۰ نفر

اقتصادآنلاین گزارش می‌دهد؛

چیزی از محیط زیست برای آیندگان باقی خواهد ماند؟

۱۴ تیر ۱۴۰۰، ۱۵:۲۴
کد خبر: 542392
چیزی از محیط زیست برای آیندگان باقی خواهد ماند؟

در حالی ستاد احیاء دریاچه ارومیه به روزهای پایانی کار خود نزدیک می‌شود که دولت و بعضی از کارشناسان محیط زیست عملکرد این ستاد را در جلوگیری از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه موفق ارزیابی می‌کنند و بعضی دیگر معتقدند این ستاد با توجه به در اختیار داشتن بودجه‌ای کلان اقدام قابل دفاع و ماندگاری برای این دریاچه انجام نداده است.

 اقتصادآنلاین - عاطفه حسینی؛ این روزها دیگر نمی‌توانیم چشمان خود را بر روی اشک‌های دخترک اهل سیستان و بلوچستان که می‌گوید‌: "ما از بی آبی موندیم چکار کنیم، بیایید و کمک کنید" ببندیم، صدای ناله حیوانات گرفتار در آتش جنگل‌های زاگرس گوش بومیان آن مناطق را پر کرده و نمی‌توانیم عضوی از شبکه‌های اجتماعی باشیم و بی‌تفاوت از کنار فیلم‌های دلخراش ماهی‌ها و گاومیش‌هایی که در تالاب هورالعظیم از بی آبی جان دادند بگذریم. پس از هشدارهای فراوانی که طبیعت گاه و بی گاه به مسئولان و ما شهروندان می‌داد، امروزه فجایع زیست محیطی از ورشکستگی آبی و خشکسالی تا افزایش میزان ذرات گرد و غبار و خشک شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها بر روی زندگی روزانه ما تاثیر گذاشته و دیگر چاره‌ای جز اندیشیدن به دغدغه‌های محیط زیستی نداریم.

بدون شک در سال‌های اخیر یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های محیط زیست ایران، خشک شدن بزرگ‌ترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا بوده است. دریاچه ارومیه که با داشتن بیش از یک‌صد جزیره کوچک صخره‌ای محل توقف پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو است، از اواسط دهه 80 شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. بسیاری از عوامل غیر طبیعی از جمله سدسازی بی رویه و استفاده زیاد از منابع آب حوزه آبریز دریاچه که حاصل بی‌رحمی و غفلت انسان بوده در کنار برخی عوامل طبیعی مانند کاهش بارش برف و باران باعث شد دریاچه ارومیه بخش بزرگی از مساحت خود را از دست دهد.

با این وجود بسیاری از کارشناسان محیط زیست ساخت پل میان گذر دریاچه ارومیه، پلی که دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی را به هم متصل می‌کند، بدون ارزیابی دقیق زیست محیطی، مهمترین دلیل تسریع روند خشک شدن این دریاچه می‌دانند. نحوه ساخت این پل، که بارها پیشنهادهای متعددی بابت اصلاح یا تخریب کامل آن ارائه شده‌است، مبتنی بر دو نیم سازی دریاچه ارومیه بوده و سبب انسداد گستردۀ جریان آب، تقسیم آب ورودی به دو حوضه، و افزایش میزان تبخیر و یکی از مهم‌ترین عوامل خشکی دریاچه بوده است.

قرار گرفتن دریاچه ارومیه، دریاچه‌ای که سکونت‌گاه گونه‌های متعددی از پرندگان، خزندگان و پستانداران است در سراشیبی تند نابودی و همچنین اعتراضات گسترده مردم تبریز و ارومیه در فروردین ماه سال 1390 که آگاه بودند هوازی شدن مواد سمی و افزایش خطرات بیماری‌های تنفسی می‌تواند یکی از پیامدهای سنگین خشک شدن این دریاچه باشد، باعث شد وعده‌ها و برنامه‌های حسن روحانی برای احیای دوباره دریاچه ارومیه نقش موثری در پیروزی او در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بازی کند. روحانی در همان ماه‌های نخست دولت یازدهم دستور تشکیل کارگروه نجات دریاچه ارومیه، با هدف اعمال رویکردهای یکپارچه در مدیریت حوضه آبریز دریاچه را داد و این ستاد با انتصاب اسحاق جهانگیری به عنوان رییس آن و عیسی کلانتری به عنوان دبیر و مجری، کار خود را شروع کرد.

