ریشههای بدگمانی بهشبکهبانکی کجاست؟
طی سال های اخیر و در پی مشکلاتی که برای شبکه بانکی پیش امده بود، انتقادات از عملکرد بانک ها خصوصا در حوزه پرداخت تسهیلات به شدت افزایش یافته است.
بانکداران در این مدت دائماً مورد شدیدترین انتقادات قرار داشتند، تا جایی که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور به عملکرد آنان نسبت داده می شد.در این میان اما فعالان شبکه بانکی خواسته یا ناخواسته کمتر درصدد پاسخگویی برآمدند. محمدرضا امیرحسنخانی، رئیس هیأت مدیره بانک ایران زمین با تشریح ریشه های بدگمانی و انتقاد به عملکرد شبکه بانکی، به برخی از انتقادات پاسخ داده و در عین حال خواستار ایجاد تعادل در سیاست های اعتباری دولت برای کمک بیشتر به بخش واقعی اقتصاد شده است. امیرحسنخانی معتقد است:« اختلاف و چالش بر سر تأمین منابع مالی از طریق بانک ها این روزها نه تنها در کشور ما بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا امری شایع و پردامنه است. بنگاه های تولیدی و خدماتی دائماً بانک ها را به عدم همکاری در پرداخت تسهیلات، بالا بودن هزینه های تأمین مالی و سنگ اندازی در مسیر دسترسی متقاضیان اعتبارات بانکی به این منابع متهم می کنند. از سوی دیگر نیز بانک ها مدیران بنگاه های متقاضی تسهیلات را افرادی می نامند که به دریافت تسهیلات ارزان قیمت، عدم پایبندی به بازگرداندن تسهیلات دریافتی در موقع تعیین شده و.... بد عادت شده اند». رئیس هیأت مدیره بانک ایران زمین تأکید دارد:« یکی از کلیدیترین فاکتورهایی که به برقراری رابطهای هم افزا و شفاف میان بخشهای واقعی و غیرواقعی اقتصاد کمک شایانی میکند، اتفاق نظر و توافق عملی در مورد کارکرد اجزای هر دو بخش است. تا زمانی که جایگاه و نقشی که بنگاههای تولیدی و خدماتی در ایجاد اشتغال، تولید ناخالص داخلی و تنظیم تراز تجاری مشخص نباشد. طبیعتاً نمیتوان انتظار داشت، شیوه تأمین مالی این بنگاهها و هزینهای که باید برای تهیه اعتبارات لازم بپردازند، مشخص باشد». به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبر آنلاین، وی افزود: « از سوی دیگر هم اگر تلقی حاکم درباره کارکرد بنگاههای اعتباری مختلف از بانکها گرفته تا بازار سرمایه و... این باشد که این واحدها ملزم و موظف به تأمین مالی بخش واقعی اقتصاد به هر شیوه و هر قیمتی هستند، دور از انتظار نیست که فعالان بخش غیرواقعی برای صیانت از منافع خود دست به استفاده از شیوههای غیرشفاف بزنند. به همین اعتبار به نظر میرسد گام نخست برای حل مشکل رابطه میان بخشهای واقعی و غیرواقعی اقتصاد، باز تعریف و توافق بر سر نقش بنگاهها و نهادهای اعتباری در اقتصاد ایران است».