۰ نفر

گفت و گوی اقتصادآنلاین با یک دیپلمات سابق؛

اگر ما و آمریکا در دو هتل باشیم و یک واسطه پیام منتقل کند، چه حسنی دارد که مذاکره مستقیم آن سود را ندارد؟ / راه آهن استراتژیک "شلمچه-بصره" بیش از بیست سال است که یک متر هم پیش نرفته!

۱۰ دی ۱۴۰۱، ۱۴:۳۲
کد خبر: 691913
اگر ما و آمریکا در دو هتل باشیم و یک واسطه پیام منتقل کند، چه حسنی دارد که مذاکره مستقیم آن سود را ندارد؟ / راه آهن استراتژیک "شلمچه-بصره" بیش از بیست سال است که یک متر هم پیش نرفته!

سفیر اسبق ایران در سوئیس و چین در گفتگو با اقتصادآنلاین گفت: هیچ گرایشی نمی‌تواند اقتصاد و سیاست ایران را ارتقاء دهد، غیر از گرایش به ملت. در حال حاضر نظام سیاسی ایران از فاصله دولت - ملت رنج می‌برد.

اقتصادآنلاین ـ پرستو بهرامی راد؛ برخی در کشور معتقد هستند که اقتصاد ایران به سیاست خارجی آن گره خورده است. همچنین بدون حل مشکلات و خطاها در روند سیاست خارجی ایرانی نمی‌توان به حل مشکلات اقتصادی امیدی داشت.

برای بررسی روند سیاست خارجی ایران و شرایط پیش روی ایران، اقتصادآنلاین با محمد حسین ملائک، سفیر اسبق ایران در سوئیس و چین به گفتگو پرداخته است. 

اقتصادآنلاین: ایران در موقعیت خاص ژئوپلتیکی قرار دارد این از نظر شما چقدر بر سیاست خارجی ما تاثیر داشته است؟      

ملائک: موقعیت " سوق الجیشی " یا بعبارت دیگر ژئوپلیتیکی، همچون ذخائر نفت و گاز و سایر منابع خدادادی طبیعی و حتی نیروی تحصیلکرده انسانی، آورده کشور و ملت ایران در شطرنج روابط بین الملل برای مراوده، خصومت، گسترش و توسعه و یا عقب افتادگی است. بعبارت دیگر ابزار سیاست خارجی کشور همین عوامل است که بنظر نمی‌رسد غیر از مدت کوتاهی در زمان صفویان و در مقطعی در زمان پهلوی اول و در اواخر سلطنت پهلوی دوم از این موقعیت استفاده مناسبی شده باشد. در زمان قاجار عملاً عدم استفاده درست از این ابزار باعث از دست رفتن قفقاز و منطقه هرات و بخشی از خراسان از نظر ارضی و بدهکاری مالی و ارزی کشور شد. وقتی سیاست خارجی در دست گروهی قرار بگیرد که آگاهی از تعاملات متحول بین المللی را متوجه نشوند و یا درک نکنند و بر اساس آنها خود را تنظیم نکنند، این خسارات اجتناب ناپذیر است. در دوران کنونی هم سیاست خارجی باعث شد که هیچ مسیر ترانزیت و یا لوله نفت و گاز  علیرغم ارزانی و بصلاح بودن ذاتی آن از ایران تعریف نشود. 

اقتصادآنلاین: سیاست خارجی ایران دقیقا چگونه می‌توان تعریف کرد؟

ملائک: اشکال سیاست خارجی آنطور که من می‌فهمم و حتماً هم همه حقیقت را درک نمی‌کنم، در سیستم سیاسی کشور و آنجا که منابع قدرت و ثروت تقسیم شده، نهفته است. غیر از دوران جنگ که همه می‌دانستند ازچه دفاع می‌کنند و برای چه تلاش می‌کنند و یا تصمیم می‌گیرند، در بقیه این سال‌ها بعد از انقلاب، سیاست خارجی مثل بسیاری از مسائل اصلی کشور در محافل کوچکی با تنظیم اولویت‌هایی تصمیم گرفته و ابلاغ می‌شود. (لازم به ذکر است که روابط خارجی کشور یک موضوع روزمره و مدیریتی است که در بروکراسی دولت مراحل تصمیم‌گیری و اجرای آن صورت می‌گیرد. اما سیاست خارجی چیز دیگری است.) سیاست خارجی موضوعی است که اهداف و نیات شما در آن نهفته و برای آن بودجه در نظر گرفته و منابع خود را هزینه می‌کنید. 

