گاز ایران گرفتار چاله پوپولیستی شد / هنوز ۲برگ برنده برای ایران وجود دارد

قرارداد صادرات گاز ایران به هند و پاکستان شکست خورده، ترکیه با جایگزینی روسیه و قطر کاملا خود را نسبت به گاز ایران بینیاز کرده، با فشارهای آمریکا، عراق هم در تکاپو برای بینیازی کامل از ایران است، صادرات گاز به کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عمان و کویت هم بینتیجه یا مسکوت باقیمانده، دست آخر در همین شرایط خبر رسیده که پروژه تجارت گاز با امارات نه تنها عایدی نداشته که 607 میلیون دلار خسارت هم روی دست کشور گذاشته است. اتفاقی که پیش از این درباره ترکمستان هم افتاده بود. با تمام اینها فریدون برکشلی رییس گروه مرکز مطالعات انرژی وین هنوز بازار گاز ایران را از دست رفته نمیداند و چند شانس برای آن در نظر میگیرد.
اقتصادآنلاین - مهفام سلیمان بیگی؛ سهم ایران به عنوان دومین دارنده منابع گازی، در بازار جهانی کمتر از نیم درصد است. آن هم درحالی که ایران باید طبق سند چشم انداز توسعه تا چهار سال دیگر 10 درصد از تجارت جهانی گاز طبیعی را در اختیار داشته باشد!
در سالهای اخیر همه کشورهای تولیدکننده گاز طبیعی و ال ان جی، همزمان هم درصدد حفظ سهمشان در بازار جهانی بودند و هم برای افزایش سهمشان در این بازار، برای کوتاه یا بلند مدت برنامه ریزی کردند ولی ایران با فرصتسوزی در حال حذف شدن از بازار گاز منطقه است. آن هم درحالی که همه همسایگانش به جز ترکمنستان و قطر، کشورهایی نفتی با منابع گاز محدود هستند.
البته ادعا میشود در سالهای اخیر خطر کارکردن با ایران در سطح بینالمللی بسیار بالا رفته، همین هم پروژههای انتقال گاز و انرژی ایران را به نقطه شکسترسانده است. با این حال برخی کارشناسان این ادعا را رد میکنند؛ از جمله شمس اردکانی، رییس کمیسیون انرژی اتاق ایران، که به اقتصاد آنلاین میگوید:« این که میگویند پروژهها با تحریم مواجه شدهاند، دروغ است.»
بازار پاکستان و هند در دستان روسیه
شاید مهمترین این پروژههای شکست خورده، خط لوله صلح باشد. پروژه انتقال گاز به هند و پاکستان، پروژهای که به رغم تلاشهای ایران، شکست خورد.
خط لوله صلح برای صادرات ۱۱۰ میلیون متر مکعب گاز پیشبینی شده بود. همچنین قرار بود تا پاکستان خط لوله احداث شود تا هند هم گاز ایران را بخرد.
ایران بخش مهمی از فرایند انتقال و لولهگذاری را هم انجام داد ولی اردیبهشت سال ۱۳۹۸ دولت پاکستان با ارسال نامهای اعلام کرد که احداث خط لوله در این کشور با وجود تحریمهای آمریکا ناممکن است. هندوستان هم کناره گرفت و علت را همین عنوان کرد.
روسیه هم فرصت را غنیمت شمرد و به جای ایران، با پاکستان قرارداد امضا کرد و قرار شد بنا به این قرارداد خط لوله ۱۱۰۰ کیلومتری گاز مایع از روسیه به سمت پاکستان احداث شود. البته فقط همین نبود. دولت پاکستان با قطر هم قرارداد جدید بست. قراردادی 10 ساله برای واردات ۳۰ میلیون تن گاز مایع فشرده.
ترکیه و اروپا هم از دست رفتند
خط لوله پارس هم در ایران قرار بود گاز را از طریق ترکیه به اروپا بفرستد ولی شکستخورد و روسیه باز هم جای خالی ایران را پر کرد.
البته نقش احداث «کریدور جنوبی گاز اروپا» با مشارکت جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه را در این میان نباید نادیده گرفت. این کریدور با به حاشیه بردن نقش ایران، گاز را از میدان فراساحلی شاهدنیز جمهوری آذربایجان و از طریق گرجستان و ترکیه به کشورهای اروپایی رساند.
