شرکت درونگذارده چیست؟

هنگامی که شرکتی با فروش یا توزیع سهام جدید کسب و کار فعلی خود، یک شرکت مستقل جدید ایجاد میکند، به این امر درونگذاری گفته میشود
هنگامی که شرکتی با فروش یا توزیع سهام جدید کسب و کار فعلی خود، یک شرکت مستقل جدید ایجاد میکند، به این امر درونگذاری گفته میشود. درونگذاری نوعی واگذاری است. در این فرآیند، شرکت با این انتظار افزایش ارزش شرکت درونگذارده به عنوان یک نهاد مستقل در آینده، یکی از بخشهای خود را به شرکت درونگذارده تبدیل میکند. درونگذاری شرکت همچنین spinout و starburst نیز شناخته میشود.
نکات کلیدی
- درونگذاری ایجاد یک شرکت مستقل از طریق فروش یا توزیع سهام جدید برای کسبوکار فعلی یا تقسیم شرکت مادر است.
- انتظار میرود که ارزش شرکتهای دورنگذارده به عنوان نهادهای مستقل بیشتر از زمانی شود بخشی از یک کسبوکار بزرگتر هستند.
- شرکتها در هنگام درونگذاری یکی از واحدهای تجاری خود که دارای ساختار مدیریتی خاص خود است، این واحد تجاری را به شرکتی مستقل با نام تجاری متفاوت تبدیل میکنند.
آشنایی با شرکتهای درونگذارده
اگر شرکت مادر انتظار داشته باشد که با درونگذاری یکی از واحدهای تجاری خود سود زیادی کسب کند، بخشی از کسب و کار خود را به عنوان نهاد مستقل درونگذاری خواهد کرد. شرکت درونگذارده ساختار مدیریتی جداگانه و نام جدیدی خواهد داشت، اما داراییها، مالکیت معنوی و منابع انسانی آن یکسان باقی خواهند ماند. شرکت مادر در اکثر موارد به ارائه پشتیبانی مالی و فناورانه به این شرکت مستقل جدید ادامه خواهد داد.
شرکتها با توزیع 100 درصد منافع مالکیت خود در این واحد تجاری به شکل سود توزیعی سهام در بین سهامداران فعلی، یک شرکت درونگذارده ایجاد میکنند. شرکتها همچنین میتوانند به سهامداران فعلی خود تخفیفی برای مبادله سهام خود در شرکت مادر با سهام شرکت درونگذارده ارائه دهند.
برای مثال، ممکن است سرمایهگذاری 100 دلار از سهام مادر را با 110 دلار از سهام شرکت درونگذارده مبادله کند. شرکتهای درونگذارده معمولا بازده سهامداران را افزایش میدهند زیرا شرکتهایی که به تازگی مستقل شدهاند بهتر میتوانند روی محصولات یا خدمات خاص خود تمرکز کنند.
چرا درونگذاری روی میدهد
دورنگذاری ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد. ممکن است شرکتی برای تمرکز بیشتر بر منابع و مدیریت بهتر بخشهایی که ظرفیت رشد بلندمدت، این بخشها را درونگذاری کند. کسبوکارهایی که مایل به سادهسازی فعالیتهای خود هستند، اغلب کسبوکارهای فرعی و کمترمولد یا کماهمیت خود را به عنوان شرکت درونگذارده میفروشند. بهعنوانمثال، ممکن است شرکتی یکی از واحدهای تجاری بالغ خود را که رشد اندکی را تجربه میکند یا بدون رشد است، درونگذاری کند تا بتواند روی محصول یا خدماتی با چشم انداز رشد بالاتر تمرکز کند.
از طرف دیگر، اگر بخشی از کسبوکار در جهت دیگری هدایت شود و اولویتهای استراتژیک متفاوتی نسبت به شرکت مادر پیدا کند، ممکن است به عنوان شرکت مستقل درونگذاری شود تا بتواند به عنوان یک عملیات مستقل ارزشآفرینی جدیدی داشته باشد.