وقتی گفته می‌شود " سیاست خارجی " در محافل کوچک تصمیم گرفته می‌شود، بدین مفهوم است که درصد نسبتاً بالایی از مردم و تعداد قابل توجهی از فرهیختگان کشور نسبت به روند اتخاذ چنین تصمیم‌هایی علت، ارزش و منافع آن بیگانه‌اند و در صورت مخالفت راهی برای ارائه پیشنهاد و تصحیح آن هم ندارند. بنظر من چند شاخصه چارچوب سیاست خارجی ایران را شکل می‌دهد و بقیه موضوعات در حاشیه هستند: 

1-   در خلال جنگ و بعد از آن مشخص شد که کشور سیاستی ضد آمریکایی اتخاذ کرده است. بدین مفهوم که از نظر مقامات ما  هر اقدامی که آمریکا در رابطه مستقیم و یا غیر مستقیم با ایران دارد توطئه محسوب می‌شود و باید با آن مخالفت و از اجرای آن جلوگیری کرد. این سیاست در ظاهر خیلی متصلب بنظر می‌رسد؛ اما در حمله آمریکا به افغانستان در ۲۰۰۱ و عراق در ۲۰۰۳ ، ایران  همکاری جدی با آمریکا برای سرنگونی صدام حسین و طالبان داشت. آمریکا ستیزی در جنبه‌های ایذایی آن و تلاش برای جلوگیری از حضور و نفوذ آمریکا در منطقه بیشتر ملموس است و در برخی اوقات حتی جنبه خودزنی هم می‌گیرد. نمونه آن را  وقتی که برجام در ۲۰۱۵ امضاء شد، در اعلام ممنوعیت هرگونه معامله با شرکت‌های آمریکایی را شاهد هستیم که باعث شد تعهد آمریکا به برجام بی‌دلیل جلوه کند و یا حتی در جریان  عدم اجازه ورود واکسن آمریکایی که توجیه قوی نداشت و یا سیاست  عدم مذاکره "مستقیم "با آمریکا که بیشتر یک نوع هزینه‌زایی است تا منافع. معلوم نیست اگر در دو هتل مختلف باشیم و یک واسطه مکرراً پیام ببرد و بیاورد چه حسنی دارد که در یک هتل باشیم و مستقیماً مذاکره کنیم آن سود را ندارد؟

2- البته این سیاست بعد دیگری به نام اسراییل‌ستیزی هم دارد که مبانی جدی دینی و اعتقادی پیدا کرده و بخاطر ارتباط آمریکا و اسراییل در عمل همکاری با آمریکا را تقریباً ناممکن می‌کند. باید اذعان کرد که سیاست‌های حزب دموکرات آمریکا تا چند سال پیش نوعی "شبه همکاری " با ایران را توجیه می‌کرد که دیگر با تحولات جدید در منطقه بنظر می‌رسد اعتبار چندانی ندارد. 

3- تشدید سیاست مخالفت با آمریکا و اسراییل از بهار عربی به این طرف با امید به اینکه رستاخیز اسلامی آغاز شده است و به موازات آن تحرکات فعال ضد ایرانی افرادی امثال نتانیاهو و ترامپ، از نظر استراتژیک توانایی برنامه‌ریزی و انعطاف را از سیاست خارجی سلب و راه را برای رقبای ایران در منطقه باز کرده است که نمونه‌هایی از آن را در آزادی رفتارهای چین و روسیه و ترکیه با ایران و در منطقه شاهد هستیم.

