بحران آبی به بحران مالی تبدیل میشود
در صورتی که کشاورزی از طریق فعالیت درست و علمی بتواند، تولید محصول کند و اتفاقا سودخوبی هم کسب کند دیگر به سراغ روش های سنتی نمی رود.
بحران آب در ایران به جدی ترین دوران خود رسیده است. تحلیلگران اقتصادی و البته آمارهای رسمی نشان می دهد که بیشترین میزان هدر رفت آب در حوزه کشاورزی رخ می دهد. از سوی دیگر تحقیقات مشخص می کند، تولیدکنندگان کشاورزی بیش از تمامی حوزه های اقتصادی کشور دچار بحران های مالی می شوند. برهمین اساس کشاورزان هم بیشترین منابع آبی را مصرف می کنند و هم کمترین میزان سودمالی را تجربه می کنند. فعالان اقتصادی اعتقاد دارند کشاورزی کشور باید به سمت تغییر نگرش در رفتارهای کشاورزان و سیاست گذاران برود. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، حامد واحدی عضو هیات نمایندگان اتاق ایران و رئیس کمیسیون انرژی اتاق نیز اعتقاد دارد سرمایه گذاری در حوزه کشاورزی برای تولیدکننده باید با سودمالی منطقی همراه باشد. در این شرایط کشاورز به سمت اصلاح روش های تولید خود می رود. براساس گفته های او روش های موجود در استفاده از منابع آبی کشور همزمان برای کشور و کشاورزی بحران تولید کرده است.
یکی از بحران های فعلی اقتصاد کشور به موضوع کم آبی مربوط است. اما به نظر می رسد حداقل در حوزه کشاورزی یا دیگر بخش های اقتصادی خیلی تلاشی برای کاهش مصرف انجام نمی شود؟
متاسفانه بیشترین میزان هدر رفت آب در حوزه کشاورزی رخ می دهد. منابع طبیعی برای اقتصاد هر کشوری اهمیت فوق العاده ای دارد. اما آنچه رخ می دهد، هدر رفت این منابع است. درحالی که ما می دانیم، از دارایی های نسل های بعدی کشور مصرف می کنیم. در حال حاضر بیش از نیمی از آبی که در کشور مصرف می کنیم، از آب های زیرزمینی تامین می شود. نکته این است که در این حوزه بیش از آنکه منابع زیرزمینی در حال بازتولید است، ما مصرف آب داریم. دقت کنید که میانگین بارندگی در ایران به میزان یک سوم میانگین بارندگی جهانی است. در ایران همیشه برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی صورت گرفته است. حالا توجه داشته باشید که همین جریان چه عواقب دیگری را برای کشور به همراه آورده است. برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب های زیرزمینی باعث شده تا با خروج آب از زمین و خالی شدن خلل و فرج از آب، وزن لایه های بالاتر موجب نشست دشت ها شود. در واقع ما آبی را که طی میلیون ها سال در لایه های زیرین زمین جای گرفته است در عرض کمتر از 50 سال تخلیه کرده و هرگز به طبیعت اجازه نداده ایم این کسری را جایگزین کند.
به همین جهت در خیلی از روستاها و مناطق کشاورزی قناب ها خشک شده است؟
درست است. خشک شدن قنات ها از اولین نشانه های کاهش سطح آب زیرزمینی به شمار می آید. پیش از این رایج بود که هر زمان قنات ها خشک می شده، در میزان برداشت آب هم صرفه جویی صورت می گرفت. در گذشته چناچه قناتی هم خشک می شده، استخراج اب زیرزمینی از منطقه منتفی می شده است. بر اساس آمار منتشره در پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو از تعداد 609 دشت و محدوده مطالعاتی کشور ، هم اکنون 317 دشت جز مناطق ممنوعه و بحرانی است که این تعداد در سال 92 حدود 297 دشت بوده است. طبق آخرین تحقیقات دشت تهران 17سانتیمتر، دشت ساوجبلاغ 22 سانتیمتر، دشت قزوین 24 سانتیمتر، دشت مشهد 25سانتیمتر و دشت کاشان 30 سانتیمتر فرونشست داشته اند. به همه اینها باید آمار نگران کننده کاهش بارندگی در سال اخیر را نیز افزود.
خیلی ها اعتقاد دارند یکی از دلایل اصلی بروز بحران های آبی در کشور شیوه نادرست کشاورزی است؟
در مورد مدیریت منابع آبی کشور و میزان برداشت شرایط خوبی نداریم. در حال حاضر در مورد میزان برداشت آب از منابع زیرزمینی باید دقت زیادی صورت گیرد. اگر به وضعیت وخیم منابع آب زیرزمینی توجه نکنیم و در مورد مدیریت آبهای زیرزمینی تعلل کنیم ممکن است سفره های زیرزمینی در دشتهای بحرانی از بین برود و بخش عظیمی از منابع آب را برای همیشه از دست بدهیم. خطر زمانی بیشتر احساس می شود که با افزایش جمعیت بطور طبیعی با کاهش سرانه آب تجدید پذیر روبرو هستیم. طبق تمام استانداردها کشور ما در شریط بحران آب قرار گرفته است و امروز اگر مسئله آب و محیط زیست در راس تمام مسائل کشور قرار نگیرد بزودی دچار عواقب تعلل یا بی توجهی به این مسئله خواهیم شد.
