۰ نفر

اشتباهات بد زن و مرد بعد از طلاق و پایان رابطه

۲۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱۴:۵۴
کد خبر: 642915
اشتباهات بد زن و مرد بعد از طلاق و پایان رابطه

بعد از تمام شدن یک رابطه عاطفی، که شما سرمایه گذاری روانی زیادی برای آن کرده بودید، انجام رفتارهای اشتباه امری طبیعی است و احتمالا ناشی از فشارهای روحی زیادی است که برشما وارد شده است. اما چنین اقداماتی می تواند به ضرر شخصیت و عزت نفس شما باشد.

اشتباهاتی که بعد از طلاق رُخ می دهد

به گزارش اقتصاد آنلاین، به یاد داشته باشید که یکی از ویژگی های انسان منطقی و دارای سلامت روان این است که تحمل ناکامی را داشته باشد و بتواند با کمترین آسیب آن رویداد ناخوشایند را پشت سر بگذارد. زمانیکه بعد از تمام شدن رابطه و از روی خشم تصمیم به انجام کاری را داشتید قبل از آن حتما با خود بررسی کنید که این تصمیم من چه سودی به حال من دارد؟ آیا شخصیت من را اول از همه پیش خودم و بعد در برابر طرف مقابل زیر سوال نمی برد؟ آیا این کار عزت نفس و غرور من را خدشه دار نمی کند؟ اگر این کار را انجام دادم او جوابی نداد چه؟ آیا این بی محلی بیشتر مرا عذاب نمی دهد؟ پس قبل از گرفتن تصمیم هیجانی مقاله زیر را مطالعه کنید.

برای انجام صحبت پایانی بیش از حد عجله و اصرار نکنید

منظور از صحبت پایانی وقتی است که دو طرفی که از هم جدا شده‌اند، تصمیم می‌گیرند مانند دو فرد عاقل و بالغ رفتار کنند و با هم درباره‌ی مسائلی صحبت کنند که می‌خواستند آنها را در دوران جدایی مطرح کنند، اما نتوانسته‌اند. این گفتگو غالباً شامل معذرت‌خواهی برای زدن حرف‌های ناخوشایند و پرتاب کردن اشیاء به طرف یکدیگر می‌شود. این گفتگو دلتان را سبک می‌کند و چون تمام حرف‌های ناگفته‌تان را در آرامش بیان می‌کنید، می‌توانید سرانجام این رابطه‌ی شکست خورده را پشت سر بگذارید و به زندگی‌تان ادامه بدهید. گفتگوی حضوری برای برخی بسیار سخت و ناراحت کننده است و ترجیح می‌دهند که گفتگوی پایانی‌شان را تلفنی یا حتی از طریق نامه انجام دهند. این گفتگو مفید است، اما فقط به شرطی که هر دو نفر شکست عشقی را پشت سر گذاشته باشید. اگر برای انجام این گفتگو عجله کنید، فقط نمک بر زخم‌هایی می‌پاشید که هنوز التیام نیافته‌اند و زخم را دوباره باز و دردناک می‌کنید. از آنجایی که درد و ناراحتی هنوز برطرف نشده است، احتمال دارد که ماجرای آزاردهنده‌ای به پا شود. خاطره‌ی دعوا و روز جدایی هنوز تازه است و این عجله‌تان برای گفتگو ممکن است که باعث جاری شدن سیلاب اشک شود. پیشنهاد می‌کنیم قبل از تلاش برای برگرداندن عشق از دست رفته‌تان حداقل چند ماه صبر کنید و بعد با هم حرف بزنید تا مشکلی پیش نیاید.

پذیرش دلایل ناموجه طرف مقابل برای تمام شدن رابطه

بسیاری از دختران و پسران بعد از تمام شدن رابطه بدنبال پیدا کردن علت اصلی اختلافشان می‌روند. مدام با سوال و جواب می‌خواهند علت را پیدا کنند. در این میان گاهی برخی از افراد تحت تاثیر صحبت‌های طرف مقابل قرار می‌گیرند و فکر می کنند فقط آنها در این رابطه مقصر بوده‌اند و به همین دلیل شروع به اصرار کردن برای ادامه رابطه می‌کنند. یا اینکه دلایل نامربوط طرف مقابل را قبول می کنند و حاضر می شوند با از خودگذشتگی افراطی همه مشکلاتی که او می‌گوید را از سر راه رابطه خود بردارند.