شرکتها همچنین زمانی که به دنبال خریداری برای یکی از واحدهای تجاری خود هستند اما موفق به فروش این واحد تجاری نمیشوند ممکن است این واحد تجاری را به شکل یک واحد مستقل از خود جدا کنند. بهعنوان مثال، ممکن است پیشنهادات خرید برای این واحد تجاری جذاب نبوده باشند و ممکن است شرکت مادر متوجه شود که میتواند با جدا سازی آن واحد، ارزش بیشتری را برای سهامداران خود فراهم کند.
مهم
عملکرد هم شرکت مادر و هم شرکت درونگذارده معمولا پس از معامله درونگذاری بهتر میشود و شرکت درونگذارده نیز اغلب عملکرد بهتری نسبت به شرکت مادر خواهد داشت.
معایب درونگذاری
درونگذاری معایب خاص خود را دارد از جمله اینکه ممکن است نوسان بیشتری در قیمت سهام این شرکتها ایجاد کند و در بازارهای ضعیف به عملکرد ضعیف و در بازارهای قوی به عملکرد بهتر از بازار این شرکتها منجر شود. درونگذاری همچنین ممکن است فشار فروش زیادی را برای سهام شرکتهای دخیل ایجاد کند. سهامداران شرکت مادر ممکن است به دلیل عدم مطابقت سهام شرکت درونگذارده با معیارهای سرمایهگذاری خود، تمایلی به نگهداری سهمهایی که از شرکت درونگذارده دریافت کردهاند، نداشته باشند. قیمت سهام این شرکتها ممکن است در کوتاهمدت به دلیل این فشار فروش کاهش یابد، حتی اگر چشم انداز بلندمدت شرکت درونگذارده مثبت باشد.
نمونههایی واقعی از درونگذاری
درونگذاری یک اتفاق رایج است. معمولاً هر سال دهها مورد در ایالات متحده روی میدهد. نمونههای اخیر درونگذاری عبارتند از جدا شدن شرکت Smith & Wesson از شرکت American Outdoor Brands در سال 2020 و جدایی PayPal از شرکت مادرش eBay.
چرا شرکتی باید تصمیم به درونگذاری یکی از واحدهای تجاری خود بگیرد؟
دلیل اصلی درونگذاری این است که شرکت مادر انتظار دارد که انجام این کار سودآور باشد. درونگذاری اغلب بازده سهامداران را افزایش میدهد، زیرا شرکتهایی که به تازگی مستقل شدهاند میتوانند عرضه محصولات یا خدمات خاصی را در اولویت قرار دهند. شرکتها ممکن است برای تمرکز منابع و مدیریت بهتر بخشی که پتانسیل رشد بلندمدت بیشتری دارد، زمانی که بخشی از شرکت در مسیر جدیدی حرکت و اولویتهای استراتژیک متفاوتی با شرکت مادر پیدا میکند یا زمانی که شرکت مادر به دنبال پیدا کردن خریداری برای یکی از بخشهای خود است اما موفق به فروش آن نمیشود، به درونگذاری روی بیاورند.
درونگذاری چگونه انجام میشود؟
شرکتها میتوانند با توزیع کل منافع مالکیت خود در آن واحد تجاری به شکل سود توزیعی سهام در میان سهامداران فعلی، در کنار ارائه تخفیف به سهامداران فعلی برای مبادله سهام فعلی خود در شرکت مادر با سهام شرکت درونگذارده، یکی از بخشهای خود را درونگذاری کنند. شرکت درونگذارده نام خاص خود و ساختار مدیریتی جداگانهای را خواهد داشت، هرچند داراییهای اصلی، مالکیت معنوی و منابع انسانی خود را به همان شکل حفظ میکند. شرکت مادر معمولاً به ارائه پشتیبانی مالی و فناورانه به این شرکت ادامه میدهد.