«چوپان دروغگو» میلیونر شد!
آنها به دنبال کلاهبرداری با گوشی همراهند. به آنها «چوپان دروغگو» میگویند. آنها به جای آزار حنجرهشان تنها گوشی تلفن را بر میدارند، پیامکی دروغ را برای صدها نفر میفرستند و خود را یابنده گنج معرفی میکنند.
«سالها پیش پسرک چوپانی در روستایی زندگی میکرد. او هر روز گوسفندان اهالی روستا را برای چرا به کوه میبرد. همیشه تنها بود. روزی برای سرگرمی، یک دروغ بزرگ به مردم گفت.» این قصه برای همه آشناست. آن پسرک همان چوپان دروغگوست. او به دروغ فریاد «گرگ به گله زد» را میکشید تا صاحبان گوسفندان را بالای کوه بکشاند و به ریششان بخندد. اما حالا با گذشت سالها شکل چوپان دروغگو هم مانند همهچیز تغییر کرده است. آنها به دنبال کلاهبرداری با گوشی همراهند. به آنها هم «چوپان دروغگو» میگویند. آنها به جای آزار حنجرهشان تنها گوشی تلفن را بر میدارند، پیامکی دروغ را برای صدها نفر میفرستند و خود را یابنده گنج معرفی میکنند. وانمود میکنند بیسوادند و از ترس آن همه طلای باارزش و قیمتی، شبها خوابشان نمیبرد. میترسند جانشان در خطر باشد. ادعا میکنند شماره تماس را مادرشان با استخاره به دست آورده. پیامکشان این است: «سلام علیکم من {...} هستم. در منطقه {...} به سمت روستای {...} زندگی میکنم. چوپان هستم. گوسفند وگاو دارم. میخواهم درباره روزی حلالی که خدا وسفره مرتضی علی به ما داده با شما صحبت کنم. چندوقت پیش که عمویم گوسفندها را به پایین تپه برده بود، مقداری وسیله طلا داخل یک کوزه پیدا کرد. دو مجسمه با ١٨١٢ سکه طلا. مادر من سید است شماره شما را با استخاره از قرآن به دست آورد. خوب آمده. من هم چون آشنایی درشهر ندارم از ناچاری به شما پیام دادم. حالا شما هم درحق ما برادری کن. انها را برایمان بفروش. اما تو را به امام حسین قسم، به کسی درباره این چیزی نگو.» این افراد سالهاست که در پلیس آگاهی پرونده دارند. یکی از آنها سید مراد است. او تلفنش را جواب میدهد تا درباره پیامکی که برای صدها نفر فرستاده حرف بزند تا شاید بتواند معامله کند. مصمم است تا طلاهای خیالی خود را به عاشقان عتیقه بفروشد. اگر برایش ثابت شود فردی عتیقه باز است و پیامکش را باور کرده، دام را محکم میچیند. او میگوید «اهل سرکار گذاشتن مردم نیستم و قصد ایجاد مزاحمت برای کسی ندارم. من چوپانم. خدا و پیغمبر را میشناسم». او میخواهد هم خودش و هم خریدار عتیقه سود ببرند. برای همین حاضر است تا «دو کیلو سکهای را که پیدا کرده ٥٠ - ٤٠ میلیون تومان بفروشد». خودش را «آدم سادهای» معرفی میکند و میگوید «بیسوادم و چوپانی میکنم. حاضرم چند تا از آنها را نشان دهم. اگر عتیقههای واقعی بودند، معامله میکنم». میگوید «می توان نگاهشان کرد، نمونهاش را برد و امتحان کرد، کارشناس آورد و بعد معامله کرد». شگرد کلاهبرداری چوپان دروغگو چیست؟ «چوپان دروغگو» با باندهای ضرب سکههای تقلبی همکاری میکند. عتیقهها و سکههایش تقلبی است. او مالباختهها را سر قرار میکشد، اگر آنها متوجه تقلبی بودن عتیقهها نشوند، معامله میکند، پول را میگیرد و متواری میشود. دیگر به راحتی نمیشود او را پیدا کرد. اما اگر مالباختهها متوجه نقشه او شوند بینشان درگیری رخ میدهد که گاه رنگ خون هم به خود میگیرد. نمیتوان پایان درگیریها را حدس زد. چوپانهای دروغگو محل ملاقات خود را نیز حساب شده تعیین میکنند. بیشتر آنها مالباختهها را به جایی میکشانند که ظن پلیس برای انجام معامله در آنها کمتر باشد. سید مراد و هم کیشانش، نه چوپانند و نه گنج پیدا کردهاند. آنها کلاهبردارند و جز نقشهای برای سرکیسهکردن مردم چیز دیگری در چنته ندارند. بیشترشان باندی عمل میکنند و در آگاهی استانهای مختلف پرونده دارند. پلیس برنامههای زیادی برای دستگیریشان دارد و هر از گاهی خبر دستگیریشان تیتر رسانهها میشود، با این حال آمار مشخصی از مجموع دستگیریهای چوپانهای دروغگو در کشور وجود ندارد و اخبار مربوط به دستگیریها به تفکیک استانها بیان میشود. نمونه این خبرها، مهرماه امسال رسانهای شد. در این ماه چوپانی دروغگو در لرستان با بیش از ١٩٠٠ سکه تقلبی در عملیات پلیس دستگیر شد. پیش از آن نیز خبر دستگیری چند چوپان دروغگو در اصفهان رسانهای شده بود. با همه اینها، استان لرستان بیش از استانهای دیگر کشور با چوپانهای دروغگو درگیر است به نحوی که رییس کل دادگستری این استان پیش از این از زندانی بودن بیش از ٥٠ نفر از چوپانهای دروغگو در زندانهای لرستان خبر داده و گفته بود که تنها در سال ٩٠ بیش از ٩٠٠ هزار سکه تقلبی در این استان کشف شده است. برای کلاهبرداران سکههای تقلبی یک تا هفت سال زندان در نظر گرفته میشود. همچنین دو برابر مالی را که کلاهبرداری کردهاند، به صورت نقدی از این افراد گرفته میشود. با این همه، تا زمانی که عتیقههای خیالی چوپانهای دروغگوی امروزی، خریدار میلیونی داشته باشد، پیامکهایشان هم به راه خواهد بود. سرکار گذاشتن مردم برای پسرک چوپان قصهها، جز خنده سود دیگری نداشت اما چوپان دروغگوی امروزی تنها با یک پیامک دروغ صدها میلیون تومان به جیب میزند. سرگرمیاش، جیب آنهایی است که عتقیقه چشمشان را کور و ثروت جیبشان را پر کرده است. هنوز خاطره گرگی که به گله چوپان دروغگوی قصهها زد از ذهن کسی نرفته است. او وقتی دروغ حمله گرگ به گلهاش را سه بار تکرار کرد با بیاعتنایی مردم روبهرو شد اما سکههای تقلبی چوپان دروغگوی امروزی، همچنان خریدار دارد. آنها هنوز هم پیامک میفرستند: «سلام علیکم. من چوپانم. بیسوادم. کلی طلا پیدا کردهام. بیا برادری کن و آنها را از من بخر... »