۰ نفر

ذهن خوانی؛ تو مغز کم حرفها چی میگذره؟

۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۴:۰۶
کد خبر: 635967
ذهن خوانی؛ تو مغز کم حرفها چی میگذره؟

معمولا افراد کم حرف را در دسته اشخاص درونگرا قرار می دهیم، آنها کمتر صحبت می کنند و احتمالا بیشتر فکر می کنند به همین دلیل برای اینکه بتوانیم به برخی خواسته و نیازهای آنها آگاهی پیدا کنیم باید در ذهن خوانی متبحر شویم.

به گزارش اقتصاد آنلاین، چند نفر از شما با همسر، فرزند، والدین یا همکاران کم حرف رو به رو هستید؟ خودتان چطور فکر می کنیم درونگرایید و کم حرف و دیگران خواسته هایتان را بد متوجه می شوند؟

این ها پاسخ هایی هستند که می توانیم به آن پاسخ دهیم اما راه حل مشخصی برای ابراز خواسته هایمان به عنوان یک درونگرا یا خواندن ذهن انسان های کم حرف اطرافمان نداریم.

دوستی و زندگی با این آدم ها فوت و فن خودش را دارد. ما این قلق ها را با شما در میان می گذاریم.

نه خجالتی است و نه منزوی. فردی که به اندازه شما در رفتارهایش احساسات را به نمایش نمی گذارد و هیجان هایش را خرج نمی کند، در گروه درونگراها جای دارد. نه برای عوض کردنش تلاش کنید و نه او را به خاطر خنثی به نظر رسیدنش از چرخه روابط حذف کنید. برای برونگراهای پرسروصدا و اجتماعی، شکستن یخ رابطه با یک درونگرا آسان نیست. اما اگر فرد مقابل تان واقعا برای تان ارزشمند باشد، می توانید چنین زحمتی را به خود بدهید و با کمک این باید ها و نبایدها رابطه ای ایده آل و ماندگار را بسازید.

در این مطلب قصد داریم راه حل را تا حدودی به شما نشان دهیم.

درک افراد درونگرا

۱. بفهمید که درونگرایی شامل چه چیزهایی است

افرادی با شخصیت درونگرا معمولا ساکت و متفکرند و به‌سادگی در محیط‌هایی با انرژی بالا خسته می‌شوند. معمولا دیگران این افراد را «اندیشمند» می‌دانند و معتقدند چنین افرادی از تنهابودن رضایت دارند.

۲. ببینید که فرد وقتی استرس دارد یا خسته است، چطور تجدید قوا می‌کند

این یک شاخص کلیدی در تفاوت بین درونگرایان و برونگرایان است.

افراد برونگرا معمولا با تعامل با دیگران، اجتماعی‌بودن و شرکت در گردهمایی‌های اجتماعی، رویدادها و… تجدید قوا می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر، فضای اجتماعی به فرد برونگرا انرژی می‌دهد.

افراد درونگرا معمولا با جداشدن از موقعیت‌های اجتماعی و افراد دیگر، نشستن در تنهایی یا شاید صحبت‌کردن فقط با فردی که به او اعتماد دارند، انرژی خود را بازیابی می‌کنند. دلیل چنین برخوردی این است که تحریک اضافِی ناشی از سپری‌کردن زمان در کنار مردم، سروصدا و رفت‌وآمد دائمی، انرژی فرد درونگرا را تخلیه می‌کند. بدون امکان برای گوشه‌گرفتن، یک درونگرا خیلی زود مضطرب، ناراحت، کج‌خلق و حتی بیمار می‌شود.

۳.  برخی محیط‌ها افراد درونگرا را با خطر تحریک بیش‌ازحد مواجه می کنند

درونگرایان معمولا نسبت‌به محرک بیرونی مثل صدا، نور و فعالیت بسیار حساس‌اند. درحالی‌که شاید برونگراها کارکردن در حین گوش‌دادن به رادیو را بسیار راحت ببینند، درونگراها شاید رادیو را باعث حواس‌پرتی و مانع سکوتی بدانند که می‌توانند در آن به‌شکل مؤثر کار کنند.

