت، مخابرات، لوازم خانگی و کالاهای صنعتی آماده مصرف و... در واقع سیاستهای غلط ما در سالهای اخیر است که سبب شده دچار رکود اقتصادی شویم و ا رکود یا رونق اقتصادی قبل و بعد از تحریمها، به سیاستهای غلط اقتصادی داخل کشور، ضعف مدیریت، نبود سرمایهگذاری کافی، مشکلات فضای کسب وکار و... مرتبط است و اگرچه تحریمها تاحدودی هزینهها را افزایش داد اما مشکل اصلی در داخل و مدیریت اقتصادی تعریف میشود و کاهش درآمد نفت و... این مشکلات ساختاری را نمایان کرده است. کشورهای تحریمکننده علاقهیی به رونق تولید داخلی ما ندارند. کشورهای خارجی پس از تحریمها در حوزههایی که منافع خودشان تامین میشود سرمایهگذاری میکنند
تا محصولات خود را وارد بازار ایران کنند و این امر شاید باعث رونق اندک اقتصاد ایران شود ولی باز هم اوضاع اقتصادی ایران خیلی تفاوتی نخواهد کرد که انتظار داشته باشیم برداشته شدن تحریمها تحول و رونق بزرگی ایجاد کند. نباید همه انتظارات و راهکارهای خود را از لغو تحریمها انتظار داشته باشیم. اقتصاد ایران باید با اصلاح ساختار و مدیریت در داخل مشکلات خود را حل کند و نباید همه انتظار بهبود را به اجرای برجام مرتبط بدانیم. در حوزه سرمایهگذاری خارجی در بخش مسکن میتوان این امکان را برای خارجیان علاقهمند به این بازار قائل شد که آنان بتوانند سرمایه خود را در این حوزه به چرخش درآورند و ساخت و سازهایی را شاهد باشیم. آیا سرمایهگذاری خارجی نیز نمیتوان تحول ایجاد کند؟ بله، منعی از این بابت وجود ندارد. البته چون ما در این حوزه سرمایهگذار و سازندگان قدرتمند بسیاری در داخل داریم، احتیاجی به این مورد نداریم که سرمایهگذار خارجی وارد این حوزه بشود و بازار مسکن باید متکی به داخل باشد. حالا اگر زمانی یک سرمایهگذار خارجی پیدا بشود و علاقهمند به فعالیت در حوزه مسکن ایران باشد شرایطی که این امکان را به این شخص
بدهد چیست؟ همانطور که در دولت پیشین در حوزه مسکن مهر شاهد حضور سرمایهگذاران خارجی بودیم. تا جایی که اطلاع دارم، شرایط خاصی نمیخواهد. بله در دولت سابق نیز ما شاهد فعالیت سرمایهگذاران خارجی مثل ترکیه و کره جنوبی در حوزه مسکن مهر بودهایم و تا جایی که میدانم نه از منظر قانونی و نه از نظر اداری منعی وجود نداشته و ندارد. اگر دوباره و در این دوره شاهد چنین اتفاقی، یعنی ورود سرمایهگذار خارجی به بازار ساخت و ساز مسکن باشیم آیا تاثیری در خروج این بازار از رکود خواهد داشت؟ نه، خروج از رکود این بازار اصلا ارتباطی به این بحث ندارد. رکودی که در بازار مسکن ایران وجود دارد به دلیل بالا رفتن قیمت زمین و از سوی سوداگران این عرصه است و همین امر موجب شده تا قیمت تمام شده مسکن بیش از توان خرید متقاضیان باشد. این امر هم به دلیل مدیریت غلط دولت است که موجب بالا رفتن قیمت مسکن شده است. دولت پیشین یا دولت فعلی!؟ تقریباً در تمام دولتها بخش مسکن با همین الگوی غلط مدیریت شده و قیمت زمین بالا رفته است و سوداگران بسیاری زمینها را در اختیار گرفته و باعث رشد شدید قیمت در شهرها شدهاند.
