۰ نفر

کنار قدم های جابر... / فلسفه پیاده روی اربعین از کی شکل گرفت؟

۲۵ شهریور ۱۴۰۱، ۱۳:۲۷
کد خبر: 666248
کنار قدم های جابر... / فلسفه پیاده روی اربعین از کی شکل گرفت؟

پیاده‌روی و زیارت حرم مطهر امام حسین (ع) در روز اربعین ریشه تاریخی دارد چرا که جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی در سال ۱۲۸۱ قمری با پای پیاده از مدینه حرکت کردند و در صبح اولین اربعینی که از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) می‌گذشت، به کربلا رسیدند.

به گزارش اقتصاد آنلاین؛ پیاده‌روی و زیارت حرم مطهر امام حسین (ع) در روز اربعین ریشه تاریخی دارد چرا که جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی در سال ۱۲۸۱ قمری با پای پیاده از مدینه حرکت کردند و در صبح اولین اربعینی که از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) می‌گذشت، به کربلا رسیدند و طبق آنچه که در منابع شیعه معتبر مشهود است در روز اربعین حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد همراه با هشتاد و چهار نفر وارد کربلا شدند و پس از گفتگو با جابر عبدالله انصاری، قبر مطهر امام (ع) را زیارت کردند و از آنجا زیارت اربعین آغاز شد.

اهل بیت علیهم‌السلام، چون به کربلا رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری (۵) را دیدند که با تنی چند از بنی هاشم و خاندان پیامبر برای زیارت حسین علیه‌السلام آمده بودند، هم زمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گریستند و ناله و زاری کردند و بر صورت خود سیلی زده و ناله‌های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نیز به آنان پیوستند، زینب علیها‌السلام در میان جمع زنان آمد و گریبان چاک زد و با صوتی حزین که دل‌ها را جریحه‌دار می‌کرد می‌گفت: «وا اخاه! واحسیناه! واحبیب رسول‌الله و ابن مکة و منی! و ابن فاطمة الزهراء! و ابن علی المرتضی! آه ثم آه!» پس بی‌هوش شد.


دراین زمینه بخوانید؛

عکس پروفایل اربعین حسینی

پیامک تسلیت اربعین حسینی سال ۱۴۰۱

دانلود مداحی اربعین حسینی ۱۴۰۱

اعمال شب و روز اربعین حسینی + صوت زیارت مخصوص اربعین


 

اربعین حسینی

آن‌گاه ام‌کلثوم لطمه به صورت زد و با صدایی بلند می‌گفت: امروز محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا از دنیا رفته‌اند و دیگر زنان نیز سیلی به صورت زده و گریه و شیون می‌کردند.

سکینه چون چنین دید، فریاد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل‌بیت تو کرده‌اند، آنان را از دم تیغ گذراندند و بعد عریانشان کردند!

عطیه عوفی می‌گوید: با جابر بن عبدالله به عزم زیارت قبر حسین علیه‌السلام بیرون آمدم و چون به کربلا رسیدیم، جابر نزدیک شط فرات رفته و غسل کرد و ردایی همانند شخص محرم بر تن کرد و همیانی را گشود که در آن بوی خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامی که بر می‌داشت ذکر خدا می‌گفت تا نزدیک قبر مقدس رسید و به من گفت: دستم را بر روی قبر بگذار! چون چنین کردم، بر روی قبر از هوش رفت.

من آب بر روی جابر پاشیدم تا به هوش آمد، آن‌گاه سه مرتبه گفت: یا حسین!

سپس گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه!» و بعد اضافه کرد: چه تمنای جواب داری که حسین در خون خود آغشته و بین سر و بدنش جدایی افتاده است! و گفت: «من گواهی می‌دهم که تو فرزند بهترین پیامبران و فرزند بزرگ مؤمنین هستی، تو فرزند سلاله هدایت و تقوایی و پنجمین نفر از اصحاب کساء و عبایی، تو فرزند بزرگ نقیبان و فرزند فاطمه سیده بانوانی و چرا چنین نباشد که دست سید المرسلین تو را غذا داد و در دامن پرهیزگاران پرورش یافتی و از پستان ایمان شیر خوردی و پاک زیستی و پاک از دنیا رفتی و دل‌های مؤمنان را از فراق خود اندوهگین کردی، پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر‌‌ همان طریقه رفتی که برادرت یحیی بن زکریا شهید گشت.»

