اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش وال استریت ژورنال، این چالش فعلی با یک دهه قدرت مقرون به صرفه آغاز شد که دنیای انرژی ایالات متحده را متحول کرد. افزایش فرکینگ (فرآیند تزریق مایع با فشار بالا به سنگهای زیرزمینی برای باز کردن شکافهای موجود و استخراج نفت یا گاز) که نفت و گاز را از سنگهای شیل استخراج میکند، منابع ارزان قیمت داخلی را گشود در حالی که انرژی پاکتر ارائه شده توسط مزارع بادی و خورشیدی کاهش قیمت محسوس داشت. در آن دوره قیمت بنزین و نفت کاهش یافت در حالی که نیروگاههای گازسوز و انرژی تجدیدپذیر نیروگاههای پرهزینه و از نظر سیاسی کمتر محبوب زغالسنگ و هستهای را کنار زدند.
از آن دوره با عنوان دوران انرژی ارزان و فراوان یاد میشود. این امر به لطف انتقال تصادفی به انرژیهای تجدیدپذیر، کاهش سرمایهگذاری در تولید نفت و گاز، انفعال سیاسی و نیروهای اقتصادی غیرمنتظره ناشی از همهگیری و قرنطینه به پایان رسید. حمله روز بیست و چهارم فوریه روسیه به اوکراین هم فشار بیشتری بر عرضه جهانی اعمال کرد.
نتیجه این رویکرد تابستان امسال در سراسر آمریکا قابل مشاهده بود چرا که تقاضا پیش از عرضه جدید افزایش یافت. رانندگان برای نخستین بار بیش از ۵ دلار در هر گالن برای سوخت خودرو و کامیونهای خود پرداخت کردند. قیمت گاز طبیعی مورد استفاده برای گرم کردن منازل و ادارات به بالاترین سطح خود در ۱۴ سال گذشته رسید. کمبود انرژی اکنون با کاهش ذخایر آمریکا از نفت خام گرفته تا فرآوردههای نفتی رو به افزایش است. اپراتورهای شبکه برق نسبت به قطعیهای کنترل شده هشدار دادهاند تا عرضه و تقاضا در گرمترین روزها متعادل شود.
قانون جدید پیشنهادی که در هفته گذشته مورد حمایت سناتور جو مانچین از ویرجینیای غربی قرار گرفت، تا حدی به عنوان راه حل برخی از علل بحران کنونی انرژی مطرح شد، هنوز مورد تصویب قرار نگرفته و تصویب آن همچنان نامشخص است – و در هر صورت سرمایهگذاری در منابع انرژی جدید که قصد دارد آن را تحریک کند، سالها طول میکشد تا به نتیجه برسد.
این قرارداد تقریبا ۳۶۹ میلیارد دلار برای برنامههای آب و هوا و انرژی، از جمله اعتبار مالیاتی برای خرید وسایل نقلیه الکتریکی و هیدروژنی هزینه میکند. انگیزههای متعددی برای تسریع در ساخت مزارع بادی و خورشیدی و همچنین باتریهای در مقیاس بزرگ برای ذخیره خروجی آنها به منظور استفاده در زمان کاهش تولید فراهم میکند. همچنین مقرراتی دارد که به نفع شرکتهای سوخت فسیلی– که وزارت کشور را ملزم میکند در دهه آینده میلیونها هکتار از خشکی و فراساحل را به شرکتهای نفتی ارائه دهد – و همچنین حمایت از تولید انرژی هستهای است.
بخشی از توافق آقای مانچین در هفته گذشته، به موضوع دیگری میپردازد: تاخیر در ساخت و ساز در پروژههای انرژی نو. یک لایحه جداگانه میتواند با سرعت بخشیدن به روند صدور مجوزهای زیست محیطی به این پروژهها سرعت ببخشد. تاخیرها پر کردن شکاف به وجود آمده از تعطیلی نیروگاههای قدیمی را دشوار میکند.
