۰ نفر

ریزش شدید فرصت های شغلی

۲۶ آبان ۱۳۹۵، ۸:۴۰
کد خبر: 158632
ریزش شدید فرصت های شغلی

ریزش شدید فرصت‌های شغلی در ایران نگران‌کننده به نظر می‌رسد. براساس آماری که مرکز پژوهش‌های مجلس به نقل از بانک مرکزی منتشر کرده، در ١٠‌سال گذشته به ازای هر دو‌میلیون و٣٩٥‌هزار شغل خالصی که ایجاد شده، یک‌میلیون و١٢٤‌هزار اشتغال خالص از بین رفته است.

   این به آن معناست که به ازای هر دو شغلی که ایجاد می‌شود، یک شغل و درواقع نیمی از مشاغل ایجادشده، از بین می‌رود. این موضوع درحالی رخ می‌دهد که بنا به همین گزارش در یک‌دهه گذشته ٨‌میلیون نفر ایرانی به سن کار رسیده‌اند، این درحالی است که درمجموع تنها برای یک‌میلیون و٣٠٠‌هزار نفر شغل پایدار ایجاد شده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، کاظم فرج‌اللهی کارشناس بازار کار در این‌باره می‌گوید: من درصحت و سقم این دو‌میلیون و اندی اشتغال ایجادشده هم تردید دارم. هزاران شغلی که به‌عنوان شغل از آنها در آمار نام می‌بریم، مشاغل کاذب با قراردادهای چندماهه‌اند. اینها را ما شغل غیرمولد می‌دانیم. مشاغلی که اثری از ایجاد آنها در ‌سازمان تأمین‌اجتماعی نیست.  او ادامه می‌دهد: در صنعت و تولیدات داخلی هم به علت تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی هزاران شغل از دست داده‌ایم و به مثابه آن هزاران دانشجو به سمت کارهای غیرمولد رفته‌اند.فرج‌اللهی تأکید می‌کند: دراین شرایط تعداد درخواست‌های بیمه بیکاری روزبه‌روز بیشتر می‌شود و این نشان از اخراج و تعدیل نیروها و نابسامانی اوضاع بنگاه‌ها دارد.

این موضوع درحالی رخ می‌دهد که حالا بحران بیکاری یکی از سه چالش مهم دولت در اقتصاد کشور به شمار می‌رود. چالشی که به گفته احمد کیمیایی‌اسدی عضو اتاق بازرگانی تهران اساس آن در بحران اقتصادی کشور در دولت محمود احمدی‌نژاد گذاشته شده است و در یک نگاه کلان‌تر به نداشتن نگاه بلندمدت و توسعه‌ای در اقتصاد ایران برمی‌گردد.

به ازای هر دو شغل، یک شغل از بین می‌رود

طبق نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی، در سال‌های ۸۵، ۸۶ و ۸۸ به ترتیب ۲۲۰هزار، ۲۵۰هزار و ۵۰۱‌هزار شغل خالص ایجاد شده؛ اما در سال‌های ۸۷، ۸۹ و ۹۰ به ترتیب ۵۹۰ هزار، ۳۴۴‌هزار و ۱۴۷‌هزار فرصت شغلی از دست رفته است. براساس این آمار، در‌ سال ۹۱، ۱۱۸‌هزار و در ‌سال ۹۲ نیز ۷۱۹‌هزار فرصت شغلی ایجاد شده و درمقابل، در ‌سال ۹۳ حدود ۴۳‌هزار فرصت شغلی از دست رفته؛ درعین ‌حال در ‌سال ۹۴ میزان ایجاد اشتغال خالص ۷۰۵‌هزار فرصت شغلی بوده است. همچنین وضع اشتغال طی ۱۰‌سال گذشته (از ‌سال ۸۵) روندی به شدت نوسانی داشته است؛ به‌طوری ‌که رشد اشتغال در سال‌های ۸۵، ۸۶ و ۸۸ با کاهش فرصت‌های شغلی در سال‌های ۸۷، ۸۹ و ۹۰ مواجه شده است؛ بنابراین برپایه این آمار، از‌سال ۸۵ تاکنون در برابر ایجاد دو‌میلیون و۳۹۵‌هزار شغل خالص، یک‌میلیون و۱۲۴‌هزار اشتغال خالص نیز از دست رفته؛ درواقع طی ۱۰‌سال گذشته یک‌میلیون و۲۷۱‌هزار اشتغال خالص ایجاد شده است.

