x
۱۴ / دی / ۱۳۹۴ ۱۵:۱۸

مهم‌ترین دلیل قطع رابطه عربستان با ایران!

بعید است اعلام قطع یکجانبه روابط عربستان سعودی با ایران توسط ریاض، کسی را شوک زده کرده باشد؛ اما شاید دلیل اصلی این قطع روابط از زبان «منابع آگاه» عربستانی که به صراحت و شفافیت بیشتری سخن گفته اند، بیش از پیش عمق مسأله را برای همگان آشکار کند.

کد خبر: ۱۱۰۱۸۹
آرین موتور

صدام حسین هم ابتدا از اینجا که خاندان سعودی تازه ایستاده اند شروع کرد و بر سر او و مردم عراق آن رفت که همگان مشاهده کردند. صدام حسین هم بحران های داخلی و اقتصادی کشورش را با همین قطع روابط، تهدیدها و حمله های نظامی، از جایی به جایی دیگر منتقل می کرد و زمان می خرید؛ غافل از اینکه زمان حکومتگری بی زمان نیست! به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تابناک، بعید است اعلام قطع یکجانبه روابط عربستان سعودی با ایران توسط ریاض، کسی را شوک زده کرده باشد و همچنین بعید است، افرادی که تحولات اخیر در سیاست خارجی و داخلی مملکت سعودی ها را رصد کرده باشند، از دلایل این هیجانات خاندان سعودی بی خبر باشند؛ سعودی هایی که یک بحران را به جای اینکه حل کنند به بحران دیگری منتقل می کنند و آنچه برایشان ماننده مجموعه ای از بحران هاست. فرزندان عبدالعزیز که مملکتی را به اسم خودشان نامگذاری کرده اند، با کاهش قیمت نفت، با کسری بودجه ای بالغ بر 87 میلیارد دلار مواجه اند، به گونه ای که هزینه های این حکومت در سال گذشته 224 میلیارد دلار و درآمدهای آن، نزدیک به 137 میلیارد دلار بوده است. به صورت تقریبی حاکمان عربستان روزانه 200 میلیون دلار هزینه جنگ یمن می کنند که ماهانه مبلغی بالغ بر 6 میلیارد دلار می شود. این در حالی است که حتی اگر سعودی ها بخواهند در بخشی از یمن حکومتی طرفدار خودشان را تشکیل دهند و آن را به ثبات برسانند، در ماه های آینده میلیارد دلارها هم باید هزینه آنجا کنند، البته اگر بتوانند جنگ را در یمن به اتمام برسانند! تازه اینها که هزینه های مستقیم خود دولت سعودی است. آنان برای راضی نگه داشتن برخی از کشورهای عربی و اسلامی، باید میلیاردها دلار بپردازند. مانند قول سرمایه گذاری 8 میلیارد دلاری در مصر یا کمک بلاعوض 4 میلیارد دلاری به دولت نظامی مصر. در کنار اینها اضافه کنید، پول هایی را که باید برای راضی نگه داشتن پاکستان، بحرین و اردن پرداخت کند، یا دلارهایی که باید برای راضی کردن کشورهای مختلف اسلامی برای شرکت در ائتلاف ضد تروریسمی که سعودی ها تشکیل داده اند، بپردازد. همچین پول های دیگری که باید به کشورهای غربی یا اعضای کوچک سازمان ملل متحد پرداخت شود تا در قبال حمایت سعودی ها از تروریست ها در سوریه و عراق،سکوت کنند و یا پول بگیرند و در مقابل حمله سعودی ها به یمن مطلبی را نگویند! ائتلافی که در آن حتی عمان و الجزایز و افغانستان هم حضور پیدا نکردند؛ ایران و عراق که جای خود دارند! همه این ارقام سال آینده باز بر دوش آل سعود سنگینی می کند و این بحران وقتی حل نشود، برای سعودی ها نزدیک ترین جایی که می توان بحران را منتقل کرد، حوزه سیاست خارجی است؛ جایی که هزینه کردن پول در کوتاه مدت جواب می دهد! در بعد سیاست خارجی وضع سعودی ها بهتر از اقتصادشان نیست. انزوایی که حاکمان عربستان در آن دچار شده اند، در بهترین شکل در این عبارت مستتر باشد که «عربستان به این دلیل روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد که می دید هیچ کشوری نمی خواهد ایران را کنترل کند و در مقابل آن کاری انجام دهد»؛ عبارتی که شب گذشته پس از اعلام قطع یکجانبه روابط دیپلماتیک سعودی ها با ایران از سوی یکی از مقامات آگاه سعودی به رسانه های بین المللی گفته شد و شاید مهم ترین دلیل این قطع ارتباط باشد؛ اینکه کسی نمی تواند در مقابل قدرت مادی و معنوی و همچنین دیپلماتیک ایرانیان بایستد. شاید حاکمان سعودی با اقدام به قطع رابطه به ایران، با زبان بی زبانی می خواهند بگویند که موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است و ایران که در کنار همه عوامل مادی قدرت از سرزمین و جمعیت و استعدادهای خدادادی و البته پیشرفت های چشمگیر در عرصه نظامی و توانایی هسته ای تا نفوذ معنوی در کشور های منطقه، در روزهای پس از برجام، آماده شکوفایی دیپلماتیک و اقتصادی با کشورها و اقتصادهای یزرگ جهان است و این همان یک معنا را بیشتر ندارد؛ موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است. عربستانی که در کشورش مذاکرات گروه های تروریستی سوریه را میزبانی می کند و تا کنون هیچ کار مؤثری را بر خلاف ایران، علیه داعش انجام نداده است، به شدت در مظان اتهام است. فهرستی هم که اخیرا از وزارت خارجه آمریکا درباره اقدامات عربستان در جهت تقویت تروریست ها منتشر شد و عربستان را یکی از مهم ترین تأمین مالی کنندگان مدارس دینی وهابیون ـ که کار تربیت نیروهای گروه های تروریستی را در بر عهده دارد ـ معرفی می کرد، عربستان را در ارتباط با آمریکا را تنگنا قرار داده است. شاید سعودی ها با تجاوز به دو نوجوان ایرانی؛ رفتاری که در فرهنگ جهانی دور از شأن انسانی است؛ با بی حرمتی به زائران ایرانی و اهمال در مراقبت از آنان و یا به احترامی به اجساد کشته شدگان ایرانی و سرکوب شیعیان و اعدام رهبر شیعیان... همگی در مسیر همان انتقال بحران از خود به دیگری است. این روزها حاکمان سعودی، بدجوری مسیر صدام حسین را می پیمایند؛ تداوم کاهش قیمت نفت و افزایش کسری بودجه های آنان، تداوم جنگ در یمن و تأمین مالی تروریست ها، بحران های مشروعیت داخلی، در کنار ناتوانی در اجماع سازی در سیاست خارجی حتی در بین متحدان عرب سعودی ها و منزوی شدن تدریجی این کشور در منطقه و جهان، سیاست خارجی آنان را هیجانی تر و افراطی تر خواهد کرد؛ درست مانند صدام حسین؛ صدامی که امروز دیگر وجود ندارد!

نوبیتکس
ارسال نظرات
x