سه چالش اقتصادی هیلاریکلینتون
با ورود رسمی هیلاری کلینتون به عرصه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، بازی جدیدی در حوزه دیدگاههای اقتصادی او شروع میشود، اما باید منتظر ماند و دید چه کسی در خط حمله برای او بازی خواهد کرد؟
هیلاری کلینتون، پس از مدتها گمانه زنی، درنهایت، روز گذشته کاندیداتوری خود در انتخابات ریاستجمهوری 2016 آمریکا را بهطور رسمی اعلام کرد اما وی همچنان نسبت به سیاستهای اقتصادی خود سکوت اختیار کرده، درحالیکه این همان موضوعی است که وی در انتخابات گذشته ریاستجمهوری در سال 2008، بر آن تاکید میکرد. به گزارش بخش مالی سیانان، «دین بیکر»، از مدیران مرکز مطالعات اقتصادی- سیاسی آمریکا میگوید: کلینتون تا این لحظه مانند یک «چک سفید امضا»ست و به او فشار آوردهاند تا پست سیاسی بگیرد. برخی از کارشناسان معتقدند: اقتصاد آمریکا از سال 2008 میلادی، مسیری طولانی را پیموده و بحران مالی را پشت سر گذاشته است. در آن دوران، نرخ بیکاری رو به افزایش رفت و به 10 درصد رسید ضمن اینکه بازار مسکن نیز در آمریکا درحال نابودی بود و شکاف میان «مین استریت»(Main Street) یا نماد منافع صاحبان موسسات و بنگاههای کوچک، و والاستریت (Wall Street) یا نماد علایق و منافع سرمایهدارهای بزرگ، شروع به افزایش کردهبود. اما درحال حاضر، نرخ بیکاری در آمریکا به زیر 5.5 درصد رسیده و از چشمانداز مورد نظر نیز فاصله چندانی ندارد. سال گذشته، بهترین سال از نظر رشد اشتغالزایی در آمریکا پس از سال 1999 میلادی تاکنون بود. با این حال، برخی مشکلات بزرگ همچنان باقی است. مثلا، برابری شغلی همچنان رو به وخامت است. اما رویکرد هیلاری کلینتون به مساله نابرابری شغلی و همینطور روابط وی با جریان اقتصادی والاستریت، یکی از نکات کلیدی او برای موفقیت در کمپین انتخاباتیاش خواهد بود. کلینتون چگونه بر نابرابری فایق خواهد آمد؟ در دوره پیش، یعنی انتخابات 2008، کلینتون، از نحوه اداره اقتصاد آمریکا توسط جورج دبلیو.بوش، رئیسجمهور اسبق آمریکا انتقاد میکرد. او از افزایش نابرابری شغلی، ازدست دادن شغل و عدم افزایش دستمزدها انتقاد میکرد. کلینتون درسال 2008 میلادی اعلام کرد: جورج بوش تا امشب فرصت داشت تا به مسالهای اعتراف کند که مردم آمریکا سالهاست به آن پیبرده اند و آن این است که اقتصاد برای خانوادههای طبقه متوسط کارایی ندارد. حال، آن مشکلات همچنان تغییری نکرده ضمن اینکه بیشتر آنها در دولت اوباما بدون دستنخورده مانده، اما بعید است که کلینتون بخواهد توپ را به زمین رییس سابق خود بیاندازد. هماکنون، نابرابری در آمریکا بیداد میکند و رشد دستمزدها، همچنان بهعنوان نقطه دردناک اقتصاد باقیماندهاست. بنابر اعلام اداره کار آمریکا، در سال 2008 میلادی، حقوق هفتگی در این کشور 796 دلار بود که این رقم دقیقا مشابه دستمزدها تا پایان سال 2014 میلادی بود. کارشناسان میگویند: کلینتون بدون اینکه از دستاوردهای اقتصادی اوباما فاصله بگیرد، باید پیام نابرابری شغلی را بخوبی دریافت و ارزیابی کند. «گری بارتلس» اقتصاددان موسسه «بروکینگز» میگوید: از سال 2008 میلادی تاکنون، دنیا تغییرات بسیاری کرده و خشم و ناشکیبایی از اقتصاد و نابرابری شغلی در کشور افزایش یافتهاست. او باید مراقب کلماتی که به کار میبرد و شعارهایی که میدهد، باشد. ارتباط با والاستریت در گذشته و در زمانی که بیلکلینتون بر مسند ریاستجمهوری بود، بازار بورس اوراق بهادار به شدت رونق یافت. هیلاری کلینتون مایل است تا والاستریت سال 2008 را دوباره در خاطرهها زنده کند. رونق تکنولوژی، قرارداد تجارت آزاد و بازار بورس اوراق بهادار، همه و همه نشانههای بارز اقتصاد تحت رهبری بیلکلینتون بود. وی از رابطه خوبش با والاستریت تاکید میکرد و این همان چیزی بود که هیلاری کلینتون نیز در مبارزات انتخاباتی 2008 میلادی از آن بهره جست. امروز، هنوز انتظار میرود که والاستریت، میلیونها دلار به کمپین هیلاری کلینتون کمک کند، اما کارشناسان میگویند: او باید کاملا مراقب این کمکهای مالی باشد. بحران مالی از بانکهایی از فعالیت انتخاباتی هیلاری در انتخابات سال 2008، حمایت مالی کردند، تصویر انتقادآمیزی ایجاد کرد. اخیرا، «الیزابت وارن» سناتور دموکرات به شدت خواستار اصلاحات جدی در بانکهای بزرگ شده که این اقدام وی قطعا به هیلاری کلینتون و سایرین فشار وارد میکند تا همین موضع را نسبت به بانکها اتخاذ کنند. آیا کلینتون میتواند خود را به جریان اصلی اقتصادی (Main Street) وصل کند؟ در انتخابات پیشین، کلینتون در گفتگو با روزنامه یواسایتودی، جورجبوش را مورد تمسخر قرارداده و گفت: طبقه پولدار، از اقتصاد جورجبوش حسابی سود بردند. هیلاری کلینتون، بهعنوان سناتور نیویورک و بانوی اول اسبق آمریکا، از اشتغال طبقه متوسط، افزایش دستمزد حداقلی و فشار برای اصلاح نظام سلامت، دفاع کرد. چندسال بعد، روابط کلینتون با طبقه پولدار علنیتر شده و شاید به دردسری برای سیاستهای اقتصادی وی درطول مبارزات انتخاباتیاش تبدیل شود.به گزارش اقتصادی نیوز،درحال حاضر، تقریبا نیمی از مردم آمریکا، با مشکلات اقتصادی مواجه هستند و چالش نابرابری شغلی و درآمدی بسیار بزرگتر از آنچه که در هشت سال پیش بود، تشدید شده و این دقیقا همان موضوعیاست که «توماس پیکتی» نویسنده فرانسوی کتاب «سرمایه در قرن 21» در این کتاب 700 صفحهای به آن اشاره کرد. این کتاب توانست عنوان پرفروشترین کتاب سال گذشته را از آن خود کند.