4. زیاد حرف بزنید

به جای اینکه احساسات تان را از طریق کلمات با درونگراها در میان بگذارید، آنها را به زبان بی زبانی ترجمه کنید. یک درونگرا از لبخند سرشار از محبت شما بیشتر انرژی می گیرد تا از شنیدن پی درپی جمله دوستت دارم. آنها دوست ندارند با کلمات درگیر شوند و بهتر از هر کسی، معنای رفتار شما را بدون نیاز به شنیدن صدای تان می فهمند.

ذهن خوانی

حتما بارها برای شما نیز پیش آمده است که افراد نتوانسته اند ذهنتان را بخوانند و به همین خاطر از شما خواسته اند حرفتان را تکرار کنید. افرادی که چنین درخواستی را دارند در این مورد آگاهی ندارند که می‌توانند ذهن شما را بخوانند. آنها اینکار را به یک روش ثابت و همانند گذشته انجام می‌دهند. واقعیت این است که بیشتر افراد می‌توانند خواندن ذهن افراد را با آموزش‌های مخصوص، زمان، تمرکز و مجموعه‌ای از مهارت‌های خاص یاد بگیرند.

شما می‌توانید به طور طبیعی ذهن افراد را بخوانید

حتما از خودتان می‌پرسید چرا کسی می‌تواند خواندن ذهن افراد را یاد بگیرند؟ پاسخ به این سوال بسیار ساده است. معمولا هر فردی توانایی انجام اینکار را دارد. اگرچه اغلب فرضیات ما در این مورد اشتباه است اما این بدین معنا نیست که فرآیند خواندن ذهن با شکست مواجه می‌شود.

ما می‌توانیم افکار و احساسات افرادی که با آن‌ها تعامل داریم را به تصویر بکشیم. ما بیشتر اوقات واکنش‌های خود را بر روی چیزی که فکر می‌کنیم آن‌ها انجام خواهند داد متمرکز می‌کنیم به جای اینکه بر روی چیزهایی که به ما می‌گویند تمرکز داشته باشیم. ما اغلب به حالات صورت و زبان بدن این افراد نگاه می‌کنیم و به درستی حدس می‌زنیم که افسرده هستند، بیمارند، خوشحال هستند یا ناراحت و خشمگین اند. حالا فکر کنید یک نفر بازیگر خوبی باشد و بتواند احساسات خود را پنهان کند. در این شرایط که سرنخ‌های بصری و احساسی در صورت فرد وجود ندارد چگونه می‌توان ذهن فرد را خواند؟

مهارت‌های مورد نیاز برای ذهن خوانی

واقعیت این است که برای خواندن ذهن افراد نیاز به داشتن مهارت‌های زیادی نیست. تنها چیزی که نیاز دارید انگیزه ای برای یادگیری و تمایل و اشتیاق برای درک شرایط افراد است. واضح است که قبل از دستیابی به این مهارت، باید کمی تمرین کنید. اما لازم نیست یک گوی بلورین، کارت‌های مخصوص یا لباس‌های عجیب و غریب داشته باشید. شما باید بتوانید ذهن خود را از تمامی حواس پرتی‌های موجود خالی کنید.

برای برخی از افراد توسعه این مهارت به زمان زیادی نیاز خواهد داشت. ممکن است بخواهید در کلاسهای یوگا شرکت کنید تا قدرت تمرکز بر روی کارهای خود را به دست آورید. اینکار نه تنها به شما کمک می‌کند بر روی ذهن و انرژی خود تمرکز داشته باشید بلکه انعطاف پذیری خوبی در اختیار شما قرار می‌دهد.

نکاتی برای افراد مبتدی

اگر دوست دارید ذهن دیگران را بخوانید، می‌توانید برای آغاز کار ترفندها و نکاتی را دنبال کنید. این ترفندها توسط کیران بهارا روانشناس مشهور توسعه داده شده بود. مشتریان بهارا شامل مشهورترین و ثروتمندترین چهره‌های شناخته شده در حوزه سرگرمی و نمایش‌های تجاری هستند. شما باید این نکات را در خانواده یا در میان دوستان خود تمرین کنید. ممکن است بعد از آغاز تمرین متوجه نتایج سریعی شوید اما انجام آن به زمان زیادی نیاز خواهد داشت.