البته بحران زای اصلی بخش کشاورزی است.
عمده مصرف اب کشور در بخش کشاورزی صورت می گیرد. برای خروج از این بحران می توانیم، روش های ساده ای هم به کار بگیریم که شرایط را تغییر دهد. با استفاده از روش های نوین و مدرن آبیاری هم می توانیم مصرف آب را کاهش بدهیم و هم بازدهی و بهره وری را بیشتر کنیم. یکی از راه های بسیار موثر می تواند، دقت در الگوی کشت باشد. مثلا ما می توانیم محصولاتی که برای تولید به آب زیادی نیاز دارند را وارد کنیم. دلیلی ندارد که برای تولید چنین محصولاتی منابع آبی کشورمان را هدر دهیم. همزمان باید شرایطی ایجاد کنیم که کشاورز هم زیان نکند. بنابراین الگوی کشتی باید ارائه دهیم که او به جای تولید محصولی که آب زیادی مصرف می کند، به سمت نمونه هایی برود که نیاز به آب کمتری دارد. البته لازمه این امر وجود یک نگرش سیستمی، سیاست گذاری های کارآمد و وضع قوانین مناسب با شرایط کشور است. به هرجهت برای مواجه به بحران آب نیاز داریم که یک هدف درازمدت و یک هدف کوتاه مدت پیش گیریم. راهکار درازمدت این است که روش های مدیریت منابع آب را تغیییر دهیم. راهکار کوتاه مدت هم این است که حداقل می توان به جلوگیری از ادامه فعالیت استفاده کنندگان غیر مجاز و چاههای حفر شده به این طریق ( که در بسیاری موارد تعداد آنها از چاههای مجاز بیشتر است) اقدام کرد. بدین طریق از برداشت اضافه آب جلوگیری نموده و اجازه داد تا در بلند مدت کسری مخازن جبران گردد. باید میزان برداشت در هر دشت با توجه به حجم مخزن آن دشت صورت بگیرد. همچنین بایستی در برنامه احداث سدها هم در ظرفیت های درنظر گرفته شده و هم درباره ضرورت ها و توجیه احداث سد در یک منطقه بازنگری شود.
البته به نظر می رسد که بخش کشاورزی بیش از آنکه از جهت مصرف آب مورد توجه باشد، برای تامین منابع غذایی جدی گرفته می شود.
بله. به هرجهت امنیت غذایی موضوعی است که دولت به آن توجه می کند. اما راه اینکه امنیت غذایی مردم را تامین کنیم این است که حداقل کشاورزی سنتی را به سمت کشاورزی صنعتی هدایت کنیم. به این طریق هم امنیت غذایی مردم تامین می شود و هم اینکه منابع ابی کشور را از دست نمی دهیم. براساس این الگو راهکاری به غیر از حرکت به سمت مکانیزاسیون نداریم. دقت کنید که در کشور هم محدودیت منابع آبی و هم محدودیت منابع خاکی داریم. برهمین اساس به سرعت باید به سمتی برویم که میزان بهره وری را افزایش دهیم. با توجه به محدودیت های منابع آب و خاک در کشور، افزایش مقدار تولیـد تنها با افزایش بهره وری ممکن خواهد بود. این امر با به کار بستن روش ها و فناوری های نوین، از طریق کاربرد صحیح ادوات، تجهیزات و ماشین های کشاورزی مناسب عملی خواهد شد. می توان گفت مکانیزاسیون و توسعه سنجیده آن، جزء عوامل اساسی در تحقق اهداف بخش کشاورزی است. از طرف دیگر دقت کنید که همین مکانیزاسیون منجر به کاهش هزینه های تولید می شود. بنابراین هم بهره وری زیاد می شود و هم هزینه ها کم می شود. در این صورت درآمد تولیدکنندگان نیز بیشتر می شود. همه این اتفاقات منجر به تغییر شرایط مالی کشاورزان نیز خواهد شد. نکته این است که در حال حاضر در کنار حفظ منابع آبی کشور نیاز داریم که فعالیت کشاورزی را برای تولیدکنندگان سودده کنیم. یکی از دغدغه های ما باید همین باشد که فعالیت های کشاورزی برای صاحبان سرمایه سوده باشد. در صورتی که کشاورزی از طریق فعالیت درست و علمی بتواند، تولید محصول کند و اتفاقا سودخوبی هم کسب کند دیگر به سراغ روش های سنتی نمی رود. در نتیجه هم طبقه کشاورز و تولیدکننده وضعیت بهتری مالی پیدا می کند و هم اینکه کشور دیگر نگران از دست رفتن منابع آبی نمی شود.