آن‌گاه چشمش را به اطراف قبر گردانید و گفت: «سلام بر شما‌ای ارواحی که در کنار حسین نزول کرده و آرمیدید، گواهی می‌دهم که شما نماز را بپا داشته و زکات را ادا کرده و به معروف امر و از منکر نهی کردید و با ملحدین و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت کردید.» و اضافه کرد: به آن خدایی که پیامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده‌اید شریک هستیم.

عطیه می‌گوید: به جابر گفتم: ما کاری نکردیم! اینان شهید شده‌اند، گفت:‌ ای عطیه! از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که می‌فرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک فی عملهم» هر که گروهی را دوست داشته باشد با همانان محشور شود و هر که عمل جماعتی را دوست داشته باشد در عمل آن‌ها شریک خواهد بود.»

احیای مجدد پیاده روی اربعین توسط «شیخ میرزا حسین نوری»

پیاده روی اربعین پس از این در برهه‌ای از زمان به ورطه فراموشی سپرده می‌شود و در ‌‌نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا می‌شود.

این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام کرد که ۳ روز در راه بود و حدود ۳۰ نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی می‌کردند، نیز با وی بودند، «محدث نوری» از آن پس تصمیم گرفت، هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال ۱۳۱۹ هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین (علیه السلام) رفت.

فلسفه پیاده روی اربعین چیست؟

نشانه‌های مومن چیست؟

آری! از آن پس بسیاری از عاشقان اهل‌بیت و امام حسین (علیه السلام) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کرده‌اند، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بار‌ها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار عتبه حسینی شده است، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین می‌گوید: «به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر (اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش (علیه السلام) زیارت کند، هر چند تنها یک‌ بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامت‌های مۆمن را پنج امر ذکر کرده است: ۵۱ رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین، ‌انگش‌تر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌ گفتن در نماز‌ها» (ترجمه المراقبات، کریم فیضی، صفحه ۸۵)

فلسفه پیاده روی اربعین چیست؟

همچنین على بن میمون صائغ، از حضرت امام صادق علیه السّلام نقل کرده که آن حضرت فرمودند: اى على! قبر حسین علیه السّلام را زیارت کن و ترک مکن. عرض کردم: ثواب کسى که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمودند: کسى که پیاده زیارت کند آن حضرت را، خداوند به هر قدمى که برمى‌ دارد یک حسنه برایش نوشته، و یک گناه از او محو مى ‌فرماید، و یک درجه مرتبه‌اش را بالا مى ‌برد و وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکّل او مى‌ فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می‌شود را نوشته و آنچه شر و بد مى‌ باشد را ننویسند. و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‌ گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد. و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیت رسولش مى ‌باشی، به خدا قسم! هرگر تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد نمود. (کامل الزیارت ص ۱۳۴)

مجالس امام حسین(ع)  از زاویه دید امام خمینی (ره)

شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم براى سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه ‌ها دارد و نه این گریه ‌ها خودش ـ فى نفسه ـ کارى از آن مى ‌آید، لکن این مجلسها مردم را همچو مجتمع مى ‌کنند و یک وجهه مى ‌دهند، سى میلیون، سى و پنج میلیون جمعیت در دو ماه محرّم و خصوصاً دهه عاشورا، یک وجهه، طرف یک راه مى ‌روند. اینها را در این ماه محرّم، خطبا و علما در سرتاسر کشور مى ‌توانند بسیج کنند براى یک مسأله. این جنبه سیاسى این مجالس بالاتر از همه جنبه ‌هاى دیگرى که هست. بى ‌خود بعضى از ائمه ما نمى ‌فرمایند که براى من در منابر روضه بخوانند.

بى ‌خود نمى‌ گویند ائمه ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه، گریه کردن به خودش [بگیرد] اجرش فلان فلان است. مسأله، مسأله گریه نیست. مسأله، مسأله تباکى نیست. مسأله، مسأله سیاسى است‌ که ائمه ما با همان دید الهى که داشتند، مى ‌خواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند از راههاى مختلف. اینها را یکپارچه کنند تا آسیب‌پذیر نباشند.

