۱ نفر

نارندرا مودی در سودای تبدیل هند به یک ابرقدرت اقتصادی / آیا هند می‌تواند یک قدرت بزرگ اقتصادی در کنار چین و ایالات متحده شود؟

۵ دی ۱۴۰۲، ۱۶:۱۲
کد خبر: 816017
نارندرا مودی در سودای تبدیل هند به یک ابرقدرت اقتصادی / آیا هند می‌تواند یک قدرت بزرگ اقتصادی در کنار چین و ایالات متحده شود؟

در پایان سالی که هند دائماً در کانون توجهات جهانی بوده است، نارندرا مودی اخیراً در مصاحبه‌ای مفصل با فایننشال‌تایمز گفته که کشورش در آستانه یک اوج‌گیری است و امروز مردم هند آرمان‌های بسیار متفاوتی با آنچه 10 سال پیش داشتند، رو به رو هستند. اما آیا هند واقعاً می‌تواند تبدیل به یک قدرت بزرگ اقتصادی در کنار چین و ایالات متحده شود؟

اقتصاد آنلاین - آرش نصیری؛ اقتصاد هند ممکن است در مراحل اولیه یک رونق تاریخی باشد. آمارهای منتشر شده اخیر نشان می‌دهد که رشد اقتصادی در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۳ به نرخ سالانه ۷.۶ درصد رسیده است. در چند هفته گذشته، چهار پیش بینی بین المللی پیش بینی رشد خود را برای سال از میانگین ۵.۹ درصد به یکی از ۶.۵ درصد افزایش داده‌اند. بورس ملی هند اکنون با بورس اوراق بهادار هنگ کنگ برای عنوان هفتمین بورس بزرگ جهان همگام شده است.

امروزه هند پنجمین اقتصاد بزرگ جهان از نظر قیمت بازار و سومین اقتصاد بزرگ جهان از نظر قدرت خرید است. جمعیت آن ۱.۴۳ میلیارد نفر است که تقریباً دقیقاً مشابه چین است. با این حال، طبق پیش‌بینی سازمان ملل، جمعیت هند تا سال ۲۰۵۰ به ۱.۶۷ میلیارد نفر در برابر ۱.۳۱ میلیارد در چین خواهد رسید.

بسیاری از هندی‌ها و رهبران جهانی به طور یکسان در حال آماده شدن یک دوره پنج ساله دیگر از صدارت مودی هستند. این رهبر ۷۳ ساله اصرار دارد که به لطف ایجاد «تغییر جدی در زندگی مردم عادی» در انتخابات پیش رو نیز «به پیروزی بسیار مطمئن است». او می‌گوید مردم متوجه می‌شوند که هند تحت رهبری او «در حال پرواز است و به زودی اوج خواهد گرفت».

پیروزی سومین دوره، توجیهی برای لشکر حامیان مودی است که می‌گویند او اقتصاد هند و اعتبار جهانی را ایجاد کرده، زندگی صدها میلیون نفر را بهبود بخشیده است. اما با وجود همه این‌ها آیا هند واقعاً پتانسیل تبدیل شدن به یک ابرقدرت اقتصادی را دارد؟

هند، آلترناتیوی برای چین

مطابق با نمودار پیش رو تغییر سالانه در تولید ناخالص داخلی (GDP)  کشورها نشان می‌دهد که هند رشد سریع‌تری را نسبت به سایر اقتصادهای بزرگ تجربه می‌کند.

نارندرا مودی در سودای تبدیل هند به یک ابرقدرت اقتصادی / آیا هند می‌تواند یک قدرت بزرگ اقتصادی در کنار چین و ایالات متحده شود؟

همچنین بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول، تولید ناخالص داخلی سرانه هند (در قدرت خرید) نزدیک به ۴۰ درصد سطح چین است. در سال ۱۹۹۰، هند و چین هر دو تقریباً به یک اندازه فقیر بودند و تولید ناخالص داخلی سرانه، با قدرت خرید، به ترتیب ۴.۶ و ۴.۱ درصد از سطح ایالات متحده برآورد می‌شد. در آنچه که مطمئناً قابل توجه‌ترین عملکرد اقتصادی در تاریخ جهان است، تولید ناخالص داخلی سرانه چین در سال گذشته به ۲۸ درصد سطح ایالات متحده رسید، در مقابل ۱۱ درصد هند. با این حال، در حالی که عملکرد نسبی چین به طور غیرقابل مقایسه بهترین بود، هند در میان هفت اقتصاد بزرگ نوظهور دوم شد.

