۰ نفر

۵ ساله با نامزدم هستم اما به دلیل فرهنگی نمی تونیم ازدواج کنیم / اخیرا با خانمی آشنا شدم و ازش خوشم اومده / بهتره به فکر بهم زدن نامزدی باشم تا بتونه بره سراغ زندگیش؟ + پاسخ روانشناس

۲۳ آبان ۱۴۰۱، ۱۳:۲۳
کد خبر: 681130
۵ ساله با نامزدم هستم اما به دلیل فرهنگی نمی تونیم ازدواج کنیم / اخیرا با خانمی آشنا شدم و ازش خوشم اومده / بهتره به فکر بهم زدن نامزدی باشم تا بتونه بره سراغ زندگیش؟ + پاسخ روانشناس

گاهی در دوران نامزدی یا عقد، با رفت و آمد بیشتر فرد به تفاوت‌های عمیق و شکاف زیاد فرهنگی اجتماعی بین دو خانواده پی می‌برد و ممکن است به همین خاطر به فکر بهم زدن نامزدی بیفتد.

به گزارش اقتصادآنلاین، سلام آقای دکتر من و نامزدم ۵ ساله با همیم. ولی به دلایل فرهنگی و خانوادگی امکان نداره که بتونیم ازدواج کنیم. حالا مشکل اصلی اینجاست که من اخیرا با خانمی آشنا شدم و ازش خوشم اومده، در ضمن می‌تونم ایشونو به راحتی به خانوادم معرفیش کنم. ولی از خودم شرمندم. به هیچ کدوم این خانم‌ها هم حرفی از وجود اون یکی نزدم، البته که به نامزدم خیانتی هم نکردم. نمی‌دونم آیا بهتره باهاش بهم بزنم تا بتونه بره سراغ زندگیش یا اینطوری بدتر داغون میشه بعد این همه سال؟ بهم زدن نامزدی درسته؟

نمی خواید با کسی سرشاخ بشید!

پاسخ: دوست خوبم، حقیقتش رو بخواید نمی‌تونم مساله فرهنگ رو به عنوان فاکتور اصلی در مخفی نگه داشتن رابطه از خانواده در نظر بگیرم، بیشتر اینطور به نظرم میرسه که شما حاضر نیستید با دیگران، بر سر یک اختلاف عقیده، سر شاخ بشید و بابتش تاوانی بپردازید! الان دقیق‌تر توضیح میدم: دوست عزیز، شما حاضر نشدید سر نامزدتون با خانواده سرشاخ بشید، موضوع فرهنگ رو در عوض، وسط کشیدید! الان هم حاضر نیستید سر خانم جدید با نامزدتون سرشاخ بشید و واقعیت رو بهش بگید، چون می‌ترسید داغون بشه! با دختر خانم جدید هم‌ صادق نیستید و با پنهانکاری، ایشون رو از وجود دختر دیگه‌ای بی‌اطلاع گذاشتید، چون حاضر نیستید با ایشون سرشاخ بشید و احتمالا از دستش بدید!

با پنهان‌کاری همه را کنار خودتون داشته باشید!

بنابراین میشه حدس زد که روش شما اینه که با پنهان‌کاری، همه رو کنار خودتون داشته باشید: خانواده، نامزد قبلی و خانمی که اخیرا بهش علاقمند شدید، همه رو با هم کنار هم داشته باشید! با این خصوصیت شما، نمی‌دونم چرا این پرسش همش میاد تو سرم که آیا شما واقعا به پارتنرتون، در مورد اینکه امکان نداره یه روزی بتونید با همدیگه ازدواج کنید، گفتگوی شفاف و صادقانه‌ای داشتید؟ چون بعید می‌دونم اینقدر شفاف موضوع رو گفته باشید و ایشون با علم به این موضوع، پنج سال در این رابطه بی‌سرانجام بخوان حضور داشته باشن!

شما نگران از دست دادن منافعتون هستید

با این اوصاف، من نمی‌تونم باور کنم که شما نگران داغون شدن پارتنرتون باشید، شما بیشتر به خاطر بهم زدن نامزدی نگران از دست دادن منافع‌تون هستید، چون اگر واقعا رویکرد همدلانه‌ای داشتید، حتما باور داشتید که ایشون سزاوار با خبر شدن از واقعیت رابطه شما و حضور سایه شخص دیگری در حاشیه رابطه‌ش است، هر چقدر هم که شنیدن این واقعیت براش دردناک باشه. راستی، اگر تصمیم گرفتید تغییری در رویه‌تون ایجاد کنید، با خودتون و با کسانی که به طور مستقیم در این داستان تحت تاثیر قرار می‌گیرن «لطفا» صادق باشید و واقعیت رو با هر دوشون در میون بذارید، وقتی دارید باهاشون صحبت می‌کنید، بیخیال توجیه کردن ماجرا با این جملات که «من خیانت نکردم» یا «احساس گناه دارم و از خودم شرمندم» بشید؛ به جاش، سعی کنید پیامد انتخاب‌هاتون رو بپذیرید و با تاثیری که این تصمیمات، در طرف مقابل‌تون به جای میذاره، همدلی بیشتری داشته باشید.