عشق مرگبار کارمند به مدیر
راز قتل جوانی که عاشق رییس خود شده بود، در جریان تحقیقات تخصصی پلیس فاش شد.
ابتدا تصور میشد این جوان در پی سانحه رانندگی جان باخته اما اکنون ثابت شده این تصادف عمدی بوده است. ماموران پلیس تهران اواخر مرداد در جریان وقوع تصادف میان یکخودرو پژو٢٠٦ و یکموتورسیکلت در بزرگراه یادگار امام قرار گرفتند و وقتی به محل حادثه رفتند، متوجه شدند موتورسوار که جوانی به نام تورج بود، فوت شده است. راننده پژو که ابتدا قصد داشت از محل تصادف فرار کند، توسط مردم متوقف شد. ماموران بعد از بررسی صحنه تصادف پروندهای در این خصوص تشکیل دادند. پس از آن در حالیکه تصور میشد این سانحه، غیرعمدی است، راننده پژو که مهران نام دارد آزاد شد. چندی بعد خانواده تورج به دادسرا رفتند و اطلاعاتی تازه را ارایه دادند و گفتند بهنظر آنها فرزندشان بهعمد کشته شده است. خانواده متوفی توضیح دادند تورج در یکشرکت خصوصی کار میکرد و بعد از مدتی به مدیر شرکت که زنی جوان به نام محبوبه بود، علاقهمند شد و حتی از او درخواست ازدواج کرد اما مدیر شرکت این خواسته را نپذیرفت و از طرفی مهران که از مشتریان این شرکت بود، بعد از اطلاع از این ماجرا با تورج اختلاف پیدا کرد و آنها چندبار با هم مشاجره کردند. خانواده تورج گفتند وقتی فهمیدند فردی که با پسرشان تصادف کرده، همان شخصی است که با او اختلاف قبلی داشته، به موضوع مشکوک شدند و بهنظر آنها تورج به قتل رسیده است. بازپرس پرونده بعد از اطلاع از این جزییات از کارآگاهان جنایی خواست تحقیقات ویژهای را در این خصوص انجام دهند. کارآگاهان پیش از هر اقدامی به بازجویی از مهران پرداختند. این جوان عمدی بودن تصادف را انکار کرد و گفت: «روز حادثه با سرعت بالا در اتوبان رانندگی میکردم که ناگهان یکی از لاستیکها ترکید، ماشین منحرف شد و با یک موتورسوار تصادف کردم. سریع خودرو را متوقف کردم و به سمت موتورسوار رفتم. آنموقع بود که فهمیدم با تورج تصادف کردهام. این ماجرا کاملا اتفاقی بود.» افسران جنایی در ادامه تحقیقات مدارکی را به دست آوردند که نشان میداد مهران خبر داشته تورج در آن ساعت از روز حادثه، در بزرگراه یادگار امام است. همین سرنخ سوءظن نسبت به متهم را بیشتر کرد و بازجویی از او تا آنجا پیش رفت که وی به ارتکاب قتل اقرار کرد. متهم گفت: «روز حادثه به سمت شرکت محبوبه حرکت میکردم که او با من تماس گرفت و گفت در اتوبان یادگار است و تورج او را تعقیب میکند. من برای اینکه به این مزاحمت پایان دهم، به محلی که محبوبه گفته بود رفتم و وقتی دیدم تورج در حال صحبت با او است، با ماشین به وی زدم و بعد سعی کردم فرار کنم اما لاستیک خودروام ترکید و بعد از آن مردم مرا دستگیر کردند.» ماموران در گام بعدی به بازجویی از محبوبه پرداختند. او مشارکت در قتل را انکار کرد و گفت: «تورج در شرکت من کار میکرد اما به دلیل مزاحمتهایش او را اخراج کردم. روز حادثه نیز وقتی فهمیدم تعقیبم میکند با مهران تماس گرفتم و از او کمک خواستم اما اصلا با او درباره تصادف عمدی و قتل حرفی نزدم و این خود مهران بود که دست به چنین کاری زد.» سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی تهران بزرگ درباره این پرونده به باشگاهخبرنگاران گفت: با توجه به اعترافات هردو متهم، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شد و متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.