این ایده که هند در حال ظهور به عنوان یک قدرت اقتصادی است به خودی خود ایده جدیدی برای بزرگترین کشور در حال توسعه جهان نیست. اما یکی از دلایلی که این روایت اخیراً بسیار قدرتمند شده است این است که مودی آن را با صحبت‌هایش در مورد ساختن یک اقتصاد ۵ تریلیون دلاری هند و ورود به آمریت کال («عصر شهد» یا عصر طلایی در زبان سانسکریت) تقویت می‌کند.

همچنین به این دلیل است که تنش‌های بین واشنگتن و پکن باعث شده است تا دموکراسی‌های غربی به دنبال شرکای تجاری و دیپلماتیک جایگزین چین باشند.

در سخنرانی روز استقلال خود در ماه اوت، رهبر هند وعده داد که هند را تا سال ۲۰۴۷، زمانی که صدمین سالگرد خود را جشن می‌گیرد، به کشوری توسعه یافته تبدیل کند، اگرچه برخی از اقتصاددانان اشاره کرده‌اند که برای رسیدن به چنین هدفی باید سریعتر از نرخ سالانه ۶ تا ۷ درصد فعلی رشد کند.

 در حالی که برخی از هندی‌ها از این تصور هیجان زده هستند، برخی دیگر از یک امید کاذب در کشوری که به گفته آن‌ها اغلب در تحقق وعده‌های خود کوتاهی کرده است، می‌ترسند و معتقدند برای قضاوت دقیق‌تر باید اندکی تأمل کرد و در این صورت عملکرد هند کمی کمتر چشمگیر به نظر می‌رسد.

فرصت‌ها و تهدیدهای پیش روی هند برای تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی

 رشد تولید ناخالص داخلی در دوره نارندرا مودی، نخست وزیر هند که در سال ۲۰۱۴ انتخاب شد، اندکی کندتر از دهه قبل بوده است. مشارکت نیروی کار رقم ناچیز ۴۰ تا ۵۰ درصد است و برای زنان تنها ۱۰ تا ۲۴ درصد است. یارانه‌ها اقتصاد را مختل می‌کند. یک کارخانه نیمه هادی در گجرات برای ۵۰۰۰ شغل مستقیم و ۱۵۰۰۰ شغل غیرمستقیم ایجاد خواهد کرد. اما یک کمک دولتی ۷۰ درصد از هزینه ۲.۷ میلیارد دلاری آن را پوشش داد. با این فرض که کارخانه بدون حمایت دولت ساخته نمی‌شد، هزینه هر شغل ۱۰۰۰۰۰ دلار بود که تقریباً ۴۰ برابر درآمد متوسط هند برای هر نفر است.

مودی اشاره می‌کند که هند از یکی از «پنج اقتصاد شکننده» به پنجمین اقتصاد بزرگ جهان پیشرفت کرده است. (۵ اقتصاد شکننده که توسط یک محقق مورگان استنلی در سال ۲۰۱۳ یعنی سال قبل از به قدرت رسیدن مودی شناسایی شد، ، اقتصادهایی را توصیف می‌کند که بیش از حد به سرمایه گذاری خارجی برای تامین مالی کسری حساب جاری خود متکی هستند).  زیرساخت‌ها در دوران نخست‌وزیری او رونق گرفت: دو برابر شدن تعداد فرودگاه‌ها از ۷۴ فرودگاه کمتر از یک دهه قبل به  ۱۴۹ افزایش یافت. همچنین ۹۰۵ کیلومتر خطوط مترو، نسبت به ۲۴۸ کیلومتر یک دهه پیش و ۷۰۶ کالج پزشکی، نسبت به ۳۸۷ قبل از شروع کار مودی از دیگر دستاوردهای زیرساختی اوست.