بارت ملک رییس جهانی استراتژی بازارهای کالایی در بانک سرمایهگذاری تیدی TD Securities این سوال را مطرح کرد که آیا اینکه هر قانون جدید فشار رو به بالا یا نزولی بر قیمت انرژی وارد میکند تا حد زیادی به سرعت اجرای مقررات و مشوقهای جدید و اینکه کدام اولویت دارد بستگی دارد یا خیر؟ شرکتهای انرژی هنگام مواجهه با موانع نظارتی جدید، با هزینههای سنگینتری برای تولید مواجه میشوند، اما در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری خود، انگیزهها را در نظر نمیگیرند.
آقای ملک عنوان کرد: وقتی تغییراتی ایجاد کردید، تازه نوبت آن است که هیات مدیره و سرمایهگذاران خود را متقاعد کنید که این ایده خوبی است.
سیاستمداران هر دو حزب برای امکان این بحران کنونی برنامهریزی نکرده و همین مساله حل آن را دشوارتر کرده است. این یک مشکل سیاسی بزرگ برای جو بایدن رییس جمهوری آمریکا است که در آستانه یک انتخابات میاندورهای مهم قرار دارد و با بالاترین تورم چهار دهه گذشته همزمان شده – که تا حدود زیادی ناشی از افزایش هزینههای انرژی بوده است – و رای دهندگان تمام این موارد را در نظر خواهند گرفت.
انرژی برای رییسجمهوری از هفته نخست ورود به کاخ سفید، زمانی که تکمیل خط لوله نفت کی استون XL و اجارههای نفت و گاز جدید در زمینهای فدرال را مسدود کرد، موضوعی سیاسی بود. او با افزایش قیمتهای بنزین، فروش اجارهنامه برای حفاری در زمینهای فدرال را از سر گرفت، البته با قیمتهای حق امتیاز بالاتر و با عرضه کمتر زمین و از شرکتهای نفت و گاز خواست تا تولید خود را افزایش دهند.
(نمودار تغییرات در قیمت نفت از پایان دسامبر ۲۰۲۱ تا کنون)
در حالی که آقای بایدن برای افزایش تولید کوتاه مدت درخواست کرده است، او همچنان با سرمایهگذاری بلندمدت سوخت فسیلی که دستیابی به اهداف کاهش کربن را برای ایالات متحده دشوار میکند، مخالف است. به گفته مدیران، حمایت او از سیاستهایی که برای تخصیص مجدد سرمایهگذاری از نفت و گاز به انرژی سبز طراحی شدهاند، نشانهای از بازار است که سوختهای فسیلی در حال خروج از بازار جهانی هستند و سرمایهگذاری را در آن زمینهها دشوار میکند.
قیمتهای انرژی در هفتههای اخیر کاهش یافته است، چرا که معاملهگران برای یک رکود جهانی شرطبندی کردهاند که فعالیتهای اقتصادی کمتر باعث کاهش مصرف انرژی میشود. قیمت بنزین اخیرا به کمتر از ۴.۳۰ دلار در هر گالن کاهش یافته و تا حدودی به این دلیل است که قیمتها به قدری افزایش یافته که رانندگان تنها به اندازه نیاز باکهای خود را پر کردهاند. ایالات متحده همچنین دارای ذخایر فراوان سوخت فسیلی استفاده نشده است و موقعیت بسیار بهتری نسبت به اروپا در این زمینه دارد، یعنی جایی که کمبود انرژی در زمستان سال جاری با کاهش واردات از روسیه محتملتر به نظر میرسد.
اما به گفته مدیران و تحلیلگران انرژی، رکود ممکن است موقتا تقاضا را کاهش دهد و مشکلات عرضه بلندمدت را معکوس نکند. بر اساس گزارش اساندپی گلوبال کامودیتی انتظار میرود تقاضا تا پایان دهه افزایش یابد.
سقوط فرکینگ
این بحران تا پیش از سال ۲۰۲۰ برای بسیاری غیرقابل تصور بود، یعنی زمانی که سرمایهگذاران صدها میلیارد دلار در تاسیسات جدید پتروشیمی و نیروگاههای گاز طبیعی برای بهره بردن از انرژی ارزان آمریکایی سرمایهگذاری میکردند. ظهور فرکینگ – که شامل ایجاد انفجار سنگهای شیل زیرزمینی با ترکیبی از آب، شن و مواد شیمیایی است – منابع عظیم نفت و گاز داخلی را باز کرده بود.
