هشی:7 پیشنهاداقتصادی به دولتروحانی
استاد ایرانی اقتصاد در دانشگاه استافوردشایر انگلستان ۷ پیشنهاد به دولت روحانی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور ارائه کرد.
ایرج هشی تحصیلات کارشناسی خود را در سال 1966 در رشته مهندسی نفت دانشکده نفت آبادان تمام کرد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه مریلند در ایالات متحده (1969) و مدرک دکترای خود را از دانشگاه گیل در انگلستان (1980) در رشته اقتصاد دریافت کرد. وی در سالهای 1974-1971 و 1979 تا 1980 در مدرسه عالی بازرگانی (دانشگاه علامه طباطبایی کنونی) استادیار اقتصاد بود. در حال حاضر استادتمام وقت اقتصاد و همچنین مدیر مرکز پژوهش اقتصادهای نوظهور در مدرسه بازرگانی دانشگاه استافوردشایر انگلستان است. وی در شرایط فعلی اقتصاد 7 توصیه به دولت روحانی دارد: ادامه سیاست کاهش تورم، کاهش تعداد دریافت کنندگان یارانه، کاهش مجدد یارانه حامل های انرژی (حداقل با توجه به نرخ تورم و ارز)، بهبود شرایط محیط کسب و کار، تشویق شرکتهای کوچک و متوسط ازطریق سیاستهای خاص تشویق این بخش، تشویق شفافیت و مبارزه بافساد. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تسنیم، گفتگو با ایرج هشی در بحث چگونگی هدفمندی یارانه ها و تعیین دهکها و چگونگی جلوگیری از بروز کسری بودجه و... را در ادامه می خوانید. * دولت روحانی شرایط اقتصادی بسیارسختی را ازدولت قبل به ارث برد اینکه دولت در بودجه سال 94 خود علی رغم اینکه اوراق مشارکت آن در سال 93 هنوز فروش نرفته، بخشی از درآمد خود را بر اوراق مشارکت متکی کرده و از سویی با وجود مالیات گریزی و نیز بحران رکود حاکم بر اقتصاد آن ، بخشی از درآمدش را بر افزایش مالیات متکی کرده، نظر شما در این خصوص چیست؟ دولتی که با مشکلاتی همچون رکود و تورم روبروست، اقتصادش نفتی و دولتی است و قیمت نفت به شدت کاهش یافته، برای جلوگیری از کسری بودجه چه باید بکند؟ دولت آقای روحانی شرایط اقتصادی بسیارسختی را ازدولت قبل به ارث برد و در یکسال یا یکسال و نیم اول توانست اوضاع را قدری بهبود بخشد(کاهش قابل توجه تورم، معکوس کردن رشد منفی و تثبیت نرخ ارز درسطحی بالاتراززمان دولت گذشته). ولی کاهش فوق العاده قیمت نفت مشکل جدیدی برمشکلات قبلی اضافه کرد. مشکل کسربودجه قبلا هم وجودداشت و دولت قبل حتی با نفت به قیمت 120 تا 150 دلار،که برای هردولت معقولی تراز بودجه مثبت بهمراه می داشت، هم نتوانست بودجه اش را تراز کند. دولت قبل با سیاستهای غلط خود صندوق ذخیره ارز ،که هدف آن ازبین بردن اثرات منفی نوسانات قیمت نفت بود، را هم تقریبا تخلیه کرد. هدف این صندوق این بودکه در زمانی که قیمت نفت بالا می رود درآن ذخیره ای ایجاد شود که بتوان در زمانی (مثل حالا)که قیمت نفت کاهش پیدا می کند ازآن برداشت کرد و مانع اخلال درفعالیتهای دولت شد. دولت قبل تمام این فرصت ها را ازبین برد.
