به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این پرونده که در شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران در جریان است دو هفته قبل یک بار مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسه اول دختر جوان که متهم است مادرش را کشته با درخواست قصاص از سوی اولیای دم روبهرو شد. او وقتی در جایگاه قرار گرفت گفت: من مرتکب قتل نشدم؛ با مادرم درگیر شدم و مادرم من را کتک زد. چون میدانستم عصبی است بیرون رفتم تا داروهایش را بخرم. وقتی برگشتم مادرم پشت در افتاده و جانش را از دست داده بود. مأموران را خبر کردم و آنها کمک کردند تا در را باز کنیم و با جسد مادرم روبهرو شدیم. گفتههای این دختر در حالی بود که پزشکی قانونی علت مرگ را واردآمدن ضربه جسم سخت به سر عنوان کرده بود.
با پایان جلسه دادگاه و درحالیکه قضات برای صدور رأی وارد شور شده بودند، دختر جوان نامهای از زندان به قضات ارسال کرد و مدعی شد قصد دارد ناگفتههایی را درباره قتل مادرش بگوید. به همین دلیل قضات دوباره جلسه رسیدگی تشکیل دادند. دختر جوان وقتی پشت تریبون قرار گرفت باز هم مدعی شد مادرش را نکشته است. او حرف جدیدی نزد و اظهارات قبلی را تکرار کرد اما پدر و برادرش در جایگاه قرار گرفتند و ناگفتههایی از شخصیت این دختر را بازگو کردند.
برادر این دختر که برایش درخواست قصاص کرده است، گفت: مادرم زن بسیار خوبی بود اما وقتی خواهرم بزرگ شد و رفتارهای نامعقولی از خود نشان داد مادرم روزبهروز بیشتر مورد آزار او قرار گرفت. او بهشدت مادرم را کتک میزد؛ کارهایی میکرد که باعث آبروریزی ما میشد و عموهایم خجالت میکشیدند بگویند با او نسبت دارند؛ همین هم باعث شد پدرم خانه پدریاش را ترک کند. او خانهای دور از محلی که عموهایم زندگی میکردند، خرید و مادر و خواهرم به آنجا رفتند. خواهرم اعتیاد داشت؛ او چندین بار خودکشی کرده بود و حتی یک بار روی پل عابرپیاده رفت تا خودکشی کند. مدام پرخاشگری میکرد؛ او مادرم را معتاد کرد تا ضعیفترش کند. مادرم نمیتوانست زیر کتکهای خواهرم طاقت بیاورد؛ بعد پدرم را از خانه بیرون کرد و بعد از آن هم مادرم را وادار کرد سه دانگ خانه را به نامش کند. پدر دختر جوان هم گفت: همسرم خیلی زن خوبی بود اما دخترم او را خیلی اذیت میکرد. چند بار به زنم گفتم این دختر را رها کن؛ دلش نمیآمد و میگفت نمیتواند بچهاش را رها کند. او زنم را معتاد کرد. گاهی آنقدر کتکش میزد که همسرم به من پناه میآورد و درخواست کمک میکرد. او تا حد مرگ زنم را کتک میزد.
با پایان گفتههای متهم و پدر و برادر او قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.