بر اساس دادههای وزارت کار، از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ در حالی که قیمتهای مصرف کننده کلی ۱۹ درصد افزایش یافت، قیمت انرژی پرداخت شده توسط مصرف کنندگان – از جمله بنزین، برق و گاز طبیعی از شرکتهای آب و برق – فقط ۱۱ درصد افزایش یافت. به عبار دیگر قیمت واقعی انرژی حدود ۷ درصد کاهش یافت. در طول دهه قبلی، قیمت واقعی انرژی ۴۱ درصد افزایش یافته بود.
به گفته اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، زغالسنگ که در بیشتر قرن بیستم منبع اصلی تولید برق در ایالات متحده بود، در سال ۲۰۱۶ توسط گاز طبیعی سرنگون شد.
رونق شیل، ایالات متحده را از یک واردکننده خالص به یک صادرکننده خالص نفت و گاز تبدیل کرد. سرمایهگذاران با انگیزه نرخهای بهره پایین به سمت فرکینگ رفتند و این خود باعث ایجاد موجی شد: ایالات متحده با پیشی گرفتن از عربستان سعودی به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شد. قیمت نفت آمرکیا از حدود ۷۸ دلار در هر بشکه به ۵۸ دلار از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ کاهش یافت و همین مساله باعث کاهش قیمت بنزین شد.
بونانزا کریک انرژی یکی از تولیدکنندگان شیل که در ابتدا سودآوری بالایی داشت، صدها میلیون دلار از سرمایهگذاران وال استریت جذب کرد. بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۹، این شرکت تقریبا تولید نفت و گاز خود را از حدود ۱۲ هزار بشکه در روز به نزدیک ۲۴ هزار بشکه در روز رساند. اما حفاری کلرادو به قدری سرمایه سوزاند که مجبور به اعلام ورشکستگی شد.
مشکلات مشابهی هم در سراسر صنعت رخ داد، زیرا بسیاری از شرکتها برای حفاری تا حد امکان و بدون توجه به سودآوری، از پول نقد استفاده کردند. به گفته شرکت حسابداری دیلویت، در بسیاری از چاههای شیل بازدهی کمتر و نسبت به پیشبینیها گرانتر بودند و این صنعت ۳۰۰ میلیارد دلار بیشتر از درآمد نقدی خود بین سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ از دست داد. این ضرر و زیان، سرمایهگذاران را از این بخش فراری داد و هزینههای استقراض شرکتهای نفتی را افزایش و بودجه آنها را کاهش داد.
نتیجه آنکه شرکتهای شیل و سرمایهگذاران در حال حاضر محتاط هستند. آنها انرژی کافی برای همگام شدن با افزایش تقاضا را تولید نمیکنند حتی با وجود اینکه اکنون از قیمتهای بالای بازار سود زیادی هم به دست خواهند آورد. به گفته جیپی مورگان چیس، بیشتر بودجههای شرکتهای شیل هنوز پایینتر از سطوح همهگیری است و هزینههای آنها تنها با افزایش ۳ درصدی تولید در سال آینده برابری میکند.
بونانزا کریک را در نظر بگیرید که در سال ۲۰۱۷ از ورشکستگی خارج شد. این شرکت در سال ۲۰۱۹ تولید خود را گسترش داد و پیشبینی کرد که در سال ۲۰۲۰ توسعه بیشتری داشته باشد اما با شیوع همهگیری کرونا از این پیشبینی، عقبنشینی کرد. هزینههای سرمایهای برنامهریزی شده را از حدود ۲۲۵ میلیون دلار به حدود ۶۵ میلیون دلار کاهش داد و همزمان دهها کارمند خود را اخراج کرد.
در نوامبر سال ۲۰۲۱ با یک شرکت رقیب ادغام شد و سیویتاس ریسورسز را ایجاد کرد که قصد دارد تولید خود را یا اصلا گسترش ندهد و یا به صورت متوسط گسترش دهد و به جای آنکه هزینهها در پروژههای جدید صرف کند، تمام پول موجود را به سهامداران بازگرداند. بسیاری از همتایان سیویتاس هم استراتژیهای مشابهی دنبال میکنند که از جمله آنها میتوان به شرکتهای چورون، اکسون موبیل و اوکسیدنتال پترولیوم اشاره کرد.
بن دل رییس سیویتاس و یکی از بنیانگذاران شرکت سهامی خصوصی مدیریت انرژی کیمریج که مالک یک شرکت سهامی خاص است، در این باره عنوان کرد: سرمایهگذاران مالی به شرکتهای نفت و گاز یارانه میدهند تا حجم خود را بدون توجه به سود افزایش داده و اساسا به مصرف کننده یارانه میدهند و طبق آمار اساندپی کپیتال آیکیو، نزدیک به ۱۴ درصد از سهام را در اختیار دارد؛ اکنون سرمایهگذاران تقاضای بازگشت سرمایه خود را دارند و به طور پیشفرض قیمتها بالاتر خواهد بود.
محدودیتهای انرژی سبز
زمانی هم به نظر میرسید که جایگزینی بسیاری از نیروگاههای سوخت فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر و باتریهای در مقیاس بزرگ که انرژی باد و خورشید را ذخیره میکنند، تا زمانی که تولید سوخت فسیلی کاهش مییابد، نسبتا آسان باشد.
این منابع انرژی در دهه گذشته به دلیل تولید کارآمدتر و همچنین یارانههای دولتی که انرژیهای تجدیدپذیر را برای سرمایهگذاران جذابتر میکرد، بسیار ارزانتر شدند. به گفته اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، انرژیهای تجدیدپذیر از جمله نیروی برق آبی، در سال ۲۰۲۰ پس از گاز طبیعی به عنوان منبع تولید برق در ایالات متحده رتبه دوم را کسب کردند.
اما با تنگتر شدن منابع برق ایالات متحده، توسعه دهندگان در تلاش هستند تا این پروژهها را به اندازه کافی سرعت ببخشند تا تعطیلی نیروگاههای قدیمیتر را به دلیل تنگناهای زنجیره تامین جبران کنند. دلیل دیگر آن است که تایید اتصال آنها به شبکه برق موجود بیشتر طول میکشد. طبق تحقیقات آزمایشگاه ملی لارنس برکلی، چنین درخواستهای جدیدی در سال گذشته به ۳۵۰۰ مورد رسید که در مقایسه با تقریبا ۱۰۰۰ مورد سال ۲۰۱۵، عدد قابل توجهی است. زمان معمول مورد نیاز برای تکمیل مطالعات فنی مورد نیاز برای تایید شبکه در حال حاضر بیش از سه سال است که در سال ۲۰۱۵ کمتر از دو سال بوده است.
ریکارنت انرژی، یکی از توسعه دهندگان انرژی تجدیدپذیر، سال گذشته بیش از ۲۰ مورد از این درخواستهای اتصال به شبکه را در کالیفرنیا، ایالتی که برای جایگزینی چندین نیروگاه گازی و همچنین یک نیروگاه هستهای خارج از مدار در نظر گرفته شده و به انرژی پاک بیشتری نیاز دارد، ارائه کرد. در سالهای پس از آن نزدیک به هفت سال طول کشید تا شرکت تاییدیههای لازم را دریافت کند و یک پروژه ذخیره باتری جداگانه در ایالت بسازد.
مایکل آرنت رییس و مدیرکل این شرکت عنوان کرد: انجام کارها به ویژه در کالیفرنیا در هر بازاری سختتر و سختتر میشود.
(نمودار میانگین قیمت برق برای مصرف کننده نهایی)
زمان انتظار میتواند تا سالها برای پروژههای دیگر باشد که میتوانند به کاهش کمبود انرژی نیز کمک کنند، از جمله خطوط برق فشار قوی برای انتقال برق میان مناطق و همچنین خطوط لوله گاز طبیعی و مزارع بادی دریایی که قادر به تولید مقادیر زیادی انرژی پاک هستند. این موارد مستلزم مطالعات زمین و زیست محیطی است که بسیاری از ذینفعان میگویند برای حفاظت از حیات وحش، صنایع مجاور و سایر منافع حیاتی ضروری است.
این فشار در حال حاضر در غرب میانه مشهود است، جایی که اپراتور سیستم میدکانتینت ایندیپندنت وجود دارد. یک شبکه منطقهای را در چندین ایالت اداره میکند. جان بیر مدیر اجرایی شرکت تاکید کرد: یکی از بزرگترین چالشها این است که چگونه نیروگاههای زغالسنگ و گازی که میتوانند بر اساس تقاضا تولید کنند را با نیروگاههای بادی و خورشیدی جایگزین کنیم که در آن تولید با آب و هوا و زمان در نوسان است.
