۰ نفر

چگونه تالاب انزلی را خشک کنیم؟

۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۶:۱۵
کد خبر: 560626
چگونه تالاب انزلی را خشک کنیم؟

باران تند و سیل آسا بر نیزارهای سوخته می‌کوبد. چند روزی است آتشی که در قسمتی از تالاب انزلی برافروخته شده بود، خاموش شده. حالا به‌ گفته محلی‌ها باران تابستانی هم به کمک آمده تا تن گداخته تالاب را اندکی آرام کند.

به گزارش  اقتصادآنلاین به نقل از ایران، زمین‌های حاشیه تالاب پر از آب است و هر قدمی که برمی‌داری دشوار. آتش در منطقه «چراغ پشتان» در نزدیکی کمربندی انزلی بخش‌هایی از نیزارهای تالاب را نابود کرد و سوزاند. حالا جز خاکستر و زمین‌های سوخته چیزی باقی نمانده. در محدوده آتش‌سوزی جاده‌ای برای رسیدن گروه‌های امدادی وجود ندارد و آنها مجبور شدند ابتدا جاده‌ای بسازند و بعد برای خاموش کردن آتش اقدام کنند. شاید همه اینها و گرمای هوا باعث شد خاموش کردن آتش چند روزی طول بکشد و سطح گسترده‌ای از تالاب آسیب ببیند.

به‌گفته مسئولان استان، این آتش‌سوزی عمدی و به‌منظور تصرف اراضی بوده و به خاطر دمای زیاد هوا بسرعت در نیزارهای تالاب پیشروی کرده است. گفته می‌شود ۱۲ هکتار از اراضی تالاب سوخته هرچند برخی از فعالان محیط‌ زیست شهر اعلام می‌کنند آتش‌سوزی وسعت بیشتری داشته است. فعالان محیط‌ زیست در این شهر خواستار آن هستند که وسعت دقیق آتش‌سوزی مشخص شده، مظنونان آتش‌سوزی دستگیر و به طور شفاف پرونده آنها رسیدگی و اعلام عمومی شود.

این اولین بار هم نیست که بخش‌هایی از تالاب زیبای انزلی می‌سوزد. سوم شهریور امسال پنج هکتار از نیزارهای روستای «شانگهای پرده» انزلی آتش گرفت و این آتش‌سوزی هم عمدی اعلام شد. همچنین در سال ۹۸ نیز حدود ۱۰ هکتار از نیزارهای تالاب بین‌المللی انزلی سوزانده شد.

در سمت راست محدوده کمربندی انزلی هنوز باقیمانده نیزارهای سوخته قابل مشاهده است. زمین‌هایی که حالا اغلب تصرف و تبدیل به منطقه متفاوتی شده است. یک جا دکه قایق سواری می‌بینی، جای دیگر پرورش ماهی و جایی هم پرورش گل و گیاه. برخی از محلی‌ها مدعی‌اند این زمین‌ها متعلق به اجدادشان است و زمانی زیر آب رفته و حالا که زمین‌ها دوباره از آب بیرون آمده وقت آن است که اراضی‌شان را پس بگیرند. در محله چراغ پشتان در بخش جنوب غربی کمربندی انزلی خرید و فروش زمین‌های تالاب رونق گرفته؛ خریدار زمینش را با شن و ماسه خشک می‌کند و تمام.

 عبدالرضا نوفرستی، عضو هیأت علمی دانشگاه و فعال محیط‌ زیست در پاسخ به این سؤال که آتش‌سوزی در نیزارها چه تأثیر زیست‌ محیطی بر تالاب دارد، می‌گوید: «این آتش‌سوزی‌ها بیشتر زندگی جاندارانی را که در تالاب زندگی می‌کنند، تحت تأثیر قرار می‌دهد. این نیزارها مکان مناسبی برای تخمگذاری پرندگان هستند و زیستگاه اصلی گونه‌های جانوری‌اند. آتش‌سوزی می‌تواند چرخه اکوسیستم را نابود کند و برخی از این‌گونه‌ها بویژه خزندگان هم در این آتش‌سوزی از بین می‌روند و چرخه زندگی آنها تحت تأثیر قرار می‌گیرد.»

او معتقد است: «مهم‌ترین بی‌تدبیری مسئولان در بحث تالاب انزلی احداث کمربندی بوده که بسیاری از مسیرهای تالاب با آن بسته شد. همچنین الان مدیریت تالاب، بین نهادهای مختلف مدیریتی سرگردان است. به هرحال هر 500 یا هر 1000 متر از مساحت تالاب نیازمند نیروهای گشت زنی است تا اتفاق‌های این‌گونه رخ ندهد.»