۱۴/ ۸/ ۵۹- سخنرانى در جمع خطیبان مذهبى در آستانه ماه محرم (سیاسى بودن احکام اسلام)- صحیفه امام ، ج ۱۳ ، ص ۳۲۳

اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در نگاه رهبر انقلاب

 رهبر معظم انقلاب

همچنین که حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب نیز درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال ۱۳۸۵ چنین بیان کردند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشند، این‌‌ همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی در دل من و شما هست».

آیت الله العظمی وحید خراسانی

آیت الله العظمی وحید خراسانی، انجام زیارت به نیابت معصومان(ع) را به زائران توصیه می نمایند:

سزاور است کسانی که از ایران مشرف می شوند، به نیابت امام هشتم علی بن موسی الرضا‘بروند، و کسانی که از بلاد دیگر به آن حرم شرفیاب می شوند، به نیابت سایر معصومین(ع) مشرف شوند، و در این سفر پربرکت چون نائب آن مقام رفیع هستند، نظر عنایت حضرت سیدالشهدا(ع) به آن نائبان به رعایت منوب عنه آنان موجب سعادت دنیا و عقبی است.

ایشان بر قدرشناسی از نعمت زیارت اربعین تأکید داشته به زائران سفارش می کنند: مراقب باشند که خود را آلوده نکنند، و خدا و امام زمان(ع) را هرگز فراموش ننمایند.

آیت الله جوادی آملی

آیت الله جوادی آملی معتقد است اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است؛ بلکه طبق این روایت، در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بنابراین همان گونه که نماز، ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است، امّا مهم آن است که دریابیم نماز و زیارت اربعین انسان را چگونه متدین می کند.

آیت‌الله نوری همدانی

مهمترین شعار این اجتماع بزرگ به تبعیت از سرور آزادگان جهان، شعار هیهات من الذله است.

پیاده روی اربعین در کلام آیت الله بهجت

آیت الله بهجت

مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت (ره) را بهتر درک می‌کنیم که فرمود: «امام زمان (عج) پس از ظهور، خود را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می‌کند، بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (ع) را شناخته باشند و پیاده‌روی اربعین بهترین فرصت برای این کار است.»

گفتنی است این اجتماع بزرگ مانور و رژه عظیمی در راستای تبری جستن از اقدامات ضد بشری تکفیری‌ها و دشمنان اهل بیت (ع) به شمار می‌رود، ضمن آنکه از سویی اعلام صریح وفاداری و علاقه شدید محبان و ارادتمندان به ساحت مقدس سیدالشهدا (ع) است.

تاریخچه شکل گیری زیارت و پیاده روی اربعین / از جابر بن عبدالله انصارى تا امروز

 اوج گیری پیاده روی اربعین به شکل میلیونی به زمان سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ برمیگردد که با ایجاد فضای باز ناشی از سقوط حزب بعث مسلمانان و شیفتگان اهل بیت (ع) به صورت محدود پیاده روی اربعین را احیا کرده و رفته رفته با استقبال قابل توجهی مواجه شد.

بسیاری از بزرگان شیعه در دوران های مختلف تاریخ  در پیاده روی اربعین مشارکت داشته و به این امر تشویق کرده اند.

در دوران اخیر نیز بیوت بسیاری از مراجع در راهپیمایی اربعین مشارکت داشته و بر این امر استمرار دارند.

از جمله مرحوم آیت‌الله سیدمحمد سعید حکیم شخصا در پیاده روی اربعین  مشارکت کرده  و بر این برنامه تشویق و اهتمام داشتند.

آیت الله غروی یکی از تاریخ شناسان اسلامی نیز دربیان نحوه شکل گیریی پیاده روی اربعین در قرون پیشین چنین بیان کرده است:

تا اواسط قرن ۸ هجری یعنی بعد از اینکه مرحوم علامه حلّی در سال ۷۲۶ هجری و در شهر حله عراق فوت کردند، حوزه شیعه در حله بود و آقازاده ایشان، پیکر مرحوم علامه حلی را ظاهراً به وصیت علامه از حله به جوار مرقد امیرالمومنین در نجف اشرف منتقل کردند و همان جا ماندند و عملاً به تدریج طلاب شیعه در حوزه حله منتقل به نجف شدند (این تاریخ انتقال حوزه شیعه از حله به نجف اشرف است) آنچه بنا بر مشهور سر زبان های حوزوی معمول بود و روایت می شد، این است که بعد از مرحوم شیخ طوسی اولین مدرسه دینی علمی که در نجف ساخته شده، مدرسه سلیمیه است که در بازار نزدیک حرم امام علی(ع) وجود دارد و هنوز هم شناخته شده است و ایشان اولین کسی هستند که به اضافه تعطیلی روز جمعه، روز پنجشنبه را نیز تعطیل کردند.

