x
۲۰ / اسفند / ۱۳۹۳ ۱۴:۵۴

جهان چگونه از عصر نابرابری گذر خواهد کرد؟

«نابرابری» پدیده‌یی است که چند سالی هشدارها درباره تشدید آن درجهان بالا گرفته است. به‌ گفته اغلب کارشناسان، زمان آن فرارسیده تا موضوع نابرابری در قلب کانون تجزیه و تحلیل اقتصادی قرار بگیرد، زیرا تشدید آن می‌تواند تخریب جوامع را در پی داشته باشد.

کد خبر: ۷۷۷۶۹
آرین موتور

ایان موریس، مورخ، باستان‌شناس و مدرس دانشگاه استنفورد با نگاهی به ‌‌پیشینه نابرابری می‌گوید: این پدیده جدیدی نیست و در طول تاریخ جوامع انسانی به شکل‌های مختلفی وجود داشته اما آنچه خطرناک است، تشدید آن به شکلی بی‌سابقه است. موریس در مقاله خود با رد پرسش درباره چرایی وجود نابرابری، تاکید می‌کند که درحال حاضر آنچه مهم است چگونگی گذر انسان از دوره‌یی که می‌توان آن را «عصر نابرابری» خواند. ایان موریس می‌نویسد: نوامبر سال گذشته به‌صورت تصادفی توانستم با توماس پیکتی در پکن ملاقات کنم. پیکتی مشهور‌ترین اقتصاد‌دان فرانسوی است که یک میلیون نسخه از کتاب «سرمایه در قرن ۲۱» او از سال۲۰۱۳ تا به امروز در سراسر جهان فروخته شده است. پیکتی درحالی که در سالن کنفرانس قدم می‌زد توضیح داد به‌دلیل آنکه نرخ بازگشت سرمایه در جهان بالا‌تر از نرخ رشد اقتصادی است نسبت ثروتی که در جهان در دست عده معدودی قرار دارد به احتمال قوی افزایش خواهد یافت. به عبارت دیگر ما باید منتظر یک واگرایی واقعی طبقاتی از غنی به سمت غنی‌تر باشیم. همان‌گونه که عنوان کتاب او می‌گوید: «نظام سرمایه‌داری به‌طور خودکار نابرابری غیرقابل بازگشتی را تولید می‌کند که مهم‌ترین نتیجه آن تضعیف ارزش‌های شایسته‌سالاری است که جوامع دموکراتیک براساس آن ساخته شده‌اند.» نادیده گرفتن چنین تصور تهدیدکننده‌یی و استقبال مخاطبان چینی از این تصویرسازی از عهده پیشگویان استراتژیک ساخته نیست. در قرن بیستم، دو جنگ جهانی به‌تنهایی نیروی کافی و قدرتمند برای تمرکز ثروت در دست نخبگان و ایجاد تضاد طبقاتی را فراهم کرد. در آغاز قرن ۲۱ به‌نظر می‌رسد ما دوباره در آستانه سقوط به جهانی پر از خشونت‌های جمعی و افراط‌گرایی هستیم. قضاوت درباره اشتیاق مخاطبان چینی نسبت به گفته‌های پیکتی دشوار بود چراکه نمی‌شد فهمید این اشتیاق به‌خاطر پیش‌بینی فروپاشی اقتصاد دموکراتیک غرب است یا برای پیش‌بینی‌‌ همان الگویی است که درجامعه آنها اعمال می‌شود. در هرحال چین، می‌تواند الگوی پیش‌بینی پیکتی را به‌راحتی ترسیم کند. پس از مرگ «مائو تسه تونگ» درسال۱۹۷۶ شاخص جینی نابرابری درآمد و مالیات ۳۱درصد بود. (محاسبه شاخص جینی درباره نابرابری درآمد‌ها از صفر به ‌معنی این است که همه افراد درآمد یکسانی دارند و یک نفر تمامی درآمدهای یک کشور را در دست دارد و درآمد مابقی افراد نزدیک به صفر است.) تا سال۲۰۰۹ شاخص جینی نابرابری سطح درآمد‌ها در چین پس از یک دوره سخت مبارزه از سال۲۰۰۳ از رقم ۵۱درصد به ۴۷درصد رسید. هنگامی که گروهی از ما برای خوردن نهار بیرون رفتیم بعضی از میزبان‌های چینی به نظریه پیکتی حمله کردند. «مگر دنگ شیائوپینگ برای ما جا نینداخته که ثروتمند شدن گناه است؟»، «آیا رشد نابرابری تنها راه نجات چین برای خروج از خطر فقر است؟» واقعیت این است که خود پیکتی نیز موافق بود که هیچ چیز بدی در ذات ثروت‌اندوزی وجود ندارد با این حال آنچه بر آن اصرار می‌کرد ایستادگی در برابر تجمع بیش از حد ثروت در دست عده‌یی معدود بود. مهم‌ترین مساله‌یی که ما به آن رسیدیم این پرسش بود که جهان چگونه از عصر نابرابری گذر خواهد کرد؟ ما در آن زمان از رسیدن به یک اجماع درباره این سوال ناکام ماندیم. ناکامی ما در پاسخ به این پرسش، در نادیده گرفتن تاریخ طولانی شکل‌گیری نا‌برابری بود. پیکتی برای پژوهش خود تاریخ ۲۵۰سال اخیر جهان را درنظر گرفته بود اما برای دیدن تصویر کلی‌تر باید کمی عقب‌تر رفت و از تاریخ قبل از عصر کشاورزی (یعنی ۱۵هزار قبل) را مدنظر قرار داد. وقتی زمینه تاریخی را وسیع‌تر کنیم، خواهیم دید که هر عصر نابرابری‌های خودش را در جوامع مختلف انسانی تولید کرده است. به عبارت دقیق‌تر نظام‌های مختلف اقتصادی زمانی بهترین عملکرد را در کارنامه خود ثبت کردند که توانسته‌اند از فشارهای نابرابری در زمینه‌های مختلف استفاده کنند. ایجاد فشارهای انتخابی باعث می‌شود که گروه‌های پاداش رو به‌ جلو حرکت کنند و گروه‌هایی که از موضوع دور هستند را کنار بزند. این یک حقیقت روشن است که انتقال در نظام‌ها همواره با حوادثی همراه بوده است. از این‌رو می‌توان چنین برداشتی را داشت که ما نیز در عصر انتقال سیستم‌ها هستیم. تاریخچه مختصر نابرابری می‌توان گفت تاریخ نا‌برابری به ۱۵هزارسال پیش بازمی‌گردد. پیش از ظهور عصر کشاورزی انسان شکارچی انرژی موردنیاز خود را از گیاهان وحشی و شکار حیوانات تامین می‌کرد. این نظام اقتصادی کسانی را که در دسته‌های کوچک با هم حرکت می‌کردند را پاداش می‌داد و در مقابل کسانی را که سعی می‌کردند گروه را ترک کرده و به‌صورت انفرادی زندگی کنند را از طریق گرسنگی کشیدن تا سرحد مرگ تنبیه می‌کرد. در این نظام ایجاد نا‌برابری عملا نا‌ممکن بود چراکه در گروه جست‌وجوی غذا هیچ جایی برای پادشاهان و اشراف و کسانی که به‌دنبال انباشتن ثروت بودند، وجود نداشت. در نتیجه کوچ‌نشین‌ها به‌‌ همان میزان که فقیر بودند با هم برابر نیز بودند. (اگرچه براساس برآورد آنگوس مدیسون، اقتصاددان بریتانیایی، آنچه که انسان شکارچی روزانه به دست می‌آورد چیزی حدود 1.10دلار امریکا درسال۱۹۹۰ ارزش داشت). مطالعان انسان‌شناختی از چند جامعه باقی‌مانده از آن دوران نشان می‌دهد که ضریب جینی درآمد و نابرابری ثروت در این جوامع به‌طور متوسط ۲۵درصد بوده است. (نرخی پایین‌تر از ضریب جینی در چین مائوتسه تونگ). عصر کشاورزی حدود ۹هزارو۶۰۰سال قبل از میلاد آغاز شد. نخستین نشانه‌های این ظهور در خاورمیانه بود. دو هزارسال بعد در پاکستان فعلی و چین و هزار سال بعد در پرو و مکزیک کشاورزی گسترده شد. جمعیت انسان‌ها از 6میلیون نفر در ۱۰هزار پیش از میلاد به ۲۵۰میلیون نفر در یک سال قبل از میلاد مسیح رسید. در این زمان گروه‌هایی بزرگ از انسان‌های کشاورز شکل گرفت و از تعداد کوچ‌نشین‌ها کاسته شد. اگرچه متوسط درآمد افراد در جوامع کشاورزی افزایش پیدا کرده بود (براساس محاسبات مدیسون این درآمد از 1.10دلار زمان کوچ‌نشینی به 2.20 دلار رسیده بود) با این حال ساختار پاداش برای افراد حاضر در این جوامع به نسبت قبل کمتر برابر و مساوی بود. عصر کشاورزی نیازمند تقسیم کار پیچیده‌تری نسبت به عصر شکار بود. درحالی که بازار آزاد با شروع کار خود مقدار مشخصی از امکانات در زمینه تخصص‌های مختلف را ایجاد کرده بود قوانین تحت حمایت دولت‌ها نیز در این زمینه نقش مهمی ایفا می‌کردند. برخی از افراد اشراف دست بالا را گرفته درحالی که مابقی به برده و دهقان تبدیل شدند. در نتیجه نابرابری اقتصادی ایجاد شد. متوسط نابرابری درآمد در جوامع کشاورزی حدود ۴۵درصد تقریبا دو برابر نا‌برابری عصر شکار بود. این نرخ برای امپراتوری روم احتمالا بین ۴۲درصد تا ۴۴درصد بوده است. سال۱۶۸۸ در انگلستان ضریب جینی به ۴۷درصد رسید. فرانسه آستانه انقلاب به نرخ فاجعه‌آمیز ۵۹درصد رسیده بود. روند نابرابری ثروت همگانی همچنان رو به افزایش بود.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x