دلایل رایج برای طلاق؛ چند درصد از ازدواج ها به طلاق ختم می شود؟

به گزارش اقتصاد آنلاین، دلایل رایج طلاق در اکثر کشورها یکسان است اما درباره اشخاص مختلف تفاوت دارد. به عوان مثال مشکلات مالی برای کسی غیر قابل تحمل است اما دیگری می تواند تحمل ،حل و پشت سر بگذارد.

می دانید که اوضاع برای شما و همسرتان خوب پیش نمی رود. شریک زندگی شما پس از آخرین درگیری لفظی که داشتید خشن، گوشه گیر و خشمگین به نظر می رسد.

مثل همیشه، انتظار دارید وقتی به منزل می رسید همسرتان به استقبالتان بیاید و به شما خسته نباشید بگوید اما در عوض، یک روز، به خانه می آیید و متوجه می شوید که لباس هایش داخل کمد نیست و یک تکه کاغذ روی آینه جا خوش کرده است.

علت طلاق در ازدواج چیست؟

خیانت، عدم ارتباط موثر، مشکلات مالی و کم بودن روابط جنسی و صمیمیت از جمله دلایل رایج طلاق است.

مؤسسه مطالعه خانواده و فرهنگ آستین با استفاده از داده‌های از 4000 بزرگسال مطلقه، دلایل اصلی طلاق را شناسایی کرد.  عدم پاسخگویی همسر به نیازها، نا سازگاری، عدم بلوغ و مسئولیت پذیری، سوء استفاده عاطفی و مشکلات مالی را دلایل عمده طلاق نامید که هر یک نیز می تواند منجر به خیانت شود.

چرا زوج ها طلاق می گیرند؟

برخی از خصوصیات در همسر یا شرایط وجود دارد که زوجین را مجبور به جدایی می کند. گاهی دیگر نمی توانید با شریک زندگی خود کنار بیایید و شاید طلاق بهترین گزینه باشد. وقتی زوج‌ها احساس می‌کنند تمام آنچه را که داشته‌ در رابطه خرج کرده اند، در نهایت به این نتیجه می رسند که زمان پایان دادن به ازدواجشان فرا رسیده است.

فکر می کنید این سناریو می تواند در زندگی شما رخ دهد؟

اتفاق غیر معمول نیست که زوج ها شروع به دعوا و تلافی کنند تا اینکه یک روز برای همیشه از هم جدا می شوند. مسائل رابطه خود را نادیده نگیرید چرا که شاید امروز بر این باور باشید که طلاق برای شما پیش نمی آید و اهلش نیستند اما همین بی خیالی سبب می شود رابطه را رها کرده و به سمت طلاق سوق دهید.

اتفاقا خوب است همیشه اندکی ترس جدایی همراه ما باشد تا برای داشتن زندگی مشترک بهتر تلاش کنیم. شما هرگز نمی دانید، زندگی مشترکتان به سمت جاده های سنگی خواهد رفت یا جنگلی!

چند درصد از ازدواج ها به طلاق ختم می شود؟

پاسخ این سوال که چند درصد از ازدواج ها به طلاق ممکن است به طور قابل پیش بینی پایین به نظر می رسد اما واقعیت این است که تقریباً 50 درصد ازدواج ها در نهایت به طلاق ختم می شود.

نه فقط این، بلکه طبق آمار، زوج ها معمولاً در هفت سال اول ازدواج طلاق می گیرند. بنابراین، طلاق در چه سالی از ازدواج رایج است؟

گفته می شود با نزدیک شدن به دهمین سالگرد ازدواج، رضایت زناشویی افزایش می یابد.

10 دلیل اصلی طلاق چیست؟

در اینجا فهرستی از دلایل رایج طلاق با آمار طلاق آمده است. اگر هر یک از این موارد را در رابطه خود شناسایی کردید، باید آگاه باشید که رابطه شما به ناکجا کشیده نشود.

این به شما کمک می کند بفهمید چه عواملی با خطر بالاتر طلاق مرتبط هستند و اقدامات لازم را انجام دهید و از آسیب بیشتر جلوگیری کنید.

بیایید به 10 دلیل رایج برای طلاق نگاه کنیم و بفهمیم که آیا ازدواج شما قابل نجات است یا خیر.

1. خیانت یا رابطه خارج از ازدواج

وقتی یک نفر برای برآورده کردن نیازهای خود، چه عاطفی و چه جنسی، رابطه ای خارج از ازدواج را انتخاب می کند، زندگی مشترک خود را به پایان خواهد رساند. زمانی که شریک زندگی احساس کند به او خیانت شده ، بازگرداندن اعتماد بسیار دشوار است.

