تجارت "آهن و خون" تا کی و کجا؟!
رییس پلیس راهور نیروی انتظامی می گوید: پراید، وانت پیکان و وانت نیسان پر تصادف ترین و نا امن ترین خودروها در کشور هستند و بیشترین تصادفات را به خود اختصاص داده اند.
این سخن را سردار اسکندر مؤمنی بارها گفته است ولی گویا قرار نیست کسی دلواپس جان هایی که در ناامن ترین خودروهای ایران از بین می روند، باشد: پراید، پیکان وانت و نیسان وانت همچنان تولید می شوند تا مردم ایران را بکُشند؛ به همین سادگی و درست به همین سادگی! البته توجیهاتی هم دارند، از جمله سایپایی ها می گویند که چون تعدا پراید زیاد است ، بنابراین تصادفاتش هم طبیعتاً زیاد است. این البته حرف درستی است ولی اگر به سخنان سردار توجه بیشتری شود، مشخص می شود که متولی راهنمایی و رانندگی کشور -که آمار همه تصادفات را دارد- تصریح می کند که این خودروها، نه تنها پرتصادف ترین اند ، که "ناامن ترین" هم هستند. بنابر این، اگر این توجیه پذیرفته شود که چون تعداد پراید زیاد است، لاجرم تصادفاتش هم زیاد است، قطعاً نمی توان از کنار ناامن بودن آن گذشت. توجیه پرتعداد بودن، در خصوص پیکان وانت و نیسان وانت که اساساً صدق نمی کند. تصور کنید که اگر به جای پراید، یک خودروی ایمن - هر خودرویی - در ایران تولید یا وارد می شد و به دلیل تیراژ بالایش، بیشترین تصادفات را به خود اختصاص می داد، آیا تلفاتش نیز مانند پراید بود؟ قطعاً پاسخ منفی است زیرا امروز خودروسازان معتبر دنیا، ایمنی خودروی خود را مبتنی بر این تعریف می کنند که ممکن است هر کدام از محصولات آنها تصادف شدید داشته باشد و لذا باید فکری به آن لحظه "مرگ و زندگی" کرد و الّا سوار کردن موتور محرکه بر روی بدنه و چهار عدد چرخ ، کار چندان شاقی نیست. پراید، پیکان وانت و نیسان وانت در شرایطی در ایران تولید می شوند که تکنولوژی آنها متعلق به قرن گذشته است و در هیچ جای دنیا نظیرشان تولید نمی شود اما چون در ایران، جان آدمیزاد گویا چندان ارجمند نیست و در فقدان شرایط رقابتی برابر ، خودروسازان وطنی این محصولان ناامن را تبدیل به "چاه نفت بی پایان" خود کرده اند و به "تجارت آهن و خون" ادامه می دهند. (وعده داده اند در همین اسفند ماه تولید پیکان وانت را متوقف کنند که امیدواریم چنین شود.) عقل سلیمی که نگران جان مردم است ایجاب می کند که ابتدا تولید این خودروهای مرگبار ، فوراً متوقف شود و سپس با همکاری الزامی تولید کنندگان این خودروها، عملیات جمع آوری و جایگزینی این خودروها آغاز شود زیرا در غیر این صورت، حتی در صورت توقف تولید نیز ، تا سالیان متمادی محصولات تولید شده قبلی، به آدمکشی خود ادامه خواهند داد. با این حال شاهدیم که نه تنها امیدی برای این کار نیست ، بلکه تازه وانت پراید را هم تولید کرده اند! اسفناک تر و شرم آورتر نیز این است که در این کشور، سازمان ملی استاندارد نیز همچنان این خودروهای عهدبوق و آدمکش را "استاندارد" می داند و خودروسازان هم به استناد همین مجوز استاندارد، نه به توصیه های دلسوزانه راهور توجه می کنند و نه ناله های خانواده هایی که داغدار این خودروها شده اند را می شنوند. حرف هم بزنی می گویند: خودروهای ما استاندارد هستند و مدارکش هم موجود است! بنابراین، اگر این خودروهای ناامن که صفرشان هم فرسوده است، همچنان تولید می شوند و سالانه تعداد زیادی را به کشتن می دهند یا نخاع شان را قطع می کنند یا به انواع جراحت های دیگر مبتلا می نمایند، مقصر ردیف اول، نه خودروسازها ، که سازمان ملی استاندارد است که چشم بر ناامن بودن این خودروها بسته و مدام آنها را استاندارد می نامد و تجاهل می کند که این کار،نه فقط بازی با جان و مال مردم که بی اعتبار کردن خود سازمان ملی استاندارد است. آیا زمان آن نرسیده است که سازمان ملی استاندارد به وظیفه ملی خود عمل کند و به جای حفظ منافع خودروسازان، به فکر جان افرادی باشد که قرار است در محصولات ناامن بعدی خودروسازان کشته شوند؟ مهر و امضایی که استاندارد این خودروهای ناامن را تأیید می کند، شراکت رسمی در یک آدمکشی سیستماتیک است که حتی اگر در این دنیا تعقیب نشود، در محکمه عدل الهی ، مورد عقوبت قرار خواهد گرفت و آنجا ، لابی های خودروسازی به داد هیچ کس نخواهند رسید.