راهکار عملی شما برای حذف این سوداگری از بازار مسکن چیست؟ در ابتدا باید یک سامانه اطلاعاتی دیجیتال تشکیل شود و این چیزی است که هفتاد سال در کشورهای پیشرفته تجربه شده است. از این طریق میشود فهمید وضعیت موجود در بازار مسکن چگونه است و زمینها در اختیار چه کسانی است و آمار و تحلیل عرضه و تقاضای مسکن بهتر صورت خواهد گرفت. چه تعداد واحد مسکونی داریم. چه تعداد مالک داریم. چه تعداد معامله در این بخش انجام میشود. چه تعداد واحد مسکونی متعلق به چه تعداد مالک است وهکذا. البته داخل پرانتز این را هم عرض کنم که تعدادی از نهادهای شبه دولتی، برخی بانکها و بانکهای خصوصی، سوداگری در بخش زمین و مسکن ایجاد کردهاند. سرمایه خود را وارد بخش زمین و ملک کردهاند و در بازار انحصار ایجاد کردهاند. سوداگران و انحصار گرایان، واحدهای مسکونی و زمین تحت اختیار خود را خالی نگه میدارند و قیمت فروش املاک تحت اختیار خود را به گونهیی تعیین میکنند که متقاضی عادی این زمینها و املاک قادر به پرداخت آن نیست. این مسائل چه ارتباطی به بحث تحریمها دارد؟ دولت در ابتدای امر میباید این سامانه را تشکیل دهد و مشخص کند که چه
تعداد ملک و زمین در دست یک سری افراد (حقیقی و حقوقی) است. دوم اینکه از ابزار مالیاتی برای کنترل سوداگری در بخش مسکن استفاده کند. در هیچ جای دنیا به یک شخص اجازه داشتن چندین واحد مسکونی و زمین داده نمیشود و این مساله را از طریق همین سامانههای اطلاعاتی کنترل میکنند. حتی نهادهای دولتی، شبه دولتی، نظامی، بانکها و شرکتهای مختلف که مالک زمین و ساختمان هستند نیز باید بررسی شوند که آیا متناسب با نیاز آنها ملک و زمین و ساختمان دارند یا فراتر از نیاز خود وارد بازار مسکن و زمین شدهاند. مالیات بر زمین و مسکن خالی تا چه حد میتواند به تقویت نظارت کمک کند؟ از طریق ابزار مالیاتی برای دارندگان بیش از دو یا سه واحد میتوان کاری کرد که صرفه اقتصادی برای آن دسته از سوداگران علی الخصوص دارندگان واحدهای مسکونی خالی، از بین برود. متاسفانه دولتهای بر سر کار آمده تاکنون هیچ عکس العملی نسبت به این وضعیت مسکن نشان ندادهاند و همین دلیلی است که باعث ده الی بیست برابرشدن قیمت مسکن نسبت به شاخصهای دسترسی به آن شده است و این موارد هیچ ارتباطی به تحریمها ندارد. آیا در هیچ کدام از کمیتههای اقتصادی
دولتهای پیشین و فعلی یا کمیتههای اقتصادی مجلس تدابیری برای این مشکلات دیده نشده است؟ متاسفانه هیچ یک از دولتها و مجلس نسبت به این موضوع و مقابله با مافیای زمین و مسکن تدبیر خاصی نداشتهاند. در مجموع معتقدم اقتصاد ایران بیمار است نه فقط در بخش مسکن بلکه در حوزههای مختلف، سیاستگذاریهای بسیار غلطی در مقوله اقتصادی کشور اتخاذ شده است و جالب این است که برای حل این مشکلات، به دنبال لغو تحریمها و رشد درآمد نفت هستند. در حالی که بسیاری از مشکلات از طریق اصلاح ساختار و مدیریت درست میشود. ما باید از تجربیات دیگر کشورها استفاده کنیم. مواردی که اشاره کردم جزو تجربیات چندین دهه از کشورهای دیگر است که موفقیت آمیز هم بوده و ما باید از این تجربیات استفاده کنیم. در دنیا چندین سال است که دولتها موفق به جلوگیری از سوداگری در بخش مسکن شدهاند ولی ما هنوز بر سیاستهای غلط اقتصادی خود پافشاری میکنیم. بحث سامانه دیجیتالی که به عنوان یک راهکار عرض کردم در دنیا به صورت دستی و غیر دیجیتال دارای سابقه هزار و پانصد ساله است و از این طریق حساب و کتاب املاک و ملاکین را داشتهاند. متاسفانه در کشور ما افرادی که منتفع