  • روح خود را باز کنید

علاوه بر پاک کردن ذهن از تمامی افکار مزاحم و استرس‌ها، شما باید انرژی خود را به روی افراد و احتمالاتی که در اطرافتان وجود دارد باز کنید. در مورد هیچ چیزی فکر نکنید. باید در زمان حال حضور داشته باشید. ذهن و روح شما باید با انرژی دریافتی از افراد و اطراف غرق شود. تمرینات یوگا یک روش آموزشی عالی برای انجام اینکار است. شما می‌توانید آن را در منزل و در یک اتاق آرام نیز تمرین کنید. زمانی که می‌خواهید بر روی افکار و انرژی خود تمرکز کنید مطمئن شوید که کسی در اتاق حضور ندارد.

  • دیدن و ندیدن

چند لحظه از زمان خود را برای دیدن فردی که در نزدیکی شما نشسته است صرف کنید. یک تصویر لحظه‌ای و ذهنی از ساختار صورت ، موها، چشم‌ها، ژست ، زبان بدن و سایر جزییات آن‌ها بگیرید.

باید یک ستون ذهنی داشته باشید که نشانه های موجود در هر شخص را با سایر چیزهایی که متعلق به او نیست جدا می‌کند. فرد را از صندلی که بر روی آن نشسته است یا دیواری که به آن لم داده است جدا کنید. تمامی این موارد باید به یک روش خاص تصویرسازی شود بنابراین می‌توانید انرژی که در اطراف شما تولید می‌شود را احساس کنید.

  • بر روی فرد تمرکز کنید

خوب حالا تمرکز خود را به صورت فرد اختصاص دهید. به صورت مستقیم به چشم‌های فرد به مدت ۱۵ ثانیه نگاه کنید. سعی کنید به صورت طولانی مدت به چشم طرف مقابل زل نزنید. در غیر اینصورت انرژی دریافتی از فرد مختل می‌شود و فرد مقابل احساس راحتی نخواهد داشت. بعد از گذشت ۱۵ ثانیه، به طرف دیگری نگاه کنید.یک تصویر ذهنی از چهره و چشم‌های فرد بسازید. انرژی این فرد چگونه است؟ حالا ساکت بنشینید و اجازه دهید افکار و احساسات فرد مقابل تمامی ذهن و روح شما را پر کند. حالا به درستی می‌توانید فرایند خواندن ذهن را آغاز کنید.

  • مکالمه و گفتگویی را آغاز کنید

در این مرحله می‌توانید افکار و احساسات یک فرد را کشف کنید. شما می‌توانید موضوع دلخواه خود برای مکالمه را انتخاب نمایید. از آن‌ها در مورد کار یا زندگی شان سوال کنید. افکاری که به ذهن شما خطور می‌کند ممکن است دقیقا همان افکاری باشد که به ذهن فرد دیگر می‌آید.

می‌توانید بلافاصله چیزی که فکر می‌کنید طرف مقابل در حال فکر کردن به آن است را بیان کنید. اگر حافظه خوبی داشته باشید، می‌توانید این افکار را ذخیره کنید تا بعدا تمامی احساسات خود در مورد افکار فرد مورد نظر را جمع آوری نمایید. نکته کلیدی این است که هر فکری که در این نقطه به ذهنتان خطور می‌کند را محترم بشمارید و از آن استقبال کنید. حتی اگر این افکار تیره و مزاحم هستند باز هم اجازه ورود آن‌ها را بدهید. برای انجام اینکار، شما باید ذهن خود را برای هر نوع احتمالی باز نگه دارید. ممکن است هیچ سرنخی در مورد اینکه فرد مورد نظر افسرده است از قبل نداشته باشید و این کمی آزاردهنده خواهد بود. بهتر است در مورد برخی از شرایط اطلاعاتی داشته باشید تا بتوانید به فرد مورد نظر کمک کنید.