روابط خارج از ازدواج عامل 20 تا 40 درصد از هم پاشیدگی بیشتر ازدواج ها در آمریکا بوده و به طلاق ختم می شود. این یکی از شایع ترین دلایل طلاق است. دلایلی که چرا مردم خیانت می کنند به اندازه خشم ما پیچیده نیست و این می تواند ترسناک باشد.

خشم و عصبانیت از دلایل اصلی خیانت همراه با تفاوت در اشتهای جنسی و عدم صمیمیت عاطفی هستند.

روث هیوستون، متخصص خیانت می گوید: خیانت اغلب به عنوان یک دوستی به ظاهر بی گناه آغاز می شود. این روابط عمدتا به عنوان رابطه عاطفی آغاز می شوند و سپس به روابط جنسی کشیده خواهند شد.

خیانت یکی از دلایل اصلی طلاق است. این یکی از دلایل طلاق قانونی است، علاوه بر این که بیش از یک سال جدا از هم زندگی می کنید و شریک زندگی خود را در معرض ظلم (روحی یا جسمی) قرار می دهید.

2-مشکل مالی

اگر دیدگاه یک زوج در مورد نحوه رسیدگی به امور مالی یکسان نباشد، می تواند منجر به مشکلات وحشتناکی شود.

چرا طلاق به دلیل ناسازگاری مالی بسیار رایج است؟ بر اساس آمار طلاق، یکی از دلایل طلاق، عدم تفاهم در عرصه مالی است و تقریباً 41 درصد طلاق ها را به همراه دارد.

همه چیز از عادات مختلف خرج کردن و اهداف مالی گرفته تا این مهم که یکی از زوجین که به طور قابل توجهی بیشتر از دیگری پول درآورد و باعث جنگ قدرت شود، می‌توانند ازدواج را تا مرز شکست پیش ببرند.

مشکلات مالی را می توان به عنوان یکی از بزرگترین دلایل طلاق دسته بندی کرد که به دنبال خیانت، دلیل شماره یک طلاق است.

3. عدم ارتباط موثر

ارتباط در ازدواج بسیار مهم است و ناتوانی در برقراری ارتباط موثر به سرعت منجر به رنجش و ناامیدی می شود و بر تمام جنبه های ازدواج تأثیر می گذارد.

از سوی دیگر، ارتباط خوب، پایه و اساس یک ازدواج قوی است. وقتی دو نفر با هم زندگی مشترک دارند، باید بتوانند در مورد نیازهاصحبت ،آنها را درک و برای رفع نیازها تلاش کنند.

فریاد زدن بر سر همسرتان، صحبت نکردن به اندازه کافی در طول روز، اظهار نظرهای تند و زننده برای ابراز وجود، همگی روش های ارتباطی ناسالمی هستند که باید در ازدواج کنار گذاشته شوند.

علاوه بر این، زمانی که زوج‌ها با یکدیگر صحبت نمی‌کنند، احساس انزوا و تنهایی  میکنند و نسبت به یکدیگر دلسرد خواهند شد. این می تواند منجر به شکست رابطه شود.

ارتباط ضعیف یکی از بزرگترین دلایل 65 درصد طلاق ها است.

تمرین ارتباط آگاهانه برای تغییر اشتباهات قدیمی ازدواج می تواند سخت باشد، اما ارزش تلاش برای بهبود و حفظ رابطه را دارد.

4. مشاجره مداوم

از مشاجره در مورد کارهای خانه گرفته تا مشاجره در مورد بچه ها. مشاجره بی وقفه بسیاری از روابط را از بین می برد.

زوج هایی که به نظر می رسد بارها و بارها مشاجره مشابهی دارند، اغلب این کار را انجام می دهند زیرا احساس می کنند شنیده نمی شوند یا از آنها قدردانی نمی شود.

خیلی ها به سختی می توانند دیدگاه طرف مقابل را درک کنند که منجر به بحث های زیادی شده بدون اینکه هرگز به نتیجه ای برسد. این در نهایت می تواند دلیل طلاق 57.7 درصد از زوج ها باشد.

5. افزایش وزن

ممکن است به طرز وحشتناکی سطحی یا غیرمنصفانه به نظر برسد، اما افزایش وزن یکی از دلایل اصلی طلاق است.

در برخی موارد، مقدار قابل توجهی افزایش وزن باعث می شود یک طرف از نظر جسمی کمتر جذب همسر خود شود، در حالی که برای دیگران، افزایش وزن بر عزت نفس آنها تأثیر می گذارد، که منجر به مشکلات عاطفی می شود و باعث طلاق.

6-انتظارات غیر واقعی

به راحتی می توان با توقعات زیاد وارد یک ازدواج شد و انتظار داشت که همسر و ازدواج مطابق تصویر ما از آنچه باید باشند، عمل کنند.