این دو "سیاست " در واقع کل رفتار ایران در منطقه خاورمیانه، خلیج فارس، اروپا و سازمان‌های بین المللی را در تداوم یک برنامه کنش و واکنش شکل داده است. این سیاست‌ها وضعیت حاکم بر برنامه هسته‌ای و تحریم‌های مربوطه را نیز تا امروز توجیه می‌کند. شما نمی‌بینید که این سیاست‌ها مورد سئوال قرار گیرد و از پیشنهاد دهندگان و مجریان سئوال شود که منافع "مادی  و قابل استحصال " ایران از این سیاست‌ها چیست؟ شما یک پایان‌نامه دکترا در کلیه دانشگاه‌های کشور پیدا نخواهید کرد که این سیاست را به چالش کشیده باشد  در حالیکه تمام مشکلات و محدودیت‌های کشور ناشی از این دو سیاست است. نا گفته نماند که یک نوع هیستری ضد ایرانی و ایرانی‌ستیزی و شبیه همین سیاست‌ها و گاهی شدیدتر از آن در خود آمریکا و اسراییل علیه ایران وجود دارد.  اینجا بحث سازش و تسلیم نیست. بحث اتخاذ سیاست‌های فعال بدون در نظر گرفتن شرایط و منابع لازم علیه این دو هدف است. اگر نخواهیم این پارادایم را بپذیریم که مخالفت با واحد سیاسی بزرگتر بدون استراتژی و برنامه‌ریزی مرحله‌ای همچون چین و ویتنام و یا حتی سوئیس و آلمان نتیجه‌ای جز از بین رفتن منابع کشور ندارد، لاجرم باید صرفاً به آینده‌ای موهوم امیدوار بود و با اتلاف منابع دستاورد ملموسی را نتوان ارائه داد.   

بخشی دیگری از مشکلات کشور مربوط به اطلاعات لازم کارشناسی و مدیریت استراتژیک منابع است. بطور مثال  دو کشور عراق و سوریه  محوری‌ترین کشورها در سیاست خارجی ایران هستند. 

عراق:

 قطعا حفظ عراق در جرگه کشورهای دوست ایران باید دغدغه روز و شب سیاست خارجی کشور باشد. اما برخی دیدگاه‌ها ناشی از ضعف بصیرت استراتژیک باعث شده است که بجای آنکه دو ملت را به هم نزدیک کنیم دو جریان  مذهبی را به هم گره زده‌ایم که بقای آن وابسته به حیات این یا آن شخص بوده و کارکرد آن نیز پایدار نباشد. روابط مردمی را به زیارت عتبات و قم و مشهد و راه پیمایی اربعین تقلیل داده‌ایم. در حالی که  تماس بسیار کمی بین دانشگاهیان و تحصیل کرده‌های دو کشور و یا هنرمندان و خصوصاً قشر جوان تعریف شده است. تجارت را بین تعداد خاصی تقسیم و انحصاری کرده‌ایم. در حالیکه اگر در حل خصومت تاریخی عرب و فارس پیشرفتی حاصل نشود که جز با تماس وسیع و آمیزش مردم با مردم بصورت عام و برنامه‌های مشترک فرهنگی امکان پذیر نیست و در عمل سیاست خارجی فلج می‌شود. چنانچه مشاهده می‌کنیم راه آهن " شلمچه-بصره" که فقط بیست و چند کیلومتر است تا ایران را به عراق گره استراتژیک بزند بیش از بیست سال است علیرغم تاکید رهبری در دولت‌های مختلف یک متر پیش نرفته است.   