وی ادامه داد: آب فرات از کوفه می گذشت، اما بین رودخانه نسبتاً بزرگ فرات کوفه تا نجف اشرف حدود ۱۰ کیلومتر فاصله وجود داشت لذا روزهای پنجشنبه را نیز تعطیل کردند تا بتوانند برای دریافت و آوردن آب از کوفه به نجف برسند و کارهای شخصی خود را انجام دهند، ایشان همگان را تشویق می کردند تا شب‌های جمعه خودشان را به زیارت مخصوصه شب‌های جمعه امام حسین(ع) برسانند؛ از آن پس بود که برای هر زیارت مخصوصه‌ای، سه تا چهار روز قبل از آن زیارت مخصوصه، حوزه را تعطیل می کردند تا طلاب جوان هر چند نفری با یکی از اساتید خود توافق کنند و خود را به کربلا می رسانند، پیاده‌روی از نجف به کربلا این‌چنین شروع شد و البته برای زیارت مخصوصه بود چون در زیارت غیرمخصوصه مگر فرادی انگیزه پیدا کنند و بروند وگرنه آنچه به طور دسته جمعی در زیارات مخصوصه از جمله زیارت اربعین عمل می شده و تا حدود ۵۰ سال پیش این پیاده روی اختصاص به طلاب حوزه داشت و عملاً هم طلاب عجم یعنی ایرانیان مقیم نجف این کار را انجام می دادند.

اربعین

پیاده روی طلاب ایرانیان مقیم نجف

استاد برجسته تاریخ اسلام گفت: زمانی که ما در نجف بودیم یادمان نیست که طلاب عرب حوزه نجف، برای زیارت امام حسین(ع) پیاده راهی شوند، اگر هم بود یک یا دو نفر بودند و در واقع حضور چشم‌گیری نداشتند و عمده حرکت چشمگیر برای طلاب ایرانیان مقیم نجف بود. یکی از آقایان علمای کربلا به نام آیت‌الله حاج شیخ محمدحسین سیبویه یزدی برای ادامه تحصیل و مخصوصاً بحث مرحوم آیت الله خویی از کربلا به نجف منتقل شده بود. ایشان چون متولد کربلا بودند عربی را می دانستند (گرچه به لهجه فارسی عربی صحبت می کردند) و برای شب های ماه مبارک رمضان در مسجد شیخ طوسی منبر می رفتند و جمعیت زیادی در مسجد شیخ طوسی جمع می شد و ایشان با افراد مربوط به خودشان و بیشتر آقازاده هایشان که معمم شده بودند، به همان روش طلاب حوزه از نجف به کربلا مشرف می شدند و کم کم از همان افراد اصحاب مجلس ایشان از آنهایی که یا عرب بودند یا عرب های ایرانی تبار بودند، به تدریج همراه مرحوم سیبویه به کربلا مشرف می شدند، بار اول ۱۰ تا ۲۰ نفر بودند و بار دوم به ۳۰ تا ۴۰ نفر رسیدند و به مرور جمعیت زیاد شد تا زمان احمد حسن البکر رییس جمهور بعثی عراق که معاون او صدام حسین بود و عمده کار حسن البکر را انجام می داد؛ صدام از این پیاده روی جلوگیری کرد و این مساله بیشتر موجب انگیزه مردم شیعه نجف اشرف برای عنایت بیشتر به پیاده روی شد، اما یک تا دو سال که ادامه دادند بعثی ها شدیداً برخورد و جلوگیری کردند لذا بعد از سقوط صدام این سنت مخصوصاً در میان غیر اهل علم از سر گرفته شد.