این اتفاق حتی برای صادرات به خود ترکیه هم تکرار شد. آمارهای رسمی اداره تنظیم بازار انرژی ترکیه نشان میدهد در سال گذشته میلادی واردات گاز ترکیه از ایران به کاهشی ۳۱ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۹رسید. ظاهرا در این فرصت آذربایجان21 درصد و روسیه هفت درصد افزایش صادرات گاز به ترکیه داشتند. در کنارشان برخی تولیدکنندههای گاز مایع مانند آمریکا و قطر قرار گرفتند تا افت واردات از ایران کاملا جبران شود.
زنگ خطر پایان وابستگی عراق
این همسایه غربی و مشتری قدیمی گاز ایران نیز اخیرا بیش از پیش دنبال کاهش وابستگی به منابع انرژی و بالاخص گاز ایران است.
عراق از سال 2003 به بعد برنامههای ویژهای برای جمعآوری گازهای همراه و همچنین استفاده از ذخایر مستقل گازی خود در نظر گرفته و قراردادهای گازی فراوانی را هم تاکنون منعقد کرده است.
مثلا عراقیها برای توسعه میدان گاز منصوریه قرارداد مهم ۲۵ سالهای با شرکت سینوپک چین بستهاند. به نظر میرسد شرکتهای گازی روسی نیز در میدان گازی منصوریه به عنوان پیمانکار حضور داشته باشند، اما این تمام ماجرا نیست. روسها برای توسعه بلوک ۱۷ در استان الانبار با وزارت نفت عراق قراردادی مقدماتی امضا کردهاند که اهمیت ژئوپلیتیک بالایی برای روسها دارد.
در کنار اینها با حمایت ایالاتمتحده شرکت توتال فرانسه نیز چهار قرارداد همکاری مهم با عراق امضا کرده که بخش مهمی از آن به توسعه بخش گازی و تولید گازهای همراه مرتبط است.
عراق همچنین برای توسعه گاز جنوب خود، با ایجاد کنسرسیومی با مشارکت شل و میتسوبیشی سرمایهگذاری و برنامه جدی خود برای آینده را نشان داده است. هرچند که این هم برای عراقیها تمام ماجرا نیست. آنها چشم به واردات گاز از مصر نیز دارند و در این راه قصد دارند از خط لوله عرب استفاده کنند که از مصر به اردن، لبنان و سوریه میآید.
در هفته اخیر هم ماجرای قراردادشان با بیکرهیوز دوباره داغ شده است. چند روز پیش رویترز در گزارشی با اشاره به این که عراق هدف تولید نفت ۷ میلیون بشکهای را برای خود تا سال ۲۰۲۵ ترسیم کرده، نوشته که عراق میخواهد فلر گاز را در همین زمان متوقف کند.
هر حرکتی به اینسو به عراق اجازه میدهد گازی که در گذشته هدر میرفت را به پول تبدیل کند و آغاز به ساختن یک تجارت صادراتی گاز به آسیا کند. این امر همچنین به عراق این اختیار را میدهد که بخشی از آن را برای تولید برق استفاده کند تا پایانی باشد برای وابستگی به واردات برق و گاز از ایران.
پروژههای حاشیه خلیج فارس مسکوت ماند
گفته میشد همسایگان جنوب خلیجفارس بهترین مشتریان و تشنه گاز هستند، زیرا اوج مصرف این کشورها برای تولید برق و تامین نیاز خنککنندهها در تابستان است. بنابراین همیشه میتوانیم بالانس مصرف داشته باشیم و در اوج مصرف این کشورها گاز مورد نیازشان را تامین کنیم. اما نه تنها خبری از نقشآفرینی ایران در این بخش نیست که حالا خبر پرداخت غرامت 607 میلیون دلاری به امارات هم در کشور دهان به دهان میچرخد.
این پرونده مربوط به یک قرارداد ۲۵ ساله خرید و فروش گاز بین شرکت «کرسنت پترولیوم»و شرکت ملی نفت ایران بوده که در پی بدعهدی ایران در آن منجر شد به شکایت و پرداخت غرامت.
حتی کویت هم سالها در حال مذاکره با ما بود تا گاز دریافت کند اما ایران این کار را نکرد و نتیجه این شد که اکنون حتی از امریکا الانجی وارد میکند. امارات را هم به همین ترتیب به قطر واگذار کردیم. در حالی که فقط با احداث 100 تا 150 کیلومتر خط لوله میشد از هدر رفت این بازار جلوگیری کرد.