همانطور که در نمودار ملاحظه می‌گردد هند در سال ۲۰۲۲ دو برابر چین استارت آپ‌های فناوری میلیارد دلاری ایجاد کرده است.

نارندرا مودی در سودای تبدیل هند به یک ابرقدرت اقتصادی / آیا هند می‌تواند یک قدرت بزرگ اقتصادی در کنار چین و ایالات متحده شود؟

شرکت‌های چندملیتی، از جمله اپل و تامین‌کننده آن فاکس‌کان، در حال ایجاد ظرفیت در هند به‌عنوان بخشی از استراتژی تنوع‌بخشی «چین بعلاوه یک» در جهت فاصله‌ گرفتن از بزرگترین مرکز تولیدی جهان یعنی چین هستند. برخی تا آنجا پیش رفته‌اند که پیش‌بینی می‌کنند که ممکن است با تلاقی رشد سریع اقتصادی، پیشرفت‌های تکنولوژیکی و ایجاد شغل در تولید، ساخت‌وساز و سایر بخش‌هایی که کشور و زندگی مردم آن را متحول کرده است، جهش تاریخی دهه‌های پیش چین برای هند تکرار شود.

مودی به خود می‌بالد که مدیری توانا است، کسی که می‌تواند بوروکراسی گسترده کشور را از بین ببرد و کارها را انجام دهد - از اصلاحات بزرگ اقتصادی گرفته تا بهبود خدمات رفاهی برای صدها میلیون هندی که به خدماتی مانند انتقال نقدی و غذای رایگان وابسته هستند.

اما واقعیت این است که علی‌رغم حجم زیرساخت‌های بزرگ و وضعیت آن به عنوان سریع‌ترین رشد اقتصادی بزرگ جهان، هند شغل کافی ایجاد نمی‌کند و این نقطه آسیب‌پذیر دولت مودی است. اگرچه بسیاری از اقتصاددانان می‌گویند که داده‌های هند در مورد بیکاری ناکافی است، طبق یکی از معیارهای گزارش شده توسط مرکز نظارت بر اقتصاد هند، این نرخ در حدود ۹ درصد است. مخالفان مودی در نظرسنجی‌های اخیر ایالتی این موضوع را مورد انتقاد قرار دادند و همچنین به حزب حاکم در مورد نابرابری حمله کردند.

اما رهبر هند در عوض به داده‌های بیکاری جمع‌آوری‌شده توسط نظرسنجی دوره‌ای نیروی کار استناد می‌کند که به گفته او به «کاهش مداوم نرخ بیکاری» اشاره می‌کند. مودی می‌گوید: «هنگام ارزیابی پارامترهای عملکردی مختلف مانند بهره‌وری و توسعه زیرساخت‌ها، آشکار می‌شود که ایجاد اشتغال در هند، کشوری وسیع و جوان، در واقع سرعت گرفته است.»

فساد، موانع اداری، و شکاف مهارتی در میان جوانان، موانع دیگری بر سر راه تجارت هستند که شرکت‌های هندی و خارجی از آن شکایت دارند و برخی معتقدند که می‌تواند مانع از تکرار جهش اقتصادی چین شود. مودی اما این‌ قضاوت‌ها را ناشی از سوگیری‌ها و پیش‌فرض‌های منتقدین می‌داند که هنوز نتوانسته‌اند تصویر قبلی از هند را از ضمیر خود محو کنند و به رشد چشمگیر اقتصادی آن چشم بدوزند.

مودی همچنین به حضور مدیران عامل هندی الاصل در شرکت‌های برتر مانند گوگل و مایکروسافت به عنوان شواهد متضاد شکاف مهارتی اشاره می‌کند؛ اگرچه برخی از تحلیل‌گران به این واقعیت اشاره کرده‌اند که تعداد زیادی از هندی‌های ماهر به خارج از کشور می‌روند و دلیلی بر این است که فرصت‌های بازگشت به خانه بسیار کمی وجود دارد.