دنبال کردن عشق سابق‌ یا فرد جدیدی که وارد زندگی‌اش شده است

هر عکس شاد و خندانی که او به اشتراک می‌گذارد، مانند خنجری است که در قلبتان فرومی‌رود. می‌دانیم که لازم است درد و ناراحتی را در ذره ذره‌ی وجودتان حس کنید تا به حالت تخلیه‌ی هیجانی برسید و بتوانید به زندگی عادی برگردید، اما با کنترل کردن دائمی عشق سابق‌تان فقط دوران درد و رنج را طولانی‌تر می‌کنید. به علاوه به شما مربوط نمی‌شود که او بعد از جدایی چه کاری انجام می‌دهد. اگر برای مقابله در برابر این وسوسه نیاز به کمک دارید، یک فکر خوب برای این که دیگر دائماً به عشق سابق‌تان فکر کنید، این است که او را در تمام شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید. اگر فکر می‌کنید باز هم نمی‌توانید در مقابل وسوسه‌ی چک کردن صفحات او مقاومت کنید، تمام برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی را از روی دستگاه‌تان پاک کنید و دور اینترنت را چند روزی خط بکشید. به این ترتیب نه تنها دست از تعقیب کردن او برمی‌دارید، این کار مانع از آن می‌شود تا ناراحتی‌ها و شکایت‌هایتان را در شبکه‌های آنلاین به نمایش بگذارید.

 رفتن به مکان‌های خاطره‌انگیز

رفتن به پاتوق‌ها و مکان‌های خاطره‌انگیز به اندازه‌ی تعقیب کردن عشق سابق‌تان بد است، تنها تفاوتش در این است که این کار را وقتی راحت روی مبل در خانه‌تان نشسته‌اید، انجام نمی‌دهید. وقتی به مکان‌هایی می‌روید که عادت داشتید با هم به آنجا بروید، یاد روزهای خوش با هم بودن می‌افتید و در نتیجه دل‌تان بیشتر از قبل برای عشق سابق‌تان تنگ می‌شود. بدترین بخش ماجرا اینجا است که ممکن است در جمع و مقابل چشم ده‌ها غریبه زیر گریه بزنید. تنها دلیل موجه برای سر زدن به پاتوق‌های عاشقانه‌ی قدیمی‌تان این است که خاطرات جدیدی را در آن نقاط ایجاد کنید، البته بهتر است این کار را زمانی انجام بدهید که این شکست عشقی را پشت سر گذاشته‌اید و او را فراموش کرده‌اید. بهتر است یک مکان خاص را در خاطره‌تان محبوس نکنید. پس وقتی دردهایتان التیام یافت و به حالت عادی برگشتید، می‌توانید دوباره به این مکان‌ خاطره‌انگیز بروید تا آن را از “رستورانی که محل اولین قرارمان بود” به “رستورانی که جوجه‌ی فوق‌العاده‌ای داره” تبدیل کنید.

ارسال پیام و تماس گرفتن

متاسفانه بسیاری از افراد بعد از تمام شدن رابطه، به مرزهای طرف مقابلشان احترام نمی‌گذارند و مدام با زنگ زدن‌های فراوان و ارسال پیام هم خود را آزرده می‌کنند و هم آرامش او را سلب می‌کنند. این کار هم یکی از اشتباهات رایج بعد از تمام شدن رابطه است که افراد فکر می‌کنند با فرستادن پیام‌ و ابراز علاقه کردن‌های بسیار عاجزانه می‌توانند طرف مقابلشان را جذب خود کنند. اما بهتر است بدانید که فرستادن هر گونه عکس و پیام با مضمون شکست عشقی و عاطفی فقط بیشتر شما را از چشم او می اندازد. هرچه بیشتر پیام دهید و تماس بگیرید احتمال این را که او محترمانه پاسخ شما را دهد بسیار کم می‌کند. همچنین مطالعات نشان داده‌اند که نداشتن هیچ گونه تماس با طرف مقابلتان به مدت ۴ هفته بعد از جدایی، احتمال بازگشت او را نسبت به زمانی که مدام برایش مزاحمت ایجاد کنید، افزایش می‌دهد. اما دلایل اهمیت این دوره از ممنوعیت تماس عبارت است از:

