خاستگاه ترامپیسم

چهار سال پیش که دونالد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا رسید، بسیاری از روشنفکران و مخالفان اقتصاد آزاد در توضیح روی کار آمدن وی و اهداف سیاسی و اقتصادیاش دچار سردرگمی و تناقضگویی شدند.
هدف اصلی سازمان ملل متحد که بعد از جنگ جهانی دوم تشکیل شد، برقراری روابط صلحآمیز از طریق تشویق تجارت آزاد و بهطور کلی ایجاد نهادهای ناظر بر تضمین روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آزاد و داوطلبانه میان ملتها بود. سیاست کلی دونالد ترامپ عملا هدفی جز بیاعتبار کردن نهادهای بینالمللی برآمده از پایان جنگ جهانی دوم نداشت. دونالد ترامپ همانند همه سیاستمداران پوپولیست مدعی است که او یک تنه در مقابل همه دشمنان داخلی و خارجی عظمت آمریکا به پا خاسته و به جز تودههای حامی وی، جملگی سیاستمداران، سازمانهای سیاسی مستقر و حتی رسانههای همگانی در حال توطئه علیه او هستند. او در مدت چهار سال زمامداریاش، سیاستی خطرناک و مخرب هم برای منافع عمومی مردم آمریکا و هم برای صلح جهانی دنبال میکرد. ادامه زمامداری وی میتوانست دستاوردهای جهانی در جهت گسترش تجارت آزاد و روابط صلحآمیز ناشی از آن را به جد دچار مخاطره کند. طرفه آنکه برخی از پوپولیستهای وطنی، آشکار و پنهان و کم و بیش، با ابرپوپولیست آمریکایی همدلی نشان میدهند و او را بهتر از سیاستمداران متعارف برای روابط بینالمللی بهطور کلی و برای ایران بهخصوص معرفی میکنند. خیالپردازی و نفی شواهد و قرائن واقعی از ویژگیهای هر نوع از پوپولیسم است؛ چراکه پوپولیستها به جای عقل مردم، احساسات آنها را مخاطب قرار میدهند. در هر صورت، بهنظر میرسد مردم آمریکا با رای خود در انتخابات اخیر از پوپولیسم حاکم عبور خواهند کرد؛ اما نباید تصور کرد که با بسته شدن کارنامه دولت دونالد ترامپ، خطر پوپولیسم یک بار برای همیشه از میان رفته است. واقعیت این است که اقتصاد آزاد و جهانی شدن گرچه در درازمدت در جهت منافع عمومی عمل میکند، اما در کوتاهمدت و در سطح داخلی و بینالمللی بازندگانی دارد که اگر مصائب آنها نادیده گرفته شود، ممکن است درنهایت بستری مساعد برای رشد و پیروزی سیاستمداران پوپولیست دیگر فراهم آورد.