بورس چند میلیارد دلار میارزد؟
ارزشگذاری بورس تهران به رقم 100 میلیارد دلار، در زمانی که ارزش ریالی آن 100 هزار میلیارد تومان و ارزش دلار نیز 1000 تومان بود کاملا غیرکارشناسی و فاقد هرگونه مبنای علمی و اقتصادی بوده است.
این روزها با اوج گرفتن شاخص بورس اوراق بهادار تهران، از رشد قیمت ارزها و البته دلار به عنوان مهمترین عامل تاثیرگذار بر بازار سهام یاد میشود. تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند که بازار سهام اثرات مثبت رشد قیمت دلار بر روی شرکتهای بزرگ و صادرکننده را پیشخور کرده است. اما آیا به واقع تاثیر دلار بر بورس تهران همواره مثبت است؟ آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که با دلار تقریبا 3 هزار تومانی ارزش دلاری بورس تهران چقدر است؟ آیا رشد قیمت دلار که رشد سودآوری صادرکنندگان بورسی را به عنوان بخش عمدهای از بنگاههای اقتصادی حاضر در بازار سهام در پی داشته است، موجب رشد ارزش دلاری بورس تهران شده یا کاهش؟ زمانی که دلار قیمتهایی در سطح هزار تومان را تجربه میکرد و بورس تهران ارزشی برابر با 100 هزار میلیارد تومان، میگفتند بازار سرمایه ما 100 میلیارد دلار ارزش دارد، اما اینک با دلار حدودا 3 هزار تومانی، بورس تهران چقدر میارزد؟ واکاوی ارزش دلاری بورس تهران سوژهای است که خبرنگار دنیای اقتصاد سعی کرده در گفتوگو با کارشناسان خبره بازار پاسخ آن را دریافت کند. کریمائی مدیر برنامهریزی و توسعه شرکت گسترش نفت و گاز پارسیان در برابر این سوال که در هنگام ارزش 100 هزار میلیارد تومانی بورس تهران، دلار سطوح 1000 تومان یا حتی بالای 1000 تومانی را تجربه میکرد و این امر سبب شد تا برخی ارزش این بازار را 100 میلیارد دلار عنوان کنند، حال با توجه به نوسانهای اخیر ارزها در حال حاضر ارزش دلاری بورس تهران چقدر است؟ گفت: برای پاسخ به این سوال ذکر چند نکته ضروری است. اولا اینکه بنا به همان دلایلی که در ادامه به آن اشاره خواهد شد اظهارنظر در خصوص ارزشگذاری بورس تهران به رقم 100 میلیارد دلار، در زمانی که ارزش ریالی آن 100 هزار میلیارد تومان و ارزش دلار نیز 1000 تومان بود کاملا غیرکارشناسی و فاقد هرگونه مبنای علمی و اقتصادی بوده است. به گفته وی، با چنین استدلالی ارزش دلاری بورس تهران با دلار 30000 ریالی، در حال حاضر 44 میلیارد دلار است که بدون شک چنین نیست. وی معتقد است: از آنجایی که ارزش بورس تهران بر اساس شاخص ارزش بازار مجموعه شرکتهای بورس برآورد میشود و این شاخص نیز به طور مستقیم با قیمت سهام شرکتها در ارتباط است، لذا فاکتورهای تاثیرگذار در قیمت سهام شرکتها و ماهیت ارزی و ریالی آنها میتواند در ارزش دلاری بورس تهران تاثیرگذار باشد. مدیر برنامهریزی و توسعه شرکت گسترش نفت و گاز پارسیان با اشاره به تاثیر ارزش جایگزینی و شاخص سودآوری شرکتها به عنوان دو فاکتور اساسی در تعیین قیمت سهام، گفت: مطالعه سهم هر کدام از این دو شاخص در شرایط فعلی حاکم بر بازار سرمایه ایران برای دستیابی به ارزش دلاری بازار بورس تهران ضروری است. وی در خصوص فاکتور ارزش جایگزینی اظهار کرد: میدانیم که برخی شرکتها Asset Base (نظیر پالایشگاهها، پتروشیمیها، خودروسازیها، معدنیها) و برخی دیگر Knowledg Base (نظیر شرکتهای انفورماتیک، خدماتی، بانکی و پیمانکاری) هستند، طبیعی است که با افزایش نرخ دلار ارزش شرکتهای Asset Base افزایش مییابد. این کارشناس بازار سرمایه همچنین با تاکید بر مشخص شدن برآورد سهم هریک از این نوع شرکتها، اضافه کرد: در حوزه شرکتهای Asset Base، سهم ارزی و ریالی داراییهای این شرکتها متفاوت است. به عنوان مثال شرکتهای پالایشگاهی و پتروشیمیایی از سهم