دلایل 6گانه ناکامی و شکست تحریمها
یک کارشناس مسائل پولی و بانکی با تحلیل تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران گفت: این تحریمها، ظاهری است چراکه تجار همین کشورها برای ادامه مبادله با ایران به دنبال راهحلهای جدید هستند.
اعمال تحریمهای جدید از سوی اتحادیه اروپا در راستای سیاست های آمریکا شکل می گیرد و نوعی تبلیغات سیاسی برای خشنودی آمریکا و صهیونیست هاست، این در حالی است که تجار همین کشورها برای مبادله با ایران راه حل های جدید را جستجو می کند. این بخشی از نظرات سید بهاء الدین حسینی هاشمی است. وی که دارای کارشناسی مدیریت بازرگانی، کارشناسی ارشد مدیریت عالی اجرایی MBA بوده و در حال تحصیل دوره تکمیلی در رشته پولی و بانکی و IT است و بیش از سه دهه از عمر خود را صرف فعالیت در سیستم بانکی کرده بر این باور است که تحریمهای اخیر، تحریم های اقتصادی است که در آن کل مردم ایران هدف قرار گرفته اند. مشروح نظرات او را که تاکنون نقش های مدیریتی بسیاری را در بانکهای دولتی و خصوصی برعهده داشته که از جمله آنها مدیرعامل بانک های صادرات، سرمایه و تات است و همچنین به طور غیرموظف نایب رئیس هیأت مدیره فیوچر بانک بحرین، رئیس هیات مدیره بانک صادرات P.L.C لندن بوده را در ادامه بخوانید. آغاز دور جدید تحریم های بانکی از سوی اتحادیه اروپا را چطور ارزیابی می کنید؟ تحریمهای جدید مطرح شده از سوی اتحادیه اروپا چیز جدیدی نیست. موضوع تحریمهایی که به تازگی از سوی اتحادیه اروپا مشمول تحریم شده اند، پیش از این نیز مورد تحریم قرار گرفته بودند و آنچه می توانستند تاکنون به لحاظ بانکی علیه ایران اعمال کنند، تاکنون اعمال کرده اند. ایران نیز بر حسب مقدورات بازار و برحسب قدرت اقتصادی خود به مقابله با این تحریمها پرداخته است. تحریم یک سویه نیست و ضرر آن تنها به یک طرف یعنی ایران نمی رسد و طرف دیگر مبادله ایران که عمدتاً نیز اروپایی ها هستند نیز از این تحریمها متضرر می شوند. در شرایط اعمال تحریم طبیعی است که بانکهای آسیایی و خاور دور، بانکهای منطقه ای، صرافیها و نهادهای پولی و مالی که تاکنون در مبادلات تجاری ایران نقشی نداشته اند، برای رونق کسب و کار خود فرصتی بیابند و قدم در میدان مبادله با ایران بگذارند که عملا جایگزین برخی بانکهای اروپایی شده اند. با بروز تحریمها، تلاشهایی از سوی تجار اروپایی و در این سو میدان، از سوی تجار ایرانی آغاز شده تا تحریمها را پشت سرگذاشته و به تداوم مبادلات ادامه دهند. در مجموع حتی در شرایط تحریم چنین نیست که کشوری دارای پول باشد ولی نتواند خرید کند یا مبادلات و مرادوات تجاری خود را انجام دهد. گرچه 4 یا 5 کشور اروپایی در راستای هماهنگی با آمریکا تحریمها را تشدید می کنند ولی از آن سو تجار کشورهایشان به دنبال راه حلهایی برای مبادله با ایران هستند. مبتنی بر نظر شما آیا این یک بازی سیاسی در بالا نیست؟ آنهم در حالی که تجار این کشورها خود تحریمها را دور می زنند؟ بله. به همین دلیل است که ایران در تأمین هیچ کالایی اکنون مستأصل نیست. برخی کمبودهای احتمالی نیز به سبب بورس بازی عده ای از تجار برای کسب سود بیشتر است. همانطور که شما هم گفتید ما پیش از این تحریم بانکها حتی تحریم بانک مرکزی را تجربه کرده ایم، دلیل تأکید مجدد بر تحریم بانکهای ایران چیست؟ در این ارتباط دو مسأله وجود دارد. یک مسأله به جنبه تبلیغاتی این مسأله از سوی کشورهای اروپایی مربوط است و مصرف داخلی برای آنها و در برابر افکار عمومی دارد و بخشی از آن نیز برای خشنودی نهادهای صهیونیستی و سرمایه داری صورت می گیرد. مسأله دیگر نیز جنبه جنگ اقتصادی دارد. در حالی که در جنگ نظامی یک منطقه جغرافیایی مورد هدف دشمن قرار می گیرد، در جنگ اقتصادی عملاً کل ملت ایران نشانه حمله قرار گرفته اند. این جنگ، یک مبارزه است. همانطور که در جنگ نظامی دو طرف به حمله، عقب نشینی و... اقدام می کنند و کشته و زخمی داده و خسارات می بینند در جنگ اقتصادی نیز چنین است. ولی چه در جنگ نظامی و چه اقتصادی هیچ یک از طرفین برای فرار از خسارات یا شکست، از میدان مبارزه قدم پس نمی کشند و به خصوص کشوری که مورد حمله قرار گرفته برای پیروزی و بقا تلاش می کند. در جریان این جنگ اقتصادی، ایران نیز عملاً به دشمنان خود خساراتی وارد کرده که از جمله آنها فشاری است که ناشی از گران شدن نفت و گاز و... و در مجموع انرژی در جهان بر کشورهای اعمال کننده تحریم وارد شده است. آنچه در این جنگ و مبارزه مهم است اینکه ابتکار عمل دست چه کسی است؟ ایران در این مبارزه کسری اسباب و لوازم مبازره ندارد بلکه بیش از هرچیز نیازمند تدبیر و دور اندیشی و استفاده از خردجمعی است. ایران نیازمند شناسایی مقدورات و نیز مزیتها و نقاط امتیاز خود در جهان و نیز استفاده صحیح از آنهاست. همچنین لازم است که این کشور دقت کند ناشی از بی سیاستی و بی کفایت در حلقه مشکلات نیفتد. کارشناسان اقتصادی ایران بر این عقیده تأکید دارند که تحریمها نمی تواند کمر اقتصاد ایران را بشکند. بنیه اقتصادی ایران قوی است. دلایل این قوی بودن در 6 عامل قابل خلاصه کردن است. اول اینکه ایران از منابع سرشار انرژی برخوردار است که مورد نیاز تمام دنیاست. ایران در حوزه نفت و گاز رتبه دوم و سوم جهان را داراست. از آنجا که قابلیت صادرات در این حوزه ها را دارد، عملا تأثیرگذار در بازار انرژی جهان چه به لحاظ سیاسی و چه اقتصادی است. دوم اینکه ایران به لحاظ موقعیت سوق الجیشی و ژئوپلتیکی در وضعیت ممتازی قرار دارد. عملا در روابط بین کشورهای اروپایی و آسیایی موثر است. به لحاظ مکانی نیز در موقعیت کشورهای منطقه اثرگذار است. به این معنی که هرگونه آسیبی به ایران، آثار آن را متوجه کشورهای منطقه خواهد کرد. کشورهایی که وابستگی شدیدی به کشورهایی دارند که عامل اعمال تحریم و فشار بر ایران هستند. بنابراین هرگونه خسارتی به ایران، در چرخه مبادلات بازرگانی در نگاه بین المللی ، یک کاستی و کمبود در تجارت بازرگانی منطقه ای به حساب می آید. سوم اینکه ایران کشور بزرگی بوده ودارای وسعت بسیاری به لحاظ خاک و جمعیت است. از دست دادن ایران در مبادلات تجاری و بازرگانی، عملا به معنی از دست دادن یک بازار بزرگ به حساب می آید که حجم سالانه واردات و صادرات آن بیش از 200 میلیارد دلار است. با توجه به اقلیم متفاوت در ایران این کشور به راحتی شکسته نمی شود چون به راحتی می تواند نیازهای خود را چه به لحاظ کشاورزی، دامی، دارویی، صنعتی و... تولید کند. چهارم حضور ایرانیان با نفوذ و تأثیرگذار در ابعاد علمی و اقتصادی در سطح جهان است که می تواند پشتوانه مهمی برای ایران باشند البته به شرط جلب حمایتهای آنها با تجدید نظرهایی از سوی دولت در رویه و برخی سیاستها درارتباط با این افراد. پنجم نیز ایران به لحاظ سیاسی و اقتصادی دارای نفوذ در بسیاری از کشورهایی است که در چالش با غرب قرار دارند. ایران از این جهت نیز دارای تأثیر بسیار و حائز اهمیت است. یعنی بابت این تحریمها نباید هیچ نگرانی داشت؟ چنانچه گفتم ایران به لحاظ اسباب و الزامات مبارزه کسری ندارد. آنچه جای نگرانی است، عدم تفاهم و همسویی بین بخشهای مختلف داخلی کشور، عدم هماهنگی بین قوای سه گانه، عدم همسویی تجار و صنعتگران با شرایط فعلی، اختلاف نظرهای شدید حزبی و گروهی، عدم توجه موثر و کافی به آن دسته از مردم که توان اقتصادی کافی ندارند، اینها در مجموع می توان پاشنه آشیل ایران در جریان جنگ اقتصادی محسوب کرد. با رفع آنها قطعا ایران در مبارزه اقتصادی همچون مبارزه نظامی، پیروز میدان خواهد بود و از آن سربلند بیرون خواهد آمد. الزامات سربلندی در این مبارزه اقتصادی چیست؟ اتحاد و همسویی و خرد جمعی، پرهیز از طرح بحثهای حاشیه برانگیز، استفاده از نیروهای علمی و ظرفیت تخصصی و مدیریتی کشور، عدم یک سو نگری و به کارگیری نیروهای مدیریتی که در این مدت کنار گذاشته شده و از توان و تخصص کافی برای خدمت به کشور برخوردارند، پرهیز از ایجاد عدم اطمینان بین المللی، توجه و تمرکز بر روی اعتمادسازی داخلی به طوری که سیاستهای اقتصادی، بازرگانی و سیاسی را مردم به راحتی بپذیرند و با آن همسویی کنند و چنین نشود که حوادثی مانند حوادث بازار ارز و طلا رخ دهد که به سبب برخی مصاحبه های فاقد پشتوانه مطالعاتی لازم، بازار دچار آسیب شد و سبب شد تا بهترین سیاستها و تدابیر به دلیل عدم تحقق وعده ها، جدی گرفته نشده و بی اثر شوند. علاوه بر اینها من معتقدم اعتمادسازی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی لازمه هرگونه نفوذ و تأثیرگذاری هر سیاست اقتصادی است. لازمه اعتماد سازی بیان صادقانه مسایل و مشکلات به مردم است و همسو کردن آنها در شرایط فعلی است. بحث برخی تهدیدهای سیاسی و اقتصادی را از سوی آمریکا که اکنون در آستانه انتخابات است را چطور ارزیابی می کند؟ در محدوده زمانی انتخابات، خیلی از شعارها و صحبتها خوراک داخلی برای هر کشوری از جمله آمریکا است. طرح اینگونه بحثها از سوی نامزدان انتخاباتی یا مسئولان این کشورها برای کسب آرای بیشتر است که عمدتاً نیز جنبه غیرعملی و هیجانی دارد. آن بخش که جنبه تهدید دارد نیز باید به طور مستقل بررسی و مطالعه شود. ارزیابی شما از تحریم صنایع ایران چیست؟ راجع به صنایع نیز سخت است ولی فکر می کنم ظرف 3 یا 4ساله گذاشته صنایع خود را با تحریم تطبیق داده اند و کشورهای جایگزین کشورهای عامل تحریم را پیداکرده اند. نحوه مدیریت ذخایر کشور را در حال حاضر چطور ارزیابی می کنید؟ در شرایط بحران، کشورها تکیه بر ذخایر دارند، باید این ذخایر برای روز مبادا به کار گرفته شوند و در آن روزها به ایجاد حداقل رفاه و پاسخگویی به نیازها اقدام کرد. در این میان، نیاز به مدیریت و عقلانیت در نگهداری و استفاده از صحیح ذخایر است. هرچند معتقدم اکنون نیز روز مباداست و باید از بخشی از این ذخایر، برای کنترل بازار ارز بهره گرفت. به نظر من در شرایط فعلی باید از برنامه ریاضت اقتصادی در کشور استفاده شود و به مانند برخی کشورهای اتحادیه اروپا در گذر از برخی مشکلات اقتصادی عمل کرد. در این کشورها سخت گیریهایی برای مردم می شود که ضمن برخورداری از رفاه کمتر، باید کمتر مصرف کنند، بیشتر کار کنند و مالیات بیشتری بپردازند. شما امروز را نیز روز مبادا دانستید که می توان در این شرایط به عرضه ارز از محل ذخایرکشور اقدام کرد ولی برخی کارشناسان این اقدام را به هدر دادن ثروت و سرمایه های ملی می دانند، نظر شما در این خصوص چیست؟ اینگونه بحثها مبتنی بر نرخ موجود در خیابانها که نرخ ارز بازرگانی نیست، صورت می گیرد. نرخ ارز موجود در خیابان به کل نرخ ارز در کشور تعمیم داده می شود که این صحیح نیست و نرخ موثر ارز بازرگانی نیست. نرخی که در بانکها می آید نرخ ارز بازرگانی است و به کمک آن اقتصاد کشور می تواند خود را با قدرت خرید مردم تطبیق دهد. به نظر شما تلاطمهای ارزی کشور تا کی و کجا ادامه خواهد داشت؟ در جریان این تلاطمها به نظرم راه اندازی اتاق مبادلات ارزی یک راهکار خوب بود. اگر در این اتاق، به همه اولویتها در حد ضرورت و به طور منطقی و حقیقی پاسخ داده شود و ارز مورد نیاز در حوزه غیربازرگانی که عمدتا مسافری هستند از طریق صرافیها تأمین شود، در این شرایط بازار به تعادل می رسد. در حال حاضر تا اولویتهای هشتم نیز تأمین ارز می شوند که اگر به همین ترتیب پیش برویم، بازار ارز از تلاطم افتاده و تحت مدیریت و کنترل درخواهد آمد. قرار بود ایجاد اتاق مبادلات ارزی به تک نرخی کردن ارز کمک کند، چرا الان ما با ارز سه نرخی مواجه شده ایم؟ الان وقت تک نرخی کردن ارز نیست. سال 81 که نرخ ارز را تک نرخی کردیم باید مراقب می بودیم تا تک نرخی باقی بماند. در این میان کاهش ارزش ریال نادیده گرفته شد. آنچه الان مهم است تلاش برای تعادل بازار ارز باید باشد. سپس باید برای تک نرخی کردن ارز تلاش کرد. در پایان امسال چنانچه تورم داخلی بسیار بیشتر از تورم وارداتی باشد باید اجازه دهیم تا بدون تعصب و احساس ملی، ریال کاهش ارزش یابد. کاهش ارزش ریال به عنوان مثال سالانه 10 درصد بهتر از این است که بر تورم و این کاهش سرپوش بگذاریم و بعد از چند سال، با کاهش 200 درصدی ارزش پول ملی مواجه باشیم که این شرایط به بحرانی منجر می شود که امکان مدیریت آن به راحتی وجود نخواهد داشت. کاهش ارزش ریال به تدریج می تواند موجبات افزایش آن را در آینده فراهم کند. چراکه این اقدام ، اقتصاد را در مسیر علمی آن قرار می دهد، در غیر این صورت باید در انتظار تبعات این مسأله بود. چه توصیه و راهکاری مبتنی بر شرایط فعلی اقتصادی دارید؟ تورم ما در حال حاضر تورم وارداتی است. بخش زیادی از آن وارداتی است و بخش دیگر نیز ناشی از انباشت تورم و انباشت سنواتی کاهش ارزش پول ملی رخ داده که در این مدت در نرخ ارز تأثیر داده نشده بود. این فنر اکنون از فشار خارج شده است. در حال حاضر دو کار باید انجام داد. اول اینکه باید بتوانیم در بخش بین الملل فعالتر عمل کنیم تا از این فشارها بکاهیم و کانالها و روشهای جایگزین را بیابیم. دوم اینکه به تخصیص امکانات و مقدورات داخلی بر حسب اولویتهای اثرگذار اقتصادی عمل کنیم. سیاستهای ارزی و پولی را مورد تجدید نظر قرار دهیم و نظارت و کنترلها را دقیقتر اعمال کنیم. به تجدید نظر در سیاستهای ارزی و پولی اشاره کردید آیا انجام اقداماتی همچون اجرای طرح تحول بانکی، حذف سه صفر و... را در شرایط فعلی مناسب می دانید؟ خیر. الان وقت اصلاحات کلی نگرانه نیست. این اصلاحات در حد بخشی و مورد نیاز باید باشد. حذف سه صفر و... باید در زمانی انجام گیرد که اقتصاد کشور در شرایط ثبات و آرامش و تعادل اقتصادی باشد.