این توقعات می تواند فشار زیادی را به طرف مقابل وارد کند و باعث احساس ناامیدی شود و همسرتان را برای شکست آماده کند. انتظارات نامعقول یکی از دلایل طلاق است.

7. عدم صمیمیت

عدم ارتباط با شریک زندگی به سرعت یک ازدواج را خراب می کند، زیرا این احساس را در زوج ها ایجاد می کند که انگار با یک غریبه زندگی می کنند یا بیشتر شبیه هم اتاقی هستند تا همسر.

این احساس ناشی از فقدان صمیمیت فیزیکی یا احساسی است و همیشه به رابطه جنسی مربوط نمی شود. اگر مدام با همسرتان ارتباط سردرگمی دارید، بدانید که به مرور زمان می تواند زمینه طلاق برایتان مهیا شود.

اغلب زوج ها با میل جنسی متفاوت دست و پنجه نرم می کنند. این واقعاً باعث آزار زوجین است زیرا آنها سعی می کنند نیازهای خود را برآورده کنند. علاوه بر این، در مراحل مختلف زندگی، نیازهای جنسی ما تغییر می کند، که منجر به احساس سردرگمی و طرد شدن می شود.

نادیده گرفتن نیازهای جنسی شریک زندگی ،در سال های اخیر به عنوان عامل شماره یک طلاق شناخته شده است.

ایجاد رابطه صمیمی و خاص بر عهده هر دو شریک عاطفی است. اعمال کوچک محبت آمیز، قدردانی و لذت بردن از صمیمیت فیزیکی را تا حد امکان برای شیرین کردن رابطه خود انجام دهید.

8. عدم برابری

در سال های اخیر فقدان برابری به دلیل اصلی طلاق تبدیل شده است.

وقتی یکی از طرفین احساس می کند که مسئولیت بیشتری در ازدواج به عهده دارد، می تواند دیدگاهش نسبت به طرف مقابل تغییر می کند و این منجر به رنجش می شود.

زوجین باید از طریق مجموعه چالش‌های منحصر به فرد خود مذاکره کنند و راه خود را برای زندگی مشترک به عنوان دو شخص برابر بیابند که از یک رابطه محترمانه، هماهنگ و شاد برخوردارند.

9. عدم آمادگی برای ازدواج

تعداد شگفت انگیزی از زوجین در تمام سنین عدم آمادگی برای زندگی زناشویی را عامل از بین رفتن رابطه خود می دانند. بالاترین میزان طلاق در میان زوج های 20 ساله است. عدم آمادگی یکی از شایع ترین دلایل طلاق است.

تقریبا نیمی از طلاق ها در 10 سال اول ازدواج، به خصوص بین سالگرد چهارم تا هشتم اتفاق می افتد.

10. آزار جسمی و روحی

آزار جسمی یا عاطفی یک واقعیت غم انگیز برای برخی از زوج ها است و به 23.5 درصد از طلاق ها می انجامد.

این همیشه از اینکه آزارگر یک فرد "خشن" است ناشی نمی شود. معمولا مسائل عاطفی عمیق مقصر هستند. صرف نظر از دلایل، هیچ کس نباید سوء استفاده را تحمل کند و باید با خیال راحت خود را از رابطه حذف کنید.

آیا دلایل "خوبی" برای طلاق وجود دارد؟

ممکن است از خود بپرسید: «آیا باید از همسرم طلاق بگیرم یا به پیوند زناشویی ادامه دهد؟»

خوب، پاسخ کاملاً به تجربه شما در ازدواج بستگی دارد. هر رابطه ای منحصر به فرد است و این بر عهده شماست که تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید در رابطه بمانید.

علاوه بر این، اگر احساس می‌کنید که این رابطه هیچ هدفی به شما نمی‌دهد و فقط مایه عذاب است، تصمیم بهتر آن خواهد بود که جدا شوید.

اگر یک یا چند مورد از این مشکلات را در زندگی زناشویی خود تجربه می کنید ، ممکن است همین حالا در دوران  بسیار سختی باشید. 

این خبر خوبی خواهد بود که زوج درمانی واقعاً می تواند به هر یک یا همه این مسائل کمک کند. معمولاً زوج‌ها هفت تا یازده سال پس از شروع مشکلات به مشاوره مراجعه می‌کنند.

با این حال، اگر هر دو طرف متعهد به بهتر کردن رابطه باشند، می توان کارهای زیادی برای بهبود زندگی مشترک آنها انجام داد و به کمک کرد تا ازدواج خود را نجات دهند.

ترجمه و تدوین: اقتصادآنلاین

خبرنگار: مهتاب لطفیان