روایت بهمنی از بحران نرخ سود
محمود بهمنی رئیس کل سابق بانک مرکزی روایتهای خواندنی از تحریم بانک مرکزی، پیشدستی بر تحریم با تبدیل داراییهای خارجی به طلا و انتقاداتی که به مسکن مهر شد و میشود دارد، گفتوگویی که البته در صورت انتشار کامل خواندنیهای بسیاری داشت.
هنوز یک ماه از تغییر رئیس کل بانک مرکزی نگذشته بود که رایزنیهای برای انجام یک مصاحبه و بحث جدی درباره آنچه در دوران پر فراز و نشیب و 5 ساله مدیریت وی بر بانک مرکزی گذشت، آغاز شد تا اینکه هفته پیش این امکان فراهم آمد تا یک ساعت و نیم رودر رو با رئیس کل سابق به گفتوگو بنشینیم. اقدامات بانک مرکزی در دوران تحریم، جزئیات جالب درباره ماجرای جنجالی برداشت 3 هزار میلیارد تومانی بانک مرکزی از حساب بانکها، عدم تایید صلاحیت برخی مدیران عامل بانکها به ویژه محمود رضا خاوری و همچنین چالشهایی که با بهمنی درباره روش تامین مالی مسکن مهر توسط بانک مرکزی داشتیم..... چشم انداز انتشار گفت و گویی خواندنی را ترسیم میکرد. از در که بیرون آمدیم، با خود گفتیم عجب مصاحبهای شد و سرخوش فایل صوتی 90 دقیقهای را با انرژی بسیار پیاده و تنظیم کردیم. غافل از اینکه محمود بهمنی بعد از اینکه متن مصاحبه به دستش میرسد، از انتشار بسیاری از بخشها که اتفاقاً جزو خواندنیهای مصاحبه بود صرفنظر کرده و متنی با وایرایش جدید، که از لحاظ ساختار و محتوا با متن اصلی تفاوت زیادی دارد، به طوری که ابتدا نسبت به انتشار متن دچار تردید شدیم، اما در نهایت تصمیم بر آن شد به وقتی که رئیس کل سابق در اختیار ما قرار داد احترام گذاشته و آنچه مد نظر ایشان است را منتشر کنیم. متن ارسالی گفت و گوی محمود بهمنی بدین شرح است: جناب آقای دکتر بهمنی، در شروع گفتوگو بهتر است از نحوه ورود شما به دولت نهم سؤال کنیم. چند ماه از حضور شما در بانک مرکزی به عنوان دبیر کل میگذشت که با استعفای آقای دکتر مظاهری شما جایگزین او شدید؟ گفته شده شما پیشنهاد آقای دکتر مظاهری به رئیس جمهوری بودید، ماجرا از چه قرار بود؟ باید عرض کنم من با داشتن 37 سال خدمت در بانک ملی با دعوت جناب آقای دکتر مظاهری، با سمت دبیرکلی به بانک مرکزی آمدم، و حدود مدت 2 سال تصدی دبیرکلی را به عهده داشتم، باید بگویم من قبل از ورود به بانک مرکزی حدود 30 سال در مؤسسه عالی بانکداری تدریس میکردم و با اکثر همکاران بانک مرکزی دوستی و آشنایی داشتم لذا من را صمیمانه پذیرفتند و با من همکاری بسیار صمیمانه داشتند. در این مدت 2 سال دبیرکلی به علت ارتباطات شغلی با ریاست محترم جمهوری با کار من آشنا شدند و از آنجایی که جناب مظاهری به من لطف داشتند، پس از استعفای خود مرا معرفی کردند. قابل توجه است که جناب مظاهری زحمات زیادی کشیدند و در ساماندهی چکهای بانکی و کنترل نقدینگی و... نقش بهسزایی ایفا نمودند. زمانی که من مسئولیت بانک مرکزی را به عهده گرفتم میانگین مطالبات معوق بانکها حدود 30 درصد بود که با همکاری همه کارکنان و با تشکیل سامانه