منظور از ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی چیست؟
فردی که به دنبال فروش دارایی است، قیمت پیشنهادی را دریافت می کند در حالی که فردی که به دنبال خرید است، قیمت درخواستی را می پردازد.
ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی اختلاف بین بالاترین قیمتی که خریدار مایل است برای یک دارایی بپردازد و کمترین قیمتی که فروشنده مایل به پذیرش آن است را نشان میدهد.
مابهالتفاوت هزینه معامله است. قیمتپذیران به قیمت درخواستی خرید میکنند و به قیمت پیشنهادی میفروشند، اما بازارسازان به قیمت پیشنهادی خرید میکند و به قیمت درخواستی میفروشند.
قیمت پیشنهادی نشان دهنده تقاضا و قیمت درخواستی نشان دهنده عرضه یک دارایی است.
ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی معیار واقعی نقدینگی بازار است.
درک ما به التفاوتهای قیمت درخواستی و پیشنهادی
قیمت اوراق بهادار درک بازار از ارزش آن را در هر مقطع زمانی معین و منحصر به فرد نشان میدهد. برای درک اینکه چرا «قیمت پیشنهادی» و «قیمت درخواستی» وجود دارد، باید دو بازیگر اصلی هر معاملهی بازار یعنی قیمت پذیرنده (معامله کننده) و بازارساز (طرف مقابل) را در نظر گرفت.
بازارسازان که بسیاری از آنها ممکن است توسط کارگزاری ها به کار گرفته شوند، اوراق بهادار را با قیمت معین (قیمت درخواستی) برای فروش عرضه میکنند همچنین قیمت معینی (قیمت پیشنهادی) را برای خرید اوراق بهادار پیشنهاد می دهند. زمانی که سرمایهگذار معاملهای را آغاز میکند بسته به اینکه مایل به خرید اوراق بهادار (قیمت درخواستی) یا فروش اوراق بهادار (قیمت پیشنهادی) باشد، یکی از این دو قیمت را میپذیرد.
اختلاف بین این دو قیمت یعنی مابهالتفاوت هزینه اصلی معامله (به غیر از کمیسیون) است که از طریق جریان طبیعی پردازش سفارشات در قیمت های پیشنهادی و درخواستی عاید بازارساز می شود. زمانی که کارگزاریهای مالی اعلام میکنند درآمدهایشان از معاملهگرانی است که «مابه التفاوت» قیمت را میپذیرند در واقع منظور اصلی آنها همین مسئله است.
ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی را می توان معیاری از عرضه و تقاضا برای یک دارایی خاص در نظر گرفت. می توان گفت که قیمت پیشنهادی نشان دهنده تقاضا برای یک دارایی است و قیمت درخواستی نیز عرضه را نشان میدهد، بنابراین وقتی این دو قیمت از هم فاصله میگیرند روند تغییرات قیمت روند تغییر در عرضه و تقاضا را نشان میدهد.
عمق «قیمت پیشنهادی» و «قیمت درخواستی» ممکن است تأثیر قابل توجهی بر گسترش قیمت پیشنهادی داشته باشد. اگر تعداد کمتری از شرکتکنندگان بازار برای خرید اوراق بهادار سفارشهای محدود قرار دهند (در نتیجه قیمتهای پیشنهادی کمتری ایجاد میکنند) یا اگر فروشندههای کمتری سفارشهای محدودی برای فروش بگذارند، ممکن است مابه التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی بهطور قابلتوجهی افزایش یابد. به این ترتیب، در هنگام قرار دادن سفارشهای محدود برای اطمینان از اجرای موفقیت آمیز آنها بایستی به مابه التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی توجه داشت.
بازارسازان و معاملهگران حرفهای که ریسک قریبالوقوع بازارها را تشخیص میدهند، ممکن است اختلاف بین بهترین قیمت پیشنهادی و بهترین قیمت درخواستی را که حاضرند در هر لحظه ارائه دهند افزایش دهند. اگر همه بازارسازان این کار را بر روی اوراق بهادار مشخصی انجام دهند، در آن صورت اندازهی مابه التفاوت مظنه قیمت پیشنهادی-درخواستی بزرگتر از حد معمول خواهد بود. برخی از معاملهگران بسامد بالا و بازارسازان تلاش میکنند تا با سوءاستفاده از تغییرات ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی درآمد کسب کنند.
رابطه ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی با نقدینگی
اندازه ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی از یک دارایی به دارایی دیگر تغییر میکند که دلیل اصلی آن تفاوت در قدرت نقدشوندگی هر دارایی است. ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی معیار واقعی نقدینگی بازار است. برخی از بازارها نقدینگی بیشتری نسبت به بازارهای دیگر دارند و این ویژگی باید در مابهالتفاوت پایین آنها منعکس شود. اساساً آغازگران معاملات (قیمتپذیران) نقدینگی تقاضا میکنند در حالی که طرفهای مقابل (بازارسازان) نقدینگی را تامین میکنند.