هنگامی که منابع برق محدود میشود، میسو از هر ژنراتور موجود میخواهد تا در آنچه به عنوان رویداد «مکسژن» شناخته میشود، برق تولید کند، چیزی که به ندرت قبل از سال ۲۰۱۶ تحقق مییافت. از آن زمان، میسو بیش از ۴۰ رویداد مکسژن برگزار کرده که تعدادی از آنها در خارج از کشور بوده است و عمدتا در ماههای تابستان برگزار میشود یعنی زمانی که بالاترین تقاضا برای برق وجود دارد.
میسو هفته گذشته یک طرح گسترده برای ساخت خطوط برق فشار قوی برای کمک به تعادل منابع تصویب کرد، اگرچه انتظار نمیرود این پروژهها تا سال ۲۰۳۰ تکمیل شود. همچنین در حال بررسی نحوه جبران بهتر نیروگاهها برای عملکرد در حالت آماده به کار به منظور کاهش سرعت است. آقای بیر در این باره گفت: این انتقال ممکن است به چارچوبهایی نیاز داشته باشد و آن چارچوب ممکن است مرتبط با برخی کارخانههای گاز باشد.
تاخیر در پروژه – همراه با افزایش قیمت بنزین – چالشهای جدیدی را برای شرکتهای برق نیز ایجاد میکند. آنها هزینه بیشتری برای تولید یا خرید برق میپردازند در حالی که برنامهریزی برای افزایش هزینههای کلان برای ارتقای زیرساختهای قدیمی و آماده شدن برای نیازهای انرژی جدید دارند.
شرکت خدماتی اکسل انرژی مستقر در مینیاپولیس که به بخشهایی از هشت ایالت غربی و غرب میانه خدمات ارائه میدهد، با کندی پروژههای خورشیدی دست و پنجه نرم میکند. اینها شامل قراردادهایی با مزارع خورشیدی در کلرادو است که قرار بود در اواخر سال ۲۰۲۲ و اوایل سال ۲۰۲۳ به صورت آنلاین انجام شود.
اکسل از طریق یکی از شرکتهای تابعه خود، اکنون در حال کار بر روی برنامههای اضطراری برای اطمینان از منابع کافی برای تابستان آینده است. این شرکت قصد دارد تا حدودا بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۶، حدود ۲۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری کند تا بتواند خطوط برق فشار قوی بیشتری برای انتقال نیروی بیشتر از مزارع بادی و خورشیدی جدید بسازد.
باب فرنزل مدیرعامل اکسل در این باره عنوان کرد: قیمتهای انرژی بالاتر چالشهای کوتاه مدتی برای شرکت و مشتریان آن ایجاد میکند. با این وجود او انتظار دارد که این چالشها با گذشت زمان کاهش یابد. او اضافه کرد: جنگ در اوکراین، همهگیری و زنجیره تامین اگر همزمان نمیشد، مدیریت همه این موارد آسانتر بود.
آقای فرنزل ادامه داد: شما این سه عامل را در یک ظرف قرار میدهید و در نهایت با چالش بزرگتری روبرو میشوید.
کسی نمیداند چه باید کرد؟
اقدامات دولت ایالات متحده نیز به این بحران کنونی دامن زده است. تصمیمات فدرال رزرو طی سه دهه گذشته برای تشویق رقابت، کاهش هزینه برای مصرف کنندگان، فروش نفت و گاز به خریداران خارجی و تشویق توسعه منابع تجدیدپذیر بیشتر، اکنون که بازار انرژی در آشفتگی است، عواقب ناخواستهای به دنبال دارد.
این امر با تصمیمگیری برای مقررات زدایی صنعت برق آغاز شد، جنبشی که ابتدا پس از کمبود انرژی در دهه ۱۹۷۰ مورد حمایت قرار گرفت و با تصویب قانون سیاست انرژی در سال ۱۹۹۲، که رقابت میان تامین کنندگان عمده برق را تشویق کرد، شتاب بیشتری گرفت. دولت فدرال همچنین سقف قیمت گاز طبیعی را حذف و مشوقهایی برای منابع انرژی تجدیدپذیر بیشتر ایجاد کرد تا در بازارهای سراسر کشور ریشه گرفت به این امید که فناوریهایی را که به نفت و گاز متکی نیستند، پشتیبانی کند.