کنترل، ثبت و ضبط مطالبات توانستیم نسبت مطالبات معوق به تسهیلات اعطایی را به 15.1 درصد برسانیم. در این راستا سامانه الکترونیکی را تدوین کردیم که اگر مطالبات از سررسید میگذشت اتوماتیک پس از دو ماه به حساب مطالبات سررسید گذشته و پس از 6 ماه به حساب مطالبات معوق و پس از یکسال به حساب مطالبات مشکوک الوصول منتقل میشد. لذا مطالبات غیر جاری کاملاً شفاف و واقعی شد. قابل ذکر است که ما با کمک همکاران توانستیم حدود 50 سامانه را راهاندازی نماییم، منجمله سامانه چکهای برگشتی، مرکز مبادلات ارزی و پرتال ارزی که مصرف ارز کاملاً کنترل شد و توانستیم ورود و خروج کالا را که ارزبری و ارزآوری داشت دقیقاً کنترل کنیم. یکی از دلایل موفقیت ما همکاری صمیمانه اعضای هیئت عامل بود که همگی به طور میانگین روزانه بین 12 تا 15 ساعت کار میکردند. ما اصلاً با سیاسی شدن کارها موافق نبودیم و سعی میکردیم کار علمی و حرفهای خود را انجام دهیم. من قبلاً در بانک ملی هیأت مدیره بودم و پیش از آن تمام مراحل و مشاغل بانک را طی کرده بودم که به دبیرکلی بانک مرکزی منصوب شدم. شاید مهمترین دوره مسئولیت رئیس کلی شما، دوران تحریم بود، دورهای بسیار حساس و متلاطم، با اوج گرفتن تحریمها به شما چه گذشت؟ ما با تجربهای که داشتیم میدانستیم باید با تحریمها مقابله کنیم در زمان ما برای اولینبار در ایران و شاید کمتر از تعداد انگشتان یک دست در دنیا بانکهای مرکزی و تمام بانکهای کشور اعم از دولتی و خصوص تحریم شدند، به قول خودشان تحریمهای فلجکننده را برنامهریزی کرده بودند و نقل و انتقال پول را تحریم کردند و سوئیفت را بستند و ورود طلا و فلزات قیمتی و... را ممنوع کردند و مرتباً صحبت از گزینه نظامی روی میز میکردند. اما ما میدانستیم ایران از نظر ذخایر گازی دومین کشور و از لحاظ ذخایر نفت و گاز در دنیا اول است. لذا ما با لطف الهی قبل از تحریم توانستیم صدها تن طلا و متجاوز از صد میلیارد دلار و با حفظ ذخایر صندوق توسعه ملی ایجاد نمائیم و حتی پیشبینی میکردیم چگونه باید تحریمهای طولانیتری را از نظر اقتصادی پشتسر بگذاریم. دقیقاً چند صد تن طلا وارد کردید؟ بهمنی: اجازه بدهید میزان دقیق آن را نگویم اینها تمام در زمان تحریم و قبل از آن وارد شد و فکر میکردیم باید سالها در مقابل فشارهای اقتصادی مقاومت نماییم. در اصل اساس اقتصاد مقاومتی از همان زمان که مقام معظم رهبری فرمودند در بانک مرکزی شکل گرفت. یعنی پیشبینی میکردید که کشور تحریم شود؟ این وظیفه ما بود که تمام سناریوها را پیشبینی کنیم. اما هیچکس تحریم بانک مرکزی را پیشبینی نمیکرد. من هم میگفتم بانک مرکزی تحریم نمیشود و نباید تحریم شود اما این کار خلاف عرف قوانین بینالمللی صورت گرفت زیرا که بانک مرکزی در کشور ما مستقل است و هیچ ارتباطی با دولت ندارد و همیشه کار خودش را با اقتدار انجام داده است. قیمت طلایی که وارد کردید چقدر بود؟ قیمت میانگین طلای وارداتی در آن دوران حدود 654 دلار هر انس بود که به بالای 1700 دلار در انس افزایش یافت که ذخایر ما ارزش حدود 3 برابری پیدا کرد و هماکنون که قیمت اونس طلا که حدود 1200 دلار رسیده باز ما 200 درصد سود بردیم و نیاز حدود 15 سال طلای کشور را پوشش دادیم. با این کار پول خود را از بلوکه شدن در خارج نجات دادیم، ثانیاً طلا بهترین گزینه برای حفظ ارزش پول ملی بود و از طرفی به پول ما در آنجا بیش از 2 تا 3 درصد سود تعلق نمیگرفت و از طرف دیگر فرآیند تبدیل طلا به ارز برای کشورها بسیار ساده است. حتی در شرایط تحریم؟ بله.مگر در دنیای امروز با 187 کشور در جهان میتوان کشوری را تحریم مطلق نمود؟ در زمان تحریم به ارز به شکل فیزیکی و نقد هم نیاز داشتیم؟ بله. ما برای مسافرت هموطنانمان (با توجه به تحریم) نیاز آنها را در داخل تأمین میکردیم و همچنین ارز زوار عتبات عالیات و حجاج محترم را نقداً در ایران به آنها میدادیم. و این ارقام قابل توجه بود. لذا اگر شما نتوانید نیازهای آنها را تأمین کنید به بازار آزاد رجوع میکنند و خود باعث افزایش قیمت ارز خواهد شد و یکی از راههای حفظ قیمت ارز تأمین نیازهای آنها میباشد. که ابتدا ما به هر مسافر 2000 دلار میدادیم که با شدت تحریمها و محدودیت فروش نفت آنرا به 200 دلار کاهش دادیم. شما خزانه را با چند دلار تحویل دولت بعدی دادید و میزان صندوق توسعه چقدر بود؟ ما با بالای صد میلیارد دلار تحویل دادیم که خوشبختانه اکنون شرایطمان بهتر است و آن زمان صندوق توسعه حدود 34 میلیارد دلار موجودی داشت. علت افزایش قیمت ارز در اواخر سال 90 چه بود؟ صادرات نفت ما از حدود 2.350.000 بشکه در روز یک مرتبه به حدود 700.000 بشکه روز رسید و در اواخر سال 90 حسابهای ما را بلوکه کردند، طبیعی بود که به علت کاهش درآمد ارزی و بلوکه شدن وجوه ما قیمت ارز افزایش یابد. در آن زمان قیمت سکه به 1.800.000 تومان رسید که ما با توجه به ذخایر طلایمان حدود 9.600.000 قطعه سکه پیش فروش کردیم و قیمت سکه به کمتر از 1.250.000 تومان رسید و از آنجاییکه ما با قیمت 1.250.000 تومان سکه پیشفروش کرده بودیم و اکثر قریب به اتفاق آمدند و پول خود را پس گرفتند که هم نقدینگی تا حدودی مهار شد و هم طلاها در خزانه ماند. یعنی معتقدید ورود بانک مرکزی به بازار و فروش سکه ضروری بود ؟ حتماً زیرا هم نقدینگی را جمع کردیم و هم باعث کاهش شدید قیمت شدیم و نهایتاً بدون درخواست سکه پولشان را پس دادیم. خیلیها معتقد بودند کار بانک مرکزی پیشفروش سکه نیست و نباید این کار را انجام میداد. اصلاً متولی ارز و طلا در کشور و همچنین حفظ ارزش پول و ایجاد موازنه پرداختها از وظایف بانک مرکزی است. ما با این کار جلوی افزایش نقدینگی را گرفتیم و در یک مقطع نقدینگی از دست سفتهبازان خارج شد و با وصول مطالبات بانک مرکزی از بانکها و کاهش شدید مطالبات معوق نقدینگی به 30.8 و تورم در پایان سال 1391 به 30.5 درصد کاهش یافت. علت افزایش نقدینگی در آن مقطع چه بود؟ باید عرض کنم وقتی صادرات نفت از 2.350.000 بشکه نفت در روز به 700.000 بشکه کاهش یافت. درآمد ارزی کشور تقلیل و عرضه ارز محدود و قیمت آن بالا رفت و ما مجبور شدیم از 1.226 تومان قیمت دلار را به 2.477 تومان برسانیم. که این موجب شد نقدینه خواهی جامعه و تولید بالا برود که اگر نقدینگی تزریق نمیکردیم واحدهای تولیدی با افزایش قیمت ارز 50 درصد نیاز خود را میتوانستند تأمین کنند. لذا عرضه کالا کاهش و نیروی کار باید تعدیل میشد و اشتغال صدمه میدید. لذا ما تورم معقول را به رکود مطلق ترجیح دادیم. در غیر این صورت ما با رکود شدید مواجه میشدیم و من اکنون هم این اعتقاد را دارم که تورم معقول از رکود مطلق خیلی بهتر است. ما سعی داشتیم تورم را به زیر 5 درصد برسانیم، به طوری که تا قبل از اجرای هدفمندی یارانهها تورم ما به 8.9 درصد تقلیل یافته بود. طبیعی بود که اجرای هدفمندی و افزایش قیمتها و همچنین کاهش درآمد ارزی و کاهش صادرات نفت قیمتها و تورم بالا برود. ولی ما در حد توان قیمتها و تورم را مهار کردیم در غیر این صورت وضع به نحو دیگری بود. فکر نمیکنید با همه تلاشها پول ملی تضعیف شد؟ وقتی بانک مرکزی تحریم میشود و بانکها تحریم میشوند نقل و انتقال پول ممنوع میشود، سوئیفت بسته میشود صادرات نفت به یک سوم کاهش میابد، درآمد ارزی کم میشود و... میخواهید پول ملی تقویت شود؟ ما اگر تمهیدات لازم را پیشبینی نمیکردیم قطعاً شرایط به گونه دیگری بود. فکر میکردید قیمت ارز بالا رود؟ برای کنترل آن چه چارهای اندیشیدند؟ زمانی که تحریمها شروع و نقل و انتقال ارز محدود شد و بانکها تحریم شدند و سوئیفت بسته شد. ما بلافاصله برای پیشگیری از افزایش بیرویه قیمتها مرکز مبادلات را ایجاد کردیم تا از این طریق مصرف واقعی ارز را کنترل کنیم و از طرفی دیگر با ایجاد سامانه پرتال ارزی ورود و خروج ارز را کاملاً در کنترل گرفتیم. ما برای واردات، ارز را در اختیار بانکها قرار میدادیم که به افراد حائز شرایط تخصیص دهند. با ایجاد سامانه پرتال ارزی باید بانک گشایش کننده و گمرک و وزارت بازرگانی و بانک مرکزی همگی میزان واردات و ارز تخصیصی را کنترل نمایند و اگر ارزی خارج شده باید معادل آن کالا وارد شود و... ما جلوی این انحرافات را برای همیشه بستیم و سامانه صرافیها را ایجاد کردیم که کلیه دریافتها و پرداختهای خود را در سامانه وارد نمایند و حتی خرید و فروش ارز در صرافیها به کنترل درآمد. آیا اولویتهای دهگانه ارزی هم در این راستا بود؟ وزارت صنعت و معدن و تجارت اولویتهای 10 گانه را طراحی کرد که ما براساس اعلام وزارت مزبور با توجه به اولویتهای اعلامی ارز تخصیص میدادیم. آیا شما چشمانداز جهانی افزایش طلا را پیشبینی میکردید یا برای مقابله با تحریم این میزان طلا را خریداری کردید؟ با توجه به تجربیات و چندین سفر اجلاس جهانی و صندوق بینالمللی پول ما اول برای جلوگیری از بلوکه شدن پولهایمان و دیگر اینکه افزایش قیمت جهانی طلا به وضوح قابل درک بود. لذا اقدام به این حرکت کردیم. وقتی 200 تن طلا در جهان جابهجا میشود قیمتها فوری تغییر میکند شما چگونه بدون تغییر قیمت صدها تن طلا وارد کردید؟ ما این کار را کاملاً به صورت سری انجام دادیم حتما اگر موضوع افشا میشد هم قیمتها بالا میرفت و هم جلوی ورودش گرفته میشد. آیا فکر میکردید بانک مرکزی تحریم شود؟ معاون ارزی بانک مرکزی گفته بود گفته بود بانک مرکزی تحریم نخواهد شد؟ ما میدانستیم آنها به قوانین بینالمللی پایبند نیستند اگرچه میگفتم تحریم بانک مرکزی بعید است اما در عمل پیشبینی لازم را کاملاً مدنظر داشتیم. شش ماه قبل از تحریم تمام اقدامات لازم را به صورت محرمانه انجام دادیم لذا توانستیم در حد توان با تحریمها مقابله کنیم. انتصاب خانم کیانی راد انتقاداتی را متوجه شما کرد و میگفتند ایشان در سطح معاونت ارزی نیست. خانم کیانیراد حدود 24 سال در امور بینالملل کار کرده بود و از کسانی بود که کارش را بسیار خوب میدانست و به زبان انگلیس کاملاً مسلط بود و فوق لیسانس در رشته کارش بود و اصلحترین گزینه در زمان خودشان بودند و ایشان دنیایی از تجربه و تخصص را همانند خیلیها با خود به بازنشستگی زودرس بردند. ولی با رسانهها اصلاً ارتباط خوبی نداشت؟ باید توجه کنیم مسائل ارزی بانک مرکزی علیالخصوص عملیات آن در دوران تحریم کاملاً محرمانه بود و برای کنترل بیشتر غالباً بنده پاسخگو بودم. مثلاً وقتی افزایش قیمت ارز از 1226 تومان به 2477 تومان اعلام شد موضوع کاملاً سری بود و در بعدازظهر پنجشنبه که بانکها تعطیل بودند در خارج از ساعت اداری اعلام شد که فرصت هیچگونه سواستفادهای نباشد. به نظر شما این متغیر بودن و پیچیدگیها و صدور بخشنامههای متعدد مثلاً ظرف یکسال 43 بخشنامه که بعضی بخشنامهها، بخشنامههای قبلی را نقص میکرد درست بود؟ سؤال خوبی است. همانطوری که میدانید در شرایط تحریم و تغییرات پیدرپی باید متناسب با شرایط تغییرات و بخشنامهها صادر شود لذا این امر علاوه براینکه عمل بسیار مثبت است پویایی و توجه سازمان را نشان میدهد، مثلاً وقتی قیمت ارز دو برابر میشود و یا کشوری حساب ما را میبندد باید بلافاصله بخشنامه ذیربط متناسب با آن تغییر کند. یا کالایی هنوز ترخیص نشده و قیمت ارز دو برابر شده حتماً باید بخشنامه جدید با توجه به شرایط صادر شود. آیا کالا با قیمت ارز مبادلهای وارد میشود به همان قیمت به فروش میرسد؟ نه، برای فروش کالای وارد شده باید کنترل و نظارت باشد. در غیر این صورت کالای وارد شده غالباً با نرخ آزاد به فروش میرسد که این مابهالتفاوت یک رانت است. شما برای استقلال بانک مرکزی چه کردید؟ ما از مجلس درخواست کردیم و مصوبه گرفتیم که باید مدیران بانکی و اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل حتماً سابقه 10 ساله با توجه به مدرک تحصیلی در بازار پولی و بانکی داشته باشند و حتماً باید صلاحیت آنها را بانک مرکزی تأیید کند و شورای پول و اعتبار که بالاترین قانونگذار بانکی است سیاستهای پولی را تدوین و اعلام کند و ... شما برای ساماندهی مؤسسات مالی و اعتباری و بانکی چه کردید؟ ما 1700 تعاونی اعتبار را به 14 مؤسسه اعتباری و چندین هزار صندوق قرضالحسنه و مؤسسات بدون مجوز را ساماندهی و ادغام کردیم و امیدواریم این امر همچنان تداوم یابد. چرا نرخ سود را شما به موقع بالا نبردید؟ تصمیمگیری در این خصوص با شورای پول و اعتبار است که نهایتاً پس از 2 سال و 3 بار طرح در جلسه شورا تصمیم لازم اتخاذ شد. در زمان شما نرخ سود تسهیلات عقود مبادلهای 14،15 و 16 درصد بود، چرا حالا به 27 و 28 درصد رسیده است؟ من معتقدم که وقتی تورم 30.5 درصدی در پایان سال 1391 به تورم اعلامی 15 درصدی میرسد قطعاً نرخ سود باید کاهش یابد و اعتقاد دارم تولید پاسخگوی نرخ 27 و 28 و... نیست. دولت باید مابهالتفاوت نرخهای حمایتی را به بانکها بپردازد تا بانکها بتوانند با نرخ کمتر تسهیلات را بپردازند. و یکی از دلایل کاهش شاخص بورس نرخهای سود بالای بانکی است که مالیات و ریسک نداشته و بازدهی آن از سود سهام بیشتر است. من اعتقاد دارم برای اثبات بیشتر و ماندگاری سپردهها زمانهای یکساله، دو ساله، سه ساله و پنجساله بایستی باشد که سپردهگذاران هر لحظه نتوانند پول خود را به بازارهای دیگر منتقل کنند و... آقای دکتر از مسائلی که در 2 سال گذشته بارها مورد انتقاد قرار گرفته طرح مسکن مهر بوده است. شما فارغ از اثر پولی آن چه توضیحی دارید؟ ببینید من نمیخواهم از مسکن مهر دفاع کنم اما یک روز در سمیناری در یکی از دانشگاهها از من سؤال شد چرا به مسکن مهر پول دادید که سوخت شود و برنگردد؟ من پاسخ دادم تنها تسهیلاتی که اصلاً سوخت نخواهد داشت مسکن مهر است چرا که وثیقه آن همان منزل است و تا قسط آن را و حتی جریمههای تأخیر احتمالی را ندهند وثیقه آزاد نخواهد شد ضمناً چند میلیون نفر با پرداخت 6 یا 7 میلیون تومان یا کمی بیشتر صاحبخانه شدند که اکنون مسکن آنها بعضاً تا 80 میلیون تومان یا بیشتر ارزش دارد و دیگر اینکه سهم بخش مسکن مصوبه شورای پول و اعتبار 25 درصد در سال از کل تسهیلات میباشد حالا ببینیم در 5 سال چه میزان تسهیلات پرداخت شده است؟ و با رونق چند صد حرفه چگونه اشتغال ایجاد شده و از رکود جلوگیری شده است. من با قاطعیت میگویم تنها مطالباتی که سوخت نمیشود تسهیلات مسکن مهر است، زیرا تمام خانههای آنها در گرو بانک است و چنانچه بدهی خود و حتی در صورت داشتن جریمه آن را تسویه نکنند، مسکن به نامشان نخواهد شد، پس چگونه سوخت میشود. لذا این صحبتها صحت ندارد. آقای بهمنی در مدت مصاحبه ما انتقادهایی که نسبت به عملکردتان مطرح بود را بیان کردیم و شما صبورانه پاسخ دادید. حالا اگر خودتان بخواهید قضاوت کنید، فکر میکنید بهتر بود چه کاری انجام میدادید و چه کاری را انجام نمیدادید، چه انتقادی به عملکرد خودتان دارید؟ باور کنید روز آخر که تودیع و معارفه بود، عرض کردم خدا را شاکرم که آنچه در نظرم و توانم بود با توفیق خداوند منان و همکاری و همدلی همکاران خوبم انجام دادم و چیزی در نظرم باقی نمانده بود که اجرا نکرده باشم.