سوریه:

حضور نظامی ایران در سوریه یکی دیگر از وجوه بارز سیاست خارجی کشور است که عموم مردم، قشر دانشگاهی و یا حتی بالاتر و بسیاری از کارمندان دولت هم از علت آن سیاست بی‌اطلاع هستند. اخبار زیادی از حملات اسراییل به پایگاه‌های ایران در سوریه از منابع بین‌المللی می‌رسد، اما در ایران این حملات انعکاسی ندارد. می‌دانیم که انعکاس بهار عربی در سوریه به جنگ داخلی دراین کشور منجر شد و بعد ”داعش" بر دو سوم عراق و سوریه برای مدت سه سال حکومت بلامنازعی داشت. با افزایش جنایات این جریان براساس تئوری " النصر بالرعب"  و برخی اقدامات تروریستی آنها در اروپا باعث تشکیل ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا از مبدا عراق علیه این جریان شد که نهایتاً با اخراج آنها از دو شهر بزرگ موصل و رقه این جریان رو به اضمحلال گذاشت و هم اکنون بقایای مختصری از آنها در شرق و شمال سوریه بصورت چریکی حاضر هستند. ایران نیز در جبهه‌های شمال حلب و حلب تا دمشق و توابع، جنوب سوریه تا دیرالزور علیه این جریان مشارکت جدی داشت. در دیدگاه بسیاری از مردم، نقش ایران در سوریه مبهم است و خصوصاً در کنار روسیه که اجازه داده اسراییل هر نوع تهاجمی را علیه ایران داشته باشد. ما ازچه چیزی دفاع می‌کنیم؟ چه منافع کوتاه و یا دراز مدت قابل احصاء برای ایران دارد؟ چه توافق‌هایی ایران را به سوریه گره می‌زند؟ این سیاست چقدر هزینه مادی برای ایران دارد، یا بعبارت دیگر هزینه/فایده آن چیست؟ نقاط ضعف/ قوت این سیاست چیست؟ کجا می‌توان یا باید عقب نشینی کرد؟ 

نهایتاً باید به موضوع پرونده هسته‌ای پرداخت. بیش از بیست سال است که تمامیت اقتصاد کشور به این موضوع گره جدی خورده و هزینه‌های کشور را بسیار بالا برده است. تورم، نرخ ارز، کوچک شدن اقتصاد کشور، کاهش در آمد سرانه و ورشکستگی شرکت‌های کوچک که مستقیماً بر نظام خانواده چون طلاق و عدم ازدواج و نهایتاً به از هم گسیختگی اجتماعی منجر شده بخشی از تبعات این سیاست است. این سئوال‌های جدی مربوط به سیاست خارجی است که معمولاً در حوزه های نخبگی کشور مورد بحث قرار نمی‌گیرد که باید پیگیری شود.  

اقتصادآنلاین: ما موازنه درستی بین شرق و غرب داریم؟

ملائک: لغت موازنه خیلی مفهوم نیست. شرق و غربی هم دیگر به آن صورت در کار نیست. روزگاری در نظام دو قطبی ایران با شوروی هم مرز بود و آمریکا در ایران از حضور مستشاری گسترده‌ای برخوردار بود و بحث موازنه بار سیاسی داشت. مرحوم مصدق سیاست موازنه منفی را بعنوان جلوگیری از نفوذ تاثیرگذار شرق و غرب در ایران بنیان نهاد که به سقوط خودش منجر شد. ادامه آن سیاست نه شرقی نه غربی در انقلاب اسلامی بود که عملاً بدنبال حذف فیزیکی منافع این دو قدرت رفت.  الان روسیه مرز مختصری با ایران دارد . اما حضورش در ایران بخاطر اعمال تحریم‌های جدی آمریکا بیش از زمان‌های قبل شده است. از طرف دیگر آمریکا از ایران اخراج و اکنون بعنوان قطب مقابل در حال تجدید نظر در تعاریف دشمن و متحد و همکار و حتی پایگاه نظامی خود است. اخیراً دولت سیزدهم واژه جدیدی بعنوان "سیاست متوازن" را  ابداع کرده که باز هم مبهم و نامشخص است. بیشتر یک نوع لفاظی برای جلوگیری از متهم شدن به گرایش به روسیه و چین است.