ممنوعیت تماس کمک می‌کند تا به آرامش برسید. هرچند تماس نگرفتن با عشق سابق‌تان، به ویژه در ابتدای کار سخت است، اما پایبندی به این قانون کمک می‌کند تا آرام شوید. به این ترتیب آرامش در قلب و ذهن‌تان جاری می‌شود.

ممنوعیت تماس کمک می‌کند که تمرکزتان را حفظ کنید. مسلماً نمی‌خواهید که دائماً به عشق سابق‌تان و رابطه‌ی گذشته فکر کنید. زندگی خودتان را فراموش نکنید، از اهداف، بلندپروازی‌ها و رویاهایتان آگاهی داشته باشید. زندگی کردن در دنیای عشق سابق را متوقف کنید.

در دوران ممنوعیت تماس می‌توانید فعالیت‌های محبوبی را که مدت‌ها به آنها بی‌توجه بودید، دوباره کشف کنید و از آنها لذت ببرید. این سرگرمی‌ها به شما کمک می‌کنند تا قدر زندگی را بدانید، زخم‌هایتان را التیام دهید، ذهنیت مثبتی پیدا کنید، از احساسات منفی رها شوید و امید پیدا کنید.

به کمک این قانون می‌توانید مانع از آن شوید که احساسات منفی از نظر جسمی، روحی و روانی به زندگی‌تان آسیب بزند. وقتی بعد از جدایی باز هم با عشق سابق‌تان رابطه داشته باشید، رها شدن از چنگال احساسات منفی مربوط به آن رابطه دشوار خواهد بود.

ممنوعیت تماس مانع از آن می‌شود که ناامید و درمانده به نظر برسید. ناامید و محتاج به نظر رسیدن اصلاً خوب نیست، چون ممکن است عشق سابق‌تان به این فکر بیفتد که از ضعف‌تان سوءاستفاده کند و احساسات‌تان را بازیچه‌ی دست خودش قرار بدهد. همچنین اگر با تماس‌های مکررتان او را آزار بدهید، ممکن است شانس برگرداندنش را از دست بدهید. این تماس‌ها و پیام‌های مداوم این تصور را ایجاد می‌کند که خودتان زندگی ندارید و برای خوشبخت بودن همواره نیاز به دیگری دارید.

ممنوعیت تماس کمک می‌کند تا جنبه‌های مثبت و منفی رابطه‌تان را ببینید تا بهتر بتوانید درباره‌ی برگشت به رابطه قضاوت کنید.

در این دوران می‌توانید اعتماد به نفس و عزت نفس از دست رفته‌تان را دوباره پیدا کنید. مطمئن باشید به خودتان افتخار خواهید کرد که توانسته‌اید یک مدت طولانی هیچ تماسی با عشق سابق‌تان نداشته باشید.

ممنوعیت تماس به شما کمک می‌کند که تصویر عشق سابق‌تان را از ذهن‌تان پاک کنید و به این ترتیب ذهن‌تان را از کنترل او دربیاورید. مادامی که ذهن‌تان تحت کنترل او باشد، زخم‌هایتان التیام نمی‌یابد و انگیزه‌ای برای برگشت به زندگی عادی نخواهید داشت.

ممنوعیت تماس به شما ثابت می‌کند که بدون عشق سابق‌تان هم می‌توانید زنده بمانید و احساس خوشبختی کنید. لازمه‌ی رسیدن به خوشبختی رابطه داشتن با دیگری نیست، شادی و خوشبختی امری درونی است.