درباره عمان هم وضعیت تقریبا مشابه است. برای انتقال گاز به عمان هم سال 2013 قرار دادی داشتیم. قرارداد ٦٠ میلیارد دلاری و 25 ساله پروژه خط لوله زیردریایی ایران- عمان.
قرار بود روزانه ٢٨ میلیون مترمکعب گاز ایران از طریق یک خط لوله از بستر خلیج فارس به عمان صادر شود. این پروژه پس از گذشت سالها هنوز به مرحله اجرایی نرسیده و چشماندازی نیز برای آن وجود ندارد.
به گفته مدیر بخش خاورمیانه شرکت مشاورین انرژیFGE :« عمان هم در کنار عراق گزینه خوبی برای صادرات گاز بود که به دلایل مختلف از جمله بحث قیمت، هیچگاه به نتیجهای نرسید. اما در این مدت عمان بیکار نبوده و طی این مذاکرات موفق به گسترش منابع گازی خود شد و حالا نهتنها نیازی به واردات گاز ندارد بلکه ممکن است بهصورت خالص تبدیل به صادرکننده نیز شود.»
روایت تبدیل گاز به مقولهای پوپولیستی
با وجود این شرایط در جهان انتظار میرود ادامه روند کنونی بتواند ایران را کاملا از بازارهای گاز منطقه حذف کند. اما آیا این اتفاق خواهد افتاد؟
فریدون برکشلی، رییس گروه مرکز مطالعات انرژی وین و مدیر کل اسبق امور اوپک در گفتگو با اقتصادآنلاین این حرف را تایید میکند و میگوید:« جمهوری اسلامی از ابتدای شروع سرمایه گذاری جدی بر روی منابع گازی خود، نگاه ژیو استراتژیک اتخاذ نکرد»
او توضیح میدهد: پیش از پیروزی انقلاب، ایران گاز کمی تولید می کرد، اما با صادرات آن به شوروی سابق، کارخانه ذوب آهن اصفهان را تاسیس کرد. شوروی خودش منابع عظیم گاز داشت، ولی برای ایران هم مهم بود که از طریق خطوط لوله انتقال گاز برتری نسبی ژیو انرژی داشته باشد.
اولین اشتباه ایران
او میافزاید: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از اولین اقدامات شورای عالی انقلاب لغو قرار داد صادرات گاز طبیعی به شوروی بود که بنده آن را اولین اشتباه ایران در نقشه راه گاز کشور می دانم. در ادامه توسعه بخش گاز در ایران به تدریج داخلی شد. از ابتدا بنا نبود که تمام گاز تولیدی در داخل مصرف شود. حتی در دهه ۱۳۹۰ قرار بر این بود که گاز ایران بر اساس ۳۰ درصد برای صادرات، ۳۰ درصد تزریق و ۳۰ درصد مصرف داخلی تنظیم شود. اتاق های فکر نفت طرح جامع گاز را طراحی کردند.
برکشلی ادامه میدهد: پیشنهاد تاسیس مجمع جهانی صادر کنندگان گاز توسط ایران و با پیگیری و تلاش وزارت نفت و وزارت امور خارجه تحقق پیدا کرد و اولین اجلاس آن در تهران برگزار شد. هدف این بود که در یک فرایند زمانی، وابستگی نظام قیمت گذاری گاز از نفت، منفک شود و گاز هویت بین المللی مستقلی پیدا کند. این پیام و قلب اساسنامه تدوین یافته از سوی ایران بود که با اقبال تمام کشورهای صادر کننده و یا دارنده ذخایر گازی، روبرو شد. البته قطر محل استقرار دبیرخانه را گرفت و این پیام را داد که پایتخت گازی جهان دوحه است. دبیرکل هم که از نروژ و سپس روسیه آمد.
به گفته او پس از آن گاز از یک مقوله ژئو استراتژیک و ژئو اکونومی به یک مقوله پوپولیستی مبدل شد. هر نماینده در شعارهای انتخاباتی خود در حوزه مربوطه، قول کشیدن گاز به منطقه انتخابی خود را می داد.
بصیرت گازی نداریم
این کارشناس در ادامه با بیان این که ایران گازی برای صادرات برایش باقی نمانده و حتی برای مصارف داخلی هم مشکل دارد، میگوید: «اما کشورهایی هم اصلا گازی ندارند ولی به هاب گازی یک منطقه تبدیل شده اند. برای مثال کشور اتریش، گازی ندارد ولی بخش مهمی از گاز اروپا از مسیر اتریش می گذرد. ترکیه هم به دنبال ایفای چنین نقشی است».