از این سوداگری هستند اجازه راهاندازی چنین سامانههایی را نمیدهند و متاسفانه این افراد دارای ارتباط یا لابیهای قدرتمندی در حاکمیت هستند و اجازه پیشروی این مباحث را در دولت یا مجلس نمیدهند. ! البته این افراد فقط در این مورد دارای لابی نیستند بلکه در خیلی از موارد دیگر مثل واردات بیرویه اجناس بیکیفیت از خارج هم بدین گونه عمل میکنند. کشورهای دیگر به طور مثال امریکا که دارای لیبرالترین اقتصادهای دنیاست بسیار روی مقوله واردات کالاها به بازارش حساس است و از طریق کنترل آن از تولیدکنندگان داخلی خود حمایت میکند ولی متاسفانه با وجود این سوداگران ما همچنان شاهد واردات بیرویه اقلام بیکیفیت هستیم و همچنین بسیاری از کالاهایی که امکان تولید داخلی آن وجود دارد وارد کشور میشود. اگر غیر از این بود تمام سرمایه داران بزرگ امریکا سرمایه خود را به بخش املاک منتقل میکردند. متاسفانه ما در بخش مسکن فقط با سوداگری و خواباندن سرمایه روبرو نیستیم بلکه با پدیدههایی مثل زمین خواری، کوه خواری و نابودی جنگلها به بهانههای مختلف و با لابیهای قدرتمندی روبرو هستیم و شاهد بیتفاوتی نهادها و ارگانهای مختلف در این زمینهها
هستیم. در بحث تولیدات داخلی چگونه باید عمل کرد؟ در بحث تولیدات داخلی که متاسفانه هیچ حمایتی نمیشود و واردات بیرویه بهشدت به کارگاههای تولیدی ضربه وارد کرده است. ما در حوزه اقتصاد بیشترین ضربه را از سیاستهای غلط در پی گرفته شده توسط خودمان خوردهایم و مشکلات اقتصادی ما ارتباط چندانی با تحریمها ندارد. مشکلات اقتصادی ما بسیار واضح است و همه آنها را میدانند اما منافع عدهیی به طور مثال برخی بانکهای خصوصی در این میان نمیگذارند که این مشکلات حل شوند. یعنی وجود باند مافیای قدرتمند؟! بله، دقیقاً. این باندها یا خودشان در بخشهایی از حاکمیت وجود دارند یا ارتباطی قوی با حاکمیت دارند و اجازه اصلاح امور را نمیدهند. وقتی ما وجود فساد را تایید میکنیم پس راهکار اساسی نمیتوان برای این مسائل ارائه داد و به آسانی از پس این مشکلات برآمد. ولی در حال حاضر ما دنبال راهکار عملی هستیم. ؟ راهکار کوتاهمدت و امکان پذیر در این زمینه چیست؟ نخستین مورد رسانهها هستند که وظیفه اطلاعرسانی دارند، که باید واقعیتها را شفاف به مردم بگویند. مع الاسف رسانههای ما هیچ کدام وضعیت
واقعی اقتصاد کشور را منعکس نمیکنند. تعدادی از رسانهها نیز توسط جریانهای قدرت و ثروت اداره میشوند و مستقل عمل نمیکنند. اگر مردم آگاه شوند از وضعیت حقیقی اقتصادی، دیگر کسانی را که مرتبط با افراد سودجو و مفسدان اقتصادی هستندو یا به دنبال حفظ وضع موجود و انحصارها هستند را برای مجلس یا دولت انتخاب نمیکنند. اشکال کار اقتصاد ایران شاید ده درصد به بحث تحریمها مرتبط باشد و این اشتباه رسانههاست که به مردم آدرس غلط میدهند و دلیل اصلی مشکلات را تحریمها معرفی میکنند. آنها اغلب در جهت خط مشیهایی که داده میشود حرکت میکنند. ما رسانه دلسوز واقعی تقریبا نداریم. چطور میتوانیم در بخش مسکن توازن میان ساخت و سازها و تقاضا را برقرار کنیم؟ در حال حاضر در حوزه مسکن تقاضا بیشتر از عرضه است. تا افق 1404 باید سالی یک میلیون و سیصد هزار واحد مسکونی ساخته شود که ابداً این اتفاق نمیافتد و این دولت است که باید کمک کند تا افزایش عرضه اتفاق بیافتد. الان نزدیک به هفتاد درصد معاملات در حوزه خرید و فروش در اختیار سوداگران است. اینها کسانی هستند که در بخش مسکن به قصد کسب سود خرید و فروش میکنند و نه سکونت که
فعالیت آنها باعث گران شدن هرچه بیشتر زمین و مسکن میشود. از طرف دیگر افرادی که دارای تقاضای مصرفی هستند و متقاضی سکونت در واحد خریداری شدهاند قدرت خرید کافی ندارند و مستاجر هستند و با توجه به قیمتهای بسیار گزاف مسکن (ناشی از فعالیت سوداگران) دیگر توانایی حضور در این بازار را ندارند و در واقع اکثر معاملاتی که درحال انجام است از سوی افرادی صورت میگیرد که سرمایه خود را به زمین و املاک منتقل میکنند و متقاضی کسب سود از این معاملات هستند و نه افراد مصرفکننده این وظیفه دولت است که اینگونه رفتارهای غلط را مهار کند. دولت باید افراد دارنده تعداد بالای املاک را شناسایی کند و بعد با ابزارهای مالیاتی کاری کند که کسی نتواند با سوداگری در بخش زمین و مسکن کسب سود کند. در واقع دولت هم باید در بخش مهار سوداگران کمک کند و هم در بخش افزایش عرضه مسکن آن هم از طریق در اختیار گذاشتن زمین یا وامهای با بهره کم یا مصالح ارزان قیمت برای تولیدکنندگان که بتوانند با عرضه واحدهای بیشتر قیمت فعلی را بشکنند. این راهکارها بسیار ساده و عملی هستند و پیچیدگی خاصی ندارند. نظر شما درباره مسکن مهر چیست؟ آیا شیوه قبلی ارائه مسکن
مهر را توصیه میکنید یا راهکار جدیدی را با توجه به پیدا شدن نقاط ضعف یا قدرت آن در این چند ساله دارید؟ بنده ایده کلی این موضوع را ایده درستی میدانم ولی خوب به حیطه عمل در نیآمد. در واقع این ایده بدین شکل بود که زمین را دولت بدهد به افرادی که صاحب مسکن نیستند و از این بابت هزینهیی هم دریافت نکند، چون طبق اصل سی و یک قانون اساسی دولت موظف است که افراد بیمسکن را دارای مسکن کند. دولت پیشین آمد و از زمینهای در دست خود استفاده کرد و بابت آن هم پولی اخذ نکرد و حدود هفتاد درصد هزینه ساخت را هم به صورت وام ارزان قیمت در اختیار متقاضیان قرار داد. ولی شوربختانه در بعضی جاها این طرح بد اجرا شد. البته تئوری این طرح آنچنان هم به منصه ظهور نرسید و در حیطه عمل به گونه دیگری درآمد. در بعضی جاها هم مکان یابی مسکن مهر به مشکلاتی بر خورد و شهرداریها کمترین همکاری را با این طرح انجام دادند. در صورتی که شهرداریها میتوانستند به خوبی با این طرح همکاری کنند و با در اختیار گذاشتن زمین در داخل شهرها مسکن مناسبی به لحاظ مکانی نصیب مردم میشد و اگر این اتفاق میافتاد از طریق همین طرح مشکل مسکن حل میشد. و از بابت همین