آخرین فایده‌ی ممنوعیت تماس این است که متوجه می‌شوید با التماس کردن نمی‌توانید به همه جا برسید. به این ترتیب متوجه می‌شوید که صاحب وقار و شخصیت هستید و لازم نیست ارزش‌تان را پایین بیاورید تا دیگری شما را بپذیرد. قانون ممنوعیت تماس چشم‌هایتان را باز می‌کند تا متوجه شوید که مجبور به التماس کردن نیستید.

فرستادن واسطه

بسیاری دیگر از افراد نیز زمانی‌که می بینند از پیام دادن و تماس گرفتن جوابی نمی‌گیرند دست به دامن دوستان و آشنایان می‌شوند و از آنها می‌خواهند تا واسطه دوستی دوباره آنها و برگرداندن عشقشان شوند. این کار علاوه براینکه آبرو و اعتبار شما را مقابل این افراد خدشه دار می‌کند باعث ایجاد کدورت در دل طرف مقابلتان نیز می شود.

توهین کردن و بحث کردن

بدترین اتفاقی که شاید می‌تواند بین شما و عشق سابقتان بیفتد، این است که تمام تلاش‌های شما برای جلب توجه و نظر او بی‌پاسخ بماند و شما تحت تاثیر هیجانات خود قرار گرفته و با ارسال پیام به او توهین کنید یا در محل کارش آبروی او را مقابل دوستان و همکارانش ببرید. احتمالا بعد از چنین کاری پشیمان خواهید شد و دوباره مجبور می شوید از او عذرخواهی کنید. پس پیشنهاد می کنیم که قبل از انجام این اشتباه حتما خوب فکر کنید.

زندانی کردن خود

با چشم‌های خیس، بینی سرخ و بغضی که هر لحظه ممکن است با کوچکترین تحریکی بترکد، اگر بخواهید خودتان را در خانه حبس کنید و در غم و ماتم فرو بروید، واقعاً نمی‌توانیم سرزنش‌تان کنیم. اما زندگی ادامه دارد، حتی اگر مجرد باشید و قلبتان شکسته باشد. یک یا دو روز در خانه ماندن برای بهبود حال و بازیابی نیرو اشکالی ندارد، اما مدت بیشتر از این برایتان مضر است. درست است که عشق‌تان را از دست داده‌اید، اما دلیل نمی‌شود که تمام داشته‌های دیگرتان را هم از دست بدهید. حاضر شدن در محل کار، معاشرت کردن با دیگران و انجام دادن فعالیت‌های مورد علاقه به شما ثابت می‌کند که تا شقایق هست باید زندگی کرد. این فعالیت‌ها به مرور زمان از حالت سازو کارهای دفاعی و اقداماتی برای پرت کردن حواس بیرون می‌آید و بیشتر شبیه فعالیت‌های روزمره‌ای می‌شود که قرار است اکنون دوباره از آنها لذت ببرید.

شروع سریع یک رابطه‌ی جدید از سر ناامیدی و تنهایی

شاید رابطه‌ای که به سرعت بعد از جدایی شروع می‌کنید، کمک کند تا شکست عشقی قبلی را فراموش کنید، اما تاثیر آن محدود است. این رابطه‌ی سطحی که از سر ناامیدی شکل می‌گیرد، نمی‌تواند جایگزین رابطه‌ی عمیق قبلی بشود. بااین توصیف بهترین چیزی که می‌توانید امیدوار باشید از این رابطه به دست بیاورید، این است که فرد مهربان و خوش‌مشربی را پیدا کنید که بتوانید با او حرف بزنید و قدری خوش بگذرانید. شروع یک رابطه‌ی جدید بعد از شکست عشقی اشکالی ندارد، اما اگر رابطه‌ی جدید را به سرعت بعد از جدا شدن از عشق‌تان شروع کنید، ضرر این رابطه بیشتر از سودش خواهد بود. به علاوه ممکن است بدبختی‌تان به ناامیدی تبدیل شود و در نهایت تنهای تنها به خانه برگردید. ضمناً این نکته را هم باید در نظر بگیرید که ممکن است یار جدیدتان را هم با ناله و زاری‌های مداوم و این که “آخه اون چرا دیگه منو دوست نداره؟” از خودتان برانید.

از بین بردن خود

رابطه‌تان متلاشی شده است، پس چرا خودتان هم درهم نشکنید؟ این تصور کاملاً اشتباه است. نشئگی و سرخوشی ناشی از غرق کردن خودتان در موسیقی‌های پرسرو صدا و سیگار کشیدن دردتان را فقط الان از بین می‌برد و فردا صبح باید سردرد و خماری این سرخوشی را تحمل کنید. فقط به این فکر کنید که اگر مجبور شوید سردرد وحشتناک را هم علاوه بر درد قلب شکسته تحمل کنید، اوضاع شکست عشقی‌تان چقدر بدتر می‌شود؟

انتقام گرفتن

وجودتان بلافاصله بعد از جدایی سرشار از احساسات منفی خواهد بود. احساس می‌کنید که قربانی یک بازی شیطانی شده‌اید و معتقدید حق‌تان است که از عشق سابق‌تان انتقام  بگیرید. دست نگه دارید! باید بدانید که تازه رخداد آسیب‌زننده‌ای مانند شکست عشقی را پشت سر گذاشته‌اید، بنابراین احتمالاً احساسات‌تان در حال حاضر بر عقل‌تان غلبه دارد. تمام این افکار انتقام‌آمیز احتمالاً فقط تلاش‌های قلب ضعیف و شکسته‌تان است که به دنبال راهی برای خالی کردن خود است. انتقامی که شامل درد و صدمه‌ی جسمی، آسیب زدن به اموال و تحقیر کردن طرف مقابل باشد، فکر خوبی نیست. بنابراین اگر عزم‌تان را جزم کرده‌اید تا از آدمی که دلتان را شکسته است، انتقام بگیرید، این کار را به روش باکلاسی انجام دهید: قلب شکسته‌تان را ترمیم کنید، روی پای خودتان بایستید و به آدم بهتری تبدیل شوید.

سعی کردن برای تبدیل شدن به یار دلخواه عشق سابق

تبدیل شدن به یک آدم بهتر و بهبود دادن خود یکی از بهترین و سالم‌ترین کارهایی است که می‌توانید بعد از شکست عشقی انجام دهید. اما اگر خودتان را برمبنای استانداردهای عشق سابق‌تان بهبود دهید، این کار جز آن که باعث شود، همچنان متکی به عشق سابق‌تان باشید، فایده‌ی دیگری ندارد. وقتی سعی می‌کنید خودتان را به فرد دلخواه عشق سابق‌تان تبدیل کنید، به او ثابت می‌کنید که هنوز به دنبال راهی هستید تا باقیمانده‌ی رابطه‌ی شکست خورده‌تان را نجات بدهید. (سندرم ارباب/ برده) هرچند نهایت تلاش‌تان را به کار می‎برید تا خود را به فرد مورد علاقه‌ی عشق سابق‌تان تبدیل کنید، اما واقعیت این است که هنوز خودتان هستید. تغییر دادن رنگ مو، کار کردن بر روی عضلات یا افزایش اطلاعات درباره‌ی هنر و فرهنگ برای این که عشق سابق‌تان دوباره عاشق شما بشود، کافی نیست. در نهایت ممکن است او عاشق این خصوصیات و کارهای جدید بشود و مجبور بشوید که همین ظاهر را حفظ کنید و به وانمود کردن ادامه بدهید تا رابطه‌تان ادامه داشته باشد. به طور خلاصه مثل این است که رابطه‌تان بر دروغ بنا شده باشد.

مقایسه کردن تجربه‌ی خود با دیگران

هر فردی فراز و نشیب‌های رابطه‌ی عاشقانه را متفاوت با دیگری تجربه می‌کند، این امر درباره‌ی شکست عشقی نیز صادق است. اگر احساس می‌کنید دوستان‌تان سریع‌تر از شما شکست عشقی‌تان را پشت سر گذاشته‌اند، باید بدانید که این تفاوت‌ها کاملاً عادی است. نمی‌توانید خودتان را با هیچ کس دیگری مقایسه کنید، چون تجربه‌تان کاملاً با تجربه‌ی دیگران تفاوت دارد. نمی‌توانید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، چون انگیزه‌های دیگران و دلیل انجام دادن کارهایشان را نمی‌دانید. شما هیچ چیزی درباره‌ی رابطه‌ی آنها نمی‌دانید، پس از این مقایسه‌های پوچ برای خودتان باید و نباید درست نکنید.

نصیحت خواستن از افراد بی‌شمار

اگر با هر کسی که سر راه‌تان قرار می‌گیرد، مشورت کنید، بیشتر گیج و سردرگم خواهید شد. داشتن شبکه‌ای حمایتی از افرادی که به حرف‌هایتان گوش بدهند، عالی است، اما اگر هر کدام یک نظر داشته باشند و توصیه‌ی متفاوتی بکنند، احتمالاً سرتان مملو از ایده‌های متناقض خواهد شد. دوستان همیشه شما را نصیحت می‌کنند، نصایحی که معمولاً متناقض با یکدیگر است، و در نهایت تنها کسی که می‌داند چکار باید بکنید، خودتان هستید.

دست‌کم گرفتن شکست عشقی

اگر در رابطه‌تان مورد سوءاستفاده قرار گرفته‎‌ باشید، باید بدانید که دوران بعد از جدایی خطرناک‌ترین دوران برای فرد قربانی است که گاهی حدود یک سال ادامه می‌یابد. بسیاری از قربانیان خشونت‌های خانگی خطر را در این دوران دست‌کم می‌گیرند، چون فکر می‌کنند که بدترین اتفاق‌ها گذشته است. اما اغلب اوقات این‌طور نیست، فرد سوءاستفاده کننده جدایی را به عنوان از دست دادن کنترل قلمداد می‌کند، در این بین بسیاری از قربانیان احساس آسودگی می‌کنند که سرانجام از آن موقعیت رها شده‌اند، اما متوجه نیستند که همسر سابق‌شان تا چه حد می‌خواهد دوباره آنها را تحت کنترل خود بگیرد؛ حتی ممکن است زندگی آنها در خطر باشد. بهترین کار این است که حامیانی برای خود پیدا کنید و داستان زندگی‌تان را با روانشناس یا فرد معتمدی در میان بگذارید تا امنیت‌تان حتی‌الامکان تضمین شود.

مقایسه کردن افراد جدید با عشق سابق

اگر به اندازه‌ی کافی صبر کرده‌اید تا زخم‌هایتان التیام پیدا کند و بتوانید دوباره روی پای خودتان بایستید و دیگر سرشار از نفرت نیستید، کار فوق‌العاده‌ای انجام داده‌اید. اما حتی اگر فکر کنید که همه چیز را به درستی سرو سامان داده‌اید، ممکن است ناگهان متوجه شوید که دائماً در حال مقایسه کردن افراد جدید با عشق سابق‌تان هستید. بسیاری عاشق این هستند که رابطه‌های جدیدشان را با رابطه‌های قبلی مقایسه کنند؛ البته قبول داریم که چون این شکست عشقی جدیدترین خاطره‌ی عاشقانه‌تان است، مقایسه نکردن سخت است. معمولاً بعد از به اتمام رسیدن یک رابطه فقط به جنبه‌های مثبت آن فکر می‌کنید و فکر می‌کنید هیچ کس به پای عشق سابق‌تان نمی‌رسد. اما فقط باید روی افراد جدید و خصوصیات آنها متمرکز شوید، نه این که آیا آنها در حد و اندازه‌ی عشق سابق‌تان هستند یا خیر. مقایسه نکردن سخت است، اما با تمرین می‌توانید از این کار ممانعت کنید. به عبارت دیگر هر چه با افراد بیشتری آشنا شوید، کمتر به این فکر می‌کنید که عشق سابق‌تان چطور رفتار می‌کرد یا چه ویژگی‌هایی داشت.

احساسات خود را کنترل کنید و خیال پرداز نباشید

ما در شرایط شما نیستیم ولی قطعا درک می کنیم که قرار گرفتن در چنین وضعیتی چقدر می تواند ناراحت کننده و آزارنده باشد. سعی نکنید جلوی احساسات خود را بگیرید. در خلوت خود هرچقدر که دوست دارید گریه کنید و هیجانات خود را تخلیه کنید. این کار به شما کمک می کند تا کمی آرام شوید و راحت تر به شرایط موجود نگاه کنید. اما حواستان باشد که واقع بین باشید. این شکست عاطفی مانند هر رویداد تلخ دیگری باید دوره خود را بگذارند تا کمی از فشارش کاسته شود. به همین جهت به خودتان امید بازگشتش را ندهید و به دنبال موقعیت های جدید خود باشید.

برای بازگرداندن رابطه چکار باید کرد؟

رفتار شما بعد از تمام شدن رابطه بسیار تعیین کننده است، شما می‌توانید همه چیز را به دست احساساتتان بسپارید و مرتکب اشتباهاتی که گفته شد بشوید و او را از خودتان دورتر کنید و یا برعکس، کاری کنید او خودش به این نتیجه برسد که جدایی از شما اشتباه بزرگی بوده و بخواهد دوباره به رابطه برگردد. برای این منظور باید برای مدت مشخصی از او فاصله بگیرید، زندگی شخصی‌تان را سرو سامان دهید، تغییرات مثبتی در خودتان بوجود بیاورید و سپس جوری او را جذب کنید که تمام معادلات ذهنی‌اش در مورد شما بهم بخورد و خودش به این نتیجه برسد که می‌خواهید بخشی از زندگی شما باشد. 

باوجود اینکه تمام شدن رابطه عاطفی یکی از تلخ‌ترین اتفاقات زندگی هر شخص است، اما مراقب باشید که تحت تأثیر احساسات خود اشتباهی مرتکب نشوید زیرا هر رفتار اشتباه از سوی شما می‌تواند شخصیت و غرورتان را زیر سوال ببرد. زمانی که ارتباطتان به هر دلیلی تمام شد، در  تلاش برای بازگشت و برای صحبت درباره اتفاقاتی که بینتان افتاده عجله نکنید. هر دلیلی ناموجهی را قبول نکنید. درباره زندگی خصوصی طرف مقابلتان و هر شخصی که وارد زندگی‌اش شده کنجکاوی نکنید. با پیام دادن های مکرر او را کلافه نکنید، واسطه‌ای برای برگرداندنش نفرستید چون در صورت شنیدن جواب منفی او بسیار ناامید خواهید شد.

بخاطر پاسخ منفی که می دهد به او توهین نکنید و محترم باشید. سعی نکنید تا با رفتن به‌جاهایی که با آن‌ها خاطره داشتید روحیه خود را آزرده کنید. خودتان را در خانه زندانی نکنید. بلافاصله بعد از تمام شدن رابطه با شخص جدیدی وارد ارتباط نشوید چراکه احتمالا از آن رابطه هم ضربه خواهید خورد، ضمن اینکه این کار از لحاظ اخلاقی خیانت به شخصی است که به تازگی با او وارد ارتباط شده‌اید.

به دنبال انتقام نباشید و سعی نکنید با اشتغال به کارهای بیهوده مثل زیاد سیگار کشیدن زیاد خوش‌گذرانی کردن خودتان را مجبور به فراموشی کنید. رابطه شما تمام‌شده پس تلاش برای زندگی کردن به‌گونه‌ای که عشق سابقتان دوست دارد کار اشتباهی است. زیاد به دنبال نصیحت گرفتن از دوستان و اطرافیان نباشید چراکه همه آن‌ها درباره این موضوع نظرات مختلفی دارند و هیچ‌کدام جای شما نیستند همان‌طور که شما نیز جای بقیه نیستید و نباید رابطه خود را با آن‌ها مقایسه کنید. اگر وارد ارتباط جدیدی شدید به‌هیچ‌عنوان نباید او را با عشق سابقتان مقایسه کنید چون این کار هم اشتباه است. جلوی احساسات خود را نگیرید و اجازه دهید هیجانات منفی از ذهن و وجودتان تخلیه شوند اما واقع بین باشید و خیال پردازی نکنید. با قدرت و انگیزه هرچه تمام دنبال پیدا کردن موقعیت های جدید باشید.