آنچه این سیستم جدید در دهههای بعدی ایجاد کرد، مجموعهای از بازارها در سراسر کشور با اپراتورهای منطقهای مختلف بود که تنظیمکنندههای ایالتی را حذف و انجام بسیاری از برنامهریزیها را به مدیران شبکه برق واگذار کرد. هماهنگی میان مناطق چالشبرانگیزتر شد زیرا ایالتها اهداف متفاوتی برای کاهش انتشار کربن تعیین کردند.
تصور کنید که در کالیفرنیا چه اتفاقی افتاد، زمانی که این ایالت در سال ۲۰۲۰ پس از افزایش دما در سراسر غرب دچار خاموشیهای ناگهانی شد. این ایالت در سالهای اخیر وابستگی خود به نیروگاههای گازسوز را به نفع انرژیهای تجدیدپذیر کاهش داده و در روزهای گرم که تولید انرژی خورشیدی کاهش مییابد، جای خود را به کاهش عرضه در شب داده است. کالیفرنیا از لحاظ تاریخی، انرژی زیادی را از ایالتهای همسایه در مواقع ضروری وارد کرده اما توانایی انجام این کار در طول موج گرمای ۲۰۲۰ محدود بود چرا که در ایالتهای همسایه نیز نیروگاههای متعددی تعطیل شده بود و بنابراین انرژی کمتری برای ذخیره کردن داشتند.
جان آرنولد تاجر سابق گاز طبیعی در این باره عنوان کرد: شما ظرفیت بسیار زیادی در اختیار داشتید که خیلی سریع از بازار خارج شد و اکنون همه بازارها در حال تقلا برای کسب اطمینان هستند.
روسای جمهوری پیشین یعنی اوباما و ترامپ هم صادرات گاز طبیعی مایع را تشویق میکردند. ایالات متحده در سال جاری با صادرات حجم عظیمی به اروپا به بزرگترین صادر کننده LNG در جهان تبدیل شد، این اقدام به منظور جایگزینی منابع روسیه بوده است. تحلیلگران معتقدند همین صادرات کنونی، قیمتهای داخلی گاز را در ایالات متحده افزایش میدهد چرا که مصرف کنندگان آمریکایی عملا برای عرضه با خریداران خارجی رقابت میکنند و به دلیل قراردادهای بلندمدت امضا شده توسط صادرکنندگان، قیمتها را برای سالهای آینده بالا نگه میدارند.
(نمودار ذخایر زیرزمینی گاز در کمتر از ۴۸ ایالت)
دولت ایالات متحده اخیرا اقداماتی را برای کمک به انتقال کشور به منابع انرژی تجدیدپذیر انجام داده است. برای مثال، اختیارات خود را برای مداخله در فرآیندهای مجوز در سطح دولتی برای خطوط برق فشار قوی به عنوان راهی برای کمک به تعادل عرضه و تقاضای برق در سراسر مناطق گسترش داد. آقای بایدن که در اوایل ماه به خاورمیانه سفر کرده بود، با درخواست از عربستان سعودی که پس از قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی به آنها به عنوان یک کاراکتر «منفور» نگاه میکرد، در تلاش است تا قیمتهای بالای انرژی را کاهش دهد.
یکی از رگولاتورهای سابق در این باره گفت که وضعیت کنونی او را به یاد دوران پنج دهه پیش میاندازد که تحریم نفتی اعراب و انقلاب ایران منجر به بازنگری در سیاستهای انرژی در آمریکا و اروپا شد اما حتی نسبت به آن دوران هم متفاوت است.
برنارد مک کی عضو سابق جمهوریخواه کمیسیون تنظیم مقررات انرژی فدرال عنوان کرد: بحران کنونی بسیار بدتر از بحران دهه ۷۰ است. همه به اطراف نگاه میکنند و به نظر میرسد هیچکس نمیداند که چه باید کرد.