دزدهای بزرگ از کجا می آیند؟
تجربه دنیا نشان میدهد که در هر کشور و در هر دوره تاریخی، نوع خاصی از مفاسد احتمال بروز بیشتری دارد. سابقه مفاسد اقتصادی که در ایران نیز به سطح رسانهها کشیده شده است، نشان میدهد در هر دوره خاصی، چه کسانی، با چه مکانیزمی و با چه پیامدهایی به ثروت انبوه غیرقانونی دست یافتهاند؛ آیا کسی این را نمیداند؟
معاون قوه قضائیه درباره رابطه مفاسد و توسعه و پیشرفت اقتصادی و نیز شرایط کشور، سخنان جالبی بر زبان راندهاند.
آقای رئیسی در برنامهای تلویزیونی با اشاره با مباحث مطرح از سوی مقامات عالی نظام در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی گفته است: در فرمان هشت مادهای، یکسری کارها که حتما باید در آنها اصلاح بسترها و زمینهها برای فساد فراهم شود، آورده شده است. منافذ موجود در قوانین و مقررات که سبب سوءاستفاده مفسدان اقتصادی شده، باید اصلاح شود و اگر این منافذ اصلاح نشود، احتمال اختلاس دیگری نیز وجود دارد.
شنیدن این سخن معاون قوه قضائیه از این جهت باعث نگرانی است که به ظاهر قوای کشور هیچ اهمیتی به آن ندادهاند.
دزدهای بزرگ از کجا میآیند؟
جدا از تحقیقات علمی فراوانی که در باب زمینهها و علل بروز فساد اقتصادی مطرح شده است، توجه به تجربیات کشورهای دیگر میتواند سودمند باشد. برای نمونه، روسیه مثال مناسبی از ظهور طبقهای بسیار ثروتمند در یک بازه زمانی مشخص بر پایه الگوهای مشخص و با ویژگیهای تقریبا مشابه است. بروز زمینه قاچاق در اواخر حیات اتحاد جماهیر شوروی سابق و نیز خصوصیسازی فاسد در دوران پس از فروپاشی، نقش پررنگی در ظهور طبقه ثروتمند نامبرده داشت. در زبان انگلیسی، عبارت «الیگارشی روسیه»، به غولهای اقتصادی گفته میشود که ثروت انبوه خود را در دوره خصوصیسازی و با سرعت بسیار زیاد به دست آوردند. بیشتر آنها فعالان اقتصادی هستند که کار خود را در دوره آزادسازی اقتصاد در دوران گورباچف آغاز کردند. در آن دوران، برخی با واردات قاچاق لباس چین و رایانههای شخصی و فروش آن در بازار سیاه به ثروتهای کلان دست یافتند. پس از فروپاشی شوروی و در دوران یلتسین، ثروتمندان جدید فعالین اقتصادی بودند که کار خود را تقریبا از صفر شروع کردند و با ارتباط با مقامات فاسد برگزیده برای اداره روسیه و در دوران گذار، به اقتصاد بازار آزاد دست یافتند. این جمعیت اندک فاسد، در نگاه مردم عادی مسئول بسیاری از سختیهای هستند که پس از فروپاشی بر مردم روسیه رفت و به همین سبب مورد نفرت و بیزاری مردم هستند. بسیاری از این افراد حتی اگر خود مقامات ارشد و یا پرنفوذ حکومتی هم نبودند، در دورهای مورد حمایت نظام سیاسی فاسد کمونیستی بودند. مسأله هنگامی بدتر شد که این ثروتمندان تازه به دوران رسیده، پای خود را از اقتصاد فراتر گذاشتند و قصد دخالت در سیاست را نیز کردند و یا اینکه در پناه ثروت بیپایان خود، هر جرم و جنایتی کردند. مدتی بعد و در دوران ریاستجمهوری پوتین، مبارزه با قدرت و نفوذ این افراد که گاهی مزاحم پوتین نیز میشدند، آغاز شد و بسیاری از آنها به آسانی و بر پایه جرایم و مفاسد خود و از جمله به دلیل فرار مالیاتی به پشت میلههای زندان فرستاده شدند. این هم پایان راه نبود. مخالفان پوتین وی را متهم میکنند که در دوران وی نیز الیگارشی فاسد نزدیک به وی قدرت گرفته است. مقایسه ثروتمندان روسی با ثروتمندان غربی به معنی نادیده گرفتن مفاسد و مظالم اقتصاد غربی نیست؛ اما نگاه به لیست ثروتمندان مثلا آمریکایی، اروپایی یا اقتصادهای سالمتر آسیایی، نشان میدهد که افراد با فعالیت در شاخههای گوناگون اقتصاد و با سن و سالهای گوناگون به ثروتمندهای بزرگ تبدیل شدهاند. اما در روسیه چه خبر است؟ بیست نفر روس دارنده بیشترین ثروت به نقل از مجله فوربس در سال ۲۰۱۲ به قرار زیر هستند.
خواننده علاقهمند میتواند درباره زندگی این افراد مفصلتر تحقیق کند، اما به طور کلی میتوان آنها را عدهای با سال تولد ـ بیشتر ـ بین ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۵و فعال در بخشهای زیربنایی دانست که شمار یهودیان در آنها نامتناسب با جمعیت یهودیان روسیه است و زندگی و علایق آنها پس از ثروتمند شدن از الگوی خاصی پیروی میکند. روش ثروتمند شدن در کشورهای خاورمیانه نیز بسته به ساختار سیاسی و موقعیت بینالمللی آنها نیز برای همگان قابل توصیف است. سابقه مفاسد اقتصادی که در ایران نیز به سطح رسانهها کشیده شده است، نشان میدهد که در هر دوره خاصی، چه کسانی، با چه مکانیزمی و با چه تبعاتی به ثروت انبوده غیرقانونی دست یافتهاند؛ اما آیا آن گونه که آقای رئیسی فرموده است، این دانستن و آگاهی به هیچ روشی برای پیشگیری و رفع مفاسد اقتصادی و یا شکلگیری گونههای جدید آن انجامیده است؟