اما حالا با گذشت هشت سال در مورد میزان موفقیت عملکرد این ستاد اتفاق نظر وجود ندارد. حسن روحانی همواره با تاکید بر تلاش دولتش، عملکرد خود در زمینه احیای این دریاچه را نقطه درخشان کارنامه‌اش می‌داند و دی ماه سال گذشته خبر از برگزاری جشن احیای دریاچه ارومیه داد. بسیاری از مسئولان، متخصصان و خبرنگاران محیط‌ زیست نیز ضمن تاکید بر مشکلاتی مانند عدم محدود کردن کشاورزی و یا قطع حق‌آبه این دریاچه همزمان با کاهش بارش‌ها، معتقدند با وجود آنکه همچنان فاصله زیادی با احیای کامل دریاچه ارومیه داریم اما ستاد احیا از یک تراژدی تمام عیار جلوگیری کرد.

 اما مخالفان دولت معتقدند حدود 11هزار میلیارد تومانی که به این اسم صرف شده، هیچ سرانجامی نداشته و خشکسالی و کاهش ۲۳درصدی بارش‌ها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه دست دولت را رو کرده است. اما علتش هر چه که باشد، بارندگی یا مدیریت درست، دریاچه ارومیه امروز به نسبت حال خوبی دارد و حداقل ترازش در مقایسه با هفت سال پیش نزدیک به یک متر افزایش پیدا کرده است. حال خوبی که تداوم آن با توجه به پایان کار دولت دوازدهم که به معنای پایان کار ستاد احیای دریاچه ارومیه نیزهست در هاله‌ای از ابهام است.

از طرفی فارغ از آنکه کدام دولت در پاستور در مسند قدرت است، عدم اعتقاد مقامات ایرانی به پیشگیری از وقوع یک فاجعه، که این روزها نمونه بارز آن را در تالاب هورالعظیم می‌بینیم تبدیل به یک مشکل عمده محیط زیست شده است. همانطور که در سال 2015 پس از آنکه تصاویر ماهواره‌ای نشان داد دریاچه ارومیه 88 درصد از مساحت خود را از دست داده مسئولان به فکر چاره افتادند، این روزها نیز با رهاسازی آب سد کرخه بالاخره آب به هورالعظیمی رسید که در طول چند دهه گذشته به بهانه اکتشافات نفتی ایران و عراق وسعت آن از حدود یک میلیون هکتار به نصف، یعنی 500 هزار هکتار کاهش یافته است.

اگر اتوبوس خبرنگارانی که برای بازدید از طرح احیای دریاچه ارومیه، به آذربایجان غربی سفر کرده بودند به مقصد می‌رسید و مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی می‌توانستند مستندات خود را در قالب یک گزارش بیاورند، درحال حاضر خواننده مطلبی جامع از میزان موفقیت این طرح درست در روزهای پایانی دولت حسن روحانی و پیشنهاداتی به دولت بعد برای داشتن عملکردی قابل قبول در احیای این دریاچه بودیم. اما چیزی که مشخص است آنکه احیا به عنوان یک فرآیند برای دستیابی به موفقیت نیازمند پایداری است و باید از نسلی به نسل دیگر منتقل شود تا زمانی که دوباره دریاچه ارومیه مانند نامش در زبان پارسی کهن که آن را چیچست به معنای درخشنده می نامیدند، در جغرافیای این کشور بدرخشد.