به باور او موقعیت جغرافیایی ایران امکان سواپ و تبدیل ایران به یک هاب یا کریدور نفتی را میسر می سازد. خطوط لوله گاز و البته نفت طولانی، گسترده و امن ایران، امتیاز مهمی است که با کمک آن می توان به تنظیمات منطقه ای صادرات وارد شد.
برکشلی میافزاید: خط لوله تاپی بر روی کاغذ است. در حد خط لوله صلح ما هم جلو نرفت. از هیچ سرمایهگذاری نمی توان انتظار داشت که در افغانستان با و یا بدون طالبان سرمایهگذاری کند. اما لازمه آن چیزی است که بنده به آن بصیرت گازی میگویم. در ایران ما عموما تجارت گاز را مانند، نفت میدانیم. کاملا متفاوت است. گاز روسیه برای اینکه به نهایی ترین بازار مصرف خود در اروپا، منتقل شود باید از هفت مرز عبور کند. این یعنی ژئو استراتژی و امنیت متقابل. امنیت روسیه با امنیت مرزهای اتحادیه اروپا، گره خورده است. روسیه گرهارد شرودر صدراعظم اسبق المان را برای مدیریت صادرات گاز به اروپا استخدام می کند.
در ایران ما به درآمدزایی گاز مانند نفت، نگاه میکنیم. در گاز نگرش ها بلند مدت و انتظارها برای دستاورد، بیست ساله است. زمانی می گفتیم که در بیست سال آینده، ما در ایران به جای وزارت نفت، وزارت گاز خواهیم داشت. به عبارت دیگر تفکر وجود داشت. اتاق های فکر ما کار می کردند، اما استراتژی توسعه گاز از اتاق های فکر به خیابان کشیده شد.
با وجود تمام اینها او همچنان اظهار میکند: من هنوز نسبت به اینکه گاز ما بتواند راهی برای تحکیم موقعیت ژئو استراتژیک ایران بگشاید خوشبین هستم. قطر الان صادر کننده ال. ان. جی است. مسیرهای صادرات با خط لوله آن محدود است. مسیر قطر به یمن الان کانون فعالیتهای عمده منطقه خلیج فارس شده است. در واقع دوحه دارد محور اصلی معادلات خاورمیانه می شود. ریاض به تدریج حاشیه ای شده است. ترکمنستان هم رقیب ایران نیست. در بخش گاز، رقیب خطرناک ایران روسیه است. مسکو زمانی حاضر بود به ایران کمک کند تا خط لوله گاز آسیایی را احداث کند. تنها شرط مسکو این بود که ایران برای صادرات گاز به اروپا، فکر نکند. روسیه مشکلی نداشت که گاز ایران به پاکستان و هند برود، اما شرایط تغییر کرده است. در واقع گازی برای صادرات نیست.
تنها فرصتهای باقیمانده ایران
رییس گروه مرکز مطالعات انرژی وین عنوان میکند: ما ۴۰ سال است که به سوریه نفت رایگان یا با تخفیف می فرستیم. ماهیت تجارت نفت، با گاز تفاوت دارد. باید برای نگاه به شرق و آسیا به هندوکش رسید. افغانستان بام آسیاست. روسیه و امریکا با همین نگرش وارد افغانستان شدند و با شکست خارج شدند. چین هم به دنبال نفوذ در افغانستان است. برای ایران تنها فرصت باقی مانده احداث خطوط لوله به سمت همسایگان شرقی است.
این کارشناس همچنین میگوید: دو موفقیت و برگ برنده ایران سازمان منطقهای اکو است که از آن استفادهای نکردهایم و دبیرخانه آن در تهران است و البته شانگهای. اینها پیمانهای مهمی هستند، اما نباید به شکل نمادین و سمبلیک باقی بمانند. هیچ پیمانی، از پذیرش یک کشور دارای مشکلات عدیده بین المللی استقبال نمیکند. با پذیرش یک عضو جدید، نمی خواهند که مشکلات تازه ای را وارد سازمان خود کنند. با تحریم بانک مرکزی ایران، عملا معاملات تهاتری هم شانس چندانی برای توفیق ندارد.