او کاهش سطح آب تالاب را به کاهش آب دریای خزر مرتبط می‌داند: «عامل اصلی کم شدن آب تالاب عقب نشینی سطح آب دریای خزر است. اما مشکلات دیگری مانند ورود فاضلاب‌های شهری و روستایی و پساب‌ها به تالاب هم وجود دارد. جدا از اینها رسوبات به تالاب وارد می‌شود و با توجه به اینکه دریا مکش لازم را ندارد این رسوبات در تالاب می‌ماند و همه اینها باعث کاهش آب تالاب می‌شود. این روزها بخشی از تالاب کاملاً خشک شده و می‌توان در آن پیاده روی کرد. اینها معضلات اصلی است هرچند برخی می‌گویند تالاب سرانجام به شکل اولیه خود برمی‌گردد و مناطق باقیمانده می‌تواند برای بومگردی و توسعه شهر انزلی و گردشگری استفاده شوند. اما آنها نمی‌دانند که خشک شدن تالاب تبعات جدی برای شهر انزلی دارد. تالاب جلوی ورود سیلاب‌ها را به شهر می‌گیرد. بحث بعدی گرد وغبار است که خشک شدن تالاب می‌تواند تبدیل به کانون ریزگردها و گرد و غبار شود مثل اتفاقی که در دیگر نقاط کشور شاهدش هستیم.»

محمد کهنسال، عضو هیأت مدیره و مسئول کمیسیون محیط‌ زیست انجمن طرفداران توسعه بندر انزلی هم می‌گوید: «زمانی که میزان مواد مغذی (ازت و فسفات) در تالاب افزایش می‌یابد، یعنی حجم فاضلاب‌ها زیاد می‌شود، رشد نیزارها هم در تالاب زیاد می‌شود و این دقیقاً در تالاب انزلی اتفاق افتاده است. اینها در فصول گرم سال که با کمبود آب روبه‌رو هستیم زمینه آتش‌سوزی را فراهم می‌کند. اما آتش‌سوزی اخیر در انزلی عمدی بوده و بارها در سال‌های گذشته چنین آتش‌سوزی‌هایی رخ داده اما رسانه‌ای نشده است. سال 95 و 98 موارد گسترده‌تری را دیدیم که رسانه‌ای شد اما هیچ کدام در حد اتفاق اخیر در محله چراغ پشتان در بخش جنوب غربی کمربندی انزلی نبوده. این آتش‌سوزی، گستره زیادی داشت و دسترسی تجهیزات آتش‌نشانی به آن دشوار بود که باعث شد بخش وسیعی از تالاب آتش بگیرد. منطقه‌ای که آتش گرفته متعلق به افراد نبوده و جزو بستر و حریم تالاب محسوب می‌شود و از نظر اکولوژیکی هم جای با ارزشی است. باید بدانیم همه بخش‌های تالاب با ارزشند؛ هم بخشی که بلندی دارد هم جایی که آب و نیزار دارد. موجوداتی مثل ماهی‌ها و دوزیست‌ها آنجا زندگی می‌کنند و زندگی همه اینها در کنارهم معنا پیدا می‌کند.»

 به‌گفته این فعال محیط زیست، تالاب انزلی این روزها با انواع و اقسام مشکلات رو‌به‌رو است؛ از ورود انواع فاضلاب و زهاب‌های کشاورزی گرفته تا ورود پساب دامداری‌ها و رسوباتی که به خاطر آسیب مراتع و جنگل‌ها وارد تالاب شده و ناشی از برداشت شن و ماسه در رودخانه‌ها است. همچنین پروژه‌های عمرانی مختلفی در حاشیه تالاب اجرا شده که به آن آسیب زده است. معضل بعدی وجود و رشد گونه‌های مهاجم است. درسال‌های گذشته آزولا به تالاب آسیب‌های جدی زد و اکنون گونه مهاجم دیگری به‌نام سنبل آبی باعث آسیب شده است.

این گونه در کنار دیگر مشکلات باعث کاهش تراز آب تالاب شده است. تعریق آب این گیاه به مراتب از تبخیر طبیعی بیشتر است و در جاهایی که این گیاه وجود دارد چند برابر دیگر قسمت‌های تالاب آب از دست رفته. پایین رفتن تراز آب دریاچه کاسپین و بارش‌هایی که در محدوده تالاب صورت می‌گیرد عدم تعادل بین آب شور و شیرین و کمتر شدن بارش‌ها و برداشت‌های بی‌رویه آب از تالاب و... همه باعث پایین رفتن سطح آب تالاب شده.

همچنین تالاب یک متولی مشخص ندارد و وزارت نیرو وسازمان محیط زیست و دیگر نهادها در مدیریت آن دخیلند. درحالی که تالاب یک محدوده ملی است و با همه این آشفتگی‌ها نمی‌توان یک اقدام اصولی برای آن انجام داد.

او ادامه می‌دهد: «در مسأله آتش‌سوزی هم همین مسأله اتفاق افتاد و بحث بر سر مالکیت و نبود هماهنگی بین ارگان‌ها زمینه را برای فعالیت فرصت طلبان و سودجویان فراهم کرد تا بتوانند بخش‌هایی از تالاب را مایملک خود کنند. تالاب انزلی بحران زده است و باید با مجموعه‌ای از هماهنگی‌ها و دادن اختیار تام به یک ارگان برای رسیدگی به آن فکری کرد وگرنه با برگزاری جلسه آن هم هر سه ماه یک بار نمی‌توان به احیای دوباره آن دل بست.»