حال تکلیف این دولت چیست؟ کسری بودجه را ازچند راه می توان تامین کرد:کاهش هزینه های دولت، بهبود سیستم جمع آوری مالیات، وضع مالیاتهای جدید، چاپ و فروش اوراق مشارکت،استفراض ازبانکها و چاپ پول. دو راه آخر را کنار بگذاریم (نتیجه آن را که تشدید تورم است هم دردولت قبل درکشورمان و هم درکشورهای دیگرتجربه کرده ایم). برای کاهش کسر بودجه (که خودبرای کاهش تورم لازم است) همه راههای دیگرراباید به کاربرد. چاره ای نیست. طبیعتا جمع آوری مالیاتهای موجود بهترازوضع مالیاتهای جدید است ولی بهبود نظام مالیاتی کاری است که زمان میخواهد. کاهش هزینه ها قدم مهم دیگری است که دولت باید بردارد و کاهش یارانه ها باید یکی از اقدامات اولیه باشد. • پرداخت یارانه نقدی به تقریبا تمام جمعیت کشور بدعت نامناسبی بود • چگونگی شناسایی افراد نیازمند به یارانه نقدی در خصوص پرداخت یارانه نقدی به نظر دولتی که در چنین شرایطی است چه باید بکند؟چگونه دهکها را تعیین کند؟ آیا معیار گذاشتن برخورداری از خانه بالای 100 متر با حداقل یک اتومبیل، معیار خوبی برای عدم برخورداری از یارانه است. آنهم در حالی که 63 درصد مردم ایران در خانه های زیر 100 متر زندگی می کنند؟ تفاوتهای بین سبک زندگی در تهران و شهرستان را چگونه در این سنجش می توان ملحوظ داشت؟ واضح است که پرداخت یارانه نقدی به تقریبا تمام جمعیت کشور بدعت نامناسبی بود که دولت قبلی ایجادکرد و دست دولت فعلی را هم محدودکرد. یارانه نباید به کسانی پرداخت شود که درآمد یاثروت آنها ازحدی بالاتراست و این حد را هم دولت باید تعیین کند. این حد درتهران، شهرهای بزرگ، شهرستانها و روستاها باید متفاوت باشد. شناسایی دهکهای نیازمند به یارانه کار مشکلی است و نیاز به اطلاعات زیاد در مورد درآمد و ثروت افراد دارد. شاید یک راه این باشد که ازفقیرترین اقشارجامعه شروع کنیم. با اطلاعات موجود در سازمانهای بهزیستی و خیریه گوناگونی که در ایران وجود دارند، می توان چندین دهک پایین جامعه را اول شناسایی کرد و بعدا تدریجا افراد مستحق دیگر ( مانند خانواده های تک سرپرست ، کارمندان سطوح پایین دولت و امثالهم) را هم به آن اضافه کرد. ضمنا به موازات تلاش برای شناختن دهک های پایین جامعه، دولت باید بانک اطلاعاتی خودرا نیز تکمیل کند. قدمهای اول باکامل کردن پرسشنامه مربوط به یارانه برداشته شده است ولی باید با اطلاعات دیگر تکمیل شود. استفاده از مساحت منزل یا تعداد اتومبیل، با اینکه ساده به نظر می رسند، درعمل با مشکلات خاص خود روبرو خواهند شد و درضمن خیلی ابزار موثری نیز نیستند چون افراد می توانند خانه یا اتومبیل های اضافه را بنام افراد خانواده خود کنند و یا راههای دیگری برای استتار ثروت خویش پیدا کنند. ایجاد بانک اطلاعاتی درآمدهای افرادهم به اخذ مالیات می توان کمک کند و هم به شناسایی دهک های پایین جامعه. توصیه کلی شما در شرایط اقتصادی فعلی به دولت چیست؟ ادامه سیاست کاهش تورم، کاهش تعداد دریافت کنندگان یارانه، کاهش مجدد یارانه حامل های انرژی (حداقل با توجه به نرخ تورم و ارز)، بهبود شرایط محیط کسب و کار، تشویق شرکتهای کوچک و متوسط ازطریق سیاستهای خاص تشویق این بخش، تشویق شفافیت و مبارزه بافساد.