همچنین بررسی مطالعات مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد به‌رغم ضرورت اشتغال‌زایی، پاسخ مناسبی از سمت تقاضا به این عرضه نیروی کار داده نشده و بسیاری از داوطلبان ورود به بازار کار پس از تحمل دوره‌های طولانی بیکاری از یافتن شغل مأیوس شده و درحالی‌ که نرخ مشارکت، یکی از شاخص‌های توسعه بهبود محسوب می‌شود، این نرخ درطول برنامه‌های توسعه‌ای کاهش یافته و از ۴۷‌درصد به ۳۸‌درصد رسیده است. همه این عددها و رقم‌ها یک چیز را می‌گویند؛ ضعف بازار اشتغال یک ضعف جدی است و تا به صورت ریشه‌ای حل نشود، ‌سال‌به‌سال ریزش شغلی‌مان رشد کرده و ایجاد اشتغال‌مان کم می‌شود.

قسمت تراژیک ماجرا اما آنجاست که براساس تخمین‌های زده‌شده در این گزارش در آینده هم اوضاع بهتری در انتظارمان نیست؛ با فرض ثبات نرخ مشارکت و رشد ۵‌درصدی تا‌ سال ۱۴۰۰ همچنان بیش از ۴‌میلیون نفر بیکار درکشور وجود خواهند داشت و عرضه حتی به گرد پای تقاضا هم نمی‌رسد.

پسرفت نکرده‌ایم، درجا زده‌ایم

گزارش‌های جهانی از سقوط دو پله‌ای شاخص کسب‌وکار در ایران خبر می‌دهند. گزارش‌های بین‌المللی بانک جهانی از سقوط شاخص کسب‌وکار ایران خبر داده‌اند؛ رتبه ایران در فضای کسب‌وکار جهانی از جایگاه ١١٨ به ١٢٠ رسیده است. احمد کیمیایی‌اسدی، عضو اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران معتقد است؛ ایران پسرفت نکرده و درهمه این یک‌سال فقط درجا زده است. درنتیجه کشورهای دیگر حرکت کرده و از ایران جلو زده‌اند.

این فعال اقتصادی توضیح می‌دهد: رتبه‌بندی بانک جهانی ١٠ آیتم را معیار قرار داده و برای هر آیتم ١٠ امتیاز درنظر می‌گیرد. تک به تک که آیتم‌های این بررسی جهانی را زیر ذره‌بین می‌بریم، ایران درتمامی موارد نسبت به ‌سال گذشته تغییری نکرده و چه‌ بسا بهتر هم شده است. موضوع اصلی اما عملکرد خوب کشورهای دیگر است.

به گفته اسدی ما حتی درمجموع نسبت به ‌سال گذشته خود پیشرفت جزیی هم در فضای کسب‌وکار تجربه کرده‌ایم. اشتغال، دغدغه اولیه دولت روحانی است، اما چالش اصلی امروزه تولید‌کننده ما اشباع بازار داخلی است.

او ادامه می‌دهد: کابینه‌ای که روحانی تحویل گرفته را درنظر بگیرید. بنگاه‌های اقتصادی ما امروزه تعطیل یا نیمه‌‌تعطیل می‌شوند، چون بازار فروش محصولات خود را ندارند. دولت نقدینگی لازم را برای این بنگا‌ه‌ها فراهم کرده اما تولید‌کننده محصول خود را کجا بفروشد؟ بنابراین اگر وضع صادرات بهبود پیدا نکند، اوضاع بهتر نمی‌شود.