ارزی بیشتری در داراییهای خود نسبت به شرکتهای سیمانی برخوردارند. وی افزود: به نظر من به خصوص در شرایط فعلی بازار ارز، رشد بیسابقه شاخص بورس تهران تا حدود زیادی ناشی از رشد ارزش داراییهای شرکتهای با بنیانهای ارزی است. به هر ترتیب در حال حاضر به طور دقیق امکان برآورد ارزش دلاری بورس تهران بدون مطالعاتی که ذکر کردم وجود ندارد. وی ضمن اعتقاد به افزایش ارزش واقعی دلاری بورس تهران، برای روشنتر کردن این مساله با ذکر یک مثال این سوال را مطرح کرد که با رشد نرخ تسعیر دلار ارزش واقعی پالایشگاه تبریز (به عنوان یک شرکت بورسی) افزایش یافته یا کم شده است؟ مدیر برنامهریزی و توسعه شرکت گسترش نفت و گاز پارسیان در توضیح بیشتر تاثیر نوسانات نرخ ارز بر ارزش بورس و شرکتهای بورسی، ابراز کرد: اساسا نوسانات نرخ ارز تاثیر نامناسبی بر ساختار اقتصادی کشور و اجزای مختلف آن خواهد داشت. خیلی مهم نیست که نرخ ارز چه باشد، به هرحال نرخ ارز هم تا حدود زیادی متاثر از مکانیزم عرضه و تقاضا و سطح عمومی قیمتها در اقتصاد است و هرچه واقعیتر باشد، منافع بلندمدت اقتصادی را بیشتر تامین خواهد کرد. وی نکته قابل اهمیت را برخورداری نرخ ارز از یک ثبات نسبی در یک دوره معین عنوان کرد. ارزش جایگزینی را دریابید کریمائی در برابر این سوال که در حالی که افزایش شدید نرخ دلار هزینه راهاندازی واحدهای تولیدی را بالا برده است؛ پس چرا در شرایط کنونی متغیر مهمی همچون ارزش جایگزینی شرکتها شفافسازی نمیشود تا بتوان برآورد دقیقتری از ارزش شرکتهای بورسی یا ارزش بازار سرمایه داشت؟ اظهار کرد: به نظر من همیشه در بازار سرمایه کشور به این نکته بسیار مهم کم توجهی شده است. البته شفافسازی در خصوص اصلاح ارزش جایگزینی شرکتها، هزینههای زیادی را به شرکتها تحمیل میکند و شرکتها به همین دلیل تمایلی برای این کار نشان نمیدهند. از این رو، لازم است تا تدابیر مناسبی از سوی مسوولان در این خصوص اندیشیده شده تا امکان بهروزرسانی ارزش شرکتها با کمترین هزینه میسر شود. این کارشناس در مورد ارزش فرابورس و تاثیر پذیرش شرکتهای جدید در این بازار هم عنوان کرد: بدون شک توسعه بازارهای جدیدی نظیر فرابورس برای حضور هرچه بیشتر شرکتها در بازار سرمایه، در رشد این بازار و ارزش آن کاملا تاثیرگذار است، ولی دو نکته اساسی باید مورد توجه قرار گیرد. وی یکی از این نکات را ایجاد جاذبههای جدید برای شرکتها به جهت ورود به بازارهای سرمایه و دومی را بسترسازی مناسب و تنظیم مقررات کارآمد در بازارهای اولیه ای نظیر فرابورس عنوان کرد. او به طور کلی به جز چند مورد، عملکرد فرابورس را در رشد بازار سرمایه کشور غیرقابل انکار توصیف کرد. کریمائی در مورد میزان سهم بورس از تولید ناخالص ملی و اهمیت این متغیر برای اهالی اقتصاد هم اظهار داشت: مهمترین و واضحترین دلیل اهمیت بورس از دیدگاه اقتصادی، حضور سرمایهها و منابع مالی و نقدینگی در گردش اقتصاد یک کشور در یک بازار متشکل و در خدمت تولید و سرمایهگذاری است که در غیر این صورت کنترل این منابع مالی علاوه بر اینکه برای اقتصاد کشور هزینه خواهد داشت، باعث عدم تعادل در بخشهای دیگری از اقتصاد خواهد شد. سایه روشن تاثیرگذاری ارز بر بورس افزون بر این، مسلم پیمانی رییس اداره نظارت بر بازار سازمان بورس نیز در مورد ارزش دلاری فعلی بورس تهران گفت: پاسخ به این سوال به دلیل اینکه نرخ ارز برای اشخاص مختف گوناگون است، چندان واضح نیست. برای نمونه برای اشخاصی که دسترسی به نرخ مرجع دلار 1226 تومانی دارند با اشخاصی که با نرخ اتاق مبادلات ارزی معاملات خود را انجام میدهند، این ارزش متفاوت خواهد بود. وی ادامه داد: همچنین نرخ آزاد نیز به دلیل