۰ نفر

اکونومیست بررسی کرد؛

جهان از نگاه رییس جمهور چین / حزب کمونیست چگونه منافع خود در نظم جهانی جدید را دنبال می کند؟

۵ فروردین ۱۴۰۲، ۱۴:۲۶
کد خبر: 708218
جهان از نگاه رییس جمهور چین / حزب کمونیست چگونه منافع خود در نظم جهانی جدید را دنبال می کند؟

ممکن است مردی پایین‌تر از شی جینگ پینگ آن را ناراحت‌کننده بیابد. رهبر چین این هفته در دیدار با ولادیمیر پوتین در مسکو، از "همزیستی مسالمت آمیز و همکاری برد-برد" صحبت کرد، در حالی که با کسی گفتگو می‌کرد که با حکم بازداشت بین‌المللی به دلیل جنایات جنگی روبه‌رو بود. اما شی جینگ پینگ از ناهماهنگی‌ها و ناپایداری‌های پیش‌ پا افتاده و جزئی نگران نیست. او معتقد است که افول نظم جهانی به رهبری آمریکا با توجه به قوانین و حقوق بشر قطعی است. او قصد دارد آن را به سیستم معاملاتی‌ بیشتری، بین معاملات قدرت‌های بزرگ پیچ و تاب دهد. خطرات این چشم‌انداز یا جذابیت آن در سراسر جهان را نباید دست کم گرفت.

اقتصادآنلاین- شیما احمدی؛ در مورد اوکراین، چین ناشیانه و بی‌رحمانه و در عین حال خوب بازی کرد. اهداف این کشور زیرکانه است: اطمینان از اینکه روسیه تابع است اما نه آنقدر ضعیف که رژیم پوتین از داخل کشور فرو بپاشد، تا چین اعتبار خود را به عنوان یک صلح طلب در چشمان جهان نوظهور جلا دهد و در تایوان، مشروعیت تصور شده تحریم‌ها و حمایت نظامی غرب را به عنوان ابزار سیاست خارجی تضعیف کند. شی با نگاهی بدبینانه یک "طرح صلح" برای اوکراین پیشنهاد کرده است که به تجاوز روسیه پاداش می‌دهد و می‌داند که اوکراین آن را نخواهد پذیرفت. این کشور خواستار "احترام به حاکمیت همه کشورها" است، اما از ذکر این نکته غافل مانده که روسیه بیش از یک ششم همسایه خود را اشغال کرده است.

این تنها یک نمونه از رویکرد جدید چین به سیاست خارجی است، چرا که این کشور از برنامه قرنطینه کووید صفر بیرون می‌آید تا با غرب متحد روبرو شود. در ۱۰ مارس چین میانجیگری تنش زدایی بین دو رقیب سرسخت یعنی ایران و عربستان سعودی را به عهده گرفت. این اولین مداخله در خاورمیانه ۲۰ سال پس از حمله آمریکا به عراق است که در آن بر کاهش نفوذ غرب در این منطقه تاکید شده است. در ۱۵ مارس، شی از "ابتکار تمدن جهانی" پرده برداری کرد که استدلال می‌کند کشورها باید "از تحمیل ارزش‌ها یا الگوهای خود به دیگران و دامن زدن به تقابل ایدئولوژیک خودداری کنند."

رویکرد چین فی‌البداهه و بدون برنامه‌ریزی قبلی نیست، بلکه سیستماتیک و ایدئولوژیک است. دنگ شیائوپینگ، رهبر سابق چین از این کشور خواست که "ظرفیت‌های خود را پنهان کند و منتظر زمان مناسب بماند". اما شی می‌خواهد نظم جهانی پس از ۱۹۴۵ را تغییر دهد. شعارهای جدید چین به دنبال الگوبرداری و براندازی زبان ضابطه‌مند قرن بیستم است تا «چندجانبه‌گرایی» به رمز جهانی تبدیل شود که ارزش‌های جهانی را کنار می‌گذارد و با توازن منافع قدرت‌های بزرگ اداره می‌شود. «ابتکار امنیت جهانی» شامل مخالفت با تلاش‌ها برای مهار تهدید نظامی چین است. «ابتکار توسعه جهانی» مدل رشد اقتصادی چین را ترویج می‌کند که با دولت‌های خودکامه بدون تحمیل شرایط سروکار دارد. «تمدن جهانی» استدلال می‌کند که حمایت غرب از حقوق جهانی بشر، در سین کیانگ و جاهای دیگر، نوع جدیدی از استعمار است.

این جهان بینی بده بستانی، بیش از آنچه فکر می‌کنید در خارج از غرب حمایت می‌شود. اواخر ماه مارچ ۲۰۲۳ در پکن، شی با رئیس جمهور برزیل، لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، از مدافعان دنیای چندقطبی، که از چین می‌خواهد برای کمک به مذاکرات صلح در اوکراین کمک کند، ملاقات خواهد کرد. برای بسیاری، تهاجم به عراق در سال ۲۰۰۳ استانداردهای دوگانه غرب را در مورد حقوق بین‌الملل و حقوق بشر آشکار کرد، نقطه‌ای که رسانه‌های دولتی چین مکررا به آن تاکید می‌کنند. پس از سال‌های ریاست جمهری ترامپ، رئیس‌جمهور جو بایدن دوباره با جهان تعامل کرد، اما چرخش به سمت آسیا مستلزم کم کردن روابط در جاهای دیگر، از جمله در خاورمیانه و افغانستان است.