مشکلات ساختار اقتصادی ایران پیچیده است

حالا درهفته جهانی کارآفرینی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نخستین گزارش از مجموعه گزارش‌های «پایش و بهبود نظام کارآفرینی ایران» را منتشر کرده‌است. براساس این گزارش فضای کارآفرینی ایران اوضاع دلچسبی ندارد و رتبه ٨٠ جهان و ١٤ منطقه را به خود اختصاص می‌دهد که این به معنای کارایی پایین ایران در ایجاد مشاغل است. کارایی پایین ایران در کارآفرینی درواقع از چالش‌های متعددی حکایت دارد که سر راه تولیدکنندگان و کارآفرینان ایرانی قرار دارد.

احمد کیمیایی‌اسدی عضو اتاق بازگانی تهران علت این ناهنجاری را فربه‌بودن دولت دانسته و  می‌گوید: بروکراسی‌های پیچیده دولتی کارآفرین‌های ما را زمین زده است. آنقدر اما و اگر جلوی پای کارآفرین می‌گذارند که دمش را روی کولش گذاشته و فرار می‌کند. سود بانکی بالا هم معضل بعدی است. وقتی یک سرمایه‌گذار یا کارآفرین بدون هیچ دغدغه‌ای می‌تواند با بلوکه‌کردن پولش، ماهانه ٢٠‌درصد سود بانکی را مستقیم دریافت کند، چرا خودش را درگیر باید و شایدها کند؟

او با اشاره به نقش نفت در رفتار ضدکار ایرانی‌ها، ادامه می‌دهد: بحران بازار نفت تلنگری بود که به ایرانی‌ها بفهماند که این بازار شرایط ناپایداری دارد و اگر می‌خواهیم با بحران‌های اقتصادی مواجه نشویم، ناچاریم تولید و صادرات غیرنفتی را تقویت کنیم.

کاظم فرج‌اللهی کارشناس بازار کار اما عقیده دیگری دارد. او می‌گوید: کارخانه‌های ما بعد از پایان جنگ کاملا از بین رفتند. صنایع نساجی، فرش، لوازم خانگی و... نابود شدند و ناچارا سیاست کلان ما حول محور نفت گذاشته شد. نفت‌ ما تبدیل به کالای مصرفی و صنعت ما ورشکست شد و حالا ما با انبوه کارخانه‌هایی روبه‌رو هستیم که دخل و خرج‌شان به هم نمی‌خورد.

او ادامه می‌دهد: گرچه به عقیده خیلی‌ها می‌توان کشور را واردات محور دانست، اما وارداتی که حسابی به آن وابسته‌ایم هم اما و اگرهای زیادی دارد و ‌درصد زیادی از کانال‌های واردات ما رسمی نیستند. بنابراین شاید بتوان این شرایط را زاده نداشتن یک نگاه بلندمدت به اقتصاد کشور و پایبندنبودن به برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای دانست.

نقص نظام دانشگاهی بازار کار را به هم ریخت

براساس آمارهای موجود سالانه حدود ٩٠٠‌هزار تقاضای جدید وارد بازار می‌شود و انباشت تقاضاهای گذشته و ورود تقاضاهای جدید به ‌زودی ایران را دچار یک بحران جدی می‌کند. بحرانی که صندوق بین‌المللی پول نیز درباره آن به ایران هشدار داده است. کاظم فرج‌اللهی کارشناس بازار کار با اشاره به بحران بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی می‌گوید: هر‌سال تقریبا یک‌میلیون پذیرش دانشگاهی داریم و برنامه‌ریزی غلط‌‌ مان، ٤٠‌درصد این جامعه را بیکار کرده است. او ادامه می‌دهد: برنامه‌ریزی پذیرش رشته‌های دانشگاهی متناسب نیاز روزجامعه نیست و تولید کار مولد در برنامه‌ریزی‌هایمان جایی ندارد. علاوه براین سیاست‌های کلان اقتصادی ما ایراد دارد و نیازهای بازار کار پیش‌بینی نمی‌شود.