در هر صورت کشورهای بزرگ برای خود در ایران به دلایل استراتژیک و موقعیت سوق الجیشی منافع تعریف می‌کنند و به مناسبت آن حوزه نفوذ تعریف می‌شود. ایران نیز در موقعیت‎های مختلف نیازهایی دارد یا اهدافی را دنبال می‌کند. باید دید این اهداف و این نیازها با کدام یک از این قدرت‌ها قابل جمع است و آنچه با اهداف ایران همخوانی ندارد محکوم به نادیده گرفتن و نابودی است. 

اقتصادآنلاین: چرا در جریانی که در امضای رییس جمهوری چین پای توافق با عربستان و شورای همکاری خلیج فارس رخ داد واکنش ایران انقدر با احتیاط بود؟

ملائک: بنظر من واکنش ایران بسیار دور از انتظار و شدید بود. برخورد رئیس جمهوری با معاون نخست وزیر چین در جلسه ملاقات و انعکاس خبری آن چیزی نبود که چینی‌ها انتظارش را داشتند. بنظرم آنها واکنش منفی روزنامه‌ها و محافل خبری را پیش‌بینی می‌کردند. حتی واکنش سخنگویی را هم بعید نمی‌دانستند اما حتماً واکنش در این سطح در پیش‌بینی‌های آنها نبود. 

اقتصادآنلاین: گرایش به شرق و منطقه در دولت سیزدهم می‌تواند شرایط اقتصاد بین الملل و سیاست خارجی ایران را ارتقا بدهد؟

ملائک: هیچ گرایشی نمی‌تواند اقتصاد و سیاست ایران را ارتقاء دهد، غیر از گرایش به ملت. در حال حاضر نظام سیاسی ایران از فاصله دولت - ملت رنج می‌برد . ملت بخاطر تحریم‌های اعمال شده به نقطه شکننده‌ای رسیده‌اند، اما دولت مذاکره برای رفع تحریم‌ها را به اهداف غیر واقع‌بینانه گره زده است. این تحریم‌ها حتی برای همکاری با چین و روسیه هم موانع ایجاد کرده که متاسفانه در اخبار دولتی از آن عبور می‌کنند.

اقتصادآنلاین: از نظر شما تکلیف پرونده برجام چه می‌شود؟

ملائک: در فوق اشاره‌ای به این پرونده داشتم. علاقمندان به برنامه هسته‌ای هدف خود را داشتن و توانایی غنی‌سازی در کشور اعلام کرده‌اند که هدف قابل قبولی از نظر تکنولوژیک و سیاسی برای ارتقاء ظرفیت های کشور است. این پرونده بدلیل مخالفت " استکبار جهانی " که اتفاقاً شامل روسیه و چین هم است، با محدودیت زیادی روبرو شده است. عده‌ای که به آنها " سازشکار " گفته می‌شود توانستند در ۲۰۱۵ به تفاهم برجام  با " استکبار جهانی" برسند. عده‌ای که خود را انقلابی می‌دانند با خائن خواندن آن " سازشکاران " بیش از یکسال است که در کنار هزینه‌های بی حد و حصر بی‌نتیجه در این پروژه تلاش می‌کنند تا به همان نتایج آن " سازشکاران " برسند. این  پارادوکس صحنه سیاسی ایران است که هیچ کس به آن نمی‌پردازد که چرا ؟!

اقتصادآنلاین: روند یک دهه آینده سیاست خارجی ایران چه می‌شود؟

ملائک: افرادی بدون ارائه کوچکترین شاهدی معتقدند در دهه آینده ایران در مدیریت جهان قرار دارد. آنها عالیترین مناصب تصمیم‌گیری را هم در اختیار دارند. 

بنظر من اگر در یک دهه آینده 

1- عراق از ما فاصله نگیرد.

2- سوریه در وضعیت فعلی بماند. 

3- جنگی بین حزب الله و اسراییل صورت نگیرد.

4- طالبان در افغانستان به معضل امنیتی تبدیل نشوند.

5- ترکیه و آذربایجان در قفقاز برای کشور مشکل ژئوپلیتیکی درست نکنند.

6- و نهایتا در خود کشور ثبات سیاسی باشد. 

وضعمان بد نخواهد بود.