۰ نفر

قاضی، قاتل را با تابوت از محل قتل نجات داد!

۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۹:۳۰
کد خبر: 385917
قاضی، قاتل را با تابوت از محل قتل نجات داد!

شب یک شنبه هیاهوی عجیبی در خیابان حر 82 مشهد بر پا بود. خبر قتل فجیع زن جوان دهان به دهان می پیچید. اهالی محل، مرد کریستالی را که سر و وضعی خون آلود داشت به داخل حیاط منزل ویلایی هدایت کردند او چند دقیقه قبل و بعد از مصرف مواد افیونی، گلوی همسرش را به طرز فجیعی بریده بود!

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، با تماس اهالی با سامانه 110،لحظاتی بعد خودروهای گشت کلانتری شهید باهنر عازم پلاک 48 شدند ،جایی که وقوع جنایتی هولناک، اهالی محل و رهگذران را به سوی منزل ویلایی می کشاند.

نیروهای کلانتری بلافاصله قاتل خون آلود را درون یکی از اتاق ها زندانی کردند و با قاضی ویژه قتل عمد تماس گرفتند. با حضور «قاضی کاظم میرزایی» تحقیقات درباره این جنایت وحشتناک آغاز شد.

جسد مربوط به زن 25 ساله ای به نام نازنین بود که با گلوی شکافته کف پذیرایی قرار داشت. خون زیادی گل های قهوه ای و سفید قالی را قرمز رنگ کرده بود. با دستور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ابتدا نیروهای انتظامی سه کودک 11، 9 و هفت ساله مقتول را از منزل بیرون بردند تا شاهد صحنه دلخراش مرگ مادرشان نباشند، سپس مرد کریستالی در حالی از اتاق منزل بیرون آورده شد که گویا هنوز خمار بود. چشمان نیمه بازش را به زحمت به قاضی دوخت و گفت: پرونده اش را بستم! او آبروی مرا برده بود!

 

مرد کریستالی که حدود 30 سال دارد در ادامه اظهاراتش ادعا کرد: زنم به من بها نمی داد، در خانه ام دوربین کار گذاشته بودند و از من فیلم می گرفتند! من هم در خواب طوری  گلویش را بریدم که تیغه چاقو شکست و  ...

این مرد کریستالی که گویی توهم ناشی از مواد مخدر سراسر وجودش را تسخیر کرده بود، ادامه داد: مردم در کوچه و خیابان مرا «هو» می کردند! به طوری که رفتار و حرکاتم را نیز زیرنظر داشتند!

  هنوز بررسی های میدانی مقام قضایی در محل وقوع جنایت ادامه داشت که ناگهان فریادهای هولناکی از داخل کوچه، همه چیز را به هم ریخت. فریادهای «می کشمت!» نیروهای انتظامی را به تکاپو واداشت. با اشاره قاضی میرزایی، چند نفر از ماموران به بیرون از حیاط رفتند و بررسی های غیرمحسوس نشان داد که عده ای با آلات قتاله پنهانی در صدد ورود به منزل مسکونی هستند تا عامل جنایت را به قتل برسانند.

صدای فریادهای جیغ گونه هر لحظه بیشتر می شد و دیگر در کوچه مذکور جای سوزن انداختن نبود!

هر آن امکان داشت فاجعه ای رخ دهد که ناگهان چند نفر تلاش کردند از در و دیوار منزل ویلایی به درون حیاط بپرند .در این هنگام بود که قاضی به درگاه منزل آمد  و ا فراد مسلح به سلاح سرد و احتمالا سلاح گرم را روی دیوار میخکوب کرد و گفت: بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید تا حادثه تلخ دیگری رقم نخورد! چند فرد مذکور با  دیدن این وضعیت به داخل کوچه رفتند و منتظر ماندند!

از سوی دیگر با دستور سرهنگ صارمی ساداتی (رئیس پلیس مشهد) عوامل انتظامی چند کلانتری دیگر و گروه ویژه ای از یگان امداد نیز عازم محل وقوع جنایت شدند اما هر لحظه احتمال یک درگیری مرگبار ذهن مقام قضایی و نیروهای انتظامی را به خود مشغول کرده بود. در همین حال گروهی از نیروهای پلیس برای شناسایی موقعیت جغرافیایی انتقال قاتل به مقر انتظامی وارد کوچه شدند اما بررسی ها نشان می داد که هیچ راهی برای عبور دادن قاتل از میان جمعیت و اطرافیان خشمگین مقتول وجود ندارد!

ناگهان ذهن قاضی به یک ترفند خاص معطوف شد تا راه هدایت قاتل باز شود! چند لحظه بعد با اشاره مقام قضایی، آمبولانسی که دو تابوت در آن قرار داشت طوری به در حیاط منزل ویلایی چسبید که همه فضای مذکور را اشغال کرد و کسی درون حیاط را نمی دید. چند دقیقه از این ماجرا نگذشته بود که ماموران تابوت ها را به درون خودروی نعش کش انتقال دادند و این خودرو در میان اسکورت نیروهای یگان امداد به حرکت درآمد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی در حالی ادامه یافت که عقربه های ساعت یک بامداد روز گذشته را پشت سر گذاشته بودند. 

قاضی میرزایی بعد از اتمام بررسی های صحنه جرم به میان اهالی و اطرافیان مقتول آمد و ضمن دعوت آن ها به رعایت قانون و جلوگیری از خشم و خشونت، گفت: یقین بدانید ماجرای این قتل همانند پرونده های جنایی دیگر به طور کامل و دقیق مورد رسیدگی قرار می گیرد.  با وجود این زمانی اطرافیان مقتول به سوی کلانتری محل حرکت کردند که با دستور قاضی ویژه قتل عمد، قاتل نیز درون یکی از تابوت ها خوابیده و روی او را با پتویی مندرس پوشانده بودند تا از چشم های خشمگین دور بماند! در واقع قاتل درون یکی از تابوت ها خوابید و مقتول هم درون تابوتی دیگر قرار گرفت تا از بروز هر حادثه احتمالی جلوگیری شود و بدین ترتیب قاضی قاتل را از صحنه جرم فراری داد.

 بررسی های بیشتر درباره این جنایت وحشتناک ادامه دارد .