به عنوان مثال، ارز نقدشونده ترین دارایی در جهان در نظر گرفته می شود و ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی بازار ارز یکی از کوچکترین مابهالتفاوتها (یک صدم درصد) است. به عبارت دیگر، مابهالتفاوت آنها را می توان در کسری از سنت اندازه گیری کرد. از سوی دیگر، مابهالتفاوت داراییهایی که قدرت نقدشوندگی کمتری دارند مانند سهام شرکتهای کوچک ممکن است معادل 1 تا 2 درصد پایینترین قیمت درخواستی دارایی باشد.
ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی همچنین ممکن است ریسک درک شده بازارساز را از معامله منعکس کند. به عنوان مثال، ممکن است ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی قراردادهای اختیار معامله یا آتی نسبت به معاملات فارکس یا سهام معادل درصد بسیار بیشتری از قیمت آنها باشد. اندازه مابهالتفاوت ممکن است علاوهبر نقدینگی به سرعت تغییر قیمت ها نیز ناشی شود.
نمونهای از ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی
اگر قیمت پیشنهادی برای یک سهم 19 دلار و قیمت درخواستی برای همان سهم 20 دلار باشد، در این صورت ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی آن سهام مورد نظر 1 دلار است. ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی را می توان به صورت درصدی نیز بیان کرد که در این حالت معمولاً به عنوان درصدی از کمترین قیمت فروش یا قیمت درخواستی محاسبه می شود.
برای محاسبهی ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی سهام مثال بالا بر حسب درصد بایستی 1 دلار را بر 20 دلار تقسیم کرد (ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی تقسیم بر کمترین قیمت درخواستی) که بدین ترتیب ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی 5٪ (x 100 20دلار / 1 دلار) محاسبه شود. اگرخریدار بالقوهای قیمت بالاتری را برای خرید سهام پیشنهاد دهد یا اگر یک فروشنده بالقوهای حاضر به پذیرش قیمت پایینتری باشد این مابهالتفاوت کاهش مییابد.
عناصر ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی
معاملات مابهالتفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی در اکثر انواع اوراق بهادار و همچنین مبادلات ارز و کالا قابل انجام است.
معامله گران از مابهالتفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی به عنوان شاخص نقدشوندگی بازار استفاده می کنند. اصطکاک زیاد بین عرضه و تقاضا هر اوراق قرضه باعث عمیقتر شدن شکاف مابهالتفاوت میشود.
بیشتر معاملهگران ترجیح میدهند از سفارشهای محدود به جای سفارشهای آنی بازار استفاده کنند. این سفارشات محدود به آنها اجازه می دهند تا به جای پذیرش قیمت فعلی بازار نقاط ورودی خود را انتخاب کنند. با توجه به اینکه دو معامله خرید و فروش به طور همزمان انجام می شوند انجام این معاملات به دلیل ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی هزینهای به همراه خواهد داشت.
نحوه کارکرد ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی؟
در بازارهای مالی، مابهالتفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی در واقع اختلاف قیمت درخواستی و پیشنهادی اوراق بهادار یا دارایی دیگر است. مابهالتفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی تفاوت بین بالاترین قیمتی است که خریدار پیشنهاد می کند (قیمت پیشنهادی) و کمترین قیمتی که فروشنده می پذیرد (قیمت درخواستی(. به طور معمول برای داراییهایی با مابهالتفاوت کوچک تقاضای زیادی وجود دارد. در مقابل، داراییهایی با مابهالتفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی بزرگ ممکن است حجم تقاضای کمی داشته باشند که اختلافهای گستردهتری قیمت آن منجر میشوند.
چه چیزی باعث بالاتر رفتن ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی میشود؟
ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی همچنین به عنوان «مابهالتفاوت» نیز شناخته می شود و ممکن است به دلیل عوامل مختلفی بالا باشد. اول اینکه نقدینگی نقش اصلی را در این زمینه ایفا می کند. وقتی نقدینگی قابل توجهی در یک بازار معین برای اوراق بهادار مشخصی وجود داشته باشد، مابهالتفاوت کمتر خواهد بود. سهامهایی که حجم معاملاتی بالایی دارند مانند گوگل، اپل و مایکروسافت ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی کمتری خواهند داشت.
برعکس، ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی اوراق بهادار ناشناخته و کمطرفدار در هر روز ممکن است بالا باشد. این اوراق بهادار ممکن است شامل سهام شرکتهای کوچک باشند که احتمالا حجم معاملات کمتری و میزان تقاضای کمتری از سوی سرمایهگذاران دارند.
نمونه ای از ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی در سهام چیست؟
مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن معامله گری به دنبال خرید 100 سهم اپل به قیمت 50 دلار است. این معامله گر مشاهده میکند که 100 سهم با قیمت 50.05 دلار در بازار عرضه می شود. در این حالت مابهالتفاوت 50.00 تا 50.05 دلار یا 0.05 دلار خواهد بود. اگرچه این اسپرد ممکن است کوچک یا ناچیز به نظر برسد، اما در معاملات بزرگ ممکن است تفاوت معناداری ایجاد کند، به همین دلیل است که مابهالتفاوت پایین معمولا ایده آل تر هستند. ارزش کل ما به التفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی در این مثال برابر با 100 سهم در 0.05 دلار یا 5 دلار خواهد بود.