سایر ترفندها و نکات ذهن خوانی

ترفندهای دیگری وجود دارد که می‌توانید از آن به نفع خود استفاده کنید. زمانی که توانایی‌های خود را برای تمرکز بر روی افکار و احساسات دیگران افزایش دادید، می‌توانید از ترفندهای موجود استفاده کنید و یک تصویر روشن از چیز‌هایی که در ذهن فرد مقابل می‌گذرد به دست آورید.این ترفندها می‌تواند شانس موفقیت شما را افزایش دهد.

هوش هیجانی

اگر فردی را که در حال صحبت با او هستید را می‌شناسید، می‌توانید از او بپرسید که آیا احساس یکسانی با شما دارند یا خیر. باید در این مسیر صبور باشید. بیشتر افراد در برچسب گذاری و مشخص کردن احساسات خود زیاد خوب نیستند. آن‌ها ممکن است زمانی که واقعا استرس و اضطراب دارند احساس عصبانیت بکنند.

زمانی که آماده رفتن به یک موضوع دیگر هستند ممکن است احساس عصبی بودن و ناراحتی داشته باشند. اگر فردی که با او صحبت می‌کنید با احساس شما موافق بود، در مورد دلیل این موضوع از او سوال کنید. در نهایت شما می‌توانید پیشنهادهای خود در مورد کارهای بعدی برای افزایش یا کاهش این احساسات را ارائه کنید. این موضوع بیشتر شبیه خواندن روان انسان‌هاست تا خواندن ذهن اما بدون شک یکی از روش‌های کلیدی برای توسعه مهارت‌های طبیعی است.

توسعه مهارت‌های شنیداری

آیا می‌دانید افرادی که ارتباط خوبی با دیگران دارند چه مهارتی را بیشتر از سایر مهارت‌های موجود تقویت کرده اند؟ بله درست حدس زدید. این افراد شنوندگان خوبی هستند. زمانی که فردی صحبت می‌کند، کاملا همراه او باشید. تنها به خاطر پاسخ دادن به صحبت‌های آن‌ها گوش ندهید.

اگر به درستی به حرف‌های او گوش دهید قادر خواهید بود هر چیزی که می‌گوید را پردازش کرده و درک نمایید. همچنین باید به دنبال حرف‌هایی باشید که فرد مقابل دوست ندارد به زبان بیاورد. اگر فردی نتوانسته است روز خوبی داشته باشد حتما دلیلی برای این امر وجود دارد. گوش دادن دقیق به شما کمک می کند دلایل این امر را کشف کنید. برای موفق شدن در اینکار، بایدیاد بگیرید بیشتر از چیزی که فرد به زبان می‌اورد بشنوید. به افراد و احساسات آن‌ها گوش دهید.

احساسات طرف مقابل را نادیده نگیرید

دلیل اینکه بیشتر افراد امروزه نمی‌توانند همدردی خوبی با یکدیگر داشته باشند این است که آن‌ها این شرایط را انتخاب می‌کنند. ما بیشتر اوقات احساسات طرف مقابل را نادیده می‌گیریم.هر چقدر این نادیده گرفتن طولانی‌تر باشد، ارتباط کم رنگ تر می‌شود. به جای فکر کردن در مورد ایمیل جدید از طرف رییس خود یا خوردن شام، در مورد احساسات خود فکر کنید. بر اساس یافته‌های روانشناسی، هر چقدر بیشتر به احساسات خود پاسخ دهید بیشتر قادر خواهید بود به احساسات و افکار دیگران پاسخ دهید.

نتیجه گیری

خواندن ذهن کاری است که هر کسی می‌تواند آن را انجام دهد و مربوط به افراد خاصی نیست. ممکن است در آغاز کار موفقیت چشمگیری به دست نیاورید اما با تمرین و تکرار قادر خواهید بود پیشرفت کنید. هرگز از توانایی جدید خود برای سوء استفاده کردن از افراد استفاده نکنید. اگر قادر هستید به خوبی احساسات آن‌ها را تشخیص دهید، پس می‌توانید از آن در یک روش مثبت استفاده کنید. سعی کنید از توانایی خود برای کمک به افراد استفاده کنید. افرادی که قادر به خواندن ذهن افراد هستند می‌توانند دوستان عالی باشند.