عدم شفافیت کافی و در ضمن نوسانات شدید روزانه چندان قابل اتکا برای محاسبه ارزش بازار به دلار نیست. او درخصوص تاثیر نوسانات نرخ ارز بر ارزش بورس و شرکتهای بورسی، تاثیر قیمت ارز بر ارزش سهام شرکتهای بورسی را به یک تیغ دو لبه تشبیه کرد و گفت: از یک سو افزایش قیمت ارز میتواند منجر به پیامدهای مثبتی برای شرکتها شود و از سویی دیگر ممکن است، اثرات منفی برای آنها به همراه آورد. وی درخصوص اثرات مثبت، به افزایش ارزش فروش شرکتهای صادراتی اشاره کرد که افزایش قیمت محصولات داخلی بر اساس افزایش نرخ ارز و در نتیجه بالا رفتن فروش شرکتهای داخلی، افزایش ارزش جایگزینی شرکتهایی که تاسیس شرکت مشابه آنها نیازمند وارد نمودن قطعات خارجی است، را به دنبال دارد. وی در مورد تاثیرات منفی این رخداد نیز گفت: خروج نقدینگی از بازار بورس به بازار رقیب یعنی ارز در کنار افزایش هزینههای تولید شرکتهای وابسته به مواد و قطعات وارداتی از جمله تاثیرات منفی رشد نرخ ارز است. پیمانی ادامه داد: در تحلیل مثبت یا منفی اثرات ارز بر فروش، هزینهها و سودآوری شرکتها باید به این نکته نیز توجه داشت که اثرات مثبت افزایش نرخ ارز بر برخی از شرکتها و اثرات منفی آن بر دیگر شرکتها، اثرات متقارنی نیست، به این معنی که با توجه به ساختار مالی و عملیاتی شرکتهای مختلف (از قبیل نسبت بدهی شرکت، حاشیه سود آن و ...)، این اثرات در شرکتهای مختلف متفاوت خواهد بود. وی اضافه کرد: چه بسا برای نمونه تاثیر مثبت افزایش نرخ ارز در یک شرکت بسیار بیشتر از اثر منفی آن در شرکت دیگر باشد که برای نتیجهگیری کلی در مورد اثر نرخ ارز بر کل بازار، باید برآیند تمامی این عوامل بر بازار را مورد بررسی قرار داد. وی یادآور شد: به طور تجربی میتوان دریافت که اثر تغییرات نرخ ارز در افقهای زمانی مختلف بر بازار بورس متفاوت است. برای نمونه یک شوک مثبت ارزی در همان روز اعلام شوک مورد اشاره تا حدی موجب خروج سرمایهگذاران با افق دید بسیار کوتاهمدت و در نتیجه کاهش شاخصهای بورسی شده و در افقهای دید بلندمدتتر با توجه به تحلیلهای ارائه شده درخصوص اثرات مثبت شوک مزبور بر سودآوری شرکتها، باعث اقبال بازار به برخی شرکتهای در روزهای بعد از شوک و در نتیجه بازگشت شاخصها به مسیر صعودی میشود. ارزش جایگزینی را خود بازار تحلیل کند این مقام مسوول در بازار سرمایه نیز در برابر این سوال که افزایش شدید نرخ دلار هزینه راهاندازی واحدهای تولیدی را بالا برده است؛ پس چرا در شرایط کنونی متغیر مهمی همچون ارزش جایگزینی شرکتها شفافسازی نمیشود تا بتوان برآورد دقیقتری از ارزش شرکتهای بورسی یا ارزش بازار سرمایه داشت؟ این انتقاد را کاملا صحیح دانست و ادامه داد: ولی نباید انتظار داشت این قبیل تحلیلها از سوی سازمان یا شرکت بورس انجام گیرد. وی که بدنه تحلیلگیری در بازار سرمایه ایران را فاقد رشد کافی میداند، ادامه داد: این قبیل تحلیلها نیز بر عهده شرکتهای تحلیلگیری و مشاوره است که تعداد آنها انگشتشمارند. عدم ارائه تحلیلهای قوی به بازار به تدریج موجب میشود سرمایهگذاران به افقهای دید کوتاهمدت و معاملات مبتنی بر شایعات و احساسات روی بیاورند که این خود موجب کاهش تقاضا برای تحلیل در بازار میشود. رییس اداره نظارت بر بازار با تاکید برلزوم شکسته شدن این دور باطل با ورود قوی شرکتهای جدید در این زمینه، بسترهای مقرراتی مربوطه را مهیا دانست. بر این اساس این امر همت بخش خصوصی و جامعه سرمایهگذاران حرفهای و دانشگاهی را میطلبد. وی پیشبینی پنج برابری ارزش بورس تهران در سال 95 را نیازمند اطلاعات دقیق تری در این مورد دانست و افزود: تا زمانی که مفروضات لازم این اطلاعات در دسترس نباشد، نمیتوان در مورد دستیافتنی بودن یا نبودن یک پیشبینی اظهارنظر کرد. وی در مورد ارزش فرابورس و تاثیر پذیرش شرکتهای جدید در این بازار هم انعطافپذیری فرابورس در شرایط مختلف را به عنوان یکی از مزیتهای فرابورس نسبت به بورس نام برد که در تمام دنیا نیز OTC ها همین گونهاند. پیمانی اظهار داشت: خوشبختانه مدیران فرابورس نیز در ایجاد و رشد آن، این نکته را در بدنه فرابورس جا انداختهاند؛ برای مثال اثر این امر را میتوان در تنوع بالای ابزارهای مالی مورد معامله در فرابورس و بازارهای مختلف و گوناگون آن دید. لذا معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد مانند ارزش بازار و تعداد شرکتهای پذیرش شده در فرابورس به تنهایی پاسخگو نخواهد بود. وی ادامه داد: برای مثال بسیاری از شرکتها اصلا در فرابورس پذیرش نمیشوند، ولی امکان معامله سهام آنها به صورت یک روز خاص یا دائمی فراهم است. پس نباید برای بررسی عملکرد فرابورس تنها به ارزش بازار آن اکتفا کرد. او تصریح کرد: با این حال با توجه به اینکه معیارهای پذیرش در فرابورس نسبت به بورس سادهتر است به نظر میرسد در آینده تعداد شرکتهای پذیرفته و عرضه شده در این بازار قابل توجه بوده (مانند پالایش نفت تهران، قند چهار محال، صنعت روی زنگان و ...) و شاهد رشد بالای ارزش بازار فرابورس باشیم. پیمانی پیشی گرفتن ارزش فرابورس تا سال 92 از بورس را نیازمند شرط موفقیت فرابورس در به سرانجام رساندن برنامههای جدید مانند گسترش بازار مذاکرهای، پذیرش شرکتهای زیرمجموعه نهادهای دولتی و غیردولتی، ورود اوراق بهادار با درآمد ثابت جدید مانند اوراق رهنی و... عنوان کرد. سهم بورس از GDP...؟ وی همچنین درخصوص سهم بورس از تولید ناخالص ملی، از ایجاد امکان مقایسه بین اندازه بازار سرمایه یک کشور با اندازه اقتصاد آن کشور به عنوان یکی از علل اصلی اهمیت این متغیرنام برد و برای نمونه گفت: شاید ارائه عددی مانند 1300 هزار میلیارد ریال به عنوان ارزش حدودی بورس برای یک سرمایهگذاری به خصوص خارجی چندان معنیدار نباشد. رییس اداره نظارت بر بازار ادامه داد: ولی زمانی که این ارقام نسبت به متغیر دیگری که حاکی از حجم اقتصاد یک کشور است (مثل تولید ناخالص ملی) بیان میشود، اطلاعات بیشتر و بامعنیتر را به شنونده انتقال میدهد. وی همچنین از دیگر کاربردهای این نسبت، به ارائه معیار برای اندازهگیری اهمیت بازار سرمایه در اقتصاد یک کشور اشاره کرد. به گفته وی، مقایسه این نسبت با سایر کشورها به سادگی از طریق اطلاعات ارائهشده در پایگاههای اطلاعاتی مختلف مانند بانک جهانی (World Bank) امکانپذیر است. در این پایگاه داده درصد ارزش بازار هر کشور نسبت به تولید ناخالص داخلی (و به طور تقریبی تولید ناخالص ملی) وجود دارد. وی با اشاره به متفاوت بودن این رقم در کشورهای مختلف، اضافه کرد: به طور کلی در کشورهایی که به اصطلاح مبتنی بر بازار سرمایهاند (Capital Market Based - مانند ایالات متحده آمریکا)، این رقم بالا (بعضا بیش از 100 درصد) و در کشورهای مبتنی بر بانک (Bank Based - مانند آلمان)، کمتر است. اگرچه در بین کشورهای توسعه یافته از هر دو دسته میتوان مثالهایی یافت، ولی به طور کلی بیشتر کشورهای توسعه یافته، کشورهای مبتنی بر بازار سرمایهاند. همچنین بر اساس پایگاه اطلاعاتی مورد اشاره، این نسبت برای ایران در سال 2007 در حدود 16 درصد بوده که تا سال 2009 تا بیش از 19 درصد رشد داشته است. وی مقدار دقیق این رقم را در حال حاضر مشخص ندانست، اما پیشبینی کرد که به طور تقریبی به بیش از 23 درصد رسیده باشد. به گفته وی، رشد این نسبت در دورههای گذشته قابل توجه بوده است، ولی همچنان نیازمند رشد هرچه بیشتر این نسبت هستیم.