عدم همکاری شهرداریها هم دولت مجبور شد برای تامین زمین به خارج از شهر برود و در آنجا این طرح را پیاده کند. در بعضی از استانها هم افراد مسوول کم کاری کردند و نظارت درستی روی اجرای این طرح نداشتند و باعث بیکیفیی ساخت این واحدها شدهاند. آیا شما طرح مسکن مهر را در مجموع طرح موفقی میدانید؟ بله. چنانچه همکاری همه نهادها خوب بود این طرح میتوانست با موفقیت کامل همراه شود. با این وصف در این دولت جدید بطور کامل این طرح قفل شده است. نزدیک به هشتصد هزار واحد نیمه تمام از دولت قبلی به این دولت رسیده است که همچنان هم نیمه تمام باقی مانده است و دولت تلاشی برای تسریع روند ساخت این پروژههای نیمه تمام نمیکند. دولت قبل تمام تلاشش را کرد با توجه به اینکه این طرح برای بار اول در ایران به اجرا در آمده بود. آیا به نظر شما عملکرد اشتباه دولت سابق باعث قفل شدن این طرح در دولت فعلی شده است؟ خیر، دولت فعلی با اختلاف دیدگاه سیاسی این پروژهها را نیمه تمام گذاشته است. ! اگر این دولت اعتقاد داشت که این طرح دارای اشکالاتی است، این اشکالات را رفع و پروژه را تمام میکرد. اما چون این طرح به نام
دولت احمدینژاد است دولت آقای روحانی علاقهیی به تمام کردن آن ندارد. ! در واقع منظور صریح شما این است که آقای روحانی و دولتش به دلیل زاویه سیاسی با دولت پیشین این طرح را پیگیری نمیکند؟ بله دقیقا. در حوزه اقتصاد و تجارت کشور؛ چه تحولاتی را در این دو حوزه پس از تحریمها میتوان شاهدش بود؟ و دولت چگونه باید این تحولات را مدیریت کند؟ ما اگر در حوزه مسکن شاهد تحولاتی نباشیم اما در بقیه حوزهها نمیتوانیم منکر تاثیرات پس از تحریمها بشویم در واقع میخواهیم بدانیم که این تحولات از چه نوعی است و ما چطوری میتوانیم این تحولات را به نحو احسن مدیریت کنیم تا به نفع ملت و کشور باشد؟ چیزی که از تجربیات بقیه کشورها میبینیم این است که کشورهای قدرتمند دنبال یاد دادن روش تولید یا به کار افتادن بنگاههای تولیدی کشورهایی مثل ما نیستند بلکه علاقهمند به فروش محصول نهایی خود به ما هستند. همانطور هم که میبینید هیاتهای تجاری کشورهای دیگر غالبا دنبال بازاری در ایران برای فروش محصولات تولیدی خود هستند و در ازای این محصولات پول نفت ملت را دارند میبرند. عمده محصولات وارد شده محصولات لوکس و
مصرفی هستند نه محصولات ضروری مثل داروهای مورد نیاز بیماران یا محصولات ضروری دیگر. ما باید جلوی این روش غلط را بگیریم و نگذاریم این اتفاقات تکرار شود و اگر میخواهیم ارتباط اقتصادی با کشوری بگیریم باید دنبال فناوریهای تولید یا تکنولوژیهای روز دنیا باشیم تا بتوانیم این اتفاق را مدیریت کنیم ولی چیزی که میبینیم این است که ایران تبدیل به یک بازار مصرفی متنوع برای بقیه کشورها شده است. ! آیا این وظیفه کمیتههای اقتصادی مجلس نیست تا با تصویب لایحه یا مصوبهیی مقرراتی را برای واردات و تعاملات اقتصادی ایران تعیین کنند تا جلوی ضرر ملی که از این طریق وارد میشود را بگیرند ؟ نه تنها این وظیفه مجلس بلکه وظیفه دولت و همه مسوولان حاکمیت هست. چرا تا به حال مجلس این کار را انجام نداده است یا اگر داده چرا موفق نبوده؟ چرا انجام نداده یا چرا انجام نمیدهند را نمیدانم. بهتر است شما این پرسش را از خود آن افراد مسوول یپرسید ولی به نظر من ارادهیی وجود ندارد که این اتفاق بیفتد. 9 دوره از مجلس و کمیسیونهای اقتصادی آن پس از انقلاب میگذرد و مشکلات همچنان باقی است و این نشان میدهد که این
مسائل جزو دغدغههای افرادی که در این دورههای مسوولیت داشتند، نیست.
ارسال نظرات