آخرین مورد بزرگ در فهرست موانع پیش روی هند، لیبرالیسم است، از هر دو نوع اقتصادی و سیاسی. تحلیلگران می‌گویند سیاستمداران باید با کنار گذاشتن حمایت‌گرایی شروع کنند. از سال ۱۹۹۱، زمانی که هند به روی بازارهای جهانی باز شد، تا سال ۲۰۱۴، زمانی که آقای مودی قدرت را در دست گرفت، سطح متوسط تعرفه‌ها از ۱۲۵ درصد به ۱۳ درصد کاهش یافت. از آن زمان به ۱۸ درصد رسیده است که هزینه نهاده‌های واسطه را برای تولیدکنندگان افزایش می‌دهد. هند از پیوستن به قراردادهای تجارت آزاد منطقه‌ای خودداری کرده است، که مانع از توانایی صادرکنندگان آن برای دستیابی به مشتریان در خارج از کشور می‌شود. و گرایش‌های اقتدارگرایانه آقای مودی  درست وقتی که نیاز به تغییر رویکرد است، انتقاد از دولت را برای رهبران تجاری دشوار می‌کند.

در نهایت هند یک ابرقدرت اقتصادی خواهد شد؟

صندوق بین‌المللی پول رشد اقتصادی سالانه را از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۸ کمی بیش از ۶ درصد پیش‌بینی می‌کند و تولید ناخالص داخلی سرانه تقریباً یک درصد کندتر رشد می‌کند. چنین رشدی بسیار نزدیک به میانگین سه دهه گذشته خواهد بود. به شرطی که کشور تحت تأثیر شوک‌های بزرگ جهانی یا داخلی قرار نگیرد، این امر کاملاً امکان‌پذیر و حتی نسبتاً قابل قبول به نظر می‌رسد. اما در بلند مدت چطور؟

مارتین ولف در فایننشال تایمز خاطرنشان می‌کند که هند هنوز فضای زیادی برای پیشرفت دارد. بنا بر تحلیل وی این کشور همچنین کشوری جوان است، با نیروی کار به شدت کم‌کار، پتانسیل برای بهبود کیفیت آن نیروی کار، نرخ پس‌انداز نسبتاً بالا و امیدهای گسترده‌تر برای رفاه بیشتر. با توجه به ناکامی در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، سازگاری زیادی برای رویارویی با چالش تغییرات آب و هوایی لازم است. اما انتقال انرژی همچنین فرصت‌های بزرگی را برای هند فراهم می‌کند. در مجموع، آنطور که مارتین ولف نیز اشاره کرده هند باید بتواند رشد تولید ناخالص داخلی سرانه را تا سال ۲۰۵۰ تا ۵ درصد در سال حفظ کند.

بنابراین، می‌توان فرض کرد تولید ناخالص داخلی سرانه هند به رشد ۵ درصدی در سال ادامه می‌دهد، در حالی که رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا ۱.۴ درصد است، که تقریباً مانند رشد سه دهه گذشته است. سپس، تا سال ۲۰۵۰، تولید ناخالص داخلی سرانه هند (در قدرت خرید) به حدود ۳۰ درصد سطح ایالات متحده خواهد رسید، تقریباً در جایی که چین امروز قرار دارد. طبق پیش بینی‌های متوسط سازمان ملل، جمعیت هند نیز ۴.۴ برابر جمعیت ایالات متحده خواهد بود. بنابراین، اقتصاد این کشور حدود ۳۰ درصد بزرگتر از اقتصاد ایالات متحده خواهد بود.

در مجموع، کاملاً منطقی است که فرض کنیم هند به یک قدرت بزرگ تبدیل خواهد شد. تصور اینکه اقتصاد این کشور تا سال ۲۰۵۰ به اندازه اقتصاد ایالات متحده خواهد بود، چندان سخت نیست. اما اینکه هند چگونه با مسئله لیبرال دموکراسی برخورد خواهد کرد، در رسیدن هند به این نقطه آرمانی کلیدی است و البته پرسشی است که گذر زمان آن را ثابت خواهد نمود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha