کارنامه شگفتانگیز بازار کار در دوران احمدینژاد
متغیرهای اقتصادی در سطوح کلان ظاهرا حرفی برای گفتن ندارند و زبانی ندارند که به سیاستمداران هشدار دهند که خطایا آنها در دستکاری رفتارها چه بلایی بر سر یک جامعه میآورد، اما دستور دادن به اقتصاد و رویابافی سیاستمداران نتایج بدخیم دارد.
محمود احمدینژاد که در زمان روی کار آمدنش به عنوان رییس دولت هیچ تجربه سطح بالایی در اداره کشور نداشت والبته توانست با تردستی و زرنگی گروهها و احزاب اصولگرا را در شرایط حمایت از او قرار دهد در ۸ سال رویابافی یا رفتار عامدانه در مسیر تخریب اقتصاد، شرایط پیچیدهای برای ایران به ارمغان بیاورد که هر روز گوشهای از نتایج این رویابافی آشکار میشود. یک پژوهش انجام شده در موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی نشان میدهد در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ شرایط شگفتانگیزی بر پدیده اشتغال حاکم شده است. به این معنی که شمار شاغلان در سال ۱۳۸۴ بر اساس آمارهای رسمی ۲۰.۶ میلیون نفر و در پایان سال ۱۳۹۱ نیز همین تعداد شاغل داشتهایم. در این گزارش آمده است: بررسی آمارهای اشتغال کشور نشان میدهد تعداد شاغلان کشور طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳، یعنی در یک دوره ۱۰ ساله، به میزان ۶۸۴ هزار نفر افزایش یافته است. در حالی که طی همین دوره نزدیک به ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به جمعیت در سن کار کشور - جمعیت ۱۰ سال و بیشتر - اشافه شده است. لذا بخش اصلی افزایش جمعیت در سن کار و جوان کشور، به جمعیت غیرفعال و بیکار افزوده شده است. اما نکته قابل تامل در این آمارها آن است که اگر افزایش اشتغال بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ بررسی شود، مشاهده خواهد شد که اشتغال هر دو سال ابتدایی و انتهایی ۲۰.۶ میلیون نفر بوده و لذا افزایش اشتغال در این دوره بسیار اندک است (در حدود ۹۶۰۰ نفر در کل دوره). در نتیجه همین میزان ۶۸۴ هزار نفر افزایش اشتغال در دوره ۱۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳، ناشی از تحولات در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ است. از این روی شناخت تحولات وضعیت کار در این دو سال از اهمیت زیادی برخوردار است. تعداد شاغلان در دو فصل اول سال ۱۳۹۲ با افزایش چشمگیری نسبت به دو فصل ابتدایی سال ۱۳۹۱ به مرز ۲۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر میرسد. این در حالی است که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ در هیچ فصلی تعداد شاغلان به میزان ۲۲ میلیون نفر نرسیده است. در نتیجه تحولات اشتغال در دو فصل ابتدایی سال ۱۳۹۲ سبب شده است اشتغال کل سال ۱۳۹۲ نسبت به سال ۱۳۹۱ و نسبت به میانگین کل دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ در حدود ۷۰۰ هزار شغل افزایش داشته باشد. از سوی دیگر در سال ۱۳۹۳ میزان اشتغال بر خلاف تحولات نوسانی آن در سال ۱۳۹۲، روند باثباتی را طی میکند و میانگین آن در فصول سال ۱۳۹۳ به گونهای است که کل اشتغال سال ۱۳۹۳ تقریبا برابر اشتغال سال ۱۳۹۲ است و سبب میشود رقم اشتغال کل به ثبات نسبی در محدوده ۲۱.۳ میلیون نفر برسد که نسبت به متوسط اشتغال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ به تعداد ۷۰۰ هزار نفر بیشتر است. بررسیهای انجام شده نشان میدهد عدم افزایش اشتغال در دهه گذشته سبب شده است «نسبت کل جمعیت به تعداد شاغلان» طی سالهای ۸۴ تا ۹۳ از ۳.۳ به حدود ۳.۶ درصد برسد. بدین معنی که در اقبتصاد ایران و در سال ۱۳۹۳ هر فرد شاغل، تامینکننده ۳.۶ نفر است که این رقم بسیار بالاتر از نرم های جهانی است. افزایش این نسبت طی سالهای اخیر به معنای دشواری تامین نیازهای خانوارها و در نتیجه گسترش فقر است. بررسی «سهم جمعیت غیرفعال از کل جمعیت» نیز نشان میدهد. این نسبت در کشور حدود ۶۰ درصد بوده و طی دهه اخیر روندی افزایشی را نیز طی کرده است. میزان بالای این سهم، روند افزایش آن و به خصوص سهم غالب نیروی جوان و تحصیلکرده در بین جمعیت غیرفعال، هشداری جدی برای بروز انواع مختلفی از نابسامانیهای اجتماعی است. طی ۱۰ سال گذشته، به طور کاملا استثنایی، بیشترین میزان افزایش جمعیت در سن کار و کمترین میزان اشتغال به طور همزمان اتفاق افتاده است. عدم انعکاس این شکاف بزرگ در نرخ بیکاری ناشی از دو عامل افزایش قابل توجه تعداد دانشجویان از یک طرف - که به معنی به تعویق افتاده و ورود یکباره جمعیت تحصیلکرده به بازار کار است - و اثر مایوس شدن بخش دیگری از جمعیت و عدم ورود به جمعیت جویای کار بوده است. در صورتی که خوشبینی نسبت به آینده در جامعه ایجاد شود، حجم بزرگی از جمعیت غیرفعال، به میزانی بسیار فراتر از ظرفیت ایجاد شغل در اقتصاد میتوانند به جمعیت فعال تبدیل شوند که حاصل آن، حتی در صورت عملکرد مناسبو مطلوب اقتصاد و اشتغلزایی بالا، با افزایش قابل توجه نرخ بیکاری همراه خواهد بود. بررسیها نشان میدهد از ابتدای سال ۱۳۹۲، احتمالا به دلیل خوشبینی ناشی از تحولات مورد انتظار در فرایند انتخابات ریاست جمهوری، میزان خروج از بازار کار (تعدیل نیروی کار) به میزان قابل توجهی کاهش داشته است و در سال ۱۳۹۳ هم به مقادیر قبلی بازنمیگردد. علاوه بر آن، انتقال از جمعیت غیرفعال به فعال نیز از سال ۱۳۹۳ آغاز شده است. تغییر در الگوی نرخ مشارکت در کنار بروز علایم بهبود انتظارات از سال ۱۳۹۲، در کنار افزایش قابل انتظار در تعداد دانشآموختگان دانشگاهی، بیانگر نکات مهمی در مورد آینده بازار کار در اقتصاد ایران طی سالهای نزدیک پیش رو است.