غرب تصمیم خود را در مورد اوکراین نشان داده است، اما بسیاری از کشورها در مورد جنگ مردد هستند و نمی‌دانند که این جنگ چگونه پایان خواهد یافت. حداقل ۱۰۰ کشور که ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل می‌دهند، تحریم‌‎ها را به طور کامل اجرا نمی‌کنند. قدرت ماندگاری آمریکا مورد تردید قرار گرفته است. نه دونالد ترامپ و نه ران دیسانتیس که رقیب جمهوری خواه او است، اوکراین را به عنوان منافع اصلی آمریکا نمی‌بینند. همه اینها فضا را برای بازیگران جدید از ترکیه گرفته تا امارات متحده عربی و بالاتر از همه چین ایجاد می‌کند. پیام چین - که دموکراسی واقعی شامل توسعه اقتصادی است، اما به آزادی سیاسی وابسته نیست - به شدت برای نخبگان کشورهای غیر دموکراتیک جذاب است.

این مهم است که ارزیابی کنیم که این کشور چند قطبی چه دستاوردهایی می‌تواند داشته باشد. ایران و عربستان سعودی از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ دشمنان سرسختی بوده‌اند. چین بزرگ‌ترین بازار صادراتی برای هر دو کشور است، بنابراین قدرت و انگیزه‌ برای جلوگیری از جنگ در خلیج فارس، که بزرگترین منبع نفت این کشور نیز است، دارد. توافقی که به عنوان یک میانجی عمل کرده و ممکن است باعث کاهش تنش جنگ نیابتی در یمن شود که به کشته شدن ۳۰۰ هزار نفر منجر شده است. یا تغییرات آب و هوایی را در نظر بگیرید. حمایت طرفداران سیاست موازنه اقتصادی چین از صنعت باتری این کشور، کاتالیزوری برای موجی از سرمایه گذاری فرامرزی است که به کاهش انتشار کربن کمک می‌کند.

با این حال، هدف واقعی سیاست خارجی شی این است که جهان را برای حزب کمونیست چین امن‌تر کند. با گذشت زمان، پنهان کردن عیوب آن دشوار خواهد بود. شبکه‌ای از روابط دوجانبه مصلحت آمیز تناقضاتی را ایجاد می‌کند. چین از ایران حمایت کرده، اما تصمیم گرفته است که تشدید تنش هسته‌ای او را که دیگر دولت‌های هم پیمان با چین در منطقه را تهدید می‌کند، نادیده بگیرد. در اوکراین هرگونه صلح پایدار مستلزم رضایت اوکراینی هاست. همچنین این صلح باید شامل پاسخگویی در قبال جنایات جنگی و تضمین در برابر حملات طرف دیگر یعنی روسیه باشد. چین به هر سه مورد اعتراض دارد: به دموکراسی، حقوق بشر یا محدود کردن قدرت های بزرگ - چه در اوکراین و چه در تایوان - اعتقادی ندارد. کشورهایی مانند هند و ژاپن که با تهدید امنیتی مستقیم از سوی چین مواجه هستند، حتی بیشتر احتیاط خواهند کرد. در واقع، هر جا که کشوری با همسایه‌ای قدرتمند و سلطه‌جو روبرو می‌شود، این اصل ممکن است درست باشد به این معنی که چیزهای بیشتری برای ترسیدن وجود خواهد داشت.

از آنجایی که چین تقریباً همیشه از نخبگان حاکم، هرچند ناکارآمد یا ظالمانه، حمایت می‌کند، رویکرد آن ممکن است در نهایت باعث خشم مردم عادی در سراسر جهان شود. تا آن لحظه، جوامع آزاد با مبارزه بر سر دیدگاه‌های رقیب روبرو خواهند بود. یکی از وظایف این است که جلوی سوق دادن اوکراین به یک توافق صلح ساختگی گرفته شود و برای کشورهای غربی نیز این است که اتحادهای دفاعی خود از جمله ناتو را تعمیق بخشند. هدف بلندمدت رد این اتهام است که قوانین جهانی فقط در خدمت منافع غرب است و نمایش فقر جهان‌بینی که چین و روسیه در حال ترویج آن هستند.

بینش بزرگ آمریکا در سال ۱۹۴۵ این بود که می‌توانست با پیوستن به اتحادهای پایدار و قوانین مشترک، خود را ایمن‌تر کند. این بینش آرمان‌گرایانه به دلیل دهه‌ها تماس با واقعیت، از جمله در عراق، خدشه‌دار شده است. اما نشست مسکو جایگزین بدتری را نشان داد: ابرقدرتی که به دنبال نفوذ بدون جلب محبت است، قدرت بدون اعتماد و بینشی جهانی بدون حقوق بشر جهانی. کسانی که معتقدند این دنیا را به مکانی بهتر تبدیل می کند، باید دوباره فکر کنند.