اولین موکب در مسیر زائرین اربعین

موکب‌داران اربعین

او یادآور شد: یک نفر از اهل علم به نام آقای سیدحمید طیب حسینی همدانی الاصل، که آقازاده مرحوم آقا سید محمود طیب حسینی است که او آقازاده مرحوم حجت الاسلام سیدحسین همدانی که از اصحاب مرحوم آیت الله شاهرودی بود و چند کتابی هم نوشته است، پدر ایشان ملتزم چراغانی نجف در جشن های میلاد امام حسین(ع) بود، بعد از فوت آیت الله حکیم بعثی ها پدر ایشان آقا سیدمحمود را اعدام کردند و آقازاده ایشان هم در شرف اعدام بود که به صورت معجزه آسایی نجات پیدا کرد و ایشان بعد از سقوط صدام این مسئولیت را به عهده گرفت که حرکت پیاده روی از نجف به کربلا را راه بیاندازد؛ بار اول چند تریلی هم کرایه کرد و چند تنور نان روی این تریلی ها گذاشت و کارگر شاطر نانوا استخدام کرد که اینان تنها نان می پختند و در بین راه به پیاده روان می دادند و کم کم این موکب ها تأسیس شد. بعد از سقوط صدام، نخست وزیر آن زمان آقای جعفری بود و ایشان هم به این برنامه کمک کرد و خرج بسیاری از این مواکب را برعهده گرفت.

البته حرکتی که بیشتر این مساله را رواج داد، این بود که می خواستند موقعیت مرحوم آیت الله سیدمحمد باقر حکیم را در میان شیعیان عراق به اثبات عملی برسانند لذا در زمان نزدیک به اربعین حسینی ایشان را از بصره به عراق راه انداختند و جمعیت بسیاری شهر به شهر از ایشان استقبال می کردند لذاست که پیاده روی از بصره به کربلا نیز در آن زمان راه افتاد و زمینه ساز راهپیمایی های دسته جمعی شد که شاهدیم هر سال با جمعیت زیادتری از سابق ادامه پیدا می کند.

دوران نخست و زیارت جابر بن عبدالله انصارى از شهدا

جابر بن عبدالله انصارى از صحابه رسول خدا و یاران با وفاى اهل بیت(ع) است. او که در اواخر عمر نابینا گردیده بود به همراه عطیه عوفی برای زیارت سیدالشهدا(ع) به کربلا رفت. ورود جابر صحابى بزرگ پیامبر اسلام(ص) به کربلا در اربعین حسینى، در واقع این هدف را دنبال مى کرد که سدّ خفقان را بشکند و راه را براى زائران حسینى بگشاید تا با زیارت پرشورشان پرچم عاشورا را در کربلا برافرازند و خاطره شهیدان را همواره زنده نگه دارند و مبارزه دامنه دارى را از این طریق بر ضدّ دشمن آغاز کنند.

جابر بن عبدالله انصارى از صحابه رسول خدا و یاران با وفاى اهل بیت(علیهم السلام) است. پدرش عبدالله بن عمرو بن حرام انصارى از پیشگامان دعوت پیامبر براى هجرت به مدینه است. عبدالله بن عمرو در بیعت عقبه (در مکه) حضور داشت. در جنگ بدر و احد نیز در رکاب رسول خدا شرکت جست و در جنگ احد به شهادت رسید.

اربعین

جابر خود نیز در بیعت عقبه ثانیه ـ در حالى که کودک بود ـ در کنار پدرش شرکت داشت. وى از یاران برجسته رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بود. و در هیجده غزوه همراه پیامبر حضور داشت و در جنگ صفین نیز در رکاب على(علیه السلام) بود. او در اواخر عمر نابینا گردید و در سال ۷۴ یا ۷۷ هجرى در سنّ ۹۴ سالگى وفات یافت.

مطابق نقل سید بن طاووس کاروان اهل بیت(علیهم السلام) در کربلا با جابر و یارانش ملاقات کردند و با گریه و ناله و زارى به استقبال یکدیگر شتافتند و چند روزى را در کربلا به اقامه عزا پرداختند.

مقرّم در مقتل خود این واقعه را چنین بیان می کند که: پس از سه روز عزادارى، امام سجّاد(علیه السلام) چاره اى جز این ندید که دستور حرکت از کربلا را به سوى مدینه صادر نماید، چرا که مى دید عمه هایش و زنان و کودکان، شب و روز آرام و قرار ندارند و به نوحه و گریه مى پردازند. از کنار قبرى برمى خیزند و در جوار قبرى دیگر مى نشینند (خوف